واضح آرشیو وب فارسی:سياست روز: ايرانيها يك ميليون و نيم تخلف در بزرگراهها انجام دادندالتماس،تطميع و پرخاش؛ شيوه رانندگان متخلف
گروه اجتماعي- تازه ترين آماري كه از تخلفات رانندگي منتشر شده است نشان ميدهد كه طي هفت ماه گذشته 463/355/1 تخلف راهنمايي و رانندگي توسط پليس بزرگراه و پليس نامحسوس در كشور ثبت شده است كه شهر تهران با 183 هزار و 456 فقره تخلف بيشترين آمار را به خود اختصاص داده است.
رئيس مركز كنترل ترافيك پليس راهنمايي و رانندگي كشور با اعلام اين خبر گفت: در اين مدت بيش از 99 هزار خودرو در كشور توسط پليس بزرگراه و پليس نامحسوس به علت تخلفات رانندگي توقيف شده اند. به اعتقاد كارشناسان ايران يكي از 5 كشور جهان است كه بيشترين آمار تصادفات جاده اي را دارد.
چندي پيش جانشين رئيس پليس راهنمايي و رانندگي گفته بود: "طي 6 ماه گذشته 13 هزارو 68 نفر بر اثر تصادفات در كشور جان خود را از دست داده اند كه اين آمار در مدت مشابه سال گذشته 8/3 درصد كاهش داشته است."
بنا بر اظهارات سردارهاديانفر در "سال گذشته 417 هزار فقره تصادف در كشوربه وقوع پيوسته است كه 5 هزار و 867 تصادف فوتي، 84 هزار تصادف جرحي و 327 هزار تصادف خسارتي داشته ايم."رئيس مركز كنترل ترافيك پليس راهنمايي و رانندگي كشور در ادامه به خبرنگار مهر مي گويد: گشتهاي پليس بزرگراه كشور طي هفت ماه گذشته تعداد 45043 خودرو را به علت رعايت نكردن قوانين راهنمايي و رانندگي توقيف كرده اند.
سرهنگ عليمرداني افزود: همچنين تيمهاي پليس نامحسوس تعداد54507 دستگاه خودرورا در مدت هفت ماه گذشته به علت نقض قوانين راهنمايي و رانندگي توقيف كردند.بر اساس اظهارات وي حركت با سرعت غير مجاز با 459058 فقره بيشترين تخلفي بوده است كه رانندگان انجام داده اند و پس از آن استفاده نكردن از كمربند ايمني با295186 فقره تخلف در رديف دوم قرار دارد.عليمرداني اظهار داشت: پليس نامحسوس به شدت با تخلفات حادثه ساز مانند سرعت غير مجاز برخورد مي كند و خودرو رانندگان متخلف از يك هفته تا يك ماه توقيف مي شود.
تخلفاتي كه به فرهنگ بدل ميشوند
مردم اين رفتار 78 درصد رانندگاني است كه مأمور پليس قصد دارد به علت تخلف، آنها را جريمه كند. 22 درصد هم البته كساني هستند كه بعد از جريمه شدن از مأمور پليس عذرخواهي مي كنند و حق را به او مي دهند. اين آمارها كه نتيجه تحقيق پليس راهنمايي و رانندگي نيروي انتظامي است يك فصل خواندني ديگر به داستان عجيب و غريب رانندگي در ايران اضافه مي كند. داستاني كه در آن شماري از شخصيتها در قالب مردمي هستند كه معتقدند مأموران پليس هر روز موظف به پركردن برگههاي جريمه اند و بنابراين برايشان تفاوتي نمي كند كسي واقعاً مرتكب خلاف شده باشد يا نه(؟)! در هر حال آنها هميشه براي صدور قبض جريمه آماده اند.
در همين داستان، البته پليسهايي هم وجود دارند كه طرف ديگر ماجرا هستند، اما آنها هم مي دانند كه اغلب گيرندگان اين برگههاي جريمه تخلفهاي رانندگي در شهرهاي بزرگي مثل تهران، آنقدر زياد است كه پليس راهنمايي فرصت برخورد با همه آنها را ندارد. يك مأموران جوان پليس به شيوه 3سال گذشته، امروز هم كارش را ساعت 7 صبح در يكي از خيابانهاي شهر شروع مي كند و تا زمان تحويل آن به همكارش در 8 ساعت بعد، مجبور است اتومبيلهايي را راهنمايي كند كه به جاي 2 رديف در 4 رديف پشت سر هم در خيابان متراكم شده اند، جلوي مسافربرهايي را بگيرد كه در هر نقطه از خيابان كه دوست دارند مسافر سوار و پياده مي كنند و همچنين تا ترافيك شدت نگرفته، تقاطع را خلوت كند.
با وجود تخلفهاي آشكاري مانند سبقت غيرمجاز، لايي كشيدن، عبور از چراغ قرمز و تجاوز از سرعت مجاز براي او و هزارها مأمور پليس در خيابانها، ميدانها و سطح شهر به قدري كار هست كه آنها فرصت رسيدگي و توجه به تخلفهايي را نيابند كه هر روز ترافيك از وجودشان داغ تر مي شود و اين تب عمومي زندگي همه را دربرمي گيرد.
نزني هم به تو مي زنند
مأمور جوان پليس كه هر روز در محل خدمتش در يكي از خيابانهاي اصلي شهر مي ايستد و سعي مي كند جلوي راه بندان و معطل شدن مردم را در ترافيك فشرده شهر بگيرد، مي گويد:
مأموران پليس مانند او، هر روز در گرماي هوا و تابش آفتاب، در ميان بوقهاي ممتد اتومبيلها، سروصدا و فريادهاي رانندههاي عصباني و هواي آلوده سعي مي كنند مردم را به رعايت قانون عادت دهند. كاري كه به گفته سرهنگ فرهاد حيدري معاون اجتماعي و فرهنگ پليس راهور ناجا اما آنها تا چه حد مي توانند با موفقيت اين كار را به سرانجام برسانند.
در حالي كه تصور غالب مردم از رانندگي در اين جمله طنزگونه خلاصه مي شود كه بزرگترها به كوچكترهايي كه تازه گواهينامه مي گيرند و پشت فرمان مي نشينند مي گويند: !
سرهنگ حيدري خاطرنشان مي كند: از طرفي او اين را هم مي افزايد كه مطمئناً پاسخ مثبتي از سوي مردم دريافت مي شود. ولي چون درست اجرا نمي شود، اثر آن كم است.
هم خلاف مي كنند هم اعتراض
مأمور پليس معتقد است: و البته مردمي كه او از آنها ياد مي كند، بيشتر وقتها فقط با احساس حضور مأمور پليس است كه خلاف نمي كنند، بنابراين وقتي چهارراه خيابان و ميداني را بدون حضور پليس ببينند، حتي اگر نيازي هم نباشد، اين آمادگي را دارند كه از حدود 171 مورد خلافي را مرتكب شوند. هر چند بيشتر وقتها طبق عادت هميشگي اين ساليان، حرف را به گرفتاريها مي كشانند، اما شايد هم در ذهن آنها اين تنها راه بقا و رانندگي كردن در شهري است كه بيش از 3 ميليون اتومبيل دارد كه بسياري از آنها در بيشتر ساعتهاي روز همزمان با هم در حال حركت هستند. مهناز اميرپور مدرس جامعه شناسي دانشگاه ادامه مي دهد: مردم مسائل را به هم ربط مي دهند. اگر در اداره اي كارشان به موقع انجام نشده، با اعضاي خانواده شان حرفشان شده و خلاصه هر جا گرفتاري و دلخوري دارند، در هنگام رانندگي فرصت خوبي پيدا مي كنند كه همه اين تنشها را تخليه كنند، آن هم در وسيله اي كه به نظرشان چون قدرت راندنش را دارند، پس حكمران تمام و كمال آن هستند و مي توانند هرگونه كه بخواهند در اختيارش بگيرند. در چنين وضعي، اگر كسي نخواهد از روش بقيه تبعيت كند، ترسو، دست و پا چلفتي و بي عرضه لقب مي گيرد. بنابراين ما چاره اي جز ارائه آموزشهاي ريشه اي و طولاني مدت نداريم. نگوييم كه نمي توانيم، هم قادريم آموزش بدهيم مانند همان كاري كه با پخش تيزرهاي تبليغاتي راهنمايي و رانندگي از تلويزيون شد. يا گنجاندن مطالب مربوط به فرهنگ رانندگي در كتابهاي درسي دانش آموزان كه در طولاني مدت تأثير خواهد گذاشت. ما در جايي مثل كيش توانستيم مردم را ملزم به رعايت مقررات و نحوه صحيح رانندگي كردن كرده و دست كم وضع رانندگي در آنجا را به استانداردها نزديك كنيم. چون مي خواستيم. كما اين كه هر وقت پليس خواسته، حتي با قدرت قهريه مردم مقررات را بهتر رعايت كرده اند. نظير الزام مردم به بستن كمربند ايمني، حالا حتي اگر پليس از سختگيريها كاسته، در عوض رفتار ديگري در مردم نهادينه شده است و آن هم اين است كه مردم ياد گرفته اند، صندلي جلوي اتومبيل مخصوص يك نفر است و بعيد به نظر مي رسد كه ديگر حاضر باشند اوضاع را به قبل برگردانند.>
جريمههاي سنگين، راه حل پليس
اينجا همه شبيه هم مي شوند. نه فقط در تهران در بقيه شهرها هم همين طور است. گاهي خلاف كردن و مأمور راهنمايي و رانندگي را جا گذاشتن به قدري داراي جذابيت مي شود كه همه براي شبيه شدن به هم، حتي خودخواسته تن به رقابت مي دهند. هر كس هنوز چراغ كاملاً سبز نشده پا را از روي پدال، ترمز بردارد و به وسط چهارراه برسد، هر كس كه از ثانيههاي فرصت باقي مانده چراغ زرد راهنمايي و رانندگي استفاده كند و از چهارراه بگذرد يا هر كس كه به اتومبيل ديگري راه ندهد كه از فرعي وارد اصلي شود، پيروز اين ميدان است. سخت تر كردن جريمهها تنها راه حلي است كه پليس راهنمايي و رانندگي پيش روي خود مي بيند. هر چند سرهنگ فرهاد حيدري مي گويد:
اوضاع قابل تحمل مي شود
موتورسواري كه كلاه ايمني ندارد 3 هزارتومان، راننده اي كه هنگام رانندگي با موبايل صحبت كند 5 هزارتومان و كسي كه هنگام رانندگي در اتوبان و بزرگراه لايي مي كشد و حركات نمايشي اجرا مي كند 25 هزارتومان جريمه مي شود.جريمهها در تمام دنيا نقش بازدارنده دارند. افزايش جريمهها با كاهش آمار تخلفات و تصادفها موضوع ثابت شده اي است. اميد رفيعي مي گويد: در كشورهايي مثل آمريكا، رانندگي با سرعت غيرمجاز علاوه بر گرفتن گواهينامه رانندگي شخص با ممنوعيت رانندگي او تا چند ماه و گذراندن دورههاي آموزشي همراه است. به طور كلي در بسياري از كشورها برخوردهاي شديدي با تخلفات رانندگي صورت مي گيرد اما در كشور ما فاصله ميان تخلفها و جريمهها بسيار زياد است. جريمههاي هزار و حداكثر 30 هزارتوماني براي كنترل وضع ترافيك و بهبود آن كافي نيست.> خيلي از تحقيقها نشان مي دهد كه وضع قوانين جديد و اعمال جريمههاي سنگين توانسته به تنهايي تا 30 درصد از تخلفها و جرايم كم كند.
اميد رفيعي مي گويد:
از جايي كه مأمور پليس راهنمايي و رانندگي ايستاده، منظرههاي زيبايي ديده نمي شود. اگر كسي حاضر باشد براي چند ساعت كنار او بايستد، شايد همان احساسي را بيابد كه هر روز با او همراه است، اين كه مردم در چنين وضعي چطور قادر به رانندگي اند! شايد هم اين نحوه رانندگي چندان عجيب نباشد در وضعي هر كس راه حلهاي خاص خود را دارد!
پنجشنبه 23 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سياست روز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 134]