واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: شما هم موثرید !!نقش والدین در پیدایش برخی رفتارهای نوجوانان
اغلب مواقع از والدین میشنوم که میگویند:- دخترم بدخلق و کمحوصله است، نمیدانم چه اشتباهی مرتکب شدهام؟- توانایی پسرم از دخترم بیشتر است. اما دخترم موفّقتر از اوست.- فرزند کوچک من خیلی شلوغ است و به حرفم گوش نمیکند ولی سایر فرزندانم چنین نیستند.- من با همه ی فرزندانم برخوردی یکسان دارم ولی نمیدانم چرا یکی از آنها ناراضی است و ما را دچار مشکل میکند؟- دختر بزرگم همه ی مسائل خود را با من مطرح میکند لذا همیشه نسبت به احساسات و فعّالیّتهای او آگاهی دارم ولی دختر دیگرم چنین نیست و شخص رازداری است.سوالاتی از این قبیل، اغلب موجب میشوند تا والدین از خود بپرسند «چه اشتباهی مرتکب شدهایم؟» بسیاری از رفتارهای دوران بلوغ الزاماً با نحوه برخورد والدین با فرزندانشان ارتباط ندارد، زیرا برخی از رفتارها ویژه ی سنین نوجوانی هستند.عوامل محیطی تأثیری مهم در تغییر و یا تعدیل رفتارها دارند اما متأسفانه برخی از کارشناسان، رفتار پدر و مادر را تنها عامل موثر در رفتار فرزندانشان میشمارند. طبیعی است که رفتار والدین بر رفتار کودکان تأثیر دارد اما نمیتوان والدین را مسئول رفتار فرزندانشان دانست. برخی از نوجوانان میتوانند زندگی والدین خود را فلج کنند و همانطور که والدین در رشد و سلامت فرزندان خود تأثیر دارند، فرزندان نیز در رفتار و سرنوشت خانواده ی خود موثرند. قبلاً تصور میکردم شرایط محیطی عاملی تعیینکننده در شکلگیری شخصیت و رفتار انسانهاست. به مرور زمان و با افزایش سن دریافتم که چیزهای زیادی وجود دارند که من نمیدانم، از جمله متوجه شدم که وراثت نیز نقشی ارزنده در تعیین شخصیّت افراد دارد. شرایط محیطی در شکلگیری شخصیّت موثر است ولی کودکانی وجود دارند که شخصیّت خود را در همان سنین کودکی نشان میدهند، مثلاً عدهای از همان دوران کودکی پافشاری میکنند و پیگیر هستند بهطوری که در 18 ماهگی کارهای خود را، اعم از لباس پوشیدن و حمام رفتن، انجام میدهند و پوشاک و نوع غذا را خود انتخاب میکنند ولی کودکانی نیز هستند که وابستگی شدیدی به والدین دارند و تا 18سالگی نیز ممکن است از والدینشان برای لباس پوشیدن کمک بخواهند.طرز تفکر، احساسات و رفتار همه کودکان یکسان نیست. یکی ممکن است بگوید «دختر کوچک من خیلی برونگراست و با هر کسی صحبت میکند، برعکس، پسر بزرگتر من خجالتی و حساس است و کمتر حرف میزند.» با وجود اینکه بسیاری از والدین به تفاوت میان فرزندانشان آگاهند، اما اغلب روشی یکسان را برای همه آنها بهکار میبرند. مثلاً اگر به کسی بگویید «تو خیلی چاق شدهای» از این برخورد ناراحت میشود ولی دیگری میخندد و به شوخی میگذراند.بنابراین ،روش برخورد با افراد،باید متناسب با شخصیّتی که دارند، متفاوت باشد. این اصل را باید در برخورد با فرزندان خود نیز رعایت کنیم.رفتار فرزندان، از تأثیر متقابل محیط (موقعیّت خانوادگی، نحوه رفتار با آنها) و شخصیت فردی آنها پیروی میکند. بنابراین ،اگر فرزند شما رئیسجمهور شود، شما نمیتوانید به رفتار خود ببالید و اگر او زندگی موفّقی نداشته باشد نیز، شما نباید خود را سرزنش کنید و گناهکار بدانید. رفتار فرزند شما، برآیند شخصیّت (ویژگیهای ارثی) و نحوه ی تربیت او (محیط) است. اگر روش تربیتی شما در مورد برخی از فرزندانتان موثر باشد ولی در مورد برخی دیگر موفّق نباشد، نقص از روش شما نیست، بلکه روش شما برای برخی کودکان مناسب و برای برخی دیگر نامناسب است. اگر روش شما ایراد داشت در مورد هیچکدام موفق نمیشدید.باید متناسب با شخصیّت فرزندانتان، شیوههایی متفاوت بهکار ببرید. هر چه شیوههای شما متنوعتر باشد، امکان موفّقیّت شما بیشتر خواهد شد.آیا یک کودک، با یک شخصیّت از قبل تعیین شده متولد میشود و یا شخصیّت او پدیدهای است که در برخورد با محیط شکل میگیرد و امری اکتسابی است؟ برخی از کارشناسان اهمّیّت بیشتری برای وراثت قائلند و برخی دیگر، محیط و یادگیری را عامل اصلی در شکلگیری شخصیّت افراد میشمارند. با وجود این، گروه قابل ملاحظهای از آنها به هر دو عامل وراثت و محیط اهمیت میدهند و معتقدند که کودک با ویژگیهای شخصیّتی خاصی متولد میشود. امّا محیط تعیین میکند که کدامیک از این ویژگیها غالب و کدامیک مغلوب شوند، وراثت تعیین میکند که کدام ویژگیهای شخصیتی در افراد حضور داشته باشد و محیط، غالب و مغلوب شدن آنها را مشخص میسازد. بنابراین محیط پیرامون، اهمیّت زیادی در تغییر شخصیّت افراد دارد.
برخی از والدین با نگرانی میگویند: «رفتار فرزندم طوری است که گویی همیشه سمج بوده و چنین خواهد بود.» به نظر من او سمج متولد شده است ولی این بدان معنا نیست که شخصیّت او غیرقابل تغییر است و نمیتوان برخی از ویژگیهای اخلاقی او را از حالت غالب به مغلوب بدل کرد.یک کودک ممکن است خجالتی بوده و با کسی گفتوگو نکند و هنگام صحبت کردن پشت مادر خود پنهان شود. اگر این کودک در محیطی رشد کند که آکنده از داد و فریاد و تحقیر کردن و رفتارهای نامطلوب باشد، ویژگی خجالتی بودن او تقویت میشود اما اگر در محیطی قرار گیرد که به او احترام بگذارند، مسئولیت بدهند و اعتماد به نفس او را تقویت کنند، ویژگی خجالتی بودن او از میان میرود و نقش ضعیفی در زندگی او ایفا میکند.والدین باید هنگام برخورد با کودکان خود به یاد داشته باشند که آنها دارای ویژگیهای شخصیتّی متفاوتی هستند، لذا باید از بهکار بردن روشی یکسان در برخورد با شخصیّتهای مختلف خودداری نمایند، روش والدین میتواند نقشی تعیینکننده در تغییر شخصیت فرزندان داشته باشد.منبع:کلیدهای رفتار با نوجوانان - نویسنده:دکتر دن فو نتنل :- والدین همراه- برای پرواز ، باورم کن- پدر عزیز، شما هم در زندگی فرزندتان نقش دارید- چگونه مى توانیم براى نوجوانان انگیزه ایجاد كنیم؟- چگونه استرس و افسردگی جوانان را کاهش دهیم؟- رازت را به من بگو
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 597]