واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: روايت امام از "روشنفكر متدين" امام خميني:آيت الله خاتمي كم نظير بود
جام جم آنلاين: آيت الله خاتمي يكي از مردان بزرگ روزگار بود كه بنيانگذار انقلاب اسلامي در موردش فرمود؛ «آيت الله خاتمي روشنفكري متدين و اگر نگوييم بي نظير كم نظير بود.»
آيتالله حاج سيد روحالله خاتمي شامگاه دوشنبه دهم رمضان سال 1324 هـ.ق چهره به جهان گشود، پدر نام او را "محمد" و لقبش را روحالله نهاد، اگرچه هيچگاه بدين نام خوانده نشد و هميشه او را "سيد روحالله" صدا كردند.
آقا سيد روحالله كه در محيط آرام خانه و در سايه محبتها و ارشادات پدر با دنياي پيرامون و آموزههاي مذهبي و اجتماعي آشنا ميشد، اين افتخار را داشت كه از جانب مادر نيز به حلقه علما و فرزانگان پيوند داشته باشد، اجداد مادري آقا سيد روحالله از نوادگان ملاعلياي اردكاني بودند كه از اكابر علماي آن سامان و وابسته به خانواده ملااسماعيل عقدايي صاحب تاليفات عديده و از علماي صاحبنام، محسوب ميشد.
وي كه در همنشيني پدر و مادر توانسته بود فارسي و عربي را به خوبي بياموزد از 13 سالگي به عنوان طلبهاي كوچك مجدانه به آموختن علوم ديني در زادگاه خود تحت نظر پدر پرداخت تا اينكه در سال 1342 هـ.ق در حاليكه هنوز 18 سال بيشتر نداشت، براي ارتقاء سطح دانش و معرفت خود، عازم اصفهان كه يكي از مراكز مهم حوزوي در جهان تشيع محسوب ميشد و مامن علما و مراجع به نام و عالي مقام بود شد و زندگي طلبگي خود را با شش تومان پولي كه ماهيانه از جانب پدر دريافت مي كرد، آغاز كرد.
وي تمام وقت و استعداد خود را وقف آموختن و كسب فضيلت از محضر علما و اساتيد برجستهاي همچون "ميرزا عليآقاي شيرازي"، "علامه حاجآقا رحيم ارباب"، "حكيم شيخ محمد خراساني"، "آيتالله حاج ميرسيدعلي نجفآبادي" و "آيتالله سيد محمد نجفآبادي" كرد. اما تحولات سياسي و اجتماعي، شرايط را روز به روز بر روحانيون و علما دشوارتر مي كرد.
فشارهاي حكومت و آزار و اذيت علما در اصفهان موجب مهاجرت ايشان در سال 1354 هـ.ق پس از 12 سال معرفتاندوزي و حكمتآموزي به اردكان شد. وي اميدوار بود به زودي ادامه رشته درس و بحث را در حوزه نجف دنبال كند اما دولت وقت رفتن ايرانيان به عتبات را ممنوع كرده بود و بدين ترتيب تلاش فراوان وي بيثمر ماند.
در اين اثناء آيتالله حاج سيد محمدرضا خاتمي نيز در اردكان دار فاني را وداع گفت و عدم توفيق در رفتن به نجف براي ادامه تحصيل همچنين ارتحال پدر موجب اقامت وي در اردكان شد و به رغم اختناق و فشار حكومت به اقامه نماز جماعت و راهنمايي و ارشاد مردم و بيان احكام در مساجد و مجالس خصوصي پرداخت.
صفاي نفس، مردمداري، تعلق داشتن به خانواده علم و تقوا، سادهزيستي، رقت قلب و مناعت طبع و فروتني ويژگيهايي بود كه مردم اردكان و توابع را روزبهروز به آيتالله خاتمي شيفتهتر و علاقمندتر ميكرد. آقا سيد روحالله نيز همچون پدر، مرجع ديني و پناه محرومان و ستمديدگان بود.
جنگ جهاني دوم و كشيده شدن دامنه آن به ايران باعث كمرنگ شدن جو اختناق رضاشاهي و به وجود آمدن آزاديهايي به ويژه در امور مذهبي شد. آقا سيد روحالله نيز با استفاده از اين فرصت با همت جمعي از طلاب به ترميم و بازسازي حوزه علميه اردكان كه به صورت مدرسه اي مخروبه درآمده بود، پرداخت و آن را كانوني جهت فعاليتهاي مذهبي و روشنگريهاي سياسي نمود.
مبارزات خاتمي عليه فرقه بهائيت هوشمندانه و ستودني بود
از جمله فعاليتهاي بارز وي در اين دوران، مبارزه هوشمندانه و خالي از خشونت عليه فرقه بهائيت و منزوي كردن بهائيان آن سامان بود، به گونهاي كه پختگي و درايت سياسي او در اين راه و پرهيز از خشونت و افراطيگري تحسين همگان را برانگيخت. در آن زمان بازرسان آيتالله كاشاني اقدامات پيگيرانه و بيسر و صداي ايشان را در مبارزه با بهائيان ستودند.
هنگامي كه نخستين جرقههاي انقلاب اسلامي با سخنان آتشين امام خميني در سال 1341 هـ.ش شعلهور شد، آيت الله خاتمي نيز فعاليت سياسي خود را شدت بخشيد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي، آيتالله خاتمي با حكم امام به امامت جمعه اردكان و رسيدگي به امور اجتماعي مردم آن سامان پرداخت و پس از شهادت آيتالله صدوقي به حكم امام خميني به عنوان نماينده امام و امام جمعه يزد منصوب شد.
اما اين همه هيچگاه حاج سيد روحالله را كه اينك دوران كهولت و سالخوردگي را ميگذراند از صفا و سادگي و مردمداري كه ميراث پدر و اجداد نيكوخصالش بود باز نداشت و هيچ چيز او را از ياد خدا و دستگيري از درماندگان غافل نكرد چه آن زمان كه براي هزاران نمازگزار مشتاق خطبه ميخواند و چه آنگاه كه در جبهههاي جنگ در سنگرهاي خاكي كنار رزمندگان اسلام حضور مييافت و چه آنزمان كه در شرح دعاي مكارم اخلاق خود به تربيت نفوس ميپرداخت و چه آنگاه كه بر سفره ساده و بيريايش ميزبان تهيدستان و بينوايان ميشد.
وي هيچگاه رفاه و آسايش و كمال را در ماديات و نفسانيات نمي دانست و هميشه در تقويت ابعاد معنوي مي كوشيد. در امر به قدرشناسي از نعمات الهي، توصيه داشت كه به مرفهين نگاه نكنيد بلكه با توجه به سختي و مشكلات زندگي اطرافيانتان، قدر نعمت هاي زندگي خود را بدانيد و شكرگزار خداوند باشيد، تكيه كلام ايشان اين بود كه به بالا دست خود نگاه نكنيد تا كمبودها را بزرگ نبينيد بلكه با نگاه به پايين دست خود رضايت بيشتر و لذت زندگي را براي خود فراهم نماييد.
فاطمه خاتمي: هيچگاه كاري از سوي آيت الله خاتمي به ديگران تحميل نمي شد
فرزند ارشد آيت الله خاتمي در گفتگو با خبرنگار مهر در رابطه با خصوصيات وي گفت: هيچگاه انجام كاري از طرف آيت الله خاتمي به ديگران تحميل نمي شد بلكه ايشان عملا مشوق امور پسنديده ديني بودند مثلا با توجه با اينكه قبل از دبستان به مكتب مي رفتيم در جمع و نشستهاي خانوادگي به منظور حفظ قرآن ما را مامور مي كردند با توجه و گوش دادن به تلاوت قرآن مشكلات حفظ ايشان را تذكر دهيم و با اين روش اولا ساعاتي از وقت ما به شنيدن آيات قرآن اختصاص داده مي شد، ثانيا موجب شخصيت دهي به بچه ها مي شد.
در اين جريان يكي از شبها كه بنده (در سنين كمتر از 10 سال) مشغول گوش دادن به تلاوت قرآن بودم، فرمود امشب مي خواهم به تو جايزه بدهم، ذهنيت من جايزه مادي و بچه گانه بود اما پدر در پايان به عنوان جايزه، آيات آخر سوره بقره (آمن الرسول) را به من توصيه كرد و گفت كه در تعقيب نماز عشا بخوانم و مسلما يادگيري اين امر خداپسندانه با ديد جايزه براي من جاذبه اي خاص داشت. همچنين بود تشويق اينگونه در يادگرفتن ادعيه ماه مبارك رمضان و دعاي افتتاح.
فاطمه خاتمي اظهار داشت: آقاي خاتمي به رغم داشتن مسئوليتهاي علمي و اجتماعي در امور منزل نيز تا حد امكان كمك مي كرد به نحوي كه در ايام ماه مبارك رمضان براي آماده كردن سفره سحري همه اهالي منزل حتي خادمه هاي منزل نيز از آماده ساختن سحري معاف بودند. ايشان سحري را آماده كرده، سفره را پهن مي كرد و تك تك افراد را جهت صرف سحري صدا مي زد. ايشان در عين حال اهل تفريح بود. معمولا در روزهاي تعطيل كه به تفريح مي رفت مسئوليت پخت غذا را به عهده مي گرفت و با پخت غذايي ساده تنوعي براي ما ايجاد مي كرد.
وي پرخاطره ترين ايام را زمانهايي ياد كرد كه با پدر مسافت دو تا سه كيلومتري را براي رفتن به مسجد و حوزه علميه طي مي كرد و افزود: در طي اين مسير ايشان با فراغت بال از مطالب اخلاقي، ديني و گاهي قصه هاي شيرين و آموزنده و گاه براي رفع خستگي با بيان مطالب طنز و شعرهاي جذاب به نحوي ظريف نقش تعليم و تربيت خود را به بهترين نحو ايفا مي كرد.
آيت الله خاتمي انتقادات را حتي از فرزندانشان مي پذيرفتند
فاطمه خاتمي افزود: انتقاد پذيري آيت الله خاتمي به حدي بود كه انتقادات را از ما كه فرزندشان بوديم به راحتي مي پذيرفت به نحوي كه در جريان انقلاب شبي را با هم به مسجد رفته بوديم ايشان در مشاهده عكسها و پوسترهاي زمان انقلاب به در و ديوار مسجد با توجه به كراهت وجود عكس در مسجد اظهار ناراحتي كرد و گفت اگر كسي در اين خصوص به ما ايراد بگيرد و بگويد دور از مسلماني است بعيد نيست و تذكر را كمي تند مطرح كردند. در بازگشتم به ايشان گفتم در اين خصوص تند صحبت كرديد مخصوصا با توجه به زمانه كنوني كه به جوانان ما برچسب ماركسيست اسلامي مي زنند و با توجه به اينكه در اين جلسات ساواك هست و حرفهاي مطرح شده سوژه اي مي شود براي اينكه جوانان ما مورد تعرض قرار گيرند. ايشان به راحتي پذيرفت و شب بعد براي جبران اين قضيه از جوانان تعريف كرده و آنها را به امور ديني و انقلابي تشويق كرد. در بازگشت از مسجد خطاب به بنده گفت دخترم، درست شد.
به گفته وي ايشان تاكيد زيادي بر حفظ آزادي در انتخاب و عمل براي افراد داشت به نحوي كه حتي در امور انتخابات نيز، نظر مطلق را براي راي به كانديداي مورد نظرش به ما امر نمي كرد، هيچگاه نقاط ضعف ما را بزرگ نمي كرد يا ما را در اين امور سرزنش نمي كرد و هميشه مخالف با مقابله به مثل و تلافي بود. هميشه بر نقاط قوت ما تاكيد داشت و با مطرح كردن قبح و زشتي رذائل اخلاقي به صورت غيرمستقيم، توجه ما را به فضائل و رذائل اخلاقي جلب مي كردند تا به اين واسطه به اصلاح خود و رفع عيوب بپردازيم به نحوي كه از منطق ايشان در امر به معروف و نهي از منكر شرمنده مي شديم.
آيت الله خاتمي كه در دهههاي آخر عمر تمام هم و غم خود را صرف اعتلاي كلمه حق و بسط عدالت و پيشرفت نهضت اسلامي كرده بود سرانجام در غروب پنجشنبه چهارم آبان ماه 1367 هـ.ش روح بلند و ملكوتياش راه آسمان را در پيش گرفت.
امام خميني (ره): آيت الله خاتمي كم نظير بود
بنيانگذار جمهوري اسلامي در سوگنامهاي كه سرشار از نكتهها و نشانههايي كه حاكي از علاقه آن مرد الهي به آيتالله خاتمي بود مرقوم داشتند: "برادر عزيزم خاتمي زنده دل چهره تابناك مبارزات خستگيناپذير روحانيت روشن ضمير در دهههاي اخير اين مرز و بوم بود او روشنفكري متدين و از خوبان اميني بود كه اگر نتوان گفت بينظير مسلما كمنظير بود. او يار و پناه محرومان بود. او پاك زيست و پاك مرد و پاك در جوار رحمت ربش آرميد."
آري او روشنفكري متدين بود چرا كه روشنفكري تنها در كنار دين معنا مي يابد و همين خصوصيت او باعث شد تمام مردم شيفته او شوند و در عين حال پايبندي وي به مستحبات و مطالعه كتب مختلف در هر زمينه اي براي بالا بدن آگهي و انديشه در مسائل گوناگون بود. او اهانت ديگران را به جان خود مي خريد و در مقابل نامه هاي زشت و توهين آميز با متانت خاصي مي گفت: " نصيحتم كرده اند".
پنجشنبه 30 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 127]