واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: گزارش ايسكانيوز از دومين شب شعر بازيگر: شب شعري هنرمندانه در خانه هنرمندان
تهران- خبرگزاري ايسكانيوز: دومين شب شعر بازيگر با حضور جمع كثيري از هنرمندان شب گذشته در خانه هنرمندان برگزار شد .
به گزارش روز چهارشنبه خبرنگار باشگاه خبرنگاران دانشجويي ايران "ايسكانيوز"، مجري اين برنامه رضا فياضي بود كه بعد از سرود جمهوري اسلامي ايران و تلاوت قرآن مجيد از هادي فرشچي خواست كه به روي سن بيايد.
هادي فرشچي كه در نمايش رستم و سهراب نيز نقش آفريني كرده بود اين بار همراه با يك دف به روي سن آمد و با تمام وجود و هنرنمايي خاص خودش شروع به زدن دف كرد.
رضا فياضي اولين شاخه گل رز را تقديم به هادي فرشچي كرد و از استاد جواد مجابي پيشكسوت شعر معاصر خواست كه به روي سن بيايد .
مجابي قبل از خواندن سروده هاي خود گفت: فرهنگ ايراني با شعر و اسطوره خودش را بيان مي كند و هر ايراني با شعر و اسطوره است كه زندگي مي كند.
وي افزود: شايد بهتر باشد كساني كه به شعر علاقه مندند به جاي گفتن شعر بيشتر شعر بخوانند و بعد از آن شروع به خواندن اشعارش كرد ( شما نديديد مردي را كه از اين كوچه رد شود...)
در ادامه ژاله علو بازيگر پيشكسوت و خوش صداي ايران پا به روي سن گذاشت و يك شعر از مجموعه گردآوري شده توسط پوران فرخزاد را خواند و صدايش در تالار بتهوون طنين انداز شد، همچنين بعد از آن شعري به نام آهوي كوچك را خواند.
سپس رضا فياضي گفت: نوبت به محمدعلي سپانلو است تا شعرهايش براي شما عزيزان بسرايد .
محمدعلي سپانلو از پشت شيشه عينكش شعر در اداره را خواند .
سپانلو گفت : آخرين كارم را كه هنوز چاپ نشده به نام تكثير عكس ديجيتال هديه مي كنم به تمام دوستاني كه در اين شب شعر حضور پيدا كردند .
بعد از آن صداي رضا فياضي مجري برنامه به گوش رسيد كه مي گفت نوبت مردي است كه محاسنش سپيد شده ولي سنش آن قدر نيست كه نشان مي دهد به اين دليل كه بايد سر فيلمبرداري برود و عجله دارد مي خواهم كه به روي سن بيايد و شعرهايش را براي شما بخواند.
بهروز بقايي كه واقعا شكسته تر از هميشه شده بود پا به روي سن گذاشت و در ابتدا سه ترانه خواند و دو ترانه هم خطاب به آزادي و در آخر گفت: آدم تو هر حال و هوايي كه باشه مي تونه صداي بارون را بشنوه، شعر بارون رو براتون مي خونم.
بعد از تشويق بهروز بقايي نوبت به ناهيد كبيري ( همسر سيروس ابراهيم زاده ) رسيد.
ناهيد كبيري گفت: من از مجموعه پنجره اي كافي است تا آفتاب شود سه شعر را برايتان مي خوانم.
سپس نوبت به رضا فياضي مجري برنامه رسيد كه گفت: يكي از اشعار كتاب بانوي نيلوفري را برايتان مي خوانم، اميدوارم كه خوشتان بيايد.
رضا فياضي با اشاره به اينكه داوود رشيدي به عنوان يكي از چهره هاي ماندگار معرفي شده بود، گفت: بسيار خوشحال هستم و از همين جا به اين بزرگوار تبريك مي گويم.
برزو طيبي همراه با ني ، بهنام شفيعي با تارش و مهدي درويشي هم با تنبك و قربان نجفي با صدايش به روي سن آمدند و شب شعر را مزين كردند.
بعد از خواندن چندين قطعه نوبت آتش تقي پور بود، آتش تقي پور به روي سن آمد و گفت: اول ترجمه شعرهايم را برايتان مي خوانم چون تمامشان را به زبان تركي نوشتم.
در ادام سيد مهرداد ضيايي دو شعر خواند و بعد ميكائيل شهرستاني به زيبايي شعرهايش را خواند.
بعد از آن احمدرضا اسدي به روي صحنه آمد و گفت: چند بيت به اندازه قدم برايتان مي خوانم.
در ادامه شب شعر مرتضي اردستاني شعري را در وصف امام رضا (ع) خواند (مثل برگ هاي خزوني پر رگ هاي كويرم ... ) و بعد به ياد مادر مرحومش شعري را به او هديه كرد.
نوبت به علي دهكردي رسيد، وي شعري را در خصوص جنگ و مرگ خواند و باران لويي با رخصت از پيشكسوتان اشعارش را خواند.
و پس از آن صدر الدين حجازي غزلي مربوط به سال 58 را عنوان كرد.
پيام دهكردي پا به روي سن تالار بتهوون گذاشت و گفت: گاه گاهي خط خطي هايي مي نويسم كه اسمش را شعر نمي گذارم وقتي شروع به خواندن شعرهايش كرد، احساس كردم كه شعرهايش خط خطي هاي زيبايي است كه مي توان گفت، اسمش شعر است.
در آخر رضا فياضي از رسول نجفيان و هادي فرشچي خواست تا پا به روي سن بگذارند.
رسول نجفيان در ابتدا شعري در وصف كشور ايران خواند و بعد به درخواست مردم همان شعر هميشگي اش را كه دل ها را به لرزه مي اندازد و چشم ها را پر از اشك مي كند يعني رسم زمونه را خواند.
رسول نجفيان از مردم خواست تا با او همراهي كنند و بعد با تمام حسش شروع به خواندن كرد و بسياري از مردم را ديدم كه چشم هايشان به ياد عزيزاني نمناك شده بود.
رضا فياضي آخرين شاخه هاي گل را از گلدان در آورد و تقديم به اين دو عزيز كرد و شاخه گل اول و گل آخر قسمت هادي فرشچي شد.
مهوش وقاري، محسن قاضي مرادي، مريم امير جلالي، پرستو صالحي، رضا بنفشه خواه ، محمود بنفشه خواه، فرشيد زارعي فرد از ديگر هنرمنداني بودند كه در اين شب شعر حضور پيدا كردند.
** حاشيه:
- شب شعر بازيگر براي اولين بار هجدهم تيرماه برگزار شده بود.
- اين شب شعر با 45 دقيقه تاخير شروع شد.
- در پايان مردم به دور نجفيان حلقه زده بودند و نجفيان نه بر روي سن بلكه به دور حلقه اي از مردم قطعات كوتاهي را مي نواخت و مي خواند.
- مجموعه اشعار بازيگر كتابي است كه به گفته رضا فياضي به چاپ رسيده است و بانوي نيلوفري به زودي چاپ مي شود./120
چهارشنبه 22 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 5401]