واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: جامعه - روزهاي سخت مطبوعات منتقد
جامعه - روزهاي سخت مطبوعات منتقد
مطبوعات مستقل و منتقد دولت، اين روزها يكي از سختترين روزهاي خود را تجربه ميكنند. برخلاف اينكه پيشبيني ميشد در ماههاي پيش از انتخابات رياستجمهوري دهم، فضاي مطبوعاتي به دليل فضاي ويژه انتخابات بازتر شود، گفتههاي مسوولان فرهنگي چيزي را كه نشاندهنده سعه صدر باشد، دربر ندارد.
در روزهاي اخير وزارت ارشاد و تعدادي از سياستمداران نزديك به مديران آن، حملات شديدي را به مطبوعات منتقد و اصلاحطلب وارد كردهاند؛ نمونه آن آيتالله جنتي است كه از تريبون نماز جمعه گفت: «امروز شاهد هستيم دهها روزنامه به جان دولت افتادهاند و هرچه ميخواهند ميگويند و اسمش را آزادي ميگذارند و از خارج هم برايشان دست ميزنند. اگر آنها فكر ميكنند مردم روزي كشور را تقديم آنها خواهند كرد، سخت در اشتباهند چراكه مردم ايران مسلمان، انقلابي و هشيارند. متأسفانه اين افراد مردم ايران را نشناختهاند و نميدانند مردم مسلمان ايران پشت سر رهبري و انقلاب و نظام هستند. در قبال تفرقهافكني و به خطر افتادن خون شهدا، مراجع تقليد، امامان جمعه و جماعات، صدا و سيما و مطبوعات مسووليت دارند. ما نميتوانيم در قبال اين مسائل سكوت كنيم زيرا سكوت كردن در برخي مواقع گناه بزرگي است.»
وزير ارشاد نيز مطابق با رويهاي كه از ابتداي وزارت خود در قبال مطبوعات منتقد داشته، از آنها انتقاد كرد و حتي گفت كه «بنده ميدانم در مورد بعضي از رسانهها كه فقط به دنبال فعاليت حزبي هستند، چندان نميتوان اميدوار بود.» البته ميتوان گفت در ماجراي علي كردان، نه مطبوعات اصلاحطلب كه مطبوعات اصولگرا ميداندار دعوا بودند و بدون ملاحظه خيلي خطوط را رد كردند. وزير ارشاد با اينكه از فضاي مطبوعاتي روزنامه كيهان به دولت رفته، پيش از اين نيز بارها مطبوعات مستقل را نواخته و به انواع اتهامات آراسته است. او در تيرماه سال گذشته برخي از مطبوعات را به دست داشتن در «كودتاي خزنده» متهم كرد. مطبوعات منتقد، مدتهاست كه مورد هجوم وزارت ارشاد قرار گرفتهاند. در خردادماه امسال، مشاور رسانهاي رئيسجمهور در گفتوگو با روزنامه كارگزاران، صراحتا اعلام كرد كه به مطبوعات منتقد آگهي نميدهند. او گفته بود: «در فضايي كه برخي رسانهها شمشير را عليه دولت از رو بستند، به صورت دولت تيغ ميكشند، صراحتا اعلام ميكنند كه قصد براندازي دولت را دارند و در عمل هم اين كار را اثبات ميكنند، طبيعي است كه انتظار آگهي دولتي، زيادهخواهانه است. قطع آگهيهاي دولتي واكنش طبيعي به قصد مطبوعات منتقد براي براندازي دولت است.»
وزير ارشاد هم در همان روزها گفت كه «افزايش يارانه به روزنامههايي تعلق ميگيرد كه هم كارشان را خوب انجام ميدهند و هم استحقاق يارانه را دارند». جدا مشخص نيست كه معني اين سخن وزير ارشاد چه ميتواند باشد. اگر يك روزنامهنگار منصف بخواهد برخورد دولت را با رسانههاي منتقد توصيف كند، ميتواند بگويد: يارانه روزنامهها قطع شده يا بسيار كاهش يافته است، آگهيهاي دولتي قطع شده است، توقيف مطبوعات شتاب گرفته است، گرفتن مجوز مطبوعات به امري بسيار زمانبر تبديل شده است و هر روز هر چهره و مقامي از طرفداران دولت، مطبوعات را به براندازي و آمريكايي بودن و اتصال به سيا متهم ميكنند. در عين حال، هيچ آماري نيز از كمكهاي وزارت ارشاد به روزنامهها ارائه نميشود تا افراد بيرون از قدرت، بفهمند چقدر عدالت رعايت ميشود.
بسياري از اهالي مطبوعات، اين روزها كه تهديد هر اتفاق ناخوشايندي بر سر مطبوعات منتقد سايه انداخته، از دو سال ابتدايي دوره اول رياستجمهوري سيدمحمد خاتمي، هنگامي كه عطاءالله مهاجراني وزير ارشاد بود، به نيكي ياد ميكنند و تفاوتهاي آن دوران را با دوره كنوني برميشمارند. روزنامه كارگزاران براي اينكه خوانندگان بدانند به شيوه ديگري متفاوت با روش كنوني نيز ميتوان با مطبوعات برخورد كرد، با عيسي سحرخيز كه در دوره وزارت مهاجراني، مديركل مطبوعات داخل كشور بود، انجام داده است. در آن دوران، معاون مطبوعاتي وزارت ارشاد، مرحوم احمد بورقاني بود. سحرخيز ميگويد: «از نظر دادن مجوز به نشريات، وزارت ارشاد بدون در نظر گرفتن جريان فكري متقاضي، درخواستها را بررسي ميكرديم. موردي را كه به خاطر مسائل سياسي به آن مجوز نداده باشيم را به ياد ندارم.»
او درباره لغو مجوز برخي نشريات به دليل منتشر نشدن در زمان مقرر يا به اصطلاح «ماده 16 شدن» آن نيز خاطرهاي را به ياد ميآورد: «آقاي خاتمي رئيسجمهور بود و مجله آيين را كه مديرمسوولش بود مشمول ماده 16 كرديم اما به نشريه شما كه مربوط به هيات موتلفه بود و مجوز روزنامه داشت اما به صورت هفتهنامه منتشر ميشد، كمك كرديم تا هفتهنامه شود.» مديركل مطبوعات داخلي وزارت ارشاد دولت خاتمي ميگويد: «براي كمك به مطبوعات فرمولي را تعيين كرديم كه هر نشريه، با توجه به تيراژ و صفحات خبري خود، كاغذ بگيرد. اين فرمول به همه مطبوعات ابلاغ شد و بسيار شفاف بود و هيچگونه ملاحظه سياسي هم در آن اعمال نشده بود. حتي ما براي اينكه مورد اتهام بوديم، كمي هم براي مطبوعات اصلاحطلب سختگيرانهتر عمل ميكرديم.» سحرخيز درباره سياستهاي نظارتي وزارت ارشاد نيز ميگويد: «هيچگاه به خاطر انتقاد يا ابراز عقيده نشريات را توقيف نكرديم و نهايتا نشرياتي مثل نشريات عامهپسند را كه مشكل اخلاقي داشتند به دادگاه مطبوعات ارجاع ميداديم. وزارت ارشاد هيچگاه نشريات منتقد را توقيف نميكرد چون معتقد بوديم در اين هيات مديران مسوول امكان دفاع از خود را ندارند. به علاوه جرائم مطبوعاتي بايد در دادگاه علني با حضور هيات منصفه برگزار شود. از سوي ديگر سعي ميكرديم هر تفكر و حزبي داراي يك نشريه باشد و اگر دچار مشكل ميشد، جايگزيني برايش مهيا ميكرديم؛ مثل نشريه جبهه مسعود دهنمكي كه به جاي آن شلمچه منتشر شد.»
پنجشنبه 23 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 175]