واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: پژوهشي در روش تفسير علمي قرآن
دليل هاي مخالفان تفسير علمي قرآن
براي رد ضرورت تفسير علمي قرآن و اثبات بي اعتبار بودن اين روش به دليل هاي زير استناد شده است:
1- قرآن براي بيان احکام و مسايل تعبدي و آن چه به آخرت مربوط است، نازل شده و براي بيان علوم نيامده است و آيات شريفه هم که ظهور در اين مطلب دارد مانند: نزلنا عليک الکتاب نبيانا لکل شيء(1) و ما فرطنا في الکتاب من شيء(2) مربوط به تعبد و تکليف است، بلکه منظور از کتاب در آيه دوم لوح محفوظ است.(3)
2 - تمام علوم در قرآن وجود داشته باشد، اصحاب پيامبر اکرم(ص) و تابعان آن را متذکر مي شدند، در حالي که کسي از آنان اين مطلب را ادعا نکرده است. پس وجود همه علوم در قرآن اثبات نمي شود(4).
3 - علوم تجربي قطعي نيست و نظريه هاي آن ها متزلزل است و بعد از مدتي تغيير مي يابد و صحيح نيست که قرآن را با علوم متزلزل و غير قطعي تفسير کنيم؛ زيرا بعد از مدتي که آن نظريه ها تغيير کند، مردم در مورد بيانات قرآني شک مي کنند و ايمان آنان متزلزل مي شود.
4 - تفسير علمي در بسياري موارد به تفسير به راي منجر مي شود؛ زيرا افرادي که در صدد تفسير علمي قرآن هستند، به دلايل متعدد، دچار اين مساله مي شوند که عبارتند از:
الف: بعضي افراد تخصص کافي در قرآن و تفسير آن ندارد و بدون داشتن شرايط يک مفسر، اقدام به تفسير علمي قرآن مي کنند و اين يکي از مواردي است که افراد به دام تفسير به راي مي افتند.
ب: ممکن است بعضي افراد مغرض با استفاده از آيات علمي قرآن، بخواهند نظريه هاي خود را ثابت کنند که گاهي اين نظريه ها انحرافي و حتي الحادي است، ولي اين کار را با استفاده از تفسير علمي انجام مي دهند که از مصداق هاي بارز تفسير به راي است.
5 - تفسير علمي، به مادي گري و دهري گري(اصالت طبيعت و ماده، و نفي خدا) منجر مي شود. چنان که بعضي از ملحدان و منکران خدا و گروه هاي انحرافي که داراي چهره نفاق بودند، با تفسير آيات علمي، نظريه هاي خود را اثبات ميکردند و جوانان را به طرف الحاد فرا مي خواندند.
6 - تفسير علمي قرآن به تاويل غير جايز منتهي مي شود. چنان که بعضي افراد براي تفسير علمي قرآن، از حدود ظواهر الفاظ و آيات مي گذرند و هر يک از آيات را که با يک نظريه، يا قانون علمي(که مورد نظر آن هاست) منافات و تعارض دارد، تاويل ميکنند تا بتوانند آن نظريه را به قرآن نسبت دهند(5).
7 - تفسير علمي، امري ذوقي است و هيچ معيار مشخصي ندارد و نمي توان قرآن را با چيزي که معيار ندارد، تفسير کنيم؛ زيرا هر کس طبق ميل و ذوق خود به تفسير آيات مي پردازد و به اين ترتيب تفسير از طريق صحيح خارج مي شود.
8 - تفسير علمي قرآن و آوردن مطالب علمي زياد، در لابه لاي تفسير قرآن، موجب مي شود که مقصد اصلي قرآن که تربيت، تزکيه و هدايت است، فراموش شود. چنان که بعضي از تفسيرهاي جديد مانند طنطاوي اين گونه عمل کردهاند.
9 - قرآن کتاب هدايت، نور و بيان است، ولي اگر تفسير علمي کنيم، موجب مي شود که قرآن در تفسير خود، محتاج غير شود و به جاي اين که بيان و نور باشد، از ديگران نور، بيان و هدايت طلب کند. در حالي که غير قرآن محل اختلاف است و مرجع و پناهگاهي ندارد تا هنگام اختلاف، نجات يابد. پس نمي تواند هدايت کننده باشد.
10 - تفسير علمي موجب مي شود که حقايق قرآني مجاز شود و معاني اصلي خود را از دست بدهد و قرآن بر اساس لغت عرب صدر اسلام معنا نشود. پس تفسير علمي صحيح نيست.
دکتر ذهبي در اين باره نوشته است: «از نظر لغوي تفسير علمي معقول نيست؛ زيرا الفاظ در طول قرون و اعصار، معنايشان تغيير مي کند و معاني لغوي، شرعي و اصطلاحي پديد مي آيد و بسياري از اين معاني جديد است و در صدر اسلام نبوده است. با اين حال، آيا مي تواند معقول باشد که خداوند با همان الفاظ، اين معاني را که نسل هاي بعد، پيدا شده اراده کرده باشد؟ اين مطلب را کسي قبول نمي کند مگر آن که عقل خود را انکار نمايد. (6)
11- اگر تفسير علمي را بپذيريم، بلاغت قرآن مخدوش مي شود؛ زيرا بلاغت عبارت از مطابقت کلام، با مقتضاي حال است در حالي که طبق تفسير علمي بايد بگوييم که خداوند، معاني و مفاهيمي را که از الفاظ قرآن اراده کرده، اعراب به آن معاني جاهل بودهاند و اين موجب مي شود که يکي از خصايص مهم قرآن(بلاغت و مراعات حال مخاطب را) از آن سلب کنيم(7).
12- راه هاي زيادي، براي اثبات اعجاز قرآن وجود دارد. بنابراين، از اعجاز علمي با اين پيامدها بي نياز است(8).
13- تفسير علمي، با اعجاز قرآن و تحدي آن منافات دارد؛ زيرا قرآن خطاب به عرب هاي صدراسلام که اغلب خواندن و نوشتن نمي دانستند، مي گويد: «اگر مي توانيد سورهاي مانند قرآن بياوريد» اگر بنا باشد قرآن مطالب و کشفيات عالي علمي را بيان کند، مسلم است که مردم آن زمان، به دليل عدم پيشرفت علمي، از آوردن مثل قرآن، عاجز بودهاند. با اين مبنا تحدي قرآن باطل شود؛ چرا که اگر مردم پيشرفت علمي داشتند، شايد مي توانستند مانند قرآن را بياورند. از اين رو کساني که همه علوم را به قرآن نسبت مي دهند، توجه ندارند که اعجاز تحدي قرآن را باطل کردهاند، در حالي که قصد آنان اين بوده که اعجاز قرآن را اثبات کنند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 117]