واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: امام خميني در نگاه علامه جعفري
تجسم اخلاق و عرفان مثبت
در اولين روز حضور اينجانب در دروس اخلاق و عرفان ايشان قيافه اي بسيار روحاني با نگاههايي جالب ديدم كه به مطالبي كه در درس ابراز مي نمودند حالت توافق با آنچه در درون مي گذشت را ارائه مي نمود.
آن روزها آيات آخر سوره حشر را تدريس مي كردند. با كمال وضوح به خاطر مي آورم وقتي اين آيه مباركه (هوالله الخالق الباري المصور له الا سما الحسني يسبح له ما في السماوات و الارض و هوالعزيز الحكيم ) را تفسير مي فرمودند جذابيت مطالب به حد عالي رسيده بود و طلاب با يك انقلاب روحي به افاضات عرفاني ايشان گوش مي دادند. هيجان روحي و عمق مطالبي كه ابراز مي شد بخوبي اثبات مي كرد كه مطالب ابراز شده فوق معلومات حرفه اي و رسمي است كه متاسفانه عده اي را به خود مشغول مي نمايد...
آرامش و متانت در بحث هاي علمي
در اثناي تحصيل در نجف كه به نظرم مي آيد در حدود شش سال از آغاز اقامت تحصيلي در نجف گذشته بود كه براي استراحت و صله ارحام و زيارت مرقد ثامن الحجج عليه و علي آباثه و اولاده الصلوه والسلام به ايران آمدم در مدرسه مروي از طلبه ها شنيدم كه امام به تهران آمده و در منزل پدر معظم همسرشان مرحوم آيت الله ثقفي وارد شده اند. اينجانب با چند نفر از طلاب نجف و قم به خدمتشان رسيديم . در اين ديدار بحثي مفصل درباره يك مساله فقهي كه مربوط به طلاق خلع بود مطرح شد. اين مساله مربوط به اين بود كه اگر زوجه مقداري از مهريه خود را براي گرفتن طلاق به زوج بذل كند آيا مانند بذل هه مهر است يا نه و به نظرم ميآيد كه اين مساله را خود امام مطرح فرمودند. به ياد دارم بحث در اين مساله بيش از يك ساعت طول كشيد. يكي از جالبترين خاطره ها در همان روز اين بود كه ما طلبه ها در بحث و گفتگو داد و فرياد زياد ميكرديم ولي ايشان با كمال متانت و شكيبايي به حل و نقض و استدلال مي پرداختند و همان روز همه طلبه ها را براي صرف ناهار نگاه داشتند.
حالت طبيعي و بي پيرايگي
پس از مراجعت معظم له از خارج در سال 1357 در مجلسي بسيار مهم كه دانشمند محترم واعظ مشهور آقاي فلسفي سخنراني داشتند داستان بسيار خنده آوري را از روزگار گذشته نقل مي كردند. من با كمال دقت و كنجكاوي شديد صورت امام را مورد توجه قرار داده بودم و منظورم اين بود كه آيا ايشان در آن جلسه بسيار مهم چگونه خواهند خنديد وقتي كه داستان به جاي خنده آور رسيد خنده ايشان طبيعي بود و توجه اغلب روحانيان و طلبه ها را جلب كرد. البته ممكن است انگيزه جالب بودن خنده براي آنان مختلف بوده است ولي اينجانب تنها از آن جهت مورد توجه قرار داده بودم كه ببينم آيا حضور آن همه روحاني و شخصيتها در جلسه تغييري در شخصيت ايشان به وجود مي آورد همانطور كه عرض كردم خنده ايشان كاملا ساده و بي پيرايه بود.
عنايت به فعاليتهاي علمي و فرهنگي
پس از مراجعت معظم له از خارج شنيدم كه عده اي از آقايان علما و فرهنگيان و حتي بازاريان معروف مي خواهند بروند و از معظم له براي اينجانب در يكي از امور اجتماعي مانند مديريت يا امور قضايي يا فرهنگي و امثال اينها مسئوليتي را بگيرند. همان روز كه آقايان براي همين كار به قم مشرف شده بودند اينجانب هم مشرف شدم و پيش از آنكه آنان به خدمت امام برسند اينجانب از جناب حجت الاسلام حاج سيد احمد آقا وقتي گرفتم كه به خدمتشان برسم .
ايشان هم همان موقع اينجانب را به اتاقي هدايت كردند. چند دقيقه بعد امام تشريف آوردند. پس از احوالپرسي به ايشان عرض كردم اينجانب در دوران تحصيل و پس از آن درباره استعدادها و طرز تفكرات و تجارب و ظرفيتهاي خودم اگر چه به طور ناچيز بررسيهايي داشته ام نتيجه اي كه از اين بررسيها به دست آورده ام اين بوده است كه تا آنجا كه خداوند توفيق بدهد به كارهاي علمي و تحقيقاتي و تدريس و تاليف بپردازم ان شاالله مفيد براي جامعه خواهد بود و حداقل اينكه با خواست خداوندي ضرري نخواهد رساند. البته منظورم نفي يا كوچكترين ترديد در لزوم شرعي و عقلي كارهاي اجتماعي و مديريت و امور قضايي نيست زيرا اين امور در جامعه اسلامي ضروري است . بلكه مقصودم نفي صلاحيت خود اينجانب براي امور مزبور مي باشد. پاسخ امام در برابر پيشنهاد اينجانب اين بود كه « شما هر چه بگوييد و هركاري را كه انجام بدهيد صحيح است . »
نگاهي هدفمند به علوم طبيعي
نظر امام درباره همه علوم اين است كه آنها را دو بعدي مي دانند : بعد الهي و بعد مادي خالص اين نظريه را در مورد علوم چنين مطرح نموده اند :
« بايد همه ما كوشش كنيم .دانشگاه كوشش كند دانشگاههاي ديني كوشش كنند دانشگاههاي علمي شما كوشش كنند انسان درست كنند همه دنبال اين باشيد انسان . اگر انسانيت را استثنا بكنيد يك فردي درست بكنيد دانشمند يك طبيبي كه بهتر از همه اطباي دنياست اگر اين وجه انساني نداشته باشد همين طبيب مضر است . ... قضيه كسب نيست قضيه علاج انساني است الهي است . يك طبيب مي تواند معالجه اش الهي باشد مي شود معالجه اش طاغوتي و شيطاني باشد . » (صحيفه نور ج 7 ص 63 و 64 ) .
و يا « نقش دانشگاه در هر كشوري ساختن انسان است . ممكن است از دانشگاه انساني خارج شود كه يك كشور را نجات بدهد ممكن است يك انسان درست بشود كه كشور را به هلاكت برساند اين نقش مهم از دانشگاه مي باشد. مقدرات هر كشوري به دست دانشگاه و آنهايي كه از دانشگاه بيرون مي آيند هست . بنابراين دانشگاه بزرگترين موسسه موثر در كشور بوده و بزرگترين مسئوليتها را هم دانشگاه دارد... همين مطلب در روحانيت هم هست . روحانيت هم نقش دارد در روحانيت هم ممكن است يك روحاني كشور را نجات بدهد و ممكن است يك روحاني يك كشور را به هلاكت برساند . » (صحيفه نور ج 7 ص 81 )
در سخنراني در جمع استادان دانشگاه :
« فرق بين دانشگاههاي غربي و دانشگاههاي اسلامي بايد در آن طراحي باشد كه اسلام براي دانشگاه ها طرح مي كند. دانشگاههاي غربي به هر مرتبه اي هم كه برسند طبيعت را ادراك مي كنند طبيعت را مهار نمي كنند براي معنويت . اسلام به علوم طبيعي نظر استقلالي ندارد تمام علوم طبيعي به هر مرتبه اي كه برسند باز آن چيزي كه اسلام ميخواهد نيست . اسلام طبيعت را مهار مي كند براي واقعيت و همه را رو به وحدت و توحيد مي برد. تمام علومي كه شما اسم مي بريد واز دانشگاههاي خارجي تعريف ميكنيد و تعريف هم دارد اينها يك ورقه از علم است آن هم يك ورقه نازكتر از همه اوراق ... تعليمات اسلام تعليمات طبيعي (تنها) نيست تعلميات رياضي (تنها) نيست همه را دارد لكن اينها مهار شده با توحيد. برگرداندن همه طبيعت و همه ظل هاي ظلماني به آن مقام نوراني كه آخر مقام الوهيت است . بنابراين بايد اين معنا كه علوم (ما از آنها هم تمجيد مي كنيم ـ تعريف مي كنيم هم علوم طبيعي هم علوم مادي لكن آن خاصيتي كه اسلام از اينها ميخواهد در غرب از آن خبري نيست ) ... مهار شود به علوم الهي و برگشت به توحيد بكند . (صحيفه نور ج 8 ص 6 و 7 ) منبع : صحيفه دل خاطرات ياران و شاگردان امام موسسه تنظيم و نشر آثار امام
طلاب با يك انقلاب روحي به افاضات عرفاني امام گوش مي دادند
مطالبي كه امام ابراز مي نمودند حالت توافق با آنچه در درون مي گذشت را ارائه مي نمود
يك روز ما طلبه ها در بحث و گفتگو داد و فرياد زياد مي كرديم ولي امام با كمال متانت و شكيبايي به حل و نقض و استدلال مي پرداختند و همان روز همه طلبه ها را براي صرف ناهار نگه داشتند
دوشنبه 27 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 95]