محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828680627
میران جودوکار سابق تیم ملی: یاد قتل داداشی افتادم و فرار کردم!
واضح آرشیو وب فارسی:تهران98:
میران جودوکار سابق تیم ملی: یاد قتل داداشی افتادم و فرار کردم! سید محمود میران جودوکار سابق تیم ملی کشورمان که سه شنبه گذشته برای حضور در پیست اسکی به دیزین سفر کرده بود در حمله افراد ناشناس با کمی آسیب دیدگی از ناحیه دست راست روبه رو شد. سرمربی سابق تیم ملی جودو در گفت‌وگو با فارس اظهار داشت: سه شنبه هفته گذشته برای حضور در پیست اسکی راهی دیزین شده بودم و در مسیر برای خرید وارد مغازه‌ای شدم و ناخواسته وارد جرو بحث با صاحب مغازه شدم و فردی دیگر با استفاده از الفاظ رکیک باعث شد عصبانی شود اما خودم را کنترل کردم. خواستم از مغازه خارج شوم که با ضربه‌ای به دستم روبرو شدم و به همین دلیل هنگامی که خواستم از خودم دفاع کنم با حمله صاحب مغازه روبرو شدم. وی افزود: زمانی که صاحب مغازه به من حمله کرد به یکباره متوجه شدم که تبر بزرگی در دستش وجود دارد و با آن به سمت من حمله می‌کند. یک لحظه یاد روح‌الله داداشی افتادم که ناجوانمردانه کشته شد و به همین دلیل ناچار شدم با ۱۴۰کیلو وزن و دو متر قد پا به فرار بگذارم. متاسفم برای خودم که با این همه قهرمانی چرا باید بدون دلیل به خانواده‌ام ناسزا گفته شود. میران در پایان گفت: برخی مواقع این خدا است که آدم را از مرگ حتمی نجات می‌دهد. من اصلا نمی‌دانم که چرا چنین اتفاقی رخ داد، بنده برای خرید چیپس وارد مغازه شدم اما بدون دلیل با الفاظ رکیک یک نفر مواجه شدم که صاحب مغازه از وی طرفداری کرد. البته بچه‌های هلال احمر هم حضور داشتند و لطف کردند دستم که ضربه‌ای هم خورده بود را مداوا کردند و بعد از آن ناچار شدم برای ارائه شکایت به کلانتری همان محل مراجعه کنم. گردآوری: تهران۹۸ منبع: روزنامه جام جم
دی ۱۱م, ۱۳۹۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تهران98]
[مشاهده در: www.tehran98.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 151]
-
گوناگون
پربازدیدترینها