واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق:
علی اکبر سلطانعلی: اکنون همه مرا می.شناسند!
«برخیز که شور محشر آمد، این قصه ز سوز جگر آمد ...» هر هفته جمعه شب.ها که فرا می.رسد ساعت 22 تعداد زیادی بیننده ایرانی منتظر پخش مجموعه
«مختارنامه» هستند و صدای «علی اکبر سلطانعلی» شور و هیجان مضاعفی به مجموعه می.بخشد. «سلطانعلی» خواننده تیتراژ خاطره انگیز مجموعه پر بیننده
«مختارنامه» در نقش «رستم» غلام شمر نیز بازی کرد و علاوه بر آن جزو گروه کارگردانی و سرپرست سوارکاران ویژه مجموعه هم هست. به گفته خودش آچار فرانسه
گروه بوده و در کار به همه روحیه می.داده است. «سلطانعلی» که متولد 1331 و اهل روستای خیج شهرستان شاهرود و پسر عمه «داوود میرباقری» کارگردان این
مجموعه تاریخی است، از کودکی با کارگردان مختارنامه بزرگ شده است و «میرباقری» با توجه به شناختی که از او و هنرش داشت برای خوانندگی و بازی در این مجموعه
انتخابش کرد.
«علی اکبر سلطانعلی» یکی از هنرمندان توانای موسیقی، تئاتر و سازنده ساز است که در مجموعه «مختارنامه» نقش «رستم» غلام شمر را بازی کرده که اگر بیننده
«مختارنامه» باشید بازی او را در جمعه گذشته مشاهده کردید. گفت و گوی ما را با او درباره این مجموعه بخوانید.
جناب «سلطانعلی» برای خوانندگان این صفحه به طور کامل خودتان را معرفی کنید.
«علی اکبر سلطانعلی» متولد 1331 از روستای خیج در دامنه کوه البرز در شهرستان شاهرود هستم. حدود 33 سال است که مدرس موسیقی فولکلور ایران هستم، در فرهنگ سرای مهر استان سمنان تدریس می.کنم و سازنده و نوازنده حرفه ای ساز دوتار نیز هستم. از دوران کودکی هنگامی.که مدرسه می.رفتم علاقه مند به هنر بودم. وقتی بچه.ها در مدرسه کاردستی درست می.کردند من ساز دکوری با ذهنیت خود می.ساختم و این علاقه هم چنان ادامه داشت تا اندک اندک توانستم ساز واقعی دوتار را بسازم. در همان دوران هم علاقه مند به خواندن بودم و در کنار ساخت ساز، می.خواندم. تاکنون نیز در جشنواره.های مختلف بین المللی شرکت کرده و جوایز مختلفی را هم به دست آورده ام. آخرین جایزه ای که دریافت کردم از جشنواره موسیقی خراسان شمالی بود که حوزه هنری این استان برگزار کرد. من موسیقی و هنر را ذاتی آموختم و البته پدرم نی نواز معروفی در منطقه خودمان بود.
موسیقی غنی خراسان شمالی
پس استان خراسان شمالی را می.شناسید؟
بله، به این استان سفر کرده ام و به طور کامل آن را می.شناسم. خراسان شمالی از موسیقی بسیار عالی و غنی برخوردار است. از هنرمندان این استان، حاج قربان را می.شناسم که به رحمت خدا رفت و اغلب هنرمندان آن را می.شناسم. این استان بسیار زیبا، مردان خوبی دارد و استانی هنرخیز است که مردمانی زحمتکش و اهل حرفه و فن دارد.
قبل از این که وارد پروژه «مختارنامه» شوید آیا کار تصویری انجام داده یا در اثری خوانده بودید؟
خیر، اما چندین فیلم کوتاه را نویسندگی و کارگردانی کرده ام و فیلم «کوچ» من در جشنواره ای که در استان خودمان برگزار شد جایزه کسب کرد. جالب است بدانید که من همه هنرها را دنبال می.کنم.
میرباقری، پسر دایی ام است!
جناب «سلطانعلی» چه طور شد به گروه مجموعه «مختارنامه» دعوت شدید؟
آقای «داوود میرباقری» پسر دایی ام است. ما از کودکی با یکدیگر بزرگ شده ایم و با خصوصیات من به طور کامل آشنایی داشت؛ یعنی هم با صدا و هم با هنر بازیگری و نوازندگی سازم آشنا بود. در تمامی .آثاری که «میرباقری» تاکنون ساخته است کنارش بودم، منتهی در پشت صحنه فعالیت می.کردم تا این که قسمت شد به انتخاب او در مجموعه «مختارنامه» علاوه بر خواندن تیتراژ، سرپرست سوارکاران ویژه و جزو گروه کارگردانی باشم و به گفته عوامل گروه آچار فرانسه کار شدم. در فیلم «گرگ.ها» ساخته «میرباقری» هم بازی کرده بودم.
احساس غرور می.کنم
جناب «سلطانعلی» از این که در مجموعه مطرح تاریخی «مختارنامه» حضور داشتید چه احساسی دارید؟
** خیلی خوشحال هستم تاکنون کسی من را نمی.شناخت و اکنون همه می.شناسند و احساس غرور می.کنم که در چنین مجموعه فاخری حضور داشتم و علاقه دارم پیشرفت کنم. «مختارنامه» مجموعه ای است که نگاه ائمه(ع) در آن بود. درباره موسیقی هم باید به شما بگویم که در ایران مورد توجه قرار گرفته است و از من هم استقبال کرده اند. تصور می.کنم موفقیتم پاداش امام حسین(ع) به من بود چون 35 سال است که خادم اباعبدا... الحسین(ع) هستم. در روستای خودمان دهه عاشورا خادم مردم هستم و آشپزی می.کنم و هیئتی هم به نام حضرت ابوالفضل العباس(ع) داریم که در ایام عزاداری امام حسین(ع) به خراسان و زیارت آقا امام رضا(ع) می.رویم و به مردم تا پایان صفر خدمت می.کنم. فکر می.کنم بازی در «مختارنامه» پاداشی بود که ائمه اطهار(ع) به من دادند. بعد از پروژه «مختارنامه» پیشنهاد بازی به من شده است که به زودی مشخص می.شود.
چگونگی انتخاب شدن برای خواندن در تیتراژ
«داوود میرباقری» کارگردانی حساس است؛ چگونه شما را برای خوانندگی مجموعه انتخاب کرد؟
من چند سالی در مجموعه «مختارنامه» در گروه کارگردانی آقای «میرباقری» را همراهی می.کردم و به خصوص در صحنه.های جنگی فعالیت داشتم و سرپرست سوارکاران ویژه بودم. گروهی که زیر دستم بودند تعلیم می.دیدند و آقای «میرباقری» نظارت کامل داشت و بعد از این که موافقت خود را اعلام می.کرد جلوی دوربین اجرا می.شد. درباره خوانندگی هم بگویم با توجه به شناختی که «میرباقری» از صدایم داشت متوجه شد که سنخیتی بین صدای من و فضای کار وجود دارد بنابراین پیشنهاد کرد که برای تیتراژ مجموعه بخوانم البته ابتدا شخص دیگری خوانده بود و فقط قسمت اول با صدای او پخش شد. آهنگساز مجموعه (آقای توسلی) طی تماسی از من خواست که بخوانم. البته از من خواستند که اندکی لهجه دار بخوانم و یک هفته ضبط طول کشید تا آماده شد و چون با موسیقی آشنایی داشتم مشکلی نبود و کار مورد قبول قرار گرفت.
صدایم غم غربت دارد!
سوز صدایتان که خود هم اشاره کردید مناسب این جور آثار است؛ به ما بگویید آیا در گذشته کار تعزیه انجام داده اید؟
تعزیه خوانی نکرده ام اما نوحه خوانی کرده ام و صدایم به قول خودمان غم غربتی دارد. علاقه به موسیقی و خواندن از کودکی در من وجود داشت و با تمرین و پرورش صدایم به این جا رسیدم و برخی آقایان می.گویند من را کشف کرده اند.
تنها نقش طنز مجموعه
به نقش شما در این مجموعه رسیدیم؛ چه معیار و ملاک.هایی داشتید که برای نقش «رستم» انتخاب شدید؟
«رستم» تنها نقش طنز مجموعه «مختارنامه» است اما این نقش، طنز تلخی دارد چون در کار «مختارنامه» اغلب صحنه.ها جنگی و پر از خون و خونریزی است و این نقش طنز تلخ با توجه به همان شناخت کامل «میرباقری» به من محول شد. «رستم»، انسانی تن پرور و شیرین عقل است که به تعبیری می.توان گفت یک نوع سادگی دارد. البته این رفتار او زیرکانه است و خود را به سادگی می.زند و شخصیتی مرموز دارد. من تلاش کردم تا از پس نقش برآیم البته قضاوت را بر عهده بینندگان می.گذارم.
نمی.توانستم سنگدل باشم
شما با شمر یکی از خبیث ترین شخصیت.های تاریخ ارتباط مستقیم داشتید؛ چه شد که پذیرفتید نقش «رستم» را بازی کنید؟
پیشنهاد آقای «میرباقری» بود و باید بازی می.کردم. «رستم» شیطنت مرموزی دارد و با ترفند و زیرکی که دارد خود را از دست مختار نجات می.دهد. غلام مختار را طی مسیر می.کشد و فرار می.کند. البته این نکته را هم بگویم بازی در این نقش خیلی برایم سخت بود چون نمی.توانستم آدم سنگدل و شیطانی باشم. افرادی مانند من که در کار هنر موسیقی هستند روحیه لطیف و مهربانی دارند و نمی.توانستم این گونه مانند «رستم» باشم ولی روی نقش کار کردم تا توانستم آن را درآورم. این نکته را هم بگویم که «داوود میرباقری» در حین نگارش فیلم نامه نقش «رستم» را برای من نوشت.
«رستم» غلام شمر از شخصیت.هایی است که وجود تاریخی دارد؛ چه قدر در تاریخ درباره این نقش تحقیق کردید؟
در تاریخ مطالعه کردم که «رستم» غلام شمر، ایرانی تبار است، او از همه جا مانده و رانده است و برای رهایی و نجات جانش و گذران زندگی روزمره دست به هر کاری می.زند و عاقبت هم کشته می.شود.
آچار فرانسه بودم!
رابطه شما به عنوان بازیگری که تجربه اول حرفه ای خود را در تلویزیون کسب می.کند با عوامل مجموعه «مختارنامه» چگونه بود؟
همان گونه که در صحبت.هایم اشاره کردم، آچار فرانسه گروه بودم و همه کاری انجام می.دادم، البته مداخله نمی.کردم. حتی آقای «میرباقری» به بعضی از دوستان می.گفت که من راهنمایی شان کنم چون به من اطمینان داشت و می.دانست می.توانم از پس کار برآیم عوامل گروه همه با من رابطه خوبی داشتند. من انسان شوخ طبعی هستم و به گروه هم انرژی و روحیه می.دادم. همه بازیگران از بهترین.های سینما و تلویزیون بودند و اخلاق پسندیده ای داشتند و با آن.ها دوست هستم.
ذوق و شوق در گرمای شدید طرود
مجموعه «مختارنامه» صحنه.های جنگی بسیاری دارد که در کویر شاهرود فیلم برداری شد چگونه با گرمای آن جا کنار آمدید؟
خود شاهرود در فصل تابستان هوای خوبی دارد و شهری خوش آب و هواست منتهی لوکیشنی که ما کار می.کردیم در منطقه طرود که کویری است واقع شده بود و گرمای شدیدی داشت ولی همه عوامل خیلی ذوق و شوق داشتند و با جان و دل کار می.کردند و به کسی سخت نمی.گذشت.
اگر آقای «میرباقری» دوباره پیشنهاد بازی به شما بدهد می.پذیرید؟
بله، صددرصد با کمال میل می.پذیرم.
----------------------
منبع : خراسان نیوز
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 224]