واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: فصل اول : احكام تقليد
دين عزيز اسلام شامل دو بخش است :
1. اصول دين ؛
2. فروع دين .
اصول دين اسلام شامل پنج اصل توحيد، عدل ، نبوت ، امامت و معاد است . عقيده مسلمان به اصول دين بايد از روى ((دليل )) باشد، و نمى تواند بدون دليل از شخص ديگرى تقليد و پيروى كند.(1)
فروع دين اسلام شامل تكاليف الهى و دستورهاى دينى است كه به آنها ((احكام )) مى گويند.
احكام اسلامى بخش مهم و گسترده اى از دين عزيز اسلام را تشكيل مى دهند و دربردارنده برنامه عملى و صحيح زندگى و وظايف فردى و اجتماعى انسان هستند. اين برنامه زندگى از سوى خدا و به وسيله پيامبر گرامى اش ، حضرت محمد صلى الله عليه و آله و سلم ، براى تاءمين سعادت دنيا و آخرت انسانها فرستاده شده است .
فروع دين و احكام اسلام بسيارند، ولى مهمترين آنها عبارتند از: نماز، روزه ، خمس ، زكات ، حج ، جهاد، امر به معروف ((بازداشتن از بديها))، تولّى ((دوستى با دوستان خدا)) و تبرّى ((دشمنى با دشمنان خدا)).
به دليلهايى كه در پى گفته خواهد شد، بيشتر مردم در غالب احكام الهى و فروع دين بايد از شخص ديگرى كه شرايط آن خواهد آمد، تقليد و پيروى كنند.
يك . تكليف و تقليد
شخص عاقل هنگامى كه بالغ مى شود، به حد ((تكليف )) رسيده است ؛ يعنى از سوى خداى بزرگ شايستگى تكليف هاى الهى و دستورهاى دينى را دارد. به همين جهت ، برخى از علماى اسلام سالروز به تكليف رسيدن خود را جشن مى گيرند.
كسى را كه به حد تكليف رسيده است ((مكلف )) مى نامند. و بيشتر مكلفان شخصا نمى توانند تكاليف الهى و احكام اسلامى را كه گسترده و دقيق و بسيارند، از منابع و مدارك آن مانند قرآن و احاديث معتبر استنباط و استخراج كنند. از اين رو بايد احكام اسلامى را از دانشمندانى كه ساليانى دراز در اين زمينه به تحصيل و تحقيق پرداخته و در اين راه تلاش بسيار ((= اجتهاد)) كرده اند، ياد بگيرند و به آنها عمل كنند. و اين يادگيرى و به كارگيرى همانند هنگامى است كه انسان بيمار مى شود و از مسائل پزشكى و درمان بيمارى خود آگاهى ندارد و به پزشك مراجعه مى كند، و يا همانند هنگامى است كه انسان قصد ساختن خانه و مغازه اى را دارد و به سراغ مهندس و معمار مى رود و به نظريات و دستورهاى او عمل و از وى پيروى مى كند.
به چنين دانشمندانى كه در راه به دست آوردن قوانين الهى او احكام فقه اسلامى تلاش و اجتهاد كرده اند، ((مجتهد)) يا ((فقيه )) مى گويند. و پيروى و دنباله روى از مجتهد در يادگيرى فروع دين و تكاليف الهى و به كارگيرى دستورهاى او را ((تقليد)) مى نامند.
كسى كه از مجتهد پيروى مى كند ((مقلد)) و مجتهدى كه ديگران از وى پيروى مى كنند، ((مرجع تقليد)) يا ((مقلد)) ناميده مى شود.
دو. نشانه هاى بلوغ
همان گونه كه گفته شد، هنگامى احكام و تكاليف الهى بر انسان واجب مى شوند كه عاقل و بالغ باشد.
نشانه هاى بلوغ براى بچه ها و فرزندان يكى از سه نشانه زيرين است كه هر كدام از اين نشانه ها در آنان زودتر آشكار مى شود، همان نشانه بلوغشان خواهد بود:
1. روييدن و بيرون آمدن موى زبر و درشت در قسمت زير شكم و بالاى شرمگاه و اندام تناسلى ؛
2. بيرون آمدن منى ((در خواب باشد يا بيدارى ))؛
3. تمام شدن 9 سال قمرى در دختران و 15 سال قمرى در پسران .(2)
نكته مهم
طبق سال شمسى و شناسنامه اى ، دختران تقريبا در سن 8 سال و 8 ماه و 22 روز، و پسران تقريبا در سن 14 سال و 6 ماه و 16 روز بالغ مى شوند، زيرا هر سال قمرى 10 روز و 18 ساعت از سال شمسى كمتر است .
سه . شرايط مرجع تقليد
تقليد در احكام عمل كردن به دستور مجتهد است . و از مجتهدى بايد تقليد كرد كه مرد و بالغ و عاقل و شيعه دوازده امامى و حلال زاده و زنده و عادل باشد.
و نيز بنابر احتياط واجب بايد از مجتهدى تقليد كرد كه حريص به دنيا نباشد و از مجتهدين ديگر اعلم باشد، يعنى در فهميدن احكام خدا از تمام مجتهدين زمان خود استادتر باشد.(3)
چهار. راههاى شناخت مرجع تقليد
مجتهد و اعلم را از سه راه مى توان شناخت :
اول : آنكه خود انسان يقين كند، مثل آنكه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد.
دوم : آنكه دو نفر عالم عادل كه مى توانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند، مجتهد بودن يا اعلم بودن كسى را تصديق كنند، به شرط آنكه دو نفر عالم عادل ديگر با گفته آنان مخالفت ننمايند.
سوم : آنكه عده اى از اهل علم كه مى توانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند و از گفته آنان اطمينان پيدا مى شود، مجتهد بودن يا اعلم بودن كسى را تصديق كنند.(4)
پنج . راههاى به دست آوردن فتواى مرجع تقليد
به دست آوردن فتوا، يعنى دستور مجتهد چهار راه دارد:
اول : شنيدن از خود مجتهد؛
دوم شنيدن از دو نفر عادل كه فتواى مجتهد را نقل كنند؛
سوم : شنيدن از كسى كه مورد اطمينان و راستگوست ؛
چهارم : ديدن در رساله مجتهد(5) در صورتى كه انسان به درستى آن رساله اطمينان داشته باشد.(6)
حكم انجام اعمال بدون تقليد
اگر مكلف مدتى اعمال خود را بدون تقليد انجام دهد، در صورتى اعمال او صحيح است كه بفهمد به وظيفه واقعى خود رفتار كرده است ، يا عمل او با فتواى مجتهدى كه وظيفه اش تقليد از او بوده ، يا با فتواى مجتهدى كه فعلا بايد از او تقليد كند، مطابق باشد.(7)
استفتائات
O آيا درست است كه تقليد افراد خانواده ((همسر و فرزند)) تابع سرپرست خانواده مى باشد؟
باسمه تعالى ؛ در تقليد تبعيت نيست .(8)
O بنده هم اكنون 17 ساله مى باشم و تقريبا در سن 14 سالگى شروع به بلوغ شرعى نموده ام ، اما چون فكر مى كردم كه نماز را بايد از سن 15 سالگى شروع كرد، لذا مدتى نماز و روزه و تمامى واجبات را ترك كردم ، حالا تكليفم چيست ؟
باسمه تعالى ؛ بايد قضاى نماز و روزه اى را كه در زمان بلوغ ترك كرده ايد، به جا آوريد.(9)
O مرد جوانى هستم كه از سن 17 سالگى شروع به خواند نماز و گرفتن روزه كرده ام ، و به درستى نمى دانم كه از چه موقع بالغ شده ام . بفرماييد فعلا قضاى چند سال نماز و چند سال روزه بر گردنم هست ؟ آيا كفاره نيز بر من واجب است ؟
باسمه تعالى ؛ حد بلوغ شرعى براى پسر تمام شدن پانزده سال قمرى است ، و اگر قبلا منى از او خارج شده يا موى خشن بر محل مخصوص او بيرون آمده ، بالغ شده است . و مدتى را كه يقين داريد در زمان بلوغ ، نماز و روزه از شما فوت شده ، بايد قضا كنيد. و اگر در افطار روزه تعمدى نداشته ايد، يا از روى جهل و بدون تقصير در ياد گرفتن مساله روزه نگرفته ايد، كفاره ندارد.(10)
O اين جانب كه حدود 60 سال دارم از ابتداى بلوغ تا كنون نمازها و روزه هاى خود را به جا نياورده ام . آيا مى توانم تمام سرمايه خود را كه حدود يكصد هزار تومان است ، به كسى بدهم تا برايم نماز بخواند؟ و آيا مى توانم اين مبلغ را به حساب جنگ يا مستضعفان بدهم و نيت كنم كه براى نماز و روزه است ؟ ((چون مى دانم بعد از من كسى برايم شصت سال نماز نمى خواند و روزه هم نمى گيرد!)).
باسمه تعالى ؛ اگر وارثى داريد با او مشورت كنيد، و دادن پول به حساب مزبور كفايت از نماز و روزه نمى كند.(11)
O با توجه به جو فكرى كه در زمان طاغوت بخصوص بر جوانان حاكم بود كه از اسلام دور يا بى تفاوت بودند، اگر كسى كه در آن دوران به سن بلوغ رسيده و اصلا نه به اسلام آشنا بوده و نه خانواده او به او گفته اند، آيا بايد نماز و روزه هايى را كه در آن موقع نگرفته ، اكنون بايد بگيرد؟
باسمه تعالى ؛ نماز و روزه هاى فوت شده را بايد قضا كند.(12)
O بعضى از مردم نماز مى خوانند و روزه هم مى گيرند، ولى مرجع تقليد ندارند و از احتياط هم استفاده نمى كنند و آنچه را كه از پدرانشان و يا مردم شنيده اند عمل مى كنند. اين اشخاص آيا نماز و روزه شان صحيح است يا خير؟
باسمه تعالى ؛ عمل او اگر مطابق فتواى مجتهدى باشد كه بايد از او تقليد كند، صحيح است .(13)
O من نوجوانى هستم كه بيشتر از يك سال است به تكليف شرعى رسيده ام . بعد از مكلف شدن حدود سه ماه مرتب نماز مى خواندم ، ولى بعد از اين سه ماه به دليل اشتباهاتى كه كردم ، گول شيطان را خورده ، قسمتى از فريضه نماز را به جا نياوردم و تا الان كه تقريبا حدود 11 ماه مى گذرد نماز نخواندم ؛ ولى بايد عرض كنم ظرف اين 11 ماه درست است كه اين فريضه را به جا نياوردم اما كافر نشده بودم ، يعنى خدا را قبول داشتم و همين طور پيغمبر اسلام و دوازده امام را و حتى مى دانستم كه بايد نماز بخوانم چون بر من واجب است ، يعنى خلاصه منكر نماز نبودم . و حالا من به اشتباه بزرگ خود پى برده ام و خيلى پشيمان هستم و مى خواهم توبه كنم كه اميدوارم خداوند توبه مرا قبول كند. حالا كه مى خواهم از اين به بعد نماز را مرتب بخوانم آيا بايد نمازهايى را كه ظرف اين مدت به جا نياوردم بخوانم ، و اگر بايد بخوانم براى خواندن آن چه نيتى بايد بكنم ؟
باسمه تعالى ؛ توبه شما قبول است ان شاء الله ، و نمازهايى را كه نخوانده ايد به نيت قضا بخوانيد و از اين به بعد نبايد نماز شما ترك شود.(14)
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 330]