تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 24 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مردم را با غیر زبانتان بخوانید تا از شما پارسایی و کوشش و نماز و خوبی را ببینند...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829443286




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شیخ بهایی


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: بهاءالدین محمدبن‏حسین‏عاملی، معروف به شیخ‏بهایی (۱۰۳۰- ۹۵۳ ه ق) از عالمان بزرگ شیعی در سده دهم و یازدهم هجری است. او از جمله نوادر روزگار است که در عرصه‏های گوناگون علمی، سیاسی و هنری شهرت جهانی دارد. بهایی در حوزه علوم عقلی و نقلی دارای تالیفات بسیار است، ایشان در فنون و علوم غریبه نیز دست توانایی داشته است.

در عرصه سیاست از فقهای بزرگ عصر صفوی است و سالیان متمادی عهده‏دار مهم‏ترین منصب سیاسی مذهبی (شیخ الاسلام) در دولت‏شاه عباس اول (مقتدرترین دولت صفوی) بوده است. در قلمرو هنر معماری در رونق بخشیدن به شهر اصفهان و پدید آوردن آثاری ماندگار سرآمد مهندسان عصر خود به شمار می‏رفت، از این رو برای شناساندن این شخصیت جامع الاطراف نویسندگان و پژوهشگران هر کدام از زاویه‏ای به معرفی او پرداخته‏اند.

برخی با توجه به آثار مکتوب وی، به عنوان نویسنده‏ای توانا به او نگریسته‏اند. بعضی با تاکید بر خدمات اجتماعی و فرهنگی ایشان، از او با عنوان اصلاح‏گر واقعی جامعه و مجدد قرن یاد کرده‏اند.

عده‏ای از نگاه فن ریاضی و هنر معماری به دنبال معرفی او به عنوان مهندسی نوآور بوده‏اند. و برخی دیگر از نظر گاه سیاسی، عملکرد و دیدگاه‏های سیاسی او را مورد کاوش قرار داده‏اند.

وجود برخی ابهام‏ها و دو گانگی و تضاد ظاهری در نظر و عمل سیاسی شیخ بهایی، و زدودن این ابهام‏ها از چهره سیاسی وی و نیز فقدان تحقیقی جامع برای پاسخ‏گویی به سؤال‏های مذکور، ضرورت تحقیق در این زمینه را آشکار می‏سازد.

● زندگی علمی

▪ تولد و دوران تحصیل

بهاءالدین محمدبن‏حسین بن عبدالصمد عاملی در سال ۹۵۳ (ه ق) در بعلبک در منطقه‏ای که امروزه با نام لبنان شناخته می‏شود، چشم به جهان گشود. (۲)

زادگاه او همواره یکی از مراکز مهم مذهب تشیع بوده و دانشمندان شیعی بسیاری از این ناحیه برخاسته‏اند. خاندان بهایی یکی از خانواده‏های معروف جبل‏عامل در این عصر بوده‏اند. (۳)

علمای این منطقه در بنیاد نهادن تشیع در ایران و استوار کردن آن بویژه از قرن هفتم به بعد تلاش بسیار کرده‏اند.

بهایی دوران کودکی و نوجوانی خود را در محل تولدش به سر آورد. وی در سال مهاجرت پدرش به ایران (۹۶۶ ه ق) سیزده سال داشت. در سال‏های اولیه مهاجرت، (به دلیل عدم آشنایی با زبان فارسی) در فراگیری علم و دانش همچنان از محضر پدر خویش بهره می‏جست، اما با انتقال خانواده او از اصفهان به قزوین (که به دعوت شاه طهماسب صفوی، و تعیین پدرش به منصب شیخ الاسلامی پایتخت صورت گرفت) دنیای جدیدی از علم و سیاست در برابر شیخ بهایی گشوده شد، زیرا قزوین در آن روزگار مرکز علم و دانش، و نیز محل اقامت‏شخصیت‏های بزرگ علمی و سیاسی در ایران بود. این سفر فرصتی بود برای شیخ بهایی برای دستیابی به رشد علمی و نیز آشنایی با فعالیت‏های سیاسی و اجتماعی که آینده او را رقم زد.

● استادان

شیخ بهایی رحمه الله در شهر قزوین از محضر اساتید بسیاری در علوم مختلف کسب فیض کرده و در فنون گوناگون تجربه اندوخت. وی به خاطر نبوغ ذاتی و استعداد کم‏نظیری که در فراگیری علوم داشت از اوان جوانی دست‏به نگارش در موضوعات دینی زد.

نام برخی از اساتید شیخ بهایی از این قرار است:

۱) شیخ حسین بن عبدالصمد پدر شیخ بهایی که در علوم نقلی (فقه و اصول، تفسیر، حدیث و ادبیات عرب) استاد فرزند خود بوده است.

۲) عبدالله بن شهاب‏الدین حسین یزدی، معروف به ملاعبدالله یزدی، که علم منطق و کلام و معانی و بیان و ادبیات عرب را به او آموخته است.

۳) حکیم عمادالدین محمود، طبیب ویژه شاه طهماسب و مشهورترین پزشک ایران در عصر بهایی که استاد او در طب بوده است.

۴) مولانا افضل قاینی، استاد شیخ بهایی در ریاضیات، کلام و فلسفه بوده است. (۴)

● شاگردان

شیخ بهایی شاگردان زیادی را پرورش داده است. گروهی از دانشوران نامی قرن یازدهم نزد وی درس خوانده‏اند. یکی از محققان معاصر ۳۳ تن از شاگردان او را نام برده است که در این‏جا به مشهورترین آن‏ها اشاره می‏کنیم:

۱) ملامحمدمحسن بن‏مرتضی بن محمود فیض کاشانی، متوفی ۱۰۹۱ ق.

۲) سیدمیرزا رفیع‏الدین محمدبن حیدر حسینی طباطبایی نائینی، متوفی ۱۰۹۹ ق.

۳) ملامحمدتقی بن مقصود علی مجلسی، معروف به مجلسی اول، متوفی ۱۰۷۰ ق.

۴) صدرالدین محمدبن‏ابراهیم شیرازی، معروف به ملاصدرا، حکیم مشهور قرن یازدهم، متوفی ۱۰۵۰ ق.

۵) ملامحمدباقربن‏محمد مؤمن خراسانی سبزواری، معروف به محقق سبزواری، شیخ‏الاسلام اصفهان، متوفی ۱۰۹۰ ق. (۵)

در باره دیدگاه‏های علمی شیخ بهایی، مسلم این است که از نظر فقهی مسلک اصولی داشته. تالیف زبدة‏الاصول در عصر گسترش اخباری‏گری مؤید این مطلب است. ایشان قطعا مشرب تصوف (از نوع مثبت آن) داشته و طبعا به عرفان و سلوک عرفانی متمایل بوده است.

آثار عرفانی او از قبیل مثنوی‏ها، و تعبیرات وی در کشکول و غیر آن و نیز زی درویشی و ساده زیستی‏اش دلیل بر این مدعا است.

برخی از نویسندگان معاصر، شیخ بهایی را بزرگ‏ترین عارف اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم ایران به شمار آورده‏اند. تلاش بهایی در جمع میان طریقت (یعنی «تصوف و عرفان‏» که طبعا وی به آن متمایل بود) و شریعت (یعنی «فقه و احکام عملی اسلام‏» که لازمه مقام شیخ‏الاسلامی او بوده است) از خدمات بزرگ او معرفی شده است. (۶)

● آثار و تالیفات

بهاءالدین عاملی در زمینه‏های مختلف علوم اسلامی آثار گرانقدر و ماندگاری را بر جای نهاده است. وی در علومی که در آن زمان مرسوم بود، بویژه در اخبار و احادیث، تفسیر، اصول فقه و ریاضیات دارای تالیفات بسیار است.

تالیفات شیخ بهایی بر اساس پژوهش یکی از محققان، بالغ بر ۹۵ کتاب و رساله است. (۷)

برخی از نویسندگان، آثار او را ۱۲۰ عنوان ذکر کرده‏اند. (۸)

نگاشته‏های شیخ از زمان تالیف مورد توجه دانشمندان بوده و بر کتاب‏های معروف او شرح یا حاشیه نوشته‏اند. بعضی از این کتاب‏ها مدت‏های طولانی در ایران جزء کتاب‏های درسی بوده است. (۹)

در این‏جا برخی از آثار ایشان را که تناسب با موضوع مورد بحث ما دارد; نام می‏بریم:

۱) جامع عباسی

شاخص‏ترین اثر فقهی شیخ بهایی، جامع عباسی است. تالیف جامع عباسی به زبان فارسی، ابتکاری نو در نگارش متون فقهی برای استفاده عامه مردم به حساب می‏آید، تا آن‏جا که برخی از صاحب نظران از آن به عنوان اولین دوره فقه فارسی غیر استدلالی که به صورت رساله عملیه نوشته شده است‏یاد می‏کنند. (۱۰)

این اثر بنابر درخواست‏شاه عباس اول و با هدف پاسخ‏گویی به سؤال‏ها و نیازهای شرعی عموم مردم نگارش یافت. به گزارش تاریخ عالم آرای عباسی شیخ در پایان عمر (۱۰۲۵) مشغول تالیف آن بود و در سال ۱۰۳۲ (دو سال بعد از درگذشت‏شیخ) نظام‏الدین‏بن‏حسین ساوجی یکی از شاگردان او، آن را به پایان برده است. (۱۱)

این کتاب از یک مقدمه و بیست‏باب (از طهارت تا دیات) تشکیل شده است.

۲) الزبدة فی الاصول

مهم‏ترین اثر اصولی شیخ بهایی کتاب زبدة الاصول است. تاریخ نگارش آن یعنی سال ۱۰۱۸ ق و به قولی در سال ۱۰۰۵ ق، حکایت از اهمیت آن دارد، زیرا اوایل قرن یازدهم، عصر سیطره اخباریان در حوزه فقه و اصول شیعی بوده است. (۱۲)

۳) اربعین

تالیف اربعین از سوی محدثان و عالمان شیعی بر اساس حدیث معروفی است که از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده است. (۱۳)

شیخ بهایی نیز به پیروی از این سنت معمول، به تالیف اربعین حدیث پرداخت، با این امتیاز که شرح کافی و جامع در باره حادیث‏یاد شده دارد و در مجموع، از بهترین و معروف‏ترین اربعین‏ها می‏باشد.

این اثر بعد از مثنوی سوانح حجاز، تنها اثری است که شیخ در آن به مباحث‏سیاسی پرداخته است.

مؤلف در شرح حدیث پانزدهم (که در باره حرمت اعانت ظالمان و گرایش قلبی به آن‏ها وارد شده است) به تفصیل دیدگاه‏های خود را مطرح کرده است.

شیخ در باره این موضوع به طور صریح و شفاف سخن گفته است، از این رو می‏توان دیدگاه و عقیده باطنی او در مورد رفتار با حاکم جور، و نیز علل و عوامل همکاری علما با شاهان صفوی را به دست آورد.

هم‏چنین وی در این اثر به بحث از امر به معروف و نهی از منکر، شرایط و مراحل آن پرداخته است.

۴) مثنوی سوانح الحجاز

مثنوی سوانح الحجاز یا مثنوی سوانح سفر حجاز که به مثنوی «نان و حلوا» معروف است از آثار بسیار مشهور شیخ بهایی است. شیخ این مثنوی را در راه مکه در بهترین حالات عرفانی خود، در زمانی که فارغ از تعلقات و شئون ظاهری و مادی بوده سروده است.

مثنوی نان و حلوا آمیخته‏ای از مواعظ، طنز، حکایت، تمثیل و لطایف عرفانی و معارف برین بشری است. روانی و دلنشینی این اشعار از جمله ویژگی‏های آن است.

تحلیلی که شیخ بهایی از مثنوی نان و حلوا ارایه می‏دهد، ترسیم و تبیین ریاکاری، تلبیس و غرور به مال و منال و عنوان و منصب دنیایی است.

شیخ در تسمیه این مثنوی می‏گوید:

هرچه غیر از دوست‏باشد ای پسر

نان و حلوا نام کردم سر به سر

گر همی خواهی که باشی تازه جان

رو کتاب نان و حلوا را بخوان

نان و حلوا چیست؟ ای شوریده سر

متقی خود را نمودن بهر زر

دعوی زهد از برای عز و جاه

لاف تقوا از پی تعظیم شاه

بهایی در یکی از بخش‏های این مثنوی به دوری از سلاطین که خود آن را از نزدیک تجربه کرده بود اشاره می‏کند، چرا که قرب شاهان غارت دل و دین را در پی دارد:

نان و حلوا چیست دانی ای پسر؟

قرب شاهان است زین قرب الحذر

می‏برد هوش از سر و از دل قرار

الفرار از قرب شاهان الفرار

فرخ آن کو رخش همت را بتاخت

کام از این حلوا و نان شیرین نساخت

حیف باشد از تو ای صاحب سلوک

کاین همه نازی به تعظیم ملوک

قرب شاهان آفت جان تو شد

پای بند راه ایمان تو شد

جرعه‏ای از نهر قرآن نوش کن

آیه «لاترکنوا» را گوش کن

در مجموع، مثنوی نان و حلوا از جمله آثار شیخ بهایی است که در تبیین دیدگاه و اندیشه سیاسی او می‏توان بدان استناد کرد.

۵) کشکول

این کتاب تجلی نبوغ ادبی بهاءالدین عاملی است. در این اثر به صورت پراکنده اشاراتی به مباحث‏سیاسی شده است، از قبیل ضرورت حکومت، جایگاه حاکم در جامعه، و نیز برخی از ویژگی‏های مثبت پادشاهان.

از دیگر آثار معروف شیخ بهایی می‏توان به کتب زیر اشاره کرد:

المخلاة; خلاصة الحساب; فوائد الصمدیه; حدائق الصالحین; العروة الوثقی; اسرار البلاغة; مفتاح الفلاح; الحبل المتین فی احکام الدین; رساله «تحریم ذبائح اهل کتاب‏» ; عین الحیات. (۱۴)

● وفات

شیخ بهایی پس از هفتاد و هشت‏سال تلاش علمی و عملی، در سال «۱۰۳۰ ه ق‏» در اصفهان در گذشت و طبق وصیت وی در روضه رضوی به خاک سپرده شد. (۱۵)

به نقل دیگر سال وفات شیخ در سال «۱۰۳۱ ه ق‏» بوده است. لیکن تاریخ اول مورد تصریح و تایید مؤلف عالم آرای عباسی، شاگرد او مولی محمدتقی مجلسی، صاحب وقایع السنین (۱۶) و استاد نفیسی می‏باشد. (۱۷)

● زندگی سیاسی شیخ بهایی

▪ جایگاه روحانیت در دولت صفوی

قبل از پرداختن به زندگی سیاسی شیخ بهایی نکاتی را در باره جایگاه و تعریف منصب شیخ الاسلامی یادآوری می‏کنیم.

شاهان صفوی با اهتمام ویژه نسبت‏به دین و مذهب تشیع و حمایت از عالمان دینی امتیازات ویژه زیر را به دست آوردند:

۱) ارایه چهره مذهبی از حکومت و کسب مشروعیت‏سیاسی.

۲) ایجاد وحدت در میان گروه‏های سیاسی، مذهبی و تضمین ثبات سیاسی.

۳) مقابله با حکومت عثمانی از راه ترویج تشیع.

متولیان دین و مذهب (یعنی عالمان و فقیهان) نیز از شرایط سیاسی، اجتماعی فراهم آمده، در راه ترویج دین و مذهب امامیه استفاده کرده و اهداف زیر را به دست آوردند:

۱) ترویج احکام اسلام در جامعه;

۲) ترویج مذهب تشیع اثنی عشری;

۳) تصدی برخی از اختیارات حکومتی در امور قضایی و اموال عمومی;

۴) جلوگیری از گسترش صوفیگری;

۵) سعی در اصلاح نظام حکومتی و حاکمان سیاسی;

۶) تمرکز در تصمیم‏گیری در امور مذهبی. (۱۸)

این رابطه نزدیک در دوران صفویه میان دولت و دین باعث‏شد تا متولیان سیاست، جایگاه ویژه‏ای را برای عالمان دین در نظام و ساختار حکومتی در نظر بگیرند. مناصب روحانی در دولت صفویه ره آورد این رابطه متقابل بین حاکمان سیاسی و عالمان دینی بوده است.

مناصب روحانیت در دولت صفویه در عناوین زیر خلاصه می‏شود:

صدرخاصه، صدرعامه (یا صدرالممالک) قاضی دار السلطنه، قاضی عسکر و شیخ الاسلام. (۱۹)

مؤلف تذکرة الملوک در تعریف منصب شیخ‏الاسلام (که عالی‏ترین منصب روحانی در دولت صفوی بوده و در اواخر دوران این سلسله عنوان «ملاباشی‏» به آن داده شد) می‏نویسد:

مشارالیه سرکرده تمام ملاها، و در ازمنه سابقه سلاطین صفویه ملاباشی‏گری منصب معینی نبود بلکه افضل فضلای هر عصری در معنی ملاباشی «بوده‏» و در مجلس پادشاهان نزدیک به مسند «شاه‏» مکان معینی داشته. احدی از فضلا و سادات نزدیک‏تر از ایشان در خدمت پادشاهان نمی‏نشستند و ایشان به غیر از استدعای وظیفه به جهت «طالبان علم‏» و مستحقین و رفع تعدی از مظلومین و شفاعت مقصرین، و تحقیق در مسایل شرعیه و تعلیم ادعیه و امور شرعیه، به هیچ وجه در کار دیگر دخل نمی‏کردند. (۲۰)

همین نویسنده در شرح وظایف شیخ الاسلام آورده است:

مشارالیه در خانه خود به دعواهای شرعی و امر به معروف و نهی از منکرات می‏رسید و طلاق شرعی را در حضور شیخ الاسلام می‏دادند و ضبط مال غایب و یتیم اغلب با شیخ الاسلام بوده و بعد از آن به قضات رجوع می‏شد. (۲۱)

همان‏طور که اشاره شد مهم‏ترین وظیفه شیخ‏الاسلام، رفع ظلم از مظلومان، امر به معروف و نهی از منکر و تحقیق و بیان احکام شریعت‏برای مردم بوده است.

● دوره‏های چهارگانه زندگی سیاسی شیخ بهایی

شیخ بهایی در مدت ۷۸ سال عمر خود با چهار تن از سلاطین صفوی معاصر بوده است که به ترتیب عبارتند از:

۱) شاه طهماسب (۹۸۴- ۹۳۰ ه ق) ;

۲) شاه اسماعیل دوم (۹۸۵- ۹۸۴ ه ق) ;

۳) سلطان محمد خدابنده (۹۹۵- ۹۸۵ ه ق) ;

۴) شاه عباس اول (۱۰۳۸- ۹۹۵ ه ق) .

به این ترتیب شیخ که در سال (۹۶۶ ق) همراه پدر خود وارد سرزمین ایران شد، مدت ۱۸ سال با شاه طهماسب هم روزگار بوده است، یک سال و اندی در سلطنت‏شاه اسماعیل دوم، ۱۰ سال در پادشاهی سلطان محمد و ۳۵ سال نیز در سلطنت‏شاه عباس اول زیسته است، بر این اساس فعالیت‏های سیاسی شیخ بهایی را در چهار دوره تاریخی فوق مطالعه و بررسی خواهیم کرد.

۱) سلطنت‏شاه طهماسب اول (۹۸۴- ۹۳۰ ق)

دوره نخست زندگی سیاسی شیخ بهایی در دوران نوجوانی و جوانی او شکل گرفت. او در سن سیزده سالگی (در سال ۹۶۶ ق) به همراه پدر خود، در پی تهدیداتی که از سوی حاکمان عثمانی بر شیعیان جبل عامل بویژه دانشمندان شیعی آن دیار اعمال می‏شد، از موطن اصلی خود به مرکز شیعیان یعنی ایران مهاجرت کرد. (۲۲)

خانواده عاملی پس از ورود به ایران سه سال در اصفهان اقامت گزیدند، و در اواخر سال (۹۶۸ ق) پس از معرفی شیخ حسین‏بن عبدالصمد به شاه صفوی توسط شیخ علی منشار (شیخ الاسلام اصفهان) به قزوین پایتخت‏شاه طهماسب وارد شدند. و شاه بر اساس شناختی که از فقهای جبل عامل داشت و با توجه به منزلت علمی شیخ حسین که شاگرد مبرز شهید ثانی بود او را به مت‏شیخ الاسلامی پایتخت تعیین کرد.

اقامت پدر شیخ بهایی در قزوین به درازا نکشید و پس از چندی وی از طرف شاه به شیخ الاسلامی مشهد سپس هرات منصوب شد. بدین ترتیب پدر بهاءالدین عاملی مدت ۱۴ سال در قزوین و مشهد و هرات عهده‏دار این منصب سیاسی مذهبی بوده است و در سال (۹۸۳ ق) ایران را به قصد زیارت حج ترک کرد، بعد از انجام مناسک حج‏به بحرین رفت و پس از یک سال اقامت در آن‏جا در سال (۹۸۴ ق) وفات یافت. (۲۳)

سؤالی که در این‏جا مطرح می‏شود این است که چه عاملی باعث‏شد که وی پس از سالیان متمادی اقامت در ایران، (با وجود نزلت‏سیاسی – اجتماعی) پشت‏به ایران و مناصب دنیایی کند و روانه حجاز و بحرین گردد؟

هر چند در گزارش‏های تاریخی به علل این مساله اشاره نشده و مورخان با سکوت از کنار آن گذشته‏اند، اما نویسنده کتاب الهجرة العاملیة مسایل سیاسی اجتماعی آن دوران را در اتخاذ تصمیم پدر شیخ مؤثر می‏داند.

به اعتقادی وی سعی شیخ حسین بن عبدالصمد در احیا و اقامه نماز جمعه در پایتخت صفویه (که مدتی پس از رحلت محقق کرکی متروک مانده بود و اقامه آن در عصر غیبت مورد اختلاف عالمان دینی قرار گرفته بود) باعث‏شد دولتمردان صفوی و رؤسای قزلباش احساس خطر نمایند و او را مانند محقق کرکی مانع بزرگی در برابر قدرت و خواسته‏های خود بدانند، از این رو شاه صفوی حل مشکل را در آن دید که وی را از قزوین دور ساخته و به عنوان شیخ‏الاسلام مشهد و هرات منصوب کند.

این واقعه در سال «۹۷۵ ق‏» اتفاق افتاد. نویسنده مذکور، این عمل شاه نسبت‏به پدر شیخ بهایی را، به نفی بلد و «تبعید سیاسی‏» بیش‏تر شبیه می‏داند تا چیز دیگر. (۲۴)

بنابراین یکی از عوامل مؤثر در زندگی سیاسی شیخ بهایی، حضور پدر وی در دربار صفوی است. همان‏گونه که خود شیخ نیز در برخی از آثار خود با این تعبیر که:

لولم یات والدی… من بلاد العرب الی بلاد العجم ولم یختلط بالملوک لکنت من اتقی الناس و اعبدهم و ازهدهم… (۲۵)

به تاثیر این عامل در زندگی سیاسی خود اشاره کرده است. هر چند بهایی در دوران حیات سیاسی پدر خود دارای منصب سیاسی نبوده اما حضور او در پایتخت و در کنار پدر در مشهد و هرات او را با منصب و وظایف شیخ‏الاسلامی آشنا ساخته و آماده پذیرش این منصب بعد از پدر خود شد.

۲) سلطنت ‏شاه اسماعیل دوم (۹۸۵- ۹۸۴ ق)

از فعالیت‏های سیاسی شیخ بهایی در دوران سلطنت‏شاه اسماعیل دوم گزارشی در دست نیست. دوران کوتاه سلطنت این پادشاه، نابسامانی‏های سیاسی، اجتماعی فراوانی را در پی داشت. جنگ قدرت بین سران قزلباش و روحیه انتقام‏گیری این پادشاه، کشتارهای زیادی را در میان خاندان صفوی و نیز دولتمردان به دنبال داشت. خشونت‏های غیر منطقی و گرایش او به مذهب تسنن، درباریان صفوی و عالمان دینی را نگران کرد و مخالفت‏برخی از عالمان را برانگیخت. از جمله آنان: میرسیدحسین کرکی عاملی است که به دستور شاه اسماعیل دوم زندانی شد. (۲۶)

به نظر می‏رسد شیخ بهایی در این بحران‏های سیاسی در مرکز حضور نداشته است.

۳) سلطنت ‏سلطان محمد (۹۹۵- ۹۸۵ ق)

سلطنت‏شاه اسماعیل دوم پس از مدت کوتاهی با مرگ زود هنگام و چه بسا از پیش تعیین شده او به فرجام خود رسید و برادرش سلطان محمد میرزا که حاکم شیراز بود و مردی نرم‏خو و درویش مسلک بود به سلطنت رسید. (۲۷)

اوضاع سیاسی اجتماعی ایران در دوران سلطنت این پادشاه نیز به دلیل ضعف تدبیر وی و نیز دخالت زنان دربار و دیگر رجال سیاسی دچار آشفتگی و بی‏نظمی گردید، به گونه‏ای که برخی از مورخان، دوران سلطنت این دو پادشاه را دوران فترت صفویه می‏دانند که تا سرحد انحطاط و سقوط پیش رفت.

از زندگی سیاسی شیخ بهایی در دوران ده ساله سلطنت این پادشاه نیز هیچ گزارش تاریخی در دست نیست.

نویسنده کتاب الهجرة العاملیة معتقد است زندگی شیخ در هرات (که چه بسا کوتاه نیز نبوده و تا سال ۹۹۱ ق به طول انجامید.) از نقاط تاریک زندگی بهایی است. زیرا نه خود شیخ بهایی در باره کیفیت زندگی خود در هرات سخنی گفته و نه دیگران به آن پرداخته‏اند. و اگر اشاره کوتاه شاگرد او، میرحسین‏بن حیدر کرکی نبود این بخش از زندگی شیخ به کلی بر ما پوشیده می‏ماند. (۲۸)

عزالدین حسین‏بن حیدر کرکی در معرفی استاد خود شیخ بهایی ضمن نقل سفرهای او که با وی همراه بوده است می‏گوید:

…ثم رجعنا الی هرات الذی کان سابقا هو و والده فیها شیخ الاسلام (۲۹) .

از این عبارت چنین بر می‏آید که: بعد از خروج شیخ حسین‏بن عبدالصمد از ایران و فوت او در بحرین، فرزندش بهاءالدین عاملی جانشین او شده و منصب شیخ الاسلامی هرات به او واگذار شده است.

از دیدگاه مؤلف الهجرة العاملیة حضور شیخ بهایی در هرات نیز همانند زندگی پدرش در این شهر به منظور دور نگه‏داشتن وی از مرکز سیاسی و قدرت (پایتخت) از سوی سلاطین معاصر ایشان بوده است. (۳۰)

در کتاب خیرالبیان به حضور وی در دوران سلطنت این پادشاه در ایران و به فعالیت‏های علمی او اشاره شده، اما از منصب شیخ‏الاسلامی بهایی در هرات سخنی به میان نیامده است.

در اثر یاد شده آمده است:

شیخ بهایی در زمان پادشاه کریم، سلطان محمد، پرتو فیض به ساحت ممالک ایران انداخته، در آن ایام در اکثر علوم تالیفات نموده از آن جمله کتاب حبل المتین در احادیث و… (۳۱)

۴) سلطنت‏ شاه عباس اول (۱۰۳۸- ۹۹۵ ق)

ایران در سلطنت‏شاه عباس اول (بزرگ‏ترین پادشاه سلسله صفوی) وسعت و عظمت دیرینه خود را باز یافت. از لحاظ قدرت نظامی، اقتدار سیاسی، رونق اقتصادی، عمران و آبادانی، در وضعیت مطلوبی قرار داشت. در حوزه فرهنگ و معارف دینی نیز در حال رشد و شکوفایی بود. شاه عباس اول در میان سلاطین صفوی بیش از همه آن‏ها به ایران و مردم ایران خدمت کرده است. هر چند قساوت‏ها و بی‏رحمی‏های او نیز در جای خود قابل تامل است.

از هوشمندی این پادشاه آن که به عالمان دینی احترام می‏گذاشت و از این راه درترویج دین و اقتدار سیاسی ایران و نیز تحکیم سلطنت‏خود بهره می‏جست. از جمله شواهد این امر انتخاب خلیفه سلطان، شاگرد میرداماد و شیخ بهایی به وزارت خود بود. (۳۲)

میرداماد و شیخ بهایی از فقها و فلاسفه مشهور این دوره نزد شاه صفوی از ارج و منزلت فراوانی برخوردار بودند. حضور این دو شخصیت علمی در دربار صفوی شکوه و جلوه خاصی به سلطنت این پادشاه بخشیده بود. (۳۳)

عمده فعالیت‏های سیاسی شیخ بهایی در عهد شاه عباس اول صورت گرفت که اجمالا به آن اشاره می‏کنیم:

به نوشته عالم آرای عباسی، شیخ بهایی بعد از رحلت‏شیخ علی منشار (شیخ الاسلام دارالسلطنه اصفهان) به جای وی به این منصب منصوب شد.

او در این باره می‏نویسد:

… بالجمله آن جناب (شیخ بهایی) بعد از فوت شیخ علی منشار، منصب شیخ الاسلامی و وکالت‏حلالیات و تصدی دارالسلطنه اصفهان به خدمتش مرجوع گشته، چند گاه من حیث‏الاستقلال بدان شغل پرداخت. (۳۴)

حال اگر وفات شیخ علی منشار را در سال (۹۹۳ ق) بدانیم (۳۵) ، وی باید در ابتدای سلطنت‏شاه عباس اول به این منصب انتخاب شده باشد و ظاهرا این امر پس از برگشت وی از سفر حج و سیاحت چند ساله او در بلاد اسلامی بوده است.

به اعتقاد نویسنده کتاب الهجرة العاملیة شیخ بهایی در سال ۹۹۶ ق از سوی شاه عباس کبیر به سمت‏شیخ الاسلام اصفهان (پایتخت جدید شاه عباس) تعیین شد و تا زمان وفاتش این منصب را بر عهده داشت. (۳۶)

بنابراین اگر سفرهای شیخ را پیش از این تاریخ بدانیم وی به مدت ۳۴ سال در دوران سلطنت این پادشاه، شیخ الاسلام اصفهان و مفتی اعظم ایران بوده است. و اگر سال‏هایی که وی در هرات به جای پدر خود شیخ‏الاسلام بوده به این مدت (۳۴ سال) بیافزاییم، تصدی این منصب توسط وی بالغ بر چهل سال می‏شود. البته اشکالی که بر این نظریه وارد است این است که:

اولا: شاه عباس، اصفهان را در سال (۱۰۰۶ ق) به عنوان مرکزیت‏سیاسی و پایتخت‏خود برگزید.

ثانیا: با گزارش تاریخ عالم آرای عباسی مطابقت ندارد، زیرا به گفته وی سفرهای شیخ بهایی (که به عنوان دوران فترت در زندگی سیاسی او به حساب می‏آید) بعد از تصدی منصب شیخ الاسلامی اصفهان بوده است. (۳۷)

در هر صورت نظریه اخیر قابل دفاع است، زیرا تعیین اصفهان به عنوان پایتخت صفویه از سوی شاه عباس (۱۰۰۶ ق) هیچ منافاتی با این مطلب ندارد که شاه عباس، شیخ بهایی را از همان سال اول سلطنت‏خود (یعنی از سال ۹۹۵ق) به سمت‏شیخ‏الاسلامی اصفهان برگزیده باشد، با توجه به این که وفات شیخ علی منشار (که شیخ بهایی جانشین وی در این منصب بوده) معلوم نیست در چه سالی بوده است.

محتمل است که اعطای منصب شیخ الاسلامی به شیخ بهایی قبل از سلطنت‏شاه عباس، توسط پدر او (سلطان محمد خدابنده) و قبل از سال‏های ۹۹۱ ق (سال سفر بهایی برای زیارت حج و سیاحت او در کشورهای اسلامی) باشد. تاییدی هم از سخنان اسکندر بیک ترکمان در این باره می‏توان آورد و آن این که وی از پادشاهی که شیخ بهایی را به این سمت منصوب کرده است نام نبرده است. (۳۸) و بعید نیست که این پادشاه پدر شاه عباس اول بوده باشد.

بنابر احتمال یاد شده، سفرهای شیخ بهایی در اثنای تصدی این منصب انجام شده و بدین وسیله ادعای عالم آرای عباسی نیز درست می‏شود.






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 358]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن