واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: معلم در كنار و نه مقابل دانشآموز
عمومي- دكترمحمد حسيني:
شادروان جلال آلاحمد با ديدگان تيزبينش در بخشي از كتاب «مدير مدرسه» نقدي بر نظام آموزشي وارد كرده است.
گويي هنوز اين نقد بر نظام فعلي ما، پس از گذشت سالها، همچنان وارد است. جلال چنين مينويسد: «گرچه، چوبهاي ناظم شكسته بود اما ترس دانش آموز از من كه مدير باشم و از ناظم و از مدرسه و از تنبيه سالم مانده بود. و چه وحشتي! ميديدم كه اين مردان آينده در اين كلاسها و امتحانها، آنقدر خواهند ترسيد و مغزها و اعصابشان را آنقدر به وحشت خواهد انداخت، كه وقتي ديپلمه شوند يا ليسانسه، اصلاً آدم نوع جديدي خواهند شد.آدمي انباشته از وحشت! انباني از ترس و دلهره، يك ورقه ديپلم يا ليسانس؛ يعني تصديق اينكه صاحب اين ورقه، 12يا 15 سال تمام و هرسال 4بار يا 10 بار (امتحان) در فشار ترس قرارگرفته و قدرت محركش ترس است و ترس و ترس.»
نظام آموزشي ما سالهاست كه از سوي صاحبنظران اين حوزه نقد و بررسي ميشود و هر يك از ديدگاهي و براساس مبنايي به نقد نظام آموزشي پرداختهاند.
يكي از مؤلفههاي نظام آموزشي كه بسيار مورد واكاوي و نقد قرار گرفته، مؤلفه ارزشيابي تحصيلي است و يكي از انتقادات جدي كه بر آن نظام وارد شده و ميشود، خشونت پنهان و آشكار آن است. يعني همان چيزي كه جلال آلاحمد سنجيده و هوشمندانه به آن اشاره كرده و به خوبي نتايج اجتماعي آن را به تصوير كشيده است.
تاكنون نقدهاي ديگري از اين دست بر نظام ارزشيابي وارد شده است. از اين نقدها، كم و بيش همه معلمان آگاهند و آنها را از نزديك مشاهده كردهاند و در اين نوشتار مختصر، مجال پرداختن به آنها نيست. گرچه بيان اين نقدها لازم است اما كافي نيست. كافي آن است كه بر اين ضعفها چارهاي مؤثر انديشيده شود.
ارزشيابي كيفي توصيفي تلاش دارد كه پاسخگوي برخي از اين كاستيها و نقدها باشد.
يكي از اهداف و شعارهاي الگوي ارزشيابي كيفي توصيفي «آرامش خاطر مسافر سبب يادگيري» است. اين الگو با اين جهتگيري ميتواند در راستاي فراهم كردن محيطي خالي از فشار و استرس، مؤثر باشد. كاهش نقش امتحانات پاياني در جريان ارزشيابي و حذف نمره، باعث كاهش خشونت، تحقير و سرزنش و توهين دانشآموزان شده است. مشاهدات نشان داده است كه دانشآموزان، به سبب كسب نمرههاي كمتر از انتظار، تحت فشار و حتي تنبيه والدين و معلمان قرار ميگيرند.
تحقير، توبيخ و سرزنشهاي افراطي دانشآموزان، به سبب انعكاس مبهم و نادرست نتايج عملكرد تحصيلي، از رخدادهاي رايج در مدارس است كه ميتوان آن را از مصاديق كودكآزاري عاطفي دانست. ارزشيابي كيفي توصيفي با حذف حاكميت ارزشيابي پاياني در تعيين ارتقاي دانشآموزان و كاهش فضاي رقابتي در مدرسه، مانع ايجاد آسيبهاي رواني ميشود. دانشآموزاني كه در فضاي يادگيري با الگوي ارزشيابي كيفي توصيفي زندگي ميكنند به اضطراب امتحان دچار نميشوند و اعتماد به نفس بيشتري دارند.
برخي مشاهدات نشان داده است كه دانشآموزان در كلاسهايي كه در آنها ارزشيابي كيفي توصيفي اجرا ميشود، توانايي ابراز وجود بيشتري دارند و مشاركت جويي، تعامل با همكلاسيها و با معلمان را از خود نشان دادهاند. بر اين اساس، اين الگو نياز به امنيت، نياز به ابراز وجود و نياز به تعلق گروهي دانشآموزان را مورد توجه قرارداده است.
يكي ديگر از شعارهاي اساسي ارزشيابي كيفي توصيفي«ارزشيابي در خدمت يادگيري» و يا «ارزشيابي براي يادگيري بهتر» است. بيترديد يادگيري با كيفيت از حقوق مهم دانشآموزان است. در اين راستا، ارزشيابي كيفي توصيفي، با تغيير تأكيد از ارزشيابي پاياني به ارزشيابي تكويني در راه بهبود يادگيري دانشآموزان قدم گذاشته است.
نتيجه تغيير رويكرد ارزشيابي از پاياني به تكويني تغيير رابطه معلم با دانشآموزان نيز است. به اين صورت كه معلم در رويكرد تكويني روبهروي دانشآموزان قرار ندارد تا در بزنگاههاي معين (اوقات امتحان) از دانشآموزان درخصوص ضعفهايشان، مچگيري كند، بلكه در اين رويكرد لازم است معلم همسفر دانشآموزان باشد. او بايد دركنار دانشآموزان، آنها را به سوي مقاصد آموزشي و تربيتي هدايت كند. تغيير رويكرد ارزشيابي از پاياني به تكويني به افزايش تعامل بين دانشآموزان و معلم نيز منجر خواهد شد و محور اين تعامل بازخوردهايي است كه بين آنها براي بهبود يادگيري مبادله ميشود.
در اين فرآيند معلم حامي و ياور دانشآموزان در محيط يادگيري است. به سخن ديگر نقش حمايتي معلم در كلاس افزايش مييابد. بيشك ايجاد چنين فضاي حمايتي در كلاس درس بايد به بهبود يادگيري دانشآموزان منجر شود.
از اينرو، اين الگو بنا بر دلايل يادشده، با اصول اساسي اخلاقي، مانند عدالت، انصاف و احسان سازگارتر است و در راستاي ايجاد فضاي اخلاقي در مدرسه گام بر ميدارد. بنابراين، اجراي اين رويكرد در كلاس، صرفنظر از وظايف شغلي امري اخلاقي و خداپسندانه است و احساس رضايت دروني و شغلي را در پي دارد.
در نظام ارزشيابي تحصيلي گذشته، خطاي ذهني مهمي صورت گرفت. اين خطا عبارت بود از برابر گرفتن امتحان با ارزشيابي تحصيلي و ابزار به مثابه كل فرآيند و جريان تلقي ميشد. حتي بخشهايي از ادارات آموزش و پرورش كه مسئوليت ارزشيابي تحصيلي را بر عهده داشتند، دايره امتحانات يا اداره امتحانات نام ميگرفتند و آييننامههاي مربوط با عنوان «آييننامه امتحانات» ابلاغ ميشد. درحالي كه امتحان، بهويژه نوع كتبي آن، تنها روشي براي جمعآوري اطلاعات و يا اندازهگيري پيشرفت يادگيري دانشآموز بود.
حال در جريان تحول در نظام ارزشيابي تحصيلي و استفاده از روشهاي جديد، اين امكان وجود دارد كه اين خطا دوباره رخ دهد. يعني تصور شود كه ارزشيابي كيفي توصيفي يعني صرفاً ابزار جمع آوري اطلاعات، يعني پوشه كار، فهرست وارسي و يا حتي كارنامه توصيفي.
در حالي كه اينها تنها ابزارند و روح ارزشيابي همانا در گامهاي ديگر و در مفهوم پويايي و رشد دهنده بودن و همراهي و همياري ارزشيابي با يادگيري است.
بنابر اين، بايد به جد مراقب بود كه اين خطاي ذهني دوباره در ذهن كارگزاران نظام آموزشي صورت نپذيرد. تحقق اين هدف از يك سو، مستلزم مراقبت از روند توسعه و استقرار اين رويكرد در نظام آموزشي است و از سوي ديگر، نيازمند اهميت يافتن معلم و آمادگي او براي پذيرش تحول و نوآوري است. لذا، اين نوآوري بايد عميق و دقيق در دل و ذهن معلم جاي گيرد. اين امر نيز نيازمند توسعه كمي و كيفي آموزش معلمان و ديگر نيروهاي شريك و سهيم در گسترش اين رويكرد است. در اين صورت، ميتوان به موفقيت اين نوآوري اميد بست، به گونهاي كه به درستي اشاعه يافته و در نظام آموزشي مستقر شود.
تحقيق آماده!
ياد دوره دانشجويي بخير؛ چه خوب بود و پر خاطره. روزهاي امتحان و چند خروار كتاب و تحقيق و همه چيزهاي دخيل در نمره و آزمون كه براي بعضي از آنها كلي دوندگي ميكرديم و با وجود امكانات كم بايد همه را به نحو احسن به اساتيد محترم تحويل ميداديم؛ كتاب بازار سياهي و كلي دردسرهاي ديگر براي رفع و رجوع چند ماهي به اسم يك ترم! خلاصه دوره ما كه چيزي نزديك به عهد دقيانوس بود تمام شد.
آن موقعها نه استفاده از اينترنت و آن ترنت! خيلي مرسوم بود و نه كپي برداري از مطالب ديگران! اما پژوهش و دانش آموزي در عصر جديد گاهي به شيوه فناوري و سرقتهاي مودبانه حاصل ميشود و نه تنها كسي از آن ابايي ندارد بلكه در هر دكان كه برويد مبتكرين انواع مختلف دستاوردهاي پژوهشي را در اختيارتان ميگذارند. حتي بدون دقت نظر هم ميتوان پشت شيشه بعضي پايگاههاي اينترنتي يك آگهي را ديد كه روي آن نوشته: تحقيق در همه رشتهها موجود است!!!
به هر حال خيلي راحت ميتوان تفاوت دانشجويي عهد چپق اول را با عصر فرافناوري متوجه شد. ديگر نيازي نيست دانشجو برود دنبال درس و كتابت! وقتي ميتواند اين قدر راحت به هر گونه حاصل جمعي دست پيدا كند!!!
شنبه 25 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 59]