واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: آشنايي با انديشمندان جهان اسلام/ محمدتقي جعفريسياست از نظر اسلام به زعم علامه جعفري تفسير حيات انسان است
گروه انديشه: به اعتقاد مرحوم علامه محمدتقي جعفري، سياست از ديدگاه اسلام عبارت است از تفسير و توجيه حيات انسانها به سوي عاليترين اهداف مادي و معنوي.
به گزارش خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا)، 10 سال پيش 25 آبانماه سال 1377 هجري شمسي، آيتالله علامه «محمدتقي جعفري»، انديشمند برجسته جهان اسلام پس از يك دوره بيماري به جوار رحمت ايزدي شتافت. اين عالم فرزانه زندگي و تحصيل را به سختي در تبريز سپري كرد و سپس به تهران آمد و به تحصيل ادامه داد.
وي پس از آن به قم و بعد به نجف اشرف رفت تا اينكه سرانجام در سن 23 سالگي به درجه اجتهاد رسيد. از آن زمان تا پايان عمر لحظهاي از تلاش در راه تعالي انديشههاي والاي بشري و نشر معارف الهي باز نايستاد و مهمترين عملكرد ايشان اتصال حوزه و دانشگاه و به عبارتي ارتباط علوم قديم و جديد با يكديگر بود.
از ايشان آثار بسياري به جاي مانده كه نمايانگر جهاد فكري عظيم وي در راه نيازهاي فكري و فرهنگي دنياي معاصر است. علامه جعفري همچنين به مقايسه ميان روش شرقي و غربي در جهانبيني پرداخت و علاوه بر مطالعه نقادانه بخش عظيمي از فرهنگ غرب، در بحثها و مكاتبات خويش با انديشمندان غرب، قدرت و عظمت فرهنگ و معارف اسلامي را كاملاً آشكار ساخت. «شرح تفسير نهجالبلاغه» و «تفسير مثنوي مولوي» از ارزشمندترين آثار استاد محمدتقي جعفري است.
به همين مناسبت به بررسي يكي از ديدگاههاي وي در مورد «نسبت دين و سياست در انديشه» ميپردازيم. علامه جعفري بر آن است كه نظريه سكولاريسم كه در قرنهاي 14 و 15 ميلادي در نتيجه تعارض طرز تفكرات و روشهاي اجتماعي و سياسي كليسا در مغرب زمين، پا به عرصه تفكرات نهاده، با توجه به معناي حيات، دين و سياست از ديدگاه اسلام، چنين تعارضي امكانپذير نيست؛ زيرا عقايد ديني، سياست، علم، اقتصاد، فقه، حقوق، فرهنگ، هنر، اخلاق و... در اسلام، اجزا و شئون تشكيل دهنده يك حقيقت هستند.
به اعتقاد علامه جعفري، برخي از مورخين فلسفه سياسي، نظريه سكولاريسم را به ارسطو نسبت دادهاند، و گفتهاند سكولاريسم؛ يعني دنياپرستي و دنياداري در بطن كتاب سياست ارسطو نهفته است. بخصوص اين فرضيه ارسطو كه ميگفت: «جامعه مدني به خودي خود در حدود كمال و بينياز است و احتياجي به تطهير و تحصيل جواز از يك عامل مافوق طبيعت ندارد.» اين نسبت به هيچ وجه صحيح نيست؛ چرا كه چنين مطلبي با مفاهيم مزبور از ارسطو ديده نشده است.
وي اينگونه نتيجه ميگيرد كه بنابراين عامل يا عوامل شيوع حذف دين از سياست در مغرب زمين به هيچ وجه با مكتب اسلام سازگار نيست. و اين عوامل در مكتب اسلام غلط محض است. اين موضوع از بررسي اختلاف معاني حيات و دين و سياست در اسلام و غرب مشخص ميشود.
علامه جعفري در معناي حيات در غرب مينويسد: اين معنا جز همين زندگي معمولي كه در صحنه عالم طبيعت به وجود ميآيد و بر مبناي خودخواهي آزاد در اشباع غرايز طبيعي مهار شده و قالب شده به سود زندگي اجتماعي، بدون التزام به عقايد خاص براي معاني حيات و توجيه آن به سوي هدف اعلا و بدون احساس تكليف براي تخلق به اخلاق عاليه انساني ادامه مييابد چيزي ديگر نيست.
در تبيين معناي دين در غرب بر اين اعتقاد است كه معناي دين در غرب عبارت است از يك رابطه روحاني شخصي ما بين انسان و خدا و ديگر حقايق فوق طبيعي، بدون اينكه كمترين نقشي در زندگي دنيوي بشر داشته باشد.
در ادامه علامه جعفري در تشريح معناي معمولي سياست در غرب مينويسد: سياست در غرب عبارت است از توجيه و مديريت زندگي طبيعي انسانها در صحنه اجتماع به سوي هدفهايي كه در ظاهر اكثريت آنها را براي خود انتخاب ميكنند؛ لذا با اين تعاريف، عدم ضرورت وجود سياست و فعاليت آن، براي زندگي چه در حيات فردي و چه در حيات دسته جمعي انسانها كاملا بديهي است؛ زيرا پديده دين از ديدگاه مديريت جوامع غربي هيچگونه لزومي براي انسانها ندارد، چه در زندگي فردي و چه در زندگي اجتماعي.
به اعتقاد اين استاد فلسفه، بنابر معاني فوق، از ديدگاه غرب براي حيات، دين و سياست قطعي است كه نه تنها دين بايد از سياست جدا باشد؛ زيرا هيچ يك از آن دو با ديگري پيوستگي ندارد، زندگي آدمي نيز ارتباط و نياز همه جانبه با دين ندارد، مگر در حد وسيلهاي براي شئون خودخواهي؛ زيرا بنابر تعريف دين از ديدگاه فوق، دين عبارت است از نوعي ارضاي احساس شخصي كه ممكن است معلول علل غير واقعي باشد. اين طرز تفكر بر مبناي تعاريف فوق به هيچ وجه با تعاريف آنها در اسلام سازگار نيست.
علامه جعفري در ادامه حيات انساني از ديدگاه اسلام را مورد توجه قرار داده و ميآورد: حيات انساني از ديدگاه انسان عبارت است از پديدهاي داراي استعداد گرديدن تكاملي كه به وسيله تكاپوهاي آگاهانه براي حصول به هدفهاي عالي و عاليتر به فعليت ميرسد. سپري شدن هر يك از مراحل حيات، اشتياق حركت به مرحله بعدي را مي افزايد. همانگونه كه اين حيات آغازش از خداست و حركتش مستند به خدا است، پايان آن نيز خداست «ان صلاتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين».
اين استاد حوزههاي ديني و علوم انساني در تشريح مفهوم سياست از ديدگاه اسلام بر آن است كه سياست از ديدگاه اسلام عبارت است از تفسير و توجيه حيات انسانها به سوي عاليترين هدف مادي و معنوي و ملكوتي حيات براي به ثمر رسيدن آن، همان مقدار دين و سياست معقول دخالت دارد كه تنفس از هواي سالم براي ادامه زندگي طبيعي.
علامه جعفري دين از ديدگاه اسلام را اينگونه تعريف ميكند كه دين داراي سه ركن اصلي است: اول عبارت است از اعتقاد به وجود خداوند يكتا و نظاره و سلطه او بر جهان هستي و دادگري مطلق او كه هيچ هوي و هوسي راه به آن ندارد و اوست جامع همه صفات كماليه. دوم عبارت است از قوانين و برنامه عملي حركت در زندگي قابل توجيه به سوي هدف اعلاي حيات كه احكام و تكاليف و حقوق ناميده ميشود. اين ركن شامل قضاياي اخلاقي و تكاليف و حقوق ميشود. سوم موضوعاتي است كه شامل همه واقعيات و پديدههاي بر پادارنده زندگي است، اسلام در همه موضوعات به جز در چند مورد محدود، اختيار را به خود انسانها داده است كه با حواس و تعقل و قدرت عضلاني و اميال و خواستههاي مشروع خود، آنها را تأمين كنند.
وي در پايان ميآورد: بنابراين سياست از ديدگاه اسلام عبارت است از مديريت حيات انسانها چه در حالت فردي و چه در حالت اجتماعي براي وصول به عاليترين هدفهاي مادي و معنوي. بنابراين در دين مبين اسلام همه شئون حيات انساني با هم هماهنگي و وحدت دارند؛ لذا علم، جهانبيني، سياست، حقوق، اخلاق، فرهنگ به معناي پيشرو آن، صنعت يا تكنولوژي و همه آنچه كه به نحوي در تنظيم و اصلاح انساني تأثيري داشته باشد، جزئي از دين اسلام است. اين حقيقتي است كه هر كس كه اطلاعي از آن نداشته باشد، قطعا از خود دين اطلاعي ندارد و بديهي است كه هر كس اطلاعي از اين دين داشته باشد، آن را ميداند.*
*منابع: علامه محمدتقي جعفري، ترجمه و تفسير نهجالبلاغه، جلد 25، ص 73 – 69؛ پايگاه اطلاعرساني صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران.
جمعه 24 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 517]