تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 9 آذر 1403    احادیث و روایات:  حضرت فاطمه (س):آن گاه كه در روز قيامت برانگيخته شوم، گناهكاران امّت پيامبر اسلام را شفاعت خواهم كرد....
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835390835




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

كتاب انديشه - نگرش روح مقدم بر فرم‌‌هاي دين


واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: كتاب انديشه - نگرش روح مقدم بر فرم‌‌هاي دين


كتاب انديشه - نگرش روح مقدم بر فرم‌‌هاي دين

گئورگ زيمل/ ترجمه شهناز مسمي‌پرست:يادداشت مترجم: گئورگ زيمل (1918-1858) متفكر آلماني بر خلاف دوستش ماكس وبر كه خود را به لحاظ مذهبي غيرحساس (unmusical) توصيف مي‌كرد، به لحاظ مذهبي حساس بود. مفهوم دين نزد زيمل، مفهوم حساسيت به دين يا قابليت دين‌ورزي است. مقالات زيمل درباره دين مربوط به اين حساسيت يا قابليت است. البته مقصود وبر اين نبود كه او شناختي از دين ندارد، بلكه تجربه‌هاي ديني ديگران كه او درباره آنها بسيار نوشته است، تجربه‌هايي‌اند كه او خود قابليتي براي آنها ندارد. زيمل اين‌گونه نبود. البته علاقه او به دين به نوعي خاص بود. او به فرم‌هاي واقعي خاص دين علاقه‌اي نداشت، بلكه به آن «كيفيت روحاني خاص» يا «نگرش روح» علاقه‌مند بود كه مقدم بر فرم‌هاي دين است و ممكن است به چنين فرم‌هايي فرافكنده بشود يا نشود. از نظر زيمل اين دين نيست كه ديني بودن يا دينداري را خلق مي‌كند، بلكه دينداري است كه دين را خلق مي‌كند. به عبارت ديگر نياز ذاتي انساني به دين است كه موجد فرم‌هاي متفاوت دين مي‌شود. زيمل دين را به‌مثابه قلمرو محدودي از واقعيت، مانند حكومت يا اقتصاد، توصيف نمي‌كند، بلكه آن را نگرش يا چشم‌اندازي تلقي مي‌كند براي نظر كردن به جهان به‌مثابه يك كل. مقاله زير ترجمه يكي از مقالات زيمل درباره دين از كتاب «مقالاتي درباره دين» است. ترجمه اين كتاب در آينده نزديك از سوي نشر ثالث (از مجموعه فلسفه و علوم اجتماعي) منتشر خواهد شد.

دشواري‌هايي كه در حال حاضر حيات ديني را محاصره كرده است، در اثر تضادي ميان ديني‌بودن يا دينداري(religiousness) به‌مثابه وضعيت دروني يا نياز انسان و تمام دانش سنتي‌اي ايجاد مي‌شود كه، به منزله محتواي آن وضعيت دروني، وسيله‌اي براي برآوردن اين نيازها به دست مي‌دهد. در واقع اگر علم را تحقيق روشمند و دقيق امور واقع و ممكنات معنا كنيم، آنگاه به سبب علم و دانش پژوهي نيست كه اصل و محتواي جزمي دين به بي‌اعتقادي گرفتار شده است. طفل متولد از يك باكره، آب مبدل به شراب، رستاخيز و صعود متوفي به ملكوت: احتمال وقوع هيچ يك از اينها بر اثر علم در قرن نوزدهم، نسبت به تجربه مردم قرن سيزدهم، كمتر نشده است. امور واقع جزئي و خاص نيستند كه علم پرتو تازه‌اي بر آنها افكنده است، بلكه جو كلي علمي و فكري زمانه است كه مخالفتي جدي را با چنين اصول جزمي‌اي برمي‌انگيزد. اگر تحقيق تاريخي به ما آموخته باشد كه تولد منجي از يك باكره، پسر خدا بودن ِاو، نمادپردازي شام آخر، و بسياري چيزهاي ديگر كه به‌طور خاص به مسيحيت مربوط مي‌شود همگي پاره‌اي از صور خيال مربوط به قومي باستاني‌اند، اين امر به هيچ وجه اهميت ذهني، يا در حقيقت عيني مذهبي اين سنت‌ها را زائل نمي‌كند. زيرا توانايي بر فهم تحولات به معنايي تاريخي ما را از اين امر ممنوع نمي‌سازد كه يك رويداد خاص را، كه به لحاظ تجربي از رويدادهاي ديگر به زحمت قابل تشخيص است، برگزينيم، و معنايي كاملا استعلايي به آن بدهيم– درست همانطور كه واژه‌هايي يكسان، با تغييراتي ظاهرا جزئي، مي‌توانند هم چيزي كاملا عادي را بيان كنند و هم انديشه‌اي عميقا برجسته را نمودار كنند.
از اين گذشته مدت‌هاست پذيرفته شده است كه خدا از ديدگاهي علمي خدشه‌ناپذير است. اين سخن صواب را نمي‌توان رد كرد: پيچيدگي وجود به مثابه كل به وسيله قدرتي برتر آفريده و ساخته شده است، در حالي كه علم فقط مي‌تواند ما را قادر كند تا روابط ميان پاره‌هاي اين كل را بشناسيم؛ و نيز در كنار يا در ميان تمام نيروهايي كه ما مي‌دانيم در كارند، يك عامل ديگر- اراده خداوند- دائما در كار است تا وجود ما را در جهان تداوم بخشد. نه تنها كل اين امر رد شدني نيست؛ بلكه اين امر كاملا بيرون از حوزه علاقه يا اهميت علمي است. سواي جزئيات خاص كه اثري بر هسته اصلي مسيحيت ندارند، اين امكان وجود ندارد كه پادشواهد خيره‌كننده‌اي به دست آورد كه دانش مذهبي را با استفاده از نتايجي كه علوم دقيقه توليد مي‌كنند ابطال كرد. با اين همه، همان طور كه پيش از اين گفته شد، مسلما درست است كه آنچه مانع از تمسك به محتواي سنتي دين مي‌شود روح علم به مثابه كل است، كاربست نگرش‌هاي اساسي علمي است در مورد آنچه غير قابل تحقيق است، و اين تمايل است كه فقط آنچه را از نظر علمي محتمل است واقعيت باورپذير بدانيم.
با اين حال توهم محض است اگر بخواهيم تصور كنيم نيازهاي دروني‌اي كه چنين دانشي آنها را تاكنون برآورده مي‌كرد به همراه خود آن دانش به كلي محو مي‌شوند. مطلقا ترديدي وجود ندارد كه اين نيازها را نمي‌توان بيش از دوره‌اي كوتاه و گذرا مسكوت گذاشت يا منحرف كرد: دانش ما درباره تاريخ نشان مي‌دهد كه آنها ريشه‌اي بس طولاني و بس عميق در سرشت انساني دارند. دست‌كم بخش بسيار عظيمي از جامعه متمدن با اين مشكل مواجه است كه ضرورت تازه‌اي را براي برآوردن نيازهاي دروني معيني احساس مي‌كند– نيازهايي كه با رضايتي كه در گذشته برايشان فراهم مي‌شد يكي به نظر مي‌رسيد، و بنابراين به نظر مي‌آمد هر لحظه كه سرشت وهمي اين خرسندي درك شود محو مي‌شود، و آدمي با اين نيازها را در خلائي مطلق رها مي‌كند.
امروزه داوري درباره اين كه اين مسئله چگونه حل خواهد شد ناممكن است. از يك سو، هنوز كساني هستند كه ادعا مي‌كنند پيروزي روح علم بر محتواي دين نيازهاي مذهبي را زدوده است؛ از سوي ديگر، كساني كه از حقيقت چنين محتوايي جانبداري مي‌كنند نااميدانه براي دفاع از آن مبارزه مي‌كنند، و حمايت تمام مراجع رسمي را به خود جلب مي‌كنند. شايد لازم است درك كنيم كه دينداري (religiosity) يك هستي خاص است، به عبارتي، كيفيتي كاركردي از انسان است كه در برخي افراد كاملا مشخص و تعيين كننده است و در بقيه فقط به صورت ابتدايي وجود دارد. اين ويژگي اساسي معمولا به پرورش ايماني راسخ و گزينش واقعيتي استعلايي مي‌انجامد، ولي ضرورتا براي هميشه ملزم به سرشت تمايل مذهبي آدمي نمي‌شود. درست همان طور كه يك فرد شهوي همواره ذاتا شهواني است، چه ابژه‌اي براي عشق ابداع كرده باشد- يا هيچگاه ابداع كند- چه نكرده باشد، به همين قسم يك فرد مذهبي همواره مذهبي است.
آنچه شخصي را ديندار يا مذهبي مي‌كند شيوه خاص واكنش او به زندگي در تمام جنبه‌هاي آن است، اين امر كه او چگونه نوع خاصي از وحدت را در تمام جزئيات نظري و عملي حيات مشاهده مي‌كند- درست همانطور كه هنرمند پاسخ خاص خودش را به هستي به مثابه كل مي‌دهد و جهان خودش را از آن مي‌سازد، و فيلسوف نيز همين كار را به شيوه خودش انجام مي‌دهد. بنابر اين دينداري را مي‌توان در اين پرتو مشاهده كرد: به منزله فرمي كه بر طبق آن روح انساني زندگي را تجربه مي‌كند و وجود آن را ادراك مي‌كند– فرمي كه، ضمنا، تابع آن نوعي از آرمان‌ها و ضروريات محض، خارج از محدوده سوبژكتيو، است كه يك ذهن ابتدايي‌تر آن را فقط به قانون و مقررات از خارج تحميل شده مرتبط مي‌كند.
با اين همه اگر اين‌گونه ملاحظه شود ميان دينداري و علم آشكارا نمي‌تواند تضادي وجود داشته باشد. زيرا از يك سو، علم به تنهايي شيوه‌اي است براي درك جهان و هستي ما در آن؛ دينداري و علم هر دو قابليت مشاهده و تفسير زندگي را در تماميت آن دارند، و هر دو درست همان قدر از مغايرت با يكديگر، يا حتي از برخورد با يكديگر، ناتوان‌اند كه ماده و فكر در نظام اسپينوزا، چه كه هر يك پيشاپيش كل هستي را به زبان خاص خود بيان مي‌كنند. از سوي ديگر، هر انتقاد علمي تنها مي‌تواند تصورات جزئي معيني از ايمان را كه سرشت و نيازهاي دين به طرق گوناگون آن را ايجاب كرده است نابود كند. شكي نيست كه چنين انتقادي اين اثر را، همان‌گونه كه در بالا اشاره شد، دارد و از همين رو وضعيت فعلي سردرگمي را در زندگي مذهبي پديد آورده است. تا وقتي كه دينداري محتواي خاص خودش را خلق مي‌كند، كه در واقع شناختاري و از اين رو در رقابت با تفكر نظري است، اميدي به تغيير اساسي نمي‌رود. علي‌الخصوص بي‌فايده است كه به جزئيات خاصي از دين كه گمان مي‌رود ذات غايي و تغييرناپذير آن را تشكيل مي‌دهد تكيه كنيم، در حالي كه آن عناصر خاص دين را كه به لحاظ تاريخي تعيين شده و تصادفي و پيش‌بيني نشده‌اند در معرض انتقاد بگذاريم. تا وقتي كه اينها تصاوير واقعيت انضمامي باقي بمانند، [يعني] عينيت يافتگي‌هاي وضعيت مذهبي هستي كه بخشي از خود اين وضعيت دروني نيستند، همواره انتقاد در پي خواهند داشت. تنها راه‌حل اين مشكل در تكامل و ارتقاء موقعيت مذهبي است، كه، همانطور كه پيش‌تر ذكر كردم، در حال حاضر هيچكس نمي‌تواند به هيچ درجه از احتمال قابل قبولي آن را پيش‌بيني كند. با توجه به اين قيد و شرط، به نظر من يك راه‌حل موكول به اين است كه دين جهان استعلايي ايده‌ها را كه براي خود خلق كرده است، درست همانطور كه فرم‌هاي مطلق انديشه براي خود متافيزيك عقل‌گرايانه‌اي را خلق كرده‌اند، ترك كند و به آن انگيزه‌ها و كشش‌هاي منحصربه‌فرد خود زندگي رجوع كند كه براي شخص مذهبي عبارت از ذات هستي‌اش، فرم و رنگ‌آميزي لاينفك كل هستي دروني و بيروني‌اش، هستند.
البته، اين انگيزه‌ها و كشش‌ها تمام محتواي خاصي را كه بخشي از زندگي‌اند دربر خواهند گرفت؛ از اين رو مسلما مي‌توان از يك جهان‌بيني مذهبي سخن گفت. ولي چنين منظري عبارت از دانش واقعي و عملي از چيزها، تجربه‌ها، يا تقدير نيست: آن عبارت از سازمان دادن به اينها بر طبق نيازها و ارزش‌هاي فردي، واكنشي از جانب قلب، است كه به آنها معناي صريح شخصي عطا مي‌كند. اگر دين نه مجموعه‌اي از ادعاها بلكه وضعيت خاصي از هستي است- كه دقيقا چيزي است كه آن را بر تفسير و داوري كردن در مورد پديده‌هاي تجربي توانا مي‌كند- آنگاه نمي‌تواند به وسيله علم رد و ابطال شود؛ همانطور كه هيچ وضعيت ديگر هستي نمي‌تواند. با اين همه به مجرد آن كه تصاوير آن از چيزها و امور از اين ذات دروني انفكاك يافت و در عوض به صورت نظامي از شناخت متصلب شد كه به نوعي از فرآيندهاي انديشگي علم تقليد مي‌كند ابطال‌پذير مي‌شود و از اين رو مجبور مي‌شود با علم بر اساس ضوابط خودش رقابت كند، درست همانطور كه كليسا به مجرد آن كه از فرم‌هاي دولت اقتباس كرد بايد با دولت به رقابت بپردازد.
 دوشنبه 27 آبان 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 281]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن