واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: دايي به اماراتي ها اطمينان ندارد؛كم لژيونرترين تيم ملي در سالهاي اخير
------------
در غياب وحيد هاشميان، تيم ملي ايران براي بازي با كره شمالي تنها دو مهاجم تخصصي در مجموعه خود داشت. رسول خطيبي و سيد مهدي سيد صالحي كه گاهي در عرصه باشگاهي هم كارنامه قابل دفاعي نداشتند، به نوبت مقابل كره شمالي به ميدان رفتند و هر چند موقعيت گلزني قابل ذكري نصيب شان نشد اما حركتهاي آنها حتي در فضاي پشت محوطه جريمه و ميانه زمين اعتراض جمعيت حاضر در ورزشگاه را بر مي انگيخت. اگر بپذيريم وحيد هاشميان به طور ميانگين تقريباً يك بازي در ميان مصدوم مي شود با اين واقعيت گزنده مواجه مي شويم كه فوتبال ايران پس از خداحافظي مردي كه امروز به عنوان سرمربي روي نيمكت تيم ملي مي نشيند با معضل رونمايي از جانشين او مواجه است و طعنه آميز اينكه حتي با جستجو در ميان گزينه هاي گلچين شده ليگ برتر هم نام يك گلزن نجات بخش و قابل اعتناء ديده نمي شود.
وخامت اوضاع وقتي بيشتر جلب توجه مي كند كه مي بينيم اگر منتقدان تنها به واسطه درخشش سه تا چهار هفته اي آرش برهاني آن هم پس از سه سال و اندي دست و پا زدن در ورطه ناكامي، دعوت نكردن او را كج سليقگي مي دانند و صداي اصابت كفگيرها به ته ديگ را واضح تر از هميشه به گوش مي رسانند.
***
علي دايي به عنوان سرمربي تيم ملي موظف است از بازيكناني كه به اردو دعوت مي شوند در مقابل انتقادها حمايت كند اما بي ترديد خود او به عنوان مهاجم جاه طلبي كه ركوردي دست نيافتني را در عرصه گلهاي ملي خلق كرده، از عملكرد مهاجماني مثل خطيبي و سيد صالحي راضي نيست و تنها دلخوشي اش در شرايط فعلي به موقعيت سنجي و چارچوب شناسي غلامرضا رضايي مربوط مي شود. دليل اصلي اين فقر نگران كننده را بايد در يك اتفاق تكراري و كليشه اي فوتبال ايران جستجو كنيم. اكثر قريب به اتفاق مهاجمان موفق سالهاي اخير ليگ برتر راه خود را به سمت فوتبال امارات كج كردند تا در خوشبينانه ترين حالت در همان سطح كيفي كه قرار داشتند در جا بزنند و پسرفت نكنند. مهاجماني مثل علي سامره و جواد كاظميان امروز مبالغ هنگفتي را از تيم بي كيفيتي مثل عجمان امارات دريافت مي كنند و مهرداد اولادي اكثر مسابقات الشباب را از روي سكوها ديد مي زند. آنها از بين دو گزينه پول خوب به علاوه تيم ملي و پول هنگفت منهاي تيم ملي دومي را انتخاب كردند. از سويي علي دايي هم كه سابقه حضور در فوتبال باشگاهي قطر و امارات را دارد خوشبينانه به لژيونرهاي اماراتي فوتبال ايران نگاه نمي كند و حتي در اظهار نظري رسمي اعلام كرد بازيكنان ايراني شاغل در فوتبال امارات را لژيونر به حساب نمي آورد. به اين ترتيب او فهرست تيم ملي را براي بازي حساس مقابل امارات تنها با حضور 6 لژيونر (چهار اروپايي و دو اماراتي) بست تا كم لژيونرترين تيم ملي سالهاي اخير فوتبال ايران پيش از يك بازي رسمي، شكل بگيرد.
تبعات منفي نگاه بدبينانه دايي به فوتبال باشگاهي امارات در خط حمله تيم ملي نمود پررنگي دارد و منتقدان زماني در مواجهه با اين اتفاق جريتر مي شوند كه از ميان بازيكناني مثل عنايتي، ميداودي، اولادي و كاظميان، رسول خطيبي كه حتي در فوتبال امارات هم كارنامه گلزني جالبي نداشته، به اردو دعوت مي شود پيش از علي دايي از برانكو و قلعه نويي به دليل توجه خاص و بيش از اندازه به لژيونرهاي اماراتي انتقاد مي شد و سرمربي فعلي تيم ملي قصد دارد با بها دادن به ليگ داخلي روند مهاجرت ستاره ها به آن سوي آبها را تعديل كند. آنچه هر چند اقدام جسورانه و بلند مدت تأثيرگذاري است اما ممكن است در كوتاه مدت تاوان سنگيني چون عدم راهيابي به جام جهاني 2010 را موجب شود. به هر حال در ميان 10 لژيونر ايراني شاغل در فوتبال امارات مهاجمي مثل ميلاد ميداودي وجود دارد كه بدون ترديد در مقايسه با خطيبي و سيد صالحي كيفيت بالاتري دارد و يا محمد نصرتي كه حداقل در غياب هادي عقيلي مي توانست مشكلات خط دفاعي را به حداقل برساند.
حضور رسول خطيبي در اردوي تيم ملي پارادوكس بزرگ اين ماجراست. هر چند كه اگر امارات زدايي دايي به عدم حضور در جام جهاني منجر نشود مي توان به پايان اين ماجرا اميدوار بود. شايد در آينده اي نزديك تر «يا تيم ملي يا امارات» به يكي از قوانين لازم الاجراي فوتبال ايران تبديل شود.
* امير وفايي
دوشنبه 27 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 111]