واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: جهان - دست رد شبهنظاميان بر سينه كرزاي
جهان - دست رد شبهنظاميان بر سينه كرزاي
گروه بينالملل: ذبيحالله مجاهد، سخنگوي طالبان همچنان بر موضع اين گروه مبنيبر عدم مذاكره با نمايندگان دولت افغانستان تاكيد ميورزد. وي اعلام كرد كه حامد كرزاي داراي توان كافي براي پيشبرد صلح و تضمين امنيت ملاعمر نيست چراكه امنيت خود كرزاي را انگليسيها و آمريكاييها تامين ميكنند. اين انكار در حالي صورت ميگيرد كه يكشنبه كرزاي، رئيسجمهور افغانستان آشكارا اعلام كرده بود كه در صورتي كه ملاعمر براي مذاكره جهت برقراري صلح و رفاه مردم و توقف كشتار كودكان به افغانستان بيايد من به عنوان رئيسجمهور افغانستان هر كاري براي امنيت او خواهم كرد. گفتني است طالبان يك دور مذاكرات با دولت افغانستان را در ماه سپتامبر در عربستان و با پادرمياني ملك عبدالله انجام داد و هر چند طالبان اعلام كرده كه تا زمان حضور نيروهاي خارجي در افغانستان با دولت مذاكره نخواهند كرد اما قرار شده ماه دسامبر نيز ديداري ديگر با نمايندگان دولتي داشته باشند. در هر حال با گذشت هفت سال از حمله آمريكاييها به افغانستان و سقوط حكومت طالبان اما اين گروه همچنان از بازيگران كليدي در صحنه سياست اين كشور است. در همين رابطه است كه دانيل پلتكا از سازمان «امريكن اينترپرايز» به تحليلي درخصوص اوضاع افغانستان پرداخته است.
وي يكي از دلايل شكست آمريكا در افغانستان را فقدان يك استراتژي مشخص در اين كشور ذكر كرده و ميافزايد اين دولت اوباماست كه براي برونرفت از اين وضعيت بايد اقدام به طراحي يك برنامه و استراتژي مشخص در اين كشور و شكست طالبان و القاعده كند. اين تحليلگر مينويسد: وضعيت اين سرزمين بسيار بد است. دولت كرزاي با فساد و ناتواني دست و پنجه نرم ميكند و دست به عملياتهاي محدود ميزند. در اين خلأ قدرت است كه بسياري از فرصتجويان، جنگطلبان و تروريستهايي كه آمريكا آنها را از صحنه به در كرده بود دوباره فرصت حضور يافتهاند. وضعيت امور در افغانستان همچنين منعكسكننده اشتباهات نيروهاي ائتلاف در افغانستان است. بهرغم هفت سال جنگ و صرف بودجههاي هنگفت و ميلياردها دلار كمك مالي، ايالات متحده و متحدانش هنوز از يك استراتژي مشخص و كارآمد در اين كشور بيبهرهاند.
در مقابل اثبات شده كه ناتو و ساير نيروهاي خارجي آنچنان بد سازمان يافتهاند كه نهتنها نميتوانند اقدام موثري كنند بلكه به صورت جداگانه دست به عمليات زده و به ندرت با يكديگر همكاري دارند. اينجاست كه اوباما از افزايش نيرو در افغانستان پشتيباني كرده و حتي از حملات مستقيم آمريكا به پايگاه طالبان در پاكستان حمايت ميكند. در همان دوران رقابتهاي انتخاباتي مشاوران او از رويكرد منطقهاي سخن به ميان آوردند كه شامل همكاري با همسايگان اين كشور از جمله ايران بود. اما در فقدان يك برنامه موثر، نه «منطقهگرايي» و نه «افزايش نيرو» كارساز نيست. اوباما همچنين از تعامل با طالبان ميانهرو به اميد كاهش شورشها سخن گفته است. در هر حال دولت جديد بايد از گذشته عبرت گيرد و برنامههايي را به مرحله عمل در آورد: 1- اگر شورشيان فكر كنند كه در حال پيروزي هستند به ندرت با تغيير جبهه و رويكرد روي موافقت نشان ميدهند چنانكه طالبان امروز اينگونه هستند. 2- افغانستان صحنه نبرد بزرگتري است به اين معنا كه مشكل اين كشور تا حدودي منوط به حل بحران هاي پاكستان است. در هر حال شكست در افغانستان به معناي احياي القاعده است كه تنها در افغانستان محدود نخواهد ماند.
پنجشنبه 30 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 120]