محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846145604
چه مواردي اعتماد ميان رسانهها و مديران كشور را خدشهدار ميكند؟
واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: چه مواردي اعتماد ميان رسانهها و مديران كشور را خدشهدار ميكند؟
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: رسانه
اعتماد ميان رسانهها و مديران كشور از نكات مهم و كليدي در عملكرد مناسب رسانهها در حوزهي اطلاعرساني و همچنين بهبود برنامههاي در حال اجراي مديران است؛ با وجود آنكه دربارهي نقش مهم هر يك از اين بخشها در نحوهي اين اعتمادسازي و اينكه كدام يك نقش كليديتري دارند نظرات مختلفي وجود دارد اما در تعامل ميان رسانهها و مديران كشور براي شكلگيري و تداوم اين اعتماد شكي نيست.
به گزارش خبرنگار رسانهي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، شواهد نشان ميدهد كه نوسان بسياري در پروسهي اعتمادسازي ميان رسانهها و مديران وجود دارد.
حسن بشير - رييس دانشكدهي معارف اسلامي و فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع) - در اينباره معتقد است: نوسان بيش از حدي در پروسهي اعتمادسازي ميان رسانهها و مديران كشور وجود دارد كه اين امر نيز خود نوعي از عوارض منفي رسانهيي است و در هر جامعهاي امكان بروز دارد؛ اما فراموش نكنيم نقش مديران و رسانهها در اعتمادسازي، يك حركت تعاملي است كه از ديدگاه اين دو بخش نسبت به يكديگر ناشي ميشود.
وي افزود: اگر مديران كشور را در شرايطي تصور كنيم كه خود اعتمادي به رسانهها نداشته و يا خود را در شرايطي ببينند كه بايد سلطهي مطلق بر رسانهها داشته باشند و هر آنچه را كه بخواهند، بايد به همان شكل و حجم منعكس شود، بديهي است هيچگونه رابطهي اطميناندهنده و مورداعتمادي ميان آنان و رسانهها يا به بيان بهتر خبرنگاران و صاحبان رسانهها ايجاد نخواهد شد.
او ادامه داد: از سوي ديگر چنانچه خبرنگاران و صاحبان رسانهها نيز خود را عملا در جاي مديران كشور قرار دهند و بجاي انعكاس دقيق مطالب، به دروازهباناني تبديل شوند كه هم خبر را بسازند و هم معناي آن را به شكلي كه مايلند بازنمايي كنند، به صورتي كه گاهي شايد انحرافي هم در اصل خبر ايجاد نشود؛ ولي در مواردي هم بخشي از آن را منعكس نكرده و يا بخشهاي بههم پيوستهي آن را حذف كنند، بديهي است ميان آنان و مديران كشور كه به شدت به اينگونه جهتگيريها حساس مي باشند، اعتماد و اطميناني به وجود نميآيد.
اين مدرس ارتباطات تصريح كرد: به عقيدهي من اعتمادسازي ميان مديران كشور و رسانهها، بيش از آنكه به يك تعريف مشخص نيازمند باشد، به يك فرآيند عملي و زماني نيازمند است كه بتواند در شرايط و موقعيتهاي مختلف ساخته شده، گسترش يافته و عمق لازم را به دست آورد.
اما به عقيده برخي تحليلگران نقش مديران در اين تعامل بيش از آنكه به قدرت، مقام و جايگاه آنها متكي باشد، به شيوهي برخورد، انتظارات، ديدگاه آنان به خبر و اطلاعرساني، محدوديتهاي سياسي و اجتماعي و بالاخره نگاه آنان به خود رسانه وابسته است.
هم مديران به رسانهها نياز دارند و هم رسانهها به مديران و در اين فرآيند نياز، انتظارات هر دو بخش از يكديگر مهمترين اصلي است كه بايد مورد توجه قرار گيرد است؛ چراكه اين انتظارات ميبايست اصولي، معقول و منطبق با شرايط سياسي، اجتماعي و فرهنگي جامعه باشد و در واقع در همينجاست كه نحوهي نگاه به اطلاعرساني در جامعه تا اندازهي زيادي به ديدگاه حاكم بر هر دو بخش بستگي دارد.
اما رسانهي مورد اعتماد، اطمينان و ارتباطات سالم اجتماعي را شكل داده و مديران را نسبت به طرح مسايل مختلف در جامعه تشويق مي كند؛ اين حركت تشويقي در نهايت به تلاش براي كشف نارساييهاي حقيقي و طرح پيشرفتهاي واقعي منجر ميشود؛ به عبارت ديگر كاهش اضطراب مديران نسبت به عملكرد رسانهها در مواردي چون طرح نشدن دقيق آنچه ميگويند، حذف آنچه مايل نيستند حذف شود و يا درج اظهارنظرهايي كه به عقيدهي آنان منحرفكننده است، ميتواند در اعتمادسازي نسبت به رسانهها نقش حياتي داشته باشد.
اما حسن نمكدوست - مدرس ارتباطات - در اينباره معتقد است: مادامي كه خواست برخي مسوولان از رسانهها، تنها تعريف و تبليغ كارهايشان است، اساسا فضاي اعتماد ميان رسانهها و مديران شكل نميگيرد، ضمن اينكه متاسفانه رفتار با مطبوعات، بهويژه توقيف و تعطيل كردن آنها در چند سال اخير بار ديگر احساس نوميدي و نبود رضايت را در ميان بسياري از اهالي مطبوعات تشديد كرده است.
به گفتهي وي رسانه زماني ميتواند اعتمادساز باشد كه او را توطئهگر و تفرقهافكن نخوانده و خود را داناي كل و وي را نادان ندانيم، كاسه و كوزهي اختلافات سياسي را بر سر او نشكنيم، حقش را در دسترسي به اطلاعات به رسميت بشناسيم و خود را در برابر پرسشهاي او پاسخگو بدانيم.
او در ادامه دربارهي نشانههاي بياعتمادي مديران و مسوولان كشور نسبت به رسانهها نيز گفت: به عقيدهي من اصرار بيجهت بر انحصاري ماندن راديو و تلويزيون، از يكسو نماد بياعتمادي به فعاليتهاي رسانهيي مردم و بخش خصوصي و از سوي ديگر نتيجهي تلقي تزريقي دربارهي تاثير رسانههاست.
اين مدرس ارتباطات خاطرنشان كرد: اشتباه مهلكي كه در اين باره وجود دارد اين است كه گمان ميكنيم در دنياي امروز اگر كانالهاي ارتباطي را محدود نگهداريم، مردم هم به سراغهاي كانالهاي تازه نميروند، اين در حالي است كه جدا از تمام تحولاتي كه در عرصهي ارتباطات و رسانهها در چند سالهي اخير رخ داده و كانالهاي ارتباطي فراواني را بهروي مردم گشوده است، هماكنون چند ميليون ايراني در خارج از كشور به سر ميبرند كه ميتوان آنها را يك ساختار قوي و هميشگي براي برقراري ارتباط با جهان خارج و يافتن مجراهاي گوناگون دانست.
رسانهها در اعتمادسازي ميان مديران و رسانه، نقش مهمتري بر عهده دارند
حسين قندي - مدرس ارتباطات - نيز در اينباره ميگويد: رسانهها در جلب اعتماد مديران و مسوولان كشور نقش مهمتري بر عهده دارند، چراكه اگر رسانهها نتوانند اين اعتماد را ايجاد كنند مسوولان هم نميتوانند تصميمات و نظراتشان را به درستي و به راحتي از طريق رسانهها براي مردم بيان كنند.
وي با تاكيد بر اين كه اعتماد ميان مسوولان و رسانههاي دولتي امري طبيعي و شايد به نوعي يك مبادله است، اظهار كرد: اعتماد ميان رسانهها و دولت به حقيقتنگاري مربوط ميشود يعني اگر نشريات به سمت نوشتن حقيقت حركت كنند، ضمن اين كه سطح كيفي و محتوايي خود را بالا ميبرند مخاطبان بيشتري نيز جذب ميكنند.
او با اشاره به اين كه روزنامهي غيردولتي در ايران وجود ندارد و فقط برخي روزنامههاي متعلق به دولتمردان سابق هستند كه آنها نيز به شيوهي خود عمل ميكنند، افزود: آنچه امروز از سوي مسوولان دربارهي رسانهها مطرح ميشود، اعم از سياهنماييها و يا انتقادهاي غيرمنصفانه، در واقع برداشتهايي است كه به عملكرد رسانهها بستگي نزديك دارد.
اعتقاد دولت به نقش نظارتي رسانهها اعتماد متقابل در پي دارد
اما محمدمهدي فرقاني - استاد ارتباطات - در اينباره معتقد است: اعتقاد دولت به نقش نظارتي رسانه بهعنوان وظيفهي اصلي او، علاوه بر جلب اعتماد مردم نسبت به آنها پويايي و اعتماد متقابل رسانه و دولت را نيز در پي خواهد داشت.
او با تاكيد بر اين كه در كشوري مانند ايران كه بخش عمدهاي از مطبوعات دولتي بوده و نشريات غيردولتي نيز به دريافت مجوز از دولت نياز دارند، رسانهها از سوي مردم، بخشهايي وابسته به دولت تلقي ميشوند، اظهار كرد: بر اساس تحقيقات و مطالعاتي كه در داخل كشور صورت گرفته ميزان اعتماد مردم به رسانهها و دولت، داراي رابطهاي مستقيم با همبستگي بالاست و اين بدان معناست كه هر تلاشي براي كسب اعتماد عمومي نسبت به رسانه، در بطن خود تلاش براي كسب اعتماد نسبت به دولت نيز به حساب ميآيد.
وي افزود: در كشورهايي كه رسانهها خصوصي بوده و نظام رسانهيي، خود پاسخگوي عملكرد خويش است، هم مردم و هم دولت به رسانهها اعتماد بيشتري داشته و در مقابل، رسانهها نيز به منابع دولتي اعتماد بيشتري دارند.
اين استاد ارتباطات همچنين دربارهي عملكرد دولت در جهت اعتمادسازي ميان رسانه و مديران كشور گفت: دولت بايد در مقابل رسانهها سعهي صدر داشته و بداند وظيفهي اصلي رسانه نظارت است نه تبليغات و در نتيجه در انتشار اخبار بايد جنبهي نقد، افشاي فساد، سوءاستفاده، انحراف و غيره را بيشتر از تبليغ مدنظر قرار دهد.
رسانه موظف است جامعه را به سمت اعتماد بيشتر به رسانهها پيش ببرد
محمدجواد حقشناس - مدير مسوول روزنامهي اعتماد ملي - نيز در اينباره ميگويد: اعتمادسازي ميان رسانه و مديران كشور وظيفهي رسانهها نيست يعني تا زماني كه خود دولتمردان نخواهند، نميتوان به درك جايگاه و كاركرد رسانهها از سوي آنها و ايجاد اعتماد لازم اميدوار بود.
او ادامه داد: اعتماد به رسانه در هر جامعهاي با شناخت و انتظارات مديران و اين كه آيا اين شناخت و انتظار مبتني بر واقعيات آن جامعه هست يا خير ارتباطي نزديك دارد.
وي با اشاره به اين كه رسانه موظف است جامعه و مخاطبان را به سمت اعتماد بيشتر به رسانهها پيش ببرد، تصريح كرد: رسانه بايد با شفافسازي و بيان نقاط ضعف كه اتفاقا مورد استقبال مديراني كه بعضا بر اساس رانت ويژهاي در موضع قدرت قرار گرفتهاند، نيست، اعتماد مخاطبان به رسانهها را قوت بخشد.
حقشناس همچنين دربارهي نحوهي اعتمادسازي رسانهها نيز گفت: رسانه بايد با فرهنگسازي مستمر، ارتباط مناسب و دقيقي با جامعه و مخاطبان برقرار كرده و قانونگذاران نيز بايد شرايطي را فراهم كنند تا رسانههاي داخلي بتوانند با حمايت قانون، همگام با رسانههاي ساير جوامع حركت كنند.
شناخته نشدن جايگاه اصلي رسانه علت نبود اعتماد لازم است
اما محمدرضا جمالي - مدير مسوول روزنامهي جوان - نيز در اينباره ميگويد: منتقد نبودن رسانهها كه در نتيجهي شناخته نشدن جايگاه و كاركرد اصلي آنها از سوي مسوولان به وجود آمده است، علت اصلي خدشهدار شدن اعتماد ميان رسانهها و مسوولان كشور است.
وي افزود: به عقيدهي من دولت بايد به رسانهها به عنوان ابزاري نقاد، كمك كننده و همراه براي پيدا كردن مشكلات نگاه كند، چرا كه تنها در اين صورت است كه تعامل حقيقي و صحيح ميان مسوولان و رسانهها شكل ميگيرد.
او با اشاره به اين كه به نظر ميرسد دولتمردان و مسوولان كشور جايگاه اصلي رسانهها را فراموش كردهاند، ادامه داد: براي اعتمادسازي ميان رسانه و مسوولان، گامهاي موثر و اوليه بايد از سوي دولتمردن برداشته شود و جايگاه اصلي رسانهها به عنوان ركن چهارم دموكراسي و ابزار نقد و طرح مشكلات البته در كنار ارايهي پيشنهادات نيز بيش از پيش مورد توجه قرار گيرد.
اين روزنامهنگار همچنين با بيان اين كه تا وقتي به رسانهها به عنوان عاملي مزاحم نگاه شود همچنان اعتماد لازم ميان رسانه و مسوولان شكل نخواهد گرفت، تصريح كرد: در تمامي كشورهاي دنيا، دولتها رسانههايي را به عنوان ابزار روابط عمومي در اختيار دارند كه از آنها براي تعريف و تمجيد از عملكرد خود استفاده ميكنند و در نتيجه ساير رسانهها در جهت نقد و به عنوان ابزاري نظارتي، كاركرد خود را دارند؛ چنين روندي در نهايت به نفع دولت خواهد بود، چرا كه هم خواستههاي او براي تعريف و تمجيد از عملكردش اجرايي شده و هم نقاط ضعفش گوشزد شده است.
مديران با تحمل بيشتر و رسانهها با نقادي اصولي در تبيين جايگاهشان تلاش كنند
ناصر بزرگمهر - مدرس ارتباطات - هم در اينباره معتقد است: مديران بايد با صبر و تحمل بيشتر و رسانهها نيز با عمل كردن به وظيفهي اطلاعرساني و نقادي اصولي خود ميتوانند در تبيين جايگاه رسانه در جامعه و بهويژه نزد مسوولان كشور به شكل مناسبتري قدم بردارند.
او با تاكيد بر اين كه در حوزهي اعتماد مسوولان كشور به رسانهها معناي سه واژهي اعتماد، مديريت و جايگاه رسانه بايد مورد بررسي دقيقتر قرار گيرد، اظهار كرد: در بحث اعتماد، دو مفهوم روابط و ضوابط در زندگي اجتماعي مطرح است؛ در زندگي اجتماعي به طور طبيعي مفهوم روابط بسيار پررنگتر بوده و افراد ميتوانند واژهي اعتماد را بر اساس ويژگيهاي روابط فردي تعريف كنند.
وي افزود: اما در زندگي سازماني يا اداري و همچنين حوزههاي مديريتي در سطوح مختلف شهري، كشوري و يا ملي تنها ضوابط مدنظر است و اين ضوابط معنادار و قدرتمند جاي اعتماد و اعتمادسازي را پر ميكنند.
اين مدرس ارتباطات با اشاره به اين كه بايد تلاش كرد قانون با حدود مشخص و جزييات كامل بر ضوابط اجتماعي كشور حاكم باشد، ادامه داد: با شكلگيري چنين سيستمي، مفهوم اعتماد از سيستم اداري حذف خواهد شد، اما اگر چنين اتفاقي نيفتد و قوانين نيز ضعيف باشند، مسوولان و مردم در تمامي شرايط بايد به جاي ضوابط به روابط روي آورند كه در روابط هم اعتماد ميان طرفين نقش اصلي را بازي ميكند.
ناآگاهي دربارهي مفاهيم و جايگاه يكديگر مشكل عمدهي مديران و رسانههاست
كاوه اشتهاردي - مدير مسوول روزنامهي ايران - نيز دراينباره ميگويد: با توجه به اينكه رسانهها نقش لايهي مياني و واسطه را به لحاظ جامعهشناسي ميان مردم و حكومت بازي ميكنند ميتوان اعتمادسازي ميان آنها و مديران را بسيار مهم و ضروري دانست.
وي افزود: اصولا كارشناسان فهم متقابل براي ايجاد هماهنگي و همكاري در كارها را يك تعريف اساسي و مهم براي اعتماد ميدانند و به نظر ميرسد تلاش در اين راه از سوي مديران و رسانهها ميتواند به اعتمادسازي براي درك متقابل توقعات و مطالباتشان منجر شود.
او با اشاره به اين كه اعتمادسازي، يك مفهوم يا اقدام دوسويه بوده و نميتوان تنها از يك طرف، انتظاراتي داشت در حالي كه طرف ديگر هيچ گامي در اين راه برنداشته است، افزود: ميتوان اعتمادسازي ميان آنها و مديران را بسيار مهم و ضروري دانست زيرا مديران و مسوولان هر حكومتي به تمهيداتي براي سلامت انتقال خواستهايشان به مردم نيازمندند كه اين اعتمادسازي چنين امكاني را فراهم آورده و باعث ميشود دغدغههاي حكومت به مردم منتقل شده و بازخورد آن به حكومت نيز آيندهنگري و ارزيابي دقيقي از وضعيت كنوني را رقم بزند.
اين روزنامهنگار با بيان اين كه در اعتمادسازي ميان مديران و رسانهها هر يك از اين دو بخش (مديران و رسانهها) نقش داشته و نميتوان نقش يكي را به ديگري منوط و مشروط كرد، ادامه داد: به نظر ميرسد هر يك از طرفين كه شروع كنندهي اين رابطه باشد ميتواند در بسط و تعميق اين فضا جلوداري كند، ضمن اين كه شايد در ظاهر سهم مديران در اين اعتمادسازي بيشتر جلوه كند اما آنچه مشهود است، حداقل در سه سال اخير، روشها و الزامات رسانهها در وهلهي نخست لطمه خوردن اعتماد مديران به رسانهها را باعث شده است.
اما برخي تحليلگران بر اين عقيدهاند كه مشكل عمده در ميان مديران و رسانهها، ناآگاهي دربارهي مفاهيم، موضوعات و جايگاه يكديگر است. اگر يك بحث مشترك ميان يك رسانه و يك مدير شكل بگيرد قطعا مفاهمه صورت يافته و بسياري از ناآگاهيها و نقاط كور بر طرف خواهد شد؛ در همين مسير اگر مسووليتها و وظايف هر يك از طرفين دقيقا تعريف شود، بستري براي شناخت واقعي فراهم ميشود كه مبناي همكاريهاي متقابل قرار ميگيرد و در نتيجه در همكاريهاي متقابل، زمينههاي ستيز و درك نادرست نيز كمتر مشاهده ميشود.
به عقيدهي كارشناسان در حقيقت امنيت مطبوعات در ورود به مسايل انتقادي زماني تضمين ميشود كه دولت نيز به آنها اعتماد داشته باشد؛ چراكه اعتماد به مطبوعات اين اطمينان را بهوجود ميآورد كه آنها در جهت اهداف نظام و مملكت گام برميدارند و اگر نقدي هم دارند، در راستاي بهبود وضعيت جامعه است، ضمن اين كه در پروسهي اين اعتمادسازي هر دو اين بخشها نقش داشته و درواقع تعاملي دو طرفه نياز است كه بدون همكاري يكي شكلگيري و تداوم آن غير قابل انجام است.
انتهاي پيام
شنبه 25 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 60]
-
گوناگون
پربازدیدترینها