محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829443286
شیخ بهایی
واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: بهاءالدین محمدبنحسینعاملی، معروف به شیخبهایی (۱۰۳۰- ۹۵۳ ه ق) از عالمان بزرگ شیعی در سده دهم و یازدهم هجری است. او از جمله نوادر روزگار است که در عرصههای گوناگون علمی، سیاسی و هنری شهرت جهانی دارد. بهایی در حوزه علوم عقلی و نقلی دارای تالیفات بسیار است، ایشان در فنون و علوم غریبه نیز دست توانایی داشته است.
در عرصه سیاست از فقهای بزرگ عصر صفوی است و سالیان متمادی عهدهدار مهمترین منصب سیاسی مذهبی (شیخ الاسلام) در دولتشاه عباس اول (مقتدرترین دولت صفوی) بوده است. در قلمرو هنر معماری در رونق بخشیدن به شهر اصفهان و پدید آوردن آثاری ماندگار سرآمد مهندسان عصر خود به شمار میرفت، از این رو برای شناساندن این شخصیت جامع الاطراف نویسندگان و پژوهشگران هر کدام از زاویهای به معرفی او پرداختهاند.
برخی با توجه به آثار مکتوب وی، به عنوان نویسندهای توانا به او نگریستهاند. بعضی با تاکید بر خدمات اجتماعی و فرهنگی ایشان، از او با عنوان اصلاحگر واقعی جامعه و مجدد قرن یاد کردهاند.
عدهای از نگاه فن ریاضی و هنر معماری به دنبال معرفی او به عنوان مهندسی نوآور بودهاند. و برخی دیگر از نظر گاه سیاسی، عملکرد و دیدگاههای سیاسی او را مورد کاوش قرار دادهاند.
وجود برخی ابهامها و دو گانگی و تضاد ظاهری در نظر و عمل سیاسی شیخ بهایی، و زدودن این ابهامها از چهره سیاسی وی و نیز فقدان تحقیقی جامع برای پاسخگویی به سؤالهای مذکور، ضرورت تحقیق در این زمینه را آشکار میسازد.
● زندگی علمی
▪ تولد و دوران تحصیل
بهاءالدین محمدبنحسین بن عبدالصمد عاملی در سال ۹۵۳ (ه ق) در بعلبک در منطقهای که امروزه با نام لبنان شناخته میشود، چشم به جهان گشود. (۲)
زادگاه او همواره یکی از مراکز مهم مذهب تشیع بوده و دانشمندان شیعی بسیاری از این ناحیه برخاستهاند. خاندان بهایی یکی از خانوادههای معروف جبلعامل در این عصر بودهاند. (۳)
علمای این منطقه در بنیاد نهادن تشیع در ایران و استوار کردن آن بویژه از قرن هفتم به بعد تلاش بسیار کردهاند.
بهایی دوران کودکی و نوجوانی خود را در محل تولدش به سر آورد. وی در سال مهاجرت پدرش به ایران (۹۶۶ ه ق) سیزده سال داشت. در سالهای اولیه مهاجرت، (به دلیل عدم آشنایی با زبان فارسی) در فراگیری علم و دانش همچنان از محضر پدر خویش بهره میجست، اما با انتقال خانواده او از اصفهان به قزوین (که به دعوت شاه طهماسب صفوی، و تعیین پدرش به منصب شیخ الاسلامی پایتخت صورت گرفت) دنیای جدیدی از علم و سیاست در برابر شیخ بهایی گشوده شد، زیرا قزوین در آن روزگار مرکز علم و دانش، و نیز محل اقامتشخصیتهای بزرگ علمی و سیاسی در ایران بود. این سفر فرصتی بود برای شیخ بهایی برای دستیابی به رشد علمی و نیز آشنایی با فعالیتهای سیاسی و اجتماعی که آینده او را رقم زد.
● استادان
شیخ بهایی رحمه الله در شهر قزوین از محضر اساتید بسیاری در علوم مختلف کسب فیض کرده و در فنون گوناگون تجربه اندوخت. وی به خاطر نبوغ ذاتی و استعداد کمنظیری که در فراگیری علوم داشت از اوان جوانی دستبه نگارش در موضوعات دینی زد.
نام برخی از اساتید شیخ بهایی از این قرار است:
۱) شیخ حسین بن عبدالصمد پدر شیخ بهایی که در علوم نقلی (فقه و اصول، تفسیر، حدیث و ادبیات عرب) استاد فرزند خود بوده است.
۲) عبدالله بن شهابالدین حسین یزدی، معروف به ملاعبدالله یزدی، که علم منطق و کلام و معانی و بیان و ادبیات عرب را به او آموخته است.
۳) حکیم عمادالدین محمود، طبیب ویژه شاه طهماسب و مشهورترین پزشک ایران در عصر بهایی که استاد او در طب بوده است.
۴) مولانا افضل قاینی، استاد شیخ بهایی در ریاضیات، کلام و فلسفه بوده است. (۴)
● شاگردان
شیخ بهایی شاگردان زیادی را پرورش داده است. گروهی از دانشوران نامی قرن یازدهم نزد وی درس خواندهاند. یکی از محققان معاصر ۳۳ تن از شاگردان او را نام برده است که در اینجا به مشهورترین آنها اشاره میکنیم:
۱) ملامحمدمحسن بنمرتضی بن محمود فیض کاشانی، متوفی ۱۰۹۱ ق.
۲) سیدمیرزا رفیعالدین محمدبن حیدر حسینی طباطبایی نائینی، متوفی ۱۰۹۹ ق.
۳) ملامحمدتقی بن مقصود علی مجلسی، معروف به مجلسی اول، متوفی ۱۰۷۰ ق.
۴) صدرالدین محمدبنابراهیم شیرازی، معروف به ملاصدرا، حکیم مشهور قرن یازدهم، متوفی ۱۰۵۰ ق.
۵) ملامحمدباقربنمحمد مؤمن خراسانی سبزواری، معروف به محقق سبزواری، شیخالاسلام اصفهان، متوفی ۱۰۹۰ ق. (۵)
در باره دیدگاههای علمی شیخ بهایی، مسلم این است که از نظر فقهی مسلک اصولی داشته. تالیف زبدةالاصول در عصر گسترش اخباریگری مؤید این مطلب است. ایشان قطعا مشرب تصوف (از نوع مثبت آن) داشته و طبعا به عرفان و سلوک عرفانی متمایل بوده است.
آثار عرفانی او از قبیل مثنویها، و تعبیرات وی در کشکول و غیر آن و نیز زی درویشی و ساده زیستیاش دلیل بر این مدعا است.
برخی از نویسندگان معاصر، شیخ بهایی را بزرگترین عارف اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم ایران به شمار آوردهاند. تلاش بهایی در جمع میان طریقت (یعنی «تصوف و عرفان» که طبعا وی به آن متمایل بود) و شریعت (یعنی «فقه و احکام عملی اسلام» که لازمه مقام شیخالاسلامی او بوده است) از خدمات بزرگ او معرفی شده است. (۶)
● آثار و تالیفات
بهاءالدین عاملی در زمینههای مختلف علوم اسلامی آثار گرانقدر و ماندگاری را بر جای نهاده است. وی در علومی که در آن زمان مرسوم بود، بویژه در اخبار و احادیث، تفسیر، اصول فقه و ریاضیات دارای تالیفات بسیار است.
تالیفات شیخ بهایی بر اساس پژوهش یکی از محققان، بالغ بر ۹۵ کتاب و رساله است. (۷)
برخی از نویسندگان، آثار او را ۱۲۰ عنوان ذکر کردهاند. (۸)
نگاشتههای شیخ از زمان تالیف مورد توجه دانشمندان بوده و بر کتابهای معروف او شرح یا حاشیه نوشتهاند. بعضی از این کتابها مدتهای طولانی در ایران جزء کتابهای درسی بوده است. (۹)
در اینجا برخی از آثار ایشان را که تناسب با موضوع مورد بحث ما دارد; نام میبریم:
۱) جامع عباسی
شاخصترین اثر فقهی شیخ بهایی، جامع عباسی است. تالیف جامع عباسی به زبان فارسی، ابتکاری نو در نگارش متون فقهی برای استفاده عامه مردم به حساب میآید، تا آنجا که برخی از صاحب نظران از آن به عنوان اولین دوره فقه فارسی غیر استدلالی که به صورت رساله عملیه نوشته شده استیاد میکنند. (۱۰)
این اثر بنابر درخواستشاه عباس اول و با هدف پاسخگویی به سؤالها و نیازهای شرعی عموم مردم نگارش یافت. به گزارش تاریخ عالم آرای عباسی شیخ در پایان عمر (۱۰۲۵) مشغول تالیف آن بود و در سال ۱۰۳۲ (دو سال بعد از درگذشتشیخ) نظامالدینبنحسین ساوجی یکی از شاگردان او، آن را به پایان برده است. (۱۱)
این کتاب از یک مقدمه و بیستباب (از طهارت تا دیات) تشکیل شده است.
۲) الزبدة فی الاصول
مهمترین اثر اصولی شیخ بهایی کتاب زبدة الاصول است. تاریخ نگارش آن یعنی سال ۱۰۱۸ ق و به قولی در سال ۱۰۰۵ ق، حکایت از اهمیت آن دارد، زیرا اوایل قرن یازدهم، عصر سیطره اخباریان در حوزه فقه و اصول شیعی بوده است. (۱۲)
۳) اربعین
تالیف اربعین از سوی محدثان و عالمان شیعی بر اساس حدیث معروفی است که از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل شده است. (۱۳)
شیخ بهایی نیز به پیروی از این سنت معمول، به تالیف اربعین حدیث پرداخت، با این امتیاز که شرح کافی و جامع در باره حادیثیاد شده دارد و در مجموع، از بهترین و معروفترین اربعینها میباشد.
این اثر بعد از مثنوی سوانح حجاز، تنها اثری است که شیخ در آن به مباحثسیاسی پرداخته است.
مؤلف در شرح حدیث پانزدهم (که در باره حرمت اعانت ظالمان و گرایش قلبی به آنها وارد شده است) به تفصیل دیدگاههای خود را مطرح کرده است.
شیخ در باره این موضوع به طور صریح و شفاف سخن گفته است، از این رو میتوان دیدگاه و عقیده باطنی او در مورد رفتار با حاکم جور، و نیز علل و عوامل همکاری علما با شاهان صفوی را به دست آورد.
همچنین وی در این اثر به بحث از امر به معروف و نهی از منکر، شرایط و مراحل آن پرداخته است.
۴) مثنوی سوانح الحجاز
مثنوی سوانح الحجاز یا مثنوی سوانح سفر حجاز که به مثنوی «نان و حلوا» معروف است از آثار بسیار مشهور شیخ بهایی است. شیخ این مثنوی را در راه مکه در بهترین حالات عرفانی خود، در زمانی که فارغ از تعلقات و شئون ظاهری و مادی بوده سروده است.
مثنوی نان و حلوا آمیختهای از مواعظ، طنز، حکایت، تمثیل و لطایف عرفانی و معارف برین بشری است. روانی و دلنشینی این اشعار از جمله ویژگیهای آن است.
تحلیلی که شیخ بهایی از مثنوی نان و حلوا ارایه میدهد، ترسیم و تبیین ریاکاری، تلبیس و غرور به مال و منال و عنوان و منصب دنیایی است.
شیخ در تسمیه این مثنوی میگوید:
هرچه غیر از دوستباشد ای پسر
نان و حلوا نام کردم سر به سر
گر همی خواهی که باشی تازه جان
رو کتاب نان و حلوا را بخوان
نان و حلوا چیست؟ ای شوریده سر
متقی خود را نمودن بهر زر
دعوی زهد از برای عز و جاه
لاف تقوا از پی تعظیم شاه
بهایی در یکی از بخشهای این مثنوی به دوری از سلاطین که خود آن را از نزدیک تجربه کرده بود اشاره میکند، چرا که قرب شاهان غارت دل و دین را در پی دارد:
نان و حلوا چیست دانی ای پسر؟
قرب شاهان است زین قرب الحذر
میبرد هوش از سر و از دل قرار
الفرار از قرب شاهان الفرار
فرخ آن کو رخش همت را بتاخت
کام از این حلوا و نان شیرین نساخت
حیف باشد از تو ای صاحب سلوک
کاین همه نازی به تعظیم ملوک
قرب شاهان آفت جان تو شد
پای بند راه ایمان تو شد
جرعهای از نهر قرآن نوش کن
آیه «لاترکنوا» را گوش کن
در مجموع، مثنوی نان و حلوا از جمله آثار شیخ بهایی است که در تبیین دیدگاه و اندیشه سیاسی او میتوان بدان استناد کرد.
۵) کشکول
این کتاب تجلی نبوغ ادبی بهاءالدین عاملی است. در این اثر به صورت پراکنده اشاراتی به مباحثسیاسی شده است، از قبیل ضرورت حکومت، جایگاه حاکم در جامعه، و نیز برخی از ویژگیهای مثبت پادشاهان.
از دیگر آثار معروف شیخ بهایی میتوان به کتب زیر اشاره کرد:
المخلاة; خلاصة الحساب; فوائد الصمدیه; حدائق الصالحین; العروة الوثقی; اسرار البلاغة; مفتاح الفلاح; الحبل المتین فی احکام الدین; رساله «تحریم ذبائح اهل کتاب» ; عین الحیات. (۱۴)
● وفات
شیخ بهایی پس از هفتاد و هشتسال تلاش علمی و عملی، در سال «۱۰۳۰ ه ق» در اصفهان در گذشت و طبق وصیت وی در روضه رضوی به خاک سپرده شد. (۱۵)
به نقل دیگر سال وفات شیخ در سال «۱۰۳۱ ه ق» بوده است. لیکن تاریخ اول مورد تصریح و تایید مؤلف عالم آرای عباسی، شاگرد او مولی محمدتقی مجلسی، صاحب وقایع السنین (۱۶) و استاد نفیسی میباشد. (۱۷)
● زندگی سیاسی شیخ بهایی
▪ جایگاه روحانیت در دولت صفوی
قبل از پرداختن به زندگی سیاسی شیخ بهایی نکاتی را در باره جایگاه و تعریف منصب شیخ الاسلامی یادآوری میکنیم.
شاهان صفوی با اهتمام ویژه نسبتبه دین و مذهب تشیع و حمایت از عالمان دینی امتیازات ویژه زیر را به دست آوردند:
۱) ارایه چهره مذهبی از حکومت و کسب مشروعیتسیاسی.
۲) ایجاد وحدت در میان گروههای سیاسی، مذهبی و تضمین ثبات سیاسی.
۳) مقابله با حکومت عثمانی از راه ترویج تشیع.
متولیان دین و مذهب (یعنی عالمان و فقیهان) نیز از شرایط سیاسی، اجتماعی فراهم آمده، در راه ترویج دین و مذهب امامیه استفاده کرده و اهداف زیر را به دست آوردند:
۱) ترویج احکام اسلام در جامعه;
۲) ترویج مذهب تشیع اثنی عشری;
۳) تصدی برخی از اختیارات حکومتی در امور قضایی و اموال عمومی;
۴) جلوگیری از گسترش صوفیگری;
۵) سعی در اصلاح نظام حکومتی و حاکمان سیاسی;
۶) تمرکز در تصمیمگیری در امور مذهبی. (۱۸)
این رابطه نزدیک در دوران صفویه میان دولت و دین باعثشد تا متولیان سیاست، جایگاه ویژهای را برای عالمان دین در نظام و ساختار حکومتی در نظر بگیرند. مناصب روحانی در دولت صفویه ره آورد این رابطه متقابل بین حاکمان سیاسی و عالمان دینی بوده است.
مناصب روحانیت در دولت صفویه در عناوین زیر خلاصه میشود:
صدرخاصه، صدرعامه (یا صدرالممالک) قاضی دار السلطنه، قاضی عسکر و شیخ الاسلام. (۱۹)
مؤلف تذکرة الملوک در تعریف منصب شیخالاسلام (که عالیترین منصب روحانی در دولت صفوی بوده و در اواخر دوران این سلسله عنوان «ملاباشی» به آن داده شد) مینویسد:
مشارالیه سرکرده تمام ملاها، و در ازمنه سابقه سلاطین صفویه ملاباشیگری منصب معینی نبود بلکه افضل فضلای هر عصری در معنی ملاباشی «بوده» و در مجلس پادشاهان نزدیک به مسند «شاه» مکان معینی داشته. احدی از فضلا و سادات نزدیکتر از ایشان در خدمت پادشاهان نمینشستند و ایشان به غیر از استدعای وظیفه به جهت «طالبان علم» و مستحقین و رفع تعدی از مظلومین و شفاعت مقصرین، و تحقیق در مسایل شرعیه و تعلیم ادعیه و امور شرعیه، به هیچ وجه در کار دیگر دخل نمیکردند. (۲۰)
همین نویسنده در شرح وظایف شیخ الاسلام آورده است:
مشارالیه در خانه خود به دعواهای شرعی و امر به معروف و نهی از منکرات میرسید و طلاق شرعی را در حضور شیخ الاسلام میدادند و ضبط مال غایب و یتیم اغلب با شیخ الاسلام بوده و بعد از آن به قضات رجوع میشد. (۲۱)
همانطور که اشاره شد مهمترین وظیفه شیخالاسلام، رفع ظلم از مظلومان، امر به معروف و نهی از منکر و تحقیق و بیان احکام شریعتبرای مردم بوده است.
● دورههای چهارگانه زندگی سیاسی شیخ بهایی
شیخ بهایی در مدت ۷۸ سال عمر خود با چهار تن از سلاطین صفوی معاصر بوده است که به ترتیب عبارتند از:
۱) شاه طهماسب (۹۸۴- ۹۳۰ ه ق) ;
۲) شاه اسماعیل دوم (۹۸۵- ۹۸۴ ه ق) ;
۳) سلطان محمد خدابنده (۹۹۵- ۹۸۵ ه ق) ;
۴) شاه عباس اول (۱۰۳۸- ۹۹۵ ه ق) .
به این ترتیب شیخ که در سال (۹۶۶ ق) همراه پدر خود وارد سرزمین ایران شد، مدت ۱۸ سال با شاه طهماسب هم روزگار بوده است، یک سال و اندی در سلطنتشاه اسماعیل دوم، ۱۰ سال در پادشاهی سلطان محمد و ۳۵ سال نیز در سلطنتشاه عباس اول زیسته است، بر این اساس فعالیتهای سیاسی شیخ بهایی را در چهار دوره تاریخی فوق مطالعه و بررسی خواهیم کرد.
۱) سلطنتشاه طهماسب اول (۹۸۴- ۹۳۰ ق)
دوره نخست زندگی سیاسی شیخ بهایی در دوران نوجوانی و جوانی او شکل گرفت. او در سن سیزده سالگی (در سال ۹۶۶ ق) به همراه پدر خود، در پی تهدیداتی که از سوی حاکمان عثمانی بر شیعیان جبل عامل بویژه دانشمندان شیعی آن دیار اعمال میشد، از موطن اصلی خود به مرکز شیعیان یعنی ایران مهاجرت کرد. (۲۲)
خانواده عاملی پس از ورود به ایران سه سال در اصفهان اقامت گزیدند، و در اواخر سال (۹۶۸ ق) پس از معرفی شیخ حسینبن عبدالصمد به شاه صفوی توسط شیخ علی منشار (شیخ الاسلام اصفهان) به قزوین پایتختشاه طهماسب وارد شدند. و شاه بر اساس شناختی که از فقهای جبل عامل داشت و با توجه به منزلت علمی شیخ حسین که شاگرد مبرز شهید ثانی بود او را به متشیخ الاسلامی پایتخت تعیین کرد.
اقامت پدر شیخ بهایی در قزوین به درازا نکشید و پس از چندی وی از طرف شاه به شیخ الاسلامی مشهد سپس هرات منصوب شد. بدین ترتیب پدر بهاءالدین عاملی مدت ۱۴ سال در قزوین و مشهد و هرات عهدهدار این منصب سیاسی مذهبی بوده است و در سال (۹۸۳ ق) ایران را به قصد زیارت حج ترک کرد، بعد از انجام مناسک حجبه بحرین رفت و پس از یک سال اقامت در آنجا در سال (۹۸۴ ق) وفات یافت. (۲۳)
سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که چه عاملی باعثشد که وی پس از سالیان متمادی اقامت در ایران، (با وجود نزلتسیاسی – اجتماعی) پشتبه ایران و مناصب دنیایی کند و روانه حجاز و بحرین گردد؟
هر چند در گزارشهای تاریخی به علل این مساله اشاره نشده و مورخان با سکوت از کنار آن گذشتهاند، اما نویسنده کتاب الهجرة العاملیة مسایل سیاسی اجتماعی آن دوران را در اتخاذ تصمیم پدر شیخ مؤثر میداند.
به اعتقادی وی سعی شیخ حسین بن عبدالصمد در احیا و اقامه نماز جمعه در پایتخت صفویه (که مدتی پس از رحلت محقق کرکی متروک مانده بود و اقامه آن در عصر غیبت مورد اختلاف عالمان دینی قرار گرفته بود) باعثشد دولتمردان صفوی و رؤسای قزلباش احساس خطر نمایند و او را مانند محقق کرکی مانع بزرگی در برابر قدرت و خواستههای خود بدانند، از این رو شاه صفوی حل مشکل را در آن دید که وی را از قزوین دور ساخته و به عنوان شیخالاسلام مشهد و هرات منصوب کند.
این واقعه در سال «۹۷۵ ق» اتفاق افتاد. نویسنده مذکور، این عمل شاه نسبتبه پدر شیخ بهایی را، به نفی بلد و «تبعید سیاسی» بیشتر شبیه میداند تا چیز دیگر. (۲۴)
بنابراین یکی از عوامل مؤثر در زندگی سیاسی شیخ بهایی، حضور پدر وی در دربار صفوی است. همانگونه که خود شیخ نیز در برخی از آثار خود با این تعبیر که:
لولم یات والدی… من بلاد العرب الی بلاد العجم ولم یختلط بالملوک لکنت من اتقی الناس و اعبدهم و ازهدهم… (۲۵)
به تاثیر این عامل در زندگی سیاسی خود اشاره کرده است. هر چند بهایی در دوران حیات سیاسی پدر خود دارای منصب سیاسی نبوده اما حضور او در پایتخت و در کنار پدر در مشهد و هرات او را با منصب و وظایف شیخالاسلامی آشنا ساخته و آماده پذیرش این منصب بعد از پدر خود شد.
۲) سلطنت شاه اسماعیل دوم (۹۸۵- ۹۸۴ ق)
از فعالیتهای سیاسی شیخ بهایی در دوران سلطنتشاه اسماعیل دوم گزارشی در دست نیست. دوران کوتاه سلطنت این پادشاه، نابسامانیهای سیاسی، اجتماعی فراوانی را در پی داشت. جنگ قدرت بین سران قزلباش و روحیه انتقامگیری این پادشاه، کشتارهای زیادی را در میان خاندان صفوی و نیز دولتمردان به دنبال داشت. خشونتهای غیر منطقی و گرایش او به مذهب تسنن، درباریان صفوی و عالمان دینی را نگران کرد و مخالفتبرخی از عالمان را برانگیخت. از جمله آنان: میرسیدحسین کرکی عاملی است که به دستور شاه اسماعیل دوم زندانی شد. (۲۶)
به نظر میرسد شیخ بهایی در این بحرانهای سیاسی در مرکز حضور نداشته است.
۳) سلطنت سلطان محمد (۹۹۵- ۹۸۵ ق)
سلطنتشاه اسماعیل دوم پس از مدت کوتاهی با مرگ زود هنگام و چه بسا از پیش تعیین شده او به فرجام خود رسید و برادرش سلطان محمد میرزا که حاکم شیراز بود و مردی نرمخو و درویش مسلک بود به سلطنت رسید. (۲۷)
اوضاع سیاسی اجتماعی ایران در دوران سلطنت این پادشاه نیز به دلیل ضعف تدبیر وی و نیز دخالت زنان دربار و دیگر رجال سیاسی دچار آشفتگی و بینظمی گردید، به گونهای که برخی از مورخان، دوران سلطنت این دو پادشاه را دوران فترت صفویه میدانند که تا سرحد انحطاط و سقوط پیش رفت.
از زندگی سیاسی شیخ بهایی در دوران ده ساله سلطنت این پادشاه نیز هیچ گزارش تاریخی در دست نیست.
نویسنده کتاب الهجرة العاملیة معتقد است زندگی شیخ در هرات (که چه بسا کوتاه نیز نبوده و تا سال ۹۹۱ ق به طول انجامید.) از نقاط تاریک زندگی بهایی است. زیرا نه خود شیخ بهایی در باره کیفیت زندگی خود در هرات سخنی گفته و نه دیگران به آن پرداختهاند. و اگر اشاره کوتاه شاگرد او، میرحسینبن حیدر کرکی نبود این بخش از زندگی شیخ به کلی بر ما پوشیده میماند. (۲۸)
عزالدین حسینبن حیدر کرکی در معرفی استاد خود شیخ بهایی ضمن نقل سفرهای او که با وی همراه بوده است میگوید:
…ثم رجعنا الی هرات الذی کان سابقا هو و والده فیها شیخ الاسلام (۲۹) .
از این عبارت چنین بر میآید که: بعد از خروج شیخ حسینبن عبدالصمد از ایران و فوت او در بحرین، فرزندش بهاءالدین عاملی جانشین او شده و منصب شیخ الاسلامی هرات به او واگذار شده است.
از دیدگاه مؤلف الهجرة العاملیة حضور شیخ بهایی در هرات نیز همانند زندگی پدرش در این شهر به منظور دور نگهداشتن وی از مرکز سیاسی و قدرت (پایتخت) از سوی سلاطین معاصر ایشان بوده است. (۳۰)
در کتاب خیرالبیان به حضور وی در دوران سلطنت این پادشاه در ایران و به فعالیتهای علمی او اشاره شده، اما از منصب شیخالاسلامی بهایی در هرات سخنی به میان نیامده است.
در اثر یاد شده آمده است:
شیخ بهایی در زمان پادشاه کریم، سلطان محمد، پرتو فیض به ساحت ممالک ایران انداخته، در آن ایام در اکثر علوم تالیفات نموده از آن جمله کتاب حبل المتین در احادیث و… (۳۱)
۴) سلطنت شاه عباس اول (۱۰۳۸- ۹۹۵ ق)
ایران در سلطنتشاه عباس اول (بزرگترین پادشاه سلسله صفوی) وسعت و عظمت دیرینه خود را باز یافت. از لحاظ قدرت نظامی، اقتدار سیاسی، رونق اقتصادی، عمران و آبادانی، در وضعیت مطلوبی قرار داشت. در حوزه فرهنگ و معارف دینی نیز در حال رشد و شکوفایی بود. شاه عباس اول در میان سلاطین صفوی بیش از همه آنها به ایران و مردم ایران خدمت کرده است. هر چند قساوتها و بیرحمیهای او نیز در جای خود قابل تامل است.
از هوشمندی این پادشاه آن که به عالمان دینی احترام میگذاشت و از این راه درترویج دین و اقتدار سیاسی ایران و نیز تحکیم سلطنتخود بهره میجست. از جمله شواهد این امر انتخاب خلیفه سلطان، شاگرد میرداماد و شیخ بهایی به وزارت خود بود. (۳۲)
میرداماد و شیخ بهایی از فقها و فلاسفه مشهور این دوره نزد شاه صفوی از ارج و منزلت فراوانی برخوردار بودند. حضور این دو شخصیت علمی در دربار صفوی شکوه و جلوه خاصی به سلطنت این پادشاه بخشیده بود. (۳۳)
عمده فعالیتهای سیاسی شیخ بهایی در عهد شاه عباس اول صورت گرفت که اجمالا به آن اشاره میکنیم:
به نوشته عالم آرای عباسی، شیخ بهایی بعد از رحلتشیخ علی منشار (شیخ الاسلام دارالسلطنه اصفهان) به جای وی به این منصب منصوب شد.
او در این باره مینویسد:
… بالجمله آن جناب (شیخ بهایی) بعد از فوت شیخ علی منشار، منصب شیخ الاسلامی و وکالتحلالیات و تصدی دارالسلطنه اصفهان به خدمتش مرجوع گشته، چند گاه من حیثالاستقلال بدان شغل پرداخت. (۳۴)
حال اگر وفات شیخ علی منشار را در سال (۹۹۳ ق) بدانیم (۳۵) ، وی باید در ابتدای سلطنتشاه عباس اول به این منصب انتخاب شده باشد و ظاهرا این امر پس از برگشت وی از سفر حج و سیاحت چند ساله او در بلاد اسلامی بوده است.
به اعتقاد نویسنده کتاب الهجرة العاملیة شیخ بهایی در سال ۹۹۶ ق از سوی شاه عباس کبیر به سمتشیخ الاسلام اصفهان (پایتخت جدید شاه عباس) تعیین شد و تا زمان وفاتش این منصب را بر عهده داشت. (۳۶)
بنابراین اگر سفرهای شیخ را پیش از این تاریخ بدانیم وی به مدت ۳۴ سال در دوران سلطنت این پادشاه، شیخ الاسلام اصفهان و مفتی اعظم ایران بوده است. و اگر سالهایی که وی در هرات به جای پدر خود شیخالاسلام بوده به این مدت (۳۴ سال) بیافزاییم، تصدی این منصب توسط وی بالغ بر چهل سال میشود. البته اشکالی که بر این نظریه وارد است این است که:
اولا: شاه عباس، اصفهان را در سال (۱۰۰۶ ق) به عنوان مرکزیتسیاسی و پایتختخود برگزید.
ثانیا: با گزارش تاریخ عالم آرای عباسی مطابقت ندارد، زیرا به گفته وی سفرهای شیخ بهایی (که به عنوان دوران فترت در زندگی سیاسی او به حساب میآید) بعد از تصدی منصب شیخ الاسلامی اصفهان بوده است. (۳۷)
در هر صورت نظریه اخیر قابل دفاع است، زیرا تعیین اصفهان به عنوان پایتخت صفویه از سوی شاه عباس (۱۰۰۶ ق) هیچ منافاتی با این مطلب ندارد که شاه عباس، شیخ بهایی را از همان سال اول سلطنتخود (یعنی از سال ۹۹۵ق) به سمتشیخالاسلامی اصفهان برگزیده باشد، با توجه به این که وفات شیخ علی منشار (که شیخ بهایی جانشین وی در این منصب بوده) معلوم نیست در چه سالی بوده است.
محتمل است که اعطای منصب شیخ الاسلامی به شیخ بهایی قبل از سلطنتشاه عباس، توسط پدر او (سلطان محمد خدابنده) و قبل از سالهای ۹۹۱ ق (سال سفر بهایی برای زیارت حج و سیاحت او در کشورهای اسلامی) باشد. تاییدی هم از سخنان اسکندر بیک ترکمان در این باره میتوان آورد و آن این که وی از پادشاهی که شیخ بهایی را به این سمت منصوب کرده است نام نبرده است. (۳۸) و بعید نیست که این پادشاه پدر شاه عباس اول بوده باشد.
بنابر احتمال یاد شده، سفرهای شیخ بهایی در اثنای تصدی این منصب انجام شده و بدین وسیله ادعای عالم آرای عباسی نیز درست میشود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 358]
-
گوناگون
پربازدیدترینها