واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: عبوديت و ربوبيت خدا، كليد گنج مقصود
علي رضايي
عبوديت به معناي پذيرش وجود فقري خود نسبت به وجود غني خداوند است و ربوبيت خداوندي به معناي پذيرش نياز و فقر ازلي و ابدي آفريده ها از جمله انسان به خدا و حميد بودن وي نسبت به آفريده هاست. به اين معنا كه بپذيريم همه ما نيازمند آن غني بالذات هستيم و فقر همه آفريده ها، فقر وجودي است و اين كه خداوند در مقام حميد نشسته است و به همه آفريده ها از خزانه وجودش روزي كامل و تمام مي رساند و در اين مقام به نقش ربوبيت و پروردگاري تجلي مي كند.
بنابراين همه شناخت ها در عبوديت انسان و ربوبيت خداوندي خلاصه مي شود كه اين معنا به اشكال مختلف بيان شده است و به حكم «عباراتنا شتي و حسنك واحد؛ تعابير ما گوناگون ولي حسن خداوندي يكي است» و يا به حكم «ما امرنا الا واحده» خداوند اين نقطه باي بسم الله را به مظاهر گوناگون در آينه وجودات تابنده است تا هر كسي به اندازه ظرفيت و خواست خويش شماري از اين مظاهر را برگزيند و ذات خداوندي را بشناسد و بندگي كند.
همه آيات وحياني از آدم(ع) تا خاتم(ص) و همه آفريده هاي تكوين، مظهر يك معنا و اسم هستند كه اين گونه در آينه هاي وجودات شكسته و رنگين كمان خلقت را شكل بخشيده است.
جوامع الكلم تورات
اميرمومنان علي(ع) از كتاب تورات، دوازده آيه را به عنوان جوامع الكلم شناسايي و معرفي كرده است كه باطن اين دوازده آيه همان عبوديت انساني و ربوبيت الهي است. با اين همه براي اين كه هر كسي به مقدار ظرفيت خويش توشه از جوامع الكلم و جواهرالكلام آيات توراتي به گزينش امام بردارد همه آن را در اين جا نقل مي كنيم. باشد كه نشانه اي از خود در انبوه حقيقت وجود مطلق خداوندي براي خود بيابيم.
به سخن ديگر در ميان وحدت مطلق وجود الهي براي خود نشانه اي جدا كنيم تا خود را بدان معرفي و بشناسانيم؛ زيرا هدف از عبوديت به نظر مي رسد اتحاد است كه در آن نوعي دوگانگي وجود ذاتي و فقري نمودار است وگرنه همه هستي كه فرياد وحدت وجود دارد و تنها اوست كه هست و هر آنچه غير اوست نمايه و نشاني از اوست.
حضرت علي(ع) فرمود: اخترت من التوراه اثني عشر آيه فنقلتها الي العربيه و انا انظر اليها في كل يوم ثلاث مرات:
دوازده آيه از تورات انتخاب كردم و به عربي ترجمه كردم و هر روز سه مرتبه در آنها مي نگرم:
الاولي يابن آدم لا تخافن سلطانا ما دام سلطاني عليك باق و سلطاني عليك باق ابدا
1-اي فرزند آدم! از هيچ سلطاني مترس تا زماني كه سلطنت من بر تو پايدار است و سلطنت من بر تو ابدي ست.
الثانيه يابن آدم لاتانس باحد ماوجدتني فمتي اردتني مملوه و خزائني مملوه ابدا
2-اي فرزند آدم! تا مرا مي يابي با ديگري انس مگير كه خزانه هاي من هميشه مملو است.
الثالثه يابن آدم لا تانس باحد ماوجدتني فمتي اردتني وجدتني بارا قريبا.
3-اي فرزند آدم! تا مرا مي يابي با كسي طرح الفت نينداز كه هر وقت مرا بخواهي به تو نزديك و با تو مهربانم.
الرابعه يابن آدم احبك فانت ايضا احببني
4- اي آدمي زاده! همانا من تو را دوست دارم پس تو هم مرا دوست بدار
الخامسه يابن آدم لاتامن من قهري حتي تجوز علي الصراط
5- اي آدميزاده! تا از پل صراط نگذشته اي از قهر من ايمن مباش
السادسه يابن آدم خلقت الاشياء كلها لاجلك و خلقتك لاجلي و انت تفرمني.
6- اي فرزند آدم! همه چيزها را براي تو آفريدم و تو را براي خودم در حالي كه تو از من مي گريزي؟
السابعه يابن آدم خلقتك من تراب ثم من نطفه ثم من مضغه و لم اعي بخلقك ايعييني رغيف اسوقه اليك
7- اي آدميزاد! ترا از خاك سپس از نطفه آنگاه از مضغه آفريدم و در خلقت تو در نماندم. آيا از فراهم كردن گرده ناني كه مي خوري در مي مانم؟
الثامنه يابن آدم اتغضب علي من اجل نفسك و لاتغضب علي نفسك لاجلي
8-اي فرزند آدم! به خاطر خود بر من غضب مي كني و به خاطر من بر خود خشم نمي گيري؟
التاسعه يابن آدم عليك فريضتي و عليّ رزقك فان خالفتني في فريضتي فاني لااخالفك في رزقك
9-اي فرزند آدم! تكليف هاي من برعهده توست و رزق تو برعهده من، اگر تو در تكاليف من با من مخالفت كني من در روزي تو با تو مخالفت نمي كنم.
العاشره يابن آدم كل يريدك لاجله و انا اريدك لاجلك فلا تفرمني
10-اي فرزند آدم! همه تو را براي خودشان مي خواهند و من تو را براي خودت، از من مگريز
الحاديه عشره يابن آدم لاتطالبني برزق غد كما لا اطالبك بعمل غد
11-اي فرزند آدم! روزي فردا را از من مطالبه نكن همان طور كه من عمل فردا را از تو مطالبه نمي كنم.
الثانيه عشره يابن آدم ان رضيت بما قسمت لك ارحت قلبك و بدنك و انت محمود. و ان لم ترض بما قسمت لك سلطت عليك الدنيا تركض فيها كركض الوحش في البريه و لا تنال الا ما قدرت لك و انت مذموم.
12-اي فرزند آدم! اگر به آنچه قسمت تو كردم راضي شوي روح و جسمت را آسوده مي كنم و ستوده باشي و اگر ناراضي شوي دنيا را بر سرت مسلط مي كنم تا چون آهوي بيابان بدنبالش بدوي و جز به مقدار روزي نيابي و دچار نكوهش گردي.
1-المواعظ العدديه ، الباب الثاني عشر، الفصل الثاني ص 255 به نقل از كتاب گنج حكمت
پنجشنبه 30 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 199]