تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر گاه يكى از شما وضو بگيرد و بسم اللّه الرحمن الرحيم نگويد. شيطان در آن شريك است...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817136738




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مصاحبه اختصاصی و جذاب سینمانگار با حامد بهداد


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: سینمانگار: جواد نعیم وفا: مصاحبه با حامد بهداد شرایط بسیار ویژه ای برایم داشت. دورادور می شناختمش و چهره ای که از وی همیشه در ذهنم ترسیم کرده بودم، انسانی بسیار مغرور و خودپسند بود که رفتاری از بالا به پایین با دیگران دارد. با این ذهنیت منفی به پشت صحنه فیلمبرداری فیلم «به فاصله یک نفس» به کارگردانی امیراحمد انصاری رفتم که بهداد نقش اول آن را بر عهده داشت. در همان لحظات اول دیدار، آن ذهنیت فرو ریخت و من با هنرمندی مواجه شدم که بسیار متواضع، دوست داشتنی و به قول خودش لوطی مسلک بود. با اینکه چهره اش بسیار خسته و چشمهایش بی رمق بود، اما انرژی پایان ناپذیری داشت و با حوصله به سوالاتم پاسخ داد. از هر دری با هم صحبت کردیم و سوالاتم را با صراحت و قاطعیت پاسخ داد.

این شما و این مصاحبه نوروزی سینمانگار با حامد بهداد هنرپیشه مطرح، موفق و جوان سینمای کشورمان.


سینمانگار: سال هشتادو نه برایتان چگونه سالی بود؟ بالاخره سیمرغ را بردید، از نظر حرفه ایی چگونه بود؟

حامد بهداد: سال پرکاری بود. کارهایی را هم که انجام دادم کارهای آبرومندانه ایی بود.مثلا یک تجربه با آقای کیمیایی (جرم) را داشتم و همچنین «خیابان هشتم» و فیلم «سعادت آباد» مازيار ميري. در كل سال خوبی برايم بود.

سینمانگار: نظرتان درباره بيست و نهمين دوره جشنواره فیلم فجر و برندگان سیمرغ ها چیست؟

حامد بهداد: یکی از آبرومندانه ترین دوره هاي جشنواره فجر بود. سیمرغ ها را به آدمهای مناسبی دادند. بعد از سی سال از آقای کیمیایی تجليل كردند و سيمرغ را به وي دادند و همینطور اصغر فرهادی، آقای ایرج نائین فر، خودم، کارن همایونفر، ویشكا آسایش، آقای مهدی هاشمی و آقای کلاری. اصولا امسال به آن دسته از سینماگران که هميشه مظلوم بودن و عمدا نادیده گرفته مي شدند توجه شد و سيمرغ ها عادلانه داده شد.

سینمانگار: یک مصاحبه ایی را شما در برنامه هفت بعد از دریافت سیمرغ کردید که گفتید "من سیمرغ را بالاخره گرفتم و از این به بعد باید به من احترام بگذارند...

حامد بهداد: نه این را نگفتم. اصلا هم نگفتم که من سیمرغ را بالاخره گرفتم. بالاخره کدام است؟ همه می دانند که من قبلا از سیمرغ به تمام توفیقات فرهنگی و اجتماعی رسیده بودم، فیلمهایی که باید، را بازی کرده بودم، دستمزدم در سطح خوبی بود، همش هم از زحمت کشی خودم بود. قدم قدم از سیاهی لشکری شروع کردم، روز ها و شبها خون دل خوردم و برای خودم آبرو ساختم. منظورم از اینکه گفتم باید به من احترام بگذارند این بود که زمانی که من آمدم چون سینما را جدی گرفتم، علمش و فرهنگش را جدی گرفتم و همچنین چون موقع کار جدی بودم، سلیقه داشتم و دانش اش را داشتم، دیگران را وادار به احترام می کردم. همینطوری از خانه پدر و مادرم قهر نکردم بیايم، من آمدم و به سينما جدی نگاه کردم و دیگران هم من را جدی گرفتند و احترام گذاشتند، متقابل هم احترام دیدند، چون بحث کار بود و آنهم یک کار فرهنگی. سیمرغ در واقع یک تشویقی بود از طرف مردم که البته طی این ده سال من این تشویق را می گرفتم و خصوصا این پنج سال اخیر. زمانی که دیگران جایزه می گرفتند و میدانستیم که ما جایزه نمی گیریم، می رفتیم توی سالن برای دوستانمان، همکارهایمان دست می زدیم و امسال آنها برای من دست زدند. من ده - یازده سال صبر کردم تا این اتفاق بیفتد و خدا را شکر که برای فیلم آقای کیمیایی این اتفاق افتاد، برای اینکه سینما در دهه چهل و پنجاه شکل اصلی خودش را پیدا کرد و کسانی که در دهه شست و هفتاد فیلم ساختند شاگردان آن اساتید بودند و آنها نمی توانند ادعایی بیشتر از خود آن افراد داشته باشند. افرادی مثل کیمیایی، مهرجویی، تقوایی، بیضایی، حاتمی و شهید ثالث، چنین افرادی در واقع حق بیشتری به گردن سینما دارند و من خوشحالم که با آن نسل این جایزه را گرفتم.

سینمانگار: «جرم» دومین همکاری شما با آقای کیمیایی پس از «محاکمه در خیابان» است. کلا کار با کیمیایی چگونه است؟ رابطه شما با ایشان به چه شکلی است؟

حامد بهداد: من چون از اول به سینمای آقای کیمیایی علاقه داشتم و شور هیجان و عشق سینما و لذت جدی شدنش برای من، با آن فیلمها اتفاق افتاد، خب به طبع کار کردن با آقای کیمیایی برای من دو صد چندان بود. یعنی هم فال بود و هم تماشا. در ضمن ما از آن قشر خانواده ها یا طبقاتی بودیم که در پایین شهر و شهرستان بودیم، بر خلاف جمله آقای مسعود فراستی که می گفتند "پاشین برین یک سری به پایین شهر بزنین، ببینید پایین شهر چه خبره، مردم را ببینید، یه کمی پایین تر از میدان ونک". اتفاقا وقتی یک مقدار از میدان ونک و ولیعصر می روید پایین، بچه با معرفت ها، مردم سنتی و بچه مذهبی ها و مشتی ها خیلی بیشتر به سینمای کیمیایی علاقه دارند تا به سینمای دروغینی که آقای فراستی آنها را جزء سینماهای خوب قلمداد می کنند. اتفاقا مردم خیلی آقای کیمیایی و قهرمانهایش و آن سینما را دوست دارند. ایشان در برنامه هفت گفتند که «قیصر» تمام شد، ولی من نظرم این نیست. من می دانم که «قیصر» تمام نشده است، چون تا مادامی که اهریمن نور را تهدید می کند و دشمن دوست را، قیصری باید پیدا بشود تا قربتی های پا پتی را از بین ببرد و انتقام شخصی بگیرد. وقتی که ظلم در خفا زیر پوست مردم جاری شده است و با یک سرنگ تزریقش می کنند، یک نفر باید بیاید که گرگ را دباغی کند، همین است.

سینمانگار: حامد بهداد سال هفتاد و نه با فیلم «آخر بازی» همایون اسعدیان وارد سینما شد و برای همان فیلم هم کاندید دریافت جایزه سیمرغ شد. حالا که بعد از یازده سال بر میگردی به آن روز، خود را در چه سطحی می بینید؟ انتظارتان از خودتان چه بود؟ الان که به این یازده سال نگاه می کنید، انتظارتان این بود که در سطح بالاتری باشید، یا در این سطحی که فعلا هستید راضی هستید؟

حامد بهداد: در سطح سینمای ایران، ما الان نزدیک پنجاه تا بازیگر تراز اول هستیم و ده نفر هستیم که بخاطر سنمان به حساب، توی بورس بازیگری هستیم. دیگر از این بالاتر وجود ندارد. من توقع ام این بود که دولتمردان وزارت ارشاد برای ما بورسیه و تحصیلات و کارهای مشترکی بین ایران و کشورهای دیگر فراهم کنند تا ما بتوانیم در عرصه بین المللی ظاهر شویم، مثل سینماگران اروپایی که با آمریکایی ها فعالیت می کنند، یا مثل سینماگران هند که مطرح هستند یا سینمای هنگ کنگ، ژاپن، چین. من هم خیلی دلم می خواست در عرصه های بین المللی ظاهر بشوم . دلیل اینکه «گربه ها» را بازی کردم همین بود. دلم می خواست راه هایی پیدا کنم. اما نه بازیگرهای قبل از انقلاب و نه بعد از انقلاب، هیچکدام به آن توفیق اجتماعی نرسیدند و سینمای ایران برای کارگردانان خوب بود، مخصوصا بعد از پلی که عالیجناب کیارستمی ایجاد کرد، خیلی از کارگردانان پیروی ایشان، مثل آقای امینی، پناهی یا اصغر فرهادی- البته اقای فرهادی را کاملا جدا می کنم بخاطر اینکه مکانیزم سینمایش و لحن و بیانش و فضای سینمایش کاملا منحصر به فرد و از جنس خودش است كه برگرفته و وام گرفته از تمام پیشینیانش است، اما حقیقتا اصغر فرهادی یک پدیده است. در این سن و سال در سینمای ایران- ایشان را هم اضافه می کنم، ولی خیلی از سینماگران به عنوان کارگردان در اروپا مطرح شدند. ولی درباره بازیگران این امر صدق نکرد. من خیلی دوست داشتم که این اتفاق برایم می افتاد. همیشه به این نگاه می کردم که خسرو شکیبایی روز به روز پیرتر می شوند و یک همچین کیفیتی از بازیگری هیچگاه در عرصه های بین المللی ظاهر نشده، یا پرویز پرستویی، رضا کیانیان، مهدی هاشمی و آتیلا پسیانی که بازیگران درجه یک نسلشان هستند. اما بخاطر عدم همکاری دوستان، ما هیچوقت در دنیا مطرح نشدیم و خودم و بازیگران با استعداد را جزء قربانیان این امر قلمداد میکنم، شاید اگر در کشور دیگری بدنیا آمده بودم این اتفاق برایم می افتاد، ولی خب به هرحال تقدیر چنین بود.

سینمانگار: اتفاقا یکی از سوالهایم همین بود که آیا به حظور در سینمای بین الملل فکر میکنید یا نه ؟ پس این فکر را داشتید، اما موقعیت و شرایطی که باید بپیش می آمد، بوجود نیامده.

حامد بهداد: بیشتر فکر می کنیم، ولی واقعا امیدی نیست. این جور حرکتها مستلزم حرکت دولت است و باید نگاه کلان به آن شود. دانشگاههایی را بوجود بیاورند و بورسیه کنند برای این کار. قضیه بسیار ساده است، شما نگاه کنید یک کشتی گیر میتواند روی تشک در برابر تمام حریفها و رقبای جهانی بیاستد و طلا بدست بیاورد، یک بکسور، یک ریاضی دان در المپیاد و... در خیلی از رشته ها، ولی ما نه، چنین موقعیتی نداریم.

سینمانگار: در بحث آقای کیارستمی، چندي پيش خبري منتشر شد مبني بر اينكه ایشان فیلم بعدی اش را قرار است با حضور شما بسازد، خبر دارید ماجرا به چه نحوی است ؟ اصلا با شما صحبت کرده اند یا در حد شایعه است ؟

حامد بهداد: نه اصلا شایعه نیست. قرار بود در این فیلم با خانم "ژولیت بینوش" همکاری داشته باشم، اما وقتی بحث مجوزها از سمت وزارت ارشاد پیش آمد، دیگر آقای کیارستمی این قضیه را منتفی دانست، زیرا سینماگران مستقل در واقع داستان خودشان را می نویسند و چون بسیار هنرمند هستند و سطح دانش و هنرشان از مسئولین به مراتب بالاتر است، این اجازه را به خودشان می دهند که داستانشان و سینماشان و هنرشان را بی کسب اجازه به معرض نمايش بگذارند.

سینمانگار: اما بحث مجوز، وجودش در قانون تعریف نشده که کارگردان بخواهد براي ساخت فيلمش مجوز بگيرد.

حامد بهداد: نه یک زمانی است که یک کارگردانی بر علیه خط و مشی فرهنگی یا سیاست کشور فیلم میسازد، اما آقای کیارستمی آدم سیاسی نیست، ایشان آدم هنرمندی است. یک آدم هنرمند و آرتیست که تمام دنیا و اروپا قبولش دارند و واقعا قشنگ نیست که معطل مجوز از وزارت ارشاد شود. ایشان باید فیلم خودشان را مستقل بسازد. بخاطر همین، وقتی بدون مجوز فیلم ساختن را یک جرم قلمداد کردند، ایشان هم از ساختنش منصرف شد و رفتند در کشورهای دیگری مثل ژاپن و شروع کردند به فیلمسازی. به هر حال من خیلی متاسفم که این فرصت را از دست دادم.

سینمانگار: بجز آقای کیارستمی، کارگردانی از بزرگان هست که دوست داشتید با وي همکاری داشته باشید و فعلا این موقعیت ایجاد نشده است؟

حامد بهداد: بله، آقای اصغر فرهادی. خیلی دوست دارم با ايشان همکاری کنم و امیدوارم که هر چه زودتر این اتفاق بیفتد.

سینمانگار: البته یک همکاری كوچك با همسرشان داشتید در فيلم «دايره زنگي».

حامد بهداد: بله، آن همکاری که ما با خانم بخت آور کردیم خیلی نتیجه خوبی داد. هم از نظر مردم و هم از نظر خودمان. هر دو راضی هستیم. از طرفی در حال حاضر، آقای بهمن قبادی یک فیلمی می سازند که خانم "مونیکا بلوچی" در آن بازی می کنند و از من هم دعوت کردند، که خیلی دوست داشتم در آن فیلم مي بودم، ولی بخاطر اینکه در حال حاضر شرایط مناسب نیست، نتوانستم در خدمتشان باشم.









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 114]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن