واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: نقش وقف در توسعه گردشگري
از آن جمله ميتوان موارد متعددي را برشمرد كه در آنها انگيزه سفر از ديد پيامبر، تجربه آموختن، علمآموزي، كسب سلامت، گشادگي در زندگي و نجات از افسردگي و طلب روزي دانسته شده است. (رنجبريان و زاهدي، 1384، ص119)
چنين است كه نفس موضوع سفر و گردشگري در آيين اسلام داراي ارزش و اهميت معنوي و مادي فراوان بوده و به دفعات متعدد در ميان آيات الهي و سنت رسول اكرم(ص) نشانههايي از تأكيد بر مسأله سفر را ميتوان مشاهده كرد.
حال اين سؤال مطرح ميشود كه اگر سفر و سياحت در انديشه اسلامي تا اين اندازه واجد اهميت است، كه هست، آيا در مقابل تدابيري براي تسهيل آن نيز نبايد يافت شود، پاسخ به روشني مثبت است.
آشكارترين موضوع تسهيل عبادات الهي درخصوص مسافرين است كه در قالب احكام سفر در اسلام به آن پرداخته ميشود. چنانكه پيشتر نيز اشاره شد، طيفي از آيات الهي به بيان اين تسهيلات (شكسته بودن نماز يا عدم وجوب روزه بر مسافر) پرداختهاند، اما بايد توجه داشت كه سفر به ملزومات گستردهاي نيازمند است و از همينرو عليالقاعده بايد بتوان در ميان تعاليم اسلامي نمودهاي عيني ديگري نيز در تسهيل امر سفر يافت.
در قرآن كريم و البته در سيره نبوي، موارد متعددي درخصوص تسهيل اسباب سفر علاوه بر تسهيل در امور عبادي را ميتوان بازشناسي كرد. چنانكه در آن بخش از آيات الهي كه به حوزه اقتصادي زندگي افراد ميپردازد، همواره گروه در راه ماندگان (ابن سبيل)، ازجمله افراد داراي حق در مال مسلمين شناخته شدهاند. براي اين گروه كه در حال انجام سفر از نظر مالي با مضيفه مواجه شدهاند، سهمي در مالياتهاي شرعي (خمس و زكات) در نظر گرفته شده است. بنابراين بايد گفت كه سفر داراي چنين ارزش و اهميتي نزد شارع است كه به طور مستقيم، حداقل درخصوص تأمين مالي مسافراني كه دچار مشكل مالي شدهاند، احكام روشني صادر شده است. علاوه بر اين، سنت حسنه وقف به عنوان يكي از مترقيترين شيوههاي تأمين مالي فعاليتهاي نوع دوستانه ـچنانچه شواهد تاريخي هم حكايت از آن دارد ـ نقش داشته و ميبايد داشته باشد.
پيشينه نقش وقف در توسعه صنعت گردشگري
سنت حسنه وقف، نقش و كاركردهاي قابل توجهي در زمينه تامين مالي فعاليتهاي مختلف اقتصادي از گذشته تاكنون ايفا كرده است. احداث و اداره مراكز آموزشي، بيمارستانها و مراكز درماني و حمايت مادي و معنوي از گروههاي نيازمند جامعه از جمله مصاديق شناخته شدهاي هستند كه واقفان نيكوكار در طلب رضاي الهي درخصوص آنها اقدام به وقف داراييهاي خود كردهاند و در اغلب موارد هرگاه سخن از وقف به ميان ميآيد، اين مصاديق در ذهن جا ميگيرند. فعاليتهايي كه البته همه به نوبه خود در گسترش كسب و كار و رونق اقتصادي نقش داشتهاند.
در عين حال بخشي از نقشي را كه وقف در طول قرون گذشته ايفا كرده است به نوعي بايد مرتبط با صنعت گردشگري دانست. اين نقش پررنگ تاريخي اغلب درخصوص دو گروه از گردشگران گذشته مصداق روشنتري مييابد:
گروه نخست، گردشگران مذهبي كه به قصد زيارت سفر خود را آغاز ميكردند، در دنياي كهن بخش قابلملاحظهاي از گردشگران را به خود اختصاص ميدادند.
گروه دوم، مسافراني كه به انگيزه آموختن علم سفر ميكردند. اين ادعا البته بدان معني نيست كه ساير گردشگران نيز از كمكهاي حاصل از سنت وقف بيبهره بودهاند. حال بايد ديد سنت وقف در كجاي صنعت گردشگري حضوري موثرتري داشته است.
انجام سفر، بدون آماده شدن مقدمات و امكانات مورد نظر براي ان ميسر نيست. البته روشن است كه حدود اين امكانات در طول زمان دچار تحول شده و از تسهيلات ساده ايام گذشته كه شامل اسباب حمل و نقل ابتدايي نظير چهارپايان و سرپناههايي با خدمات محدود و زاد و توشهاي ساده بوده است تا امكانات حمل و نقل مدرن و اقامتگاههاي داراي امكانات رفاهي متعدد امروز دگرگون شده است، اما به هر تقدير در همان دنياي كهن نيز ضرورت تدارك چنين تمهيداتي آشكار بوده است، چندان كه وقتي شارع مقدس مسأله وجوب حج را مطرح ميسازد، اين وجوب را به مستطيع بودن حاجي منوط ميكند و اين مستطيع بودن تا حدود بسياري خود گواه و متضمن امكان تامين نيازهاي فرد و خانواده او در طول ايام سفر است.
اگر اجراي عرضه، در صنعت گردشگري به شكلي ساده به عوامل اقامت، حمل و نقل، پذيرايي، هدايت و راهنمايي و ساير تسهيلات و خدمات مورد نياز گردشگران تقسيم بندي شود ميتوان حدود نقشآفريني وقف را در اين موارد با توجه به تجارت تاريخي مرور كرد.
شواهد تاريخي دلالت بر آن دارند كه سنت وقف بيشترين نقش آفريني را در حوزههاي اقامت و پذيرايي ايفا كرده است. چنانچه نهادهايي همچون«دارالطلبهها، دارالسيادهها، دارالضيافهها، كاروانسراها وزاويهها» در طول تاريخ چنين وظيفهاي برعهده داشتهاند.
سفرنامههاي گردشگران مسلمان در طول تاريخ، نمونههايي روشن از چنين مواردي را به صورتي ناب به دست ميدهد. ابنبطوطه مراكشي، ناصر خسرو قبادياني و ابن حوقل در آن ميان و ژان شاردن از ميان گردشگران اروپايي در خصوص اين نهادها در خاطرات خود سخن به ميان آوردهاند.
ابن بطوطه، جهانگرد مراكشي، درخصوص مدارس و مساجد دمشق و ايران ميگويد:
«هر كس را شوق علم و دانش يا شور زهد و طاعت بر سر باشد در اين شهر از همه گونه مساعدت بهرهمند خواهد بود.» (احمدابن سلمان، 1351، ص 27)
وي درخصوص مدرسهاي بزرگ در شهر نجف نيز ميگويد:
«در اين مدرسه از هر مسافر تازه وارد تا سه روز پذيرايي ميشود و هر روز دو بار غذايي مركب از نان، گوشت و خرما به ميهمانان ميدهند.»
يا درباره مدارس ايذه در لرستان ايران ميگويد:
«راه ما از ميان كوههاي بلند بود و هر شب را در مدرسهاي منزل ميكرديم كه در همه آنها وسايل خورد و خوراك مسافرين فراهم بود». (احمد بن سلمان، 1351، ص 28)
ابن بطوطه از چندين «زاويه» مختلف در شام، تركيه، بيتالمقدس و شهرهاي مختلف ايران از قبيل ماهشهر، كازرون و تبريز نيز سخن به ميان ميآورد كه در تمامي اين زاويهها واقفان و متوليان وقف تأمين غذا و اقامت مسافرين را برعهده داشته و گاه از اين نيز فراتر رفته خدمات بيشتري به مسافران ارائه ميكردهاند. مثلاً در خصوص زاويه تبريز، وي يادآور ميشود كه علاوه بر غذا و اسكان، لباس، مركب (چهارپا)، استحمام و هداياي ديگري نيز به مسافران داده ميشده است و به همين جهت اين زاويه را براي واقف آن بسيار پرهزينه ميداند. وي پا را از اين فراتر نهاده و ميگويد كه گاه علاقه به ميهماننوازي چنان است كه ميان گروههاي مختلف بر سر پذيرايي از ميهمانان كشمكش ميافتد. (احمد بن سلمان، 1351، ص 36)
سه شنبه 21 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 173]