تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833599038
با هنرمندان قرآني؛ محمد احصايي / 64عليرضا نوروزيطلب:فرم در آثار «احصايي» به بهترين وجه معنا را متجلي ميكند
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: با هنرمندان قرآني؛ محمد احصايي / 64عليرضا نوروزيطلب:فرم در آثار «احصايي» به بهترين وجه معنا را متجلي ميكند
گروه هنر: در خوشنويسي اگر محتوا متعالي باشد، صورت بايد از محتوا تبعيت كند. از طريق فرم است كه معنا متجلي ميشود، در نتيجه بايد صورت تجلي فرمها داراي زيبايي باشد وگرنه ايجاد اخلال ميكند، در آثار احصايي نيز، فرم به بهترين وجهي معنا را متجلي كرده است.
«عليرضا نوروزيطلب» گرافيست و استاد دانشكده هنرهاي زيبايي دانشگاه تهران كه در قسمت نخست مصاحبه خود با خبرگزاري قرآني ايران(ايكنا)، توضيحاتي درباره هنر اسلامي و رابطه آثار استاد احصايي با هنر اسلامي ارايه كرد در قسمت دوم گفتوگوي خود به بررسي 2 عنصر مهم هنر يعني صورت و محتوا و سپس بررسي آثار استاد احصايي با توجه به اين دو عنصر پرداخت.
وي بيان كرد: تاريخ زيباييشناسي، تاريخ تبدل، تجدد و تحول فرم است و اين مطلب در هنر خوشنويسي به صورت كاملاً مشخص قابل بررسي و تحقيق است. خطوط اصلي و اساسي عصر حاضر به ترتيب زماني بر اساس مبدا پيدايش عبارتند از: كوفي، محقق، ثلث، نسخ، ديواني، رقعه، نستعليق و شكسته. خط محقق و ريحان نيز از ديگر خطوط هستند كه تفاوت و فاصله زيادي با هم ندارند، جز اين كه در ريحان ظرافت و باريكي بيشتر است. همچنين اساس خط ثلث، توقيع و رقاع يكي است و بسيار به هم نزديك است و تفاوت جزيي در آنها ديده ميشود.
تطابق صورت و محتوا، ملاك بررسي خطوط خوشنويسي
مولف «جايگاه هنر اسلامي در جامعه نوين، نشر سوره مهر،31 خرداد1385» با طرح پرسش ملاك بررسي اين خطوط چيست، به اين پرسش چنين پاسخ داد: تنها ملاك و ميزان صحيح فني براي تعيين خطوط اصلي و اساسي اين است كه ميزان تطابق اثر هنري را با دو وجه هنر يعني صورت و محتوا مورد بررسي قرار دهيم. اگر محتوا متعالي باشد، صورت بايد از محتوا تبعيت كند. در يك بيان اين دو ارتباط تنگاتنگي با هم دارند. منتها بايد ببينيم معني يعني چه و چه خصوصياتي دارد. اين خصوصيات اگر ذاتاً معنوي و ذاتي باشند، صورت هم بايد از لحاظ فرم تجلي همان زيبايي معنايي باشد. يعني زيبايي فرم در گرو زيبايي معناست و زيبايي معنا بايد در فرم زيبا ظاهر شود. هر جا كه چنين اتفاقي افتد، هنر به معناي حقيقي تحقق پيدا ميكند. حالا اگر در ايران باشد ميگوييم هنر ايراني، اگر در مغرب باشد ميگوييم هنر غربي و... ، اينها تقسيمبندي جغرافيايي است.
نوروزيطلب در پاسخ به نقد خبرنگار ما با اين مضمون كه ما ناچار از چنين تقسيمبندي در عرصه هنر هستيم، پس راه حل چيست؟ گفت: ما در تقسيمبندي خود بايد توضيح دهيم كه اين تقسيمبندي ما بر اساس چه معياري است. يعني آيا تقسيمبندي ما تاريخي است يا جغرافيايي يا ايماني يا... بايد تقسيمبندي روشن باشد و كلمه را رها نكنيم. مولوي ميگويد: «شاخ گل هرجا كه ميرويد گل است/ خم مي هر جا كه ميجوشد مل است». يعني اين حقيقت فرازماني و فرامكاني است اما بالاخره در يك خمي و باغي اتفاق ميافتد پس مقيد به زمان و مكان ميشود.
نويسده مقاله «سمبوليسم و هنر» در مجله فصلنامه هنرهاي زيبا در ادامه اظهار كرد: وحي امر فرازماني و فرامكاني است اما وقتي صورت محسوس مييابد، مقيد به زمان، مكان، فرد و تاريخ ميشود. ما نبايد از آن نتيجه بگيريم كه آن حقيقت زماني و تاريخي و جغرافيايي است و بلافاصله وقتي زمان و مكان و جغرافيا عوض شد، آن حقيقت ناحقيقت ميشود. از آنجايي كه حقيقت مقيد به خودش است و هيچ تعهدي نسبت به زمان و مكان و تاريخ ندارد، هميشه حقيقت است كما اين كه مذاهبي در زمان و مكاني ظاهر شدند و مخاطبان با آنها عناد كردند. عناد و مقابله و عدم پذيرش مخاطبان هيچ خدشهاي به ذات آن حقيقت وارد نميكند. اين نظريه در هنر هم اتفاق ميافتد.
نقدناپذيربودن آثار هنري حقيقي
وي در ادامه سخنان فوق افزود: اگر اثر هنري به معناي حقيقي كلمه باشد، اصلاً نقدناپذير است. شما شنيديد كسي شعر حافظ را نقد كند و بگويد اگر حافظ اينگونه ميسرود، زيباتر بود يا مجسمه ميكلآنژ اگر اينگونه بود آناتومي آن بهتر ميبود؟ آثار هنري طراز اول از حوزه نقد خارج ميشوند. تنها كاري كه مخاطب ميتواند بكند، اين است كه اجازه بدهد اثر هنري حقيقت خود را به او آشكار كند نه اين كه ذهن خود را به اثر هنري تحميل كند. اگر من بتوانم يك مكالمه صريح، مستقيم و درستي با اثر هنري منهاي پيشداوريها و پيشزمينهها و پيشتصورات ذهني ناآزموده داشته باشم، آن وقت اثر هنري با من گفتوگو ميكند.
دوست و همكار استاد احصايي خاطرنشان كرد: ما توقع داريم كه خودمان با اثر هنري گفتوگو كنيم و اجازه نميدهيم كه اثر هنري با ما گفتوگو كند، در نتيجه گفتوگوي ما با اثر هنري، گفتگوي يك طرفه است نه دوطرفه و اين مشكل هم از عارضههاي غرب است كه متاسفانه ما هم به آن مبتلا شديم و به همين دليل يك فهم دقيق و اصيل در هنر خود نداريم. مشكل ما اين است كه پروفسور پوپ ميآيد درباره هنر ما اظهار نظر ميكند خودمان ساكتيم.
خوشنويسي، بافتي زيباشناسانه از نوشتار
استاد گرافيك دانشكده هنرهاي زيبا در توضيح هنر خوشنوسي عنوان كرد: خوشنويسي بافتي زيباشناسانه از نوشتار است، همچنان كه اصوات زيبا در دلالت مفاهيم، بافتي زيباييشناسانه از گفتار است. اين قابل تسري در تمام شاخههاي هنر و از جمله خط است. بنابراين در هنر خوشنوسي اصالت با زيبايي است. سعدي شاعر بزرگ قرن هفتم نيز بر اين نظر است آنجا كه حكايت ميكند: ناخوشآوازي قرآن را به قرائت ميخواند. صاحبدلي گفت براي چه ميخواني؟ خواننده گفت براي خدا ميخوانم. صاحبدل گفت براي خدا نخوان و پولي هم به او داد تا نخواند و گفت: «گر تو قرآن بدين نمط(1) خواني/ ببري رونق از مسلماني». قرآن كلام الهي است و بايد با صوت زيبا خوانده شود. شيوه بيان بايد فرمي زيبا باشد. اگر فرم زيبا نباشد در معني زيبا اخلال ايجاد ميكند در نتيجه خوشنويسي كه به كمال خوشنويسي نرسيده به هيچ عنوان حق ندارد آيات الهي را خوشنويسي كند.
سردبير نشريه باغ نظر براي بهتر جاافتادن بيان خود مثالي را ذكر كرد: يك غزل واحد را به دو خوشنويس قابل و مبتدي بدهيد. وقتي غزلي را كه خوشنويس مجرب نوشته، ميخوانيد زيبايي محتوا با زيبايي صورت وحدت ايجاد ميكند ولي در غزلي كه توسط خوشنويس مبتدي نوشته شده چون صورت خوب ترسيم نشده، ديگر بين صورت و معنا وحدت ايجاد نشده و در اثر ايجاد اخلال كرده است. اگر در خوشنويسي صورت با معني رابطه ذاتي و وحدت متعالي پيدا نكند، اخلال ايجاد ميشود. اين اخلال در فرم است نه در معنا چون معنا كه حاضر است. شما از طريق فرم است كه معنا را متجلي ميكنيد درنتيجه بايد صورت تجلي فرمها داراي زيبايي باشد وگرنه اخلال ايجاد ميشود. اين ميشود مبناي نقد هر اثر هنري از جمله خوشنويسي.
در اين قسمت از مصاحبه خبرنگار ايكنا به منطبقبودن مباحث صورت و محتوا در آثار استاد احصايي پرداخت و اين بحث را مطرح كرد كه آيا در آثار احصايي غلبه بر معناست يا فرم يا اين دو با هم همراه شدهاند؟ اين مطلب را با توجه به اين كه متن و محتواي خوشنويس از پيش حاضر است و بيشتر بر فرم تاكيد ميكند، تحليل كنيد.
غلبه فرم بر معنا در برخي از آثار احصايي
نوروزيطلب چنين تحليل كرد: در بعضي از آثار خوشنويسي استاد احصايي، غلبه فرم را بر معنا ملاحظه ميكنيم. در هنر خوشنويسي محتوا و معنا توسط دلالتهاي لفظي قابل ارجاع است يا وجود دارد. خوشنويس در فرم آن قراردادي كه در خوشنويسي وجود دارد، دخل و تصرف ميكند. به طور مثال خط نستعليق كه در نيمه دوم قرن هشتم خودنمايي كرد از خطوط نسخ و تعليق اخذ شده است. نسعليق فرم را از دو خط مذكور اخذ كرده و در اينجا خط نستعليق در بيان فرم اصالت دارد نه در بيان محتوا. تمام خوشنويسان سعي ميكنند كه زيباترين فرم را براي آن محتوايي كه وجود دارد، بيافرينند و احصايي نيز چنين ميكند. خوشنويسان معنا نميآفرينند فرم ميآفرينند. خوشنويسي يكي از شاخههاي هنري است كه اصالت و زيبايي فرم در آن حرف اول را ميزند.
وي در پاسخ به خبرنگار ما با اين مضمون كه با اين توصيفاتي كه كرديد از نظر شما خوشنويسي هنر است و نه تكنيك در مقابل كساني كه معتقدند خوشنويسي هنر نيست بلكه صرفاً تكنيك است، اظهار كرد: كساني كه خوشنويسي را صرف تكنيك ميدانند، فكر ميكنند تكنيك يك چيز است و هنر چيز ديگر. آنان نميدانند هنر چيست، قلم و مركب چيست. اگر تكنيك را از هنرها جدا كنيد چيزي به نام هنر تحقق نمييابد. آيا تكنيك سخنوري من با شما يكي است؟ اگر من تكنيكم را بردارم چه چيزي جز يكسري كلمات مهمل ميماند؟
او كه دبير نمايشگاه آثار نقاشان رآليست و هايپررآليست معاصر ايران در نگارخانه فرهنگسراي نياوران در آذرماه 1384 بوده، ادامه داد: بنا بر نظريههاي فرماليستهاي روسي(2) اصل فرم است و محتوا امر فرعي يا فرع لازم براي فرم است. اگر من فرم بيان خود را برهم بزنم شما هيچ دلالت معنايي را از فرم بياني كه درهم ريخته نداريد. همين مقصودي كه من ميگويم ممكن است ديگري هم بگويد.
فرم هنري قرآن نمايانگر غيربشري بودن آن است
وي در پاسخ به اظهارنظر خبرنگار ما با اين مضمون كه حقيقت قرآن كه قديم است ولي در يك برهه زماني خداوند آن را در قالب زبان عربي نازل كرد در نتيجه حقيقت قديم قرآن در فرم زبان عربي حادث شده است و اعراب به دليل تسلط بر زبان عربي لايههاي نخستين از حقايق قرآن را درك ميكردند، تصريح كرد: پيامبر قرآن را ميخواندند و اعراب آن را ميفهميدند چون به خوبي اين فرم هنري را درك ميكردند بنابراين ميگفتند كه قرآن كار بشري نيست لذا خواندن قرآن ممنوع شد.
استاديار گروه مطالعات عالي هنر پرديس هنرهاي زيبا در ادامه سخنان فوق گفت: تمام واژگاني را كه در ديوان حافظ وجود دارد، در لغتنامه دهخدا هم هست و ما همه آنها را ميدانيم ولي چرا نميتوانيم با وجود اين كه واژهها را ميدانيم و دلالتهاي معنايي آن را ميفهميم، مانند حافظ غزل بسازيم؟ پاسخ اين سوال برميگردد به تكنيك.
تكنيك عين هنر و هنر عين تكنيك است
وي ادامه داد: تكنيكي وجود دارد كه آن معنا در قالب آن تكنيك مبدل به اثر هنري ميشود. تكنيك عين هنر و هنر عين تكنيك است. تكنيك ميتواند به كمال برسد مثل خط نستعليق كه كمال نسخ و تعليق است. استادي در تعادل مسير دستيابي به تكنيك بالا است. تكنيك پايه تمام هنرهاست. چون تكنيك صورت هنري ميآفريند. محتوا كه صورت هنري نميآفريند. بلكه محتوا در قالب تكنيك، صورت هنري ميآفريند.
اين استاد دانشگاه براي توضيح بيشتر سخان خود به بيان مثالي پرداخت و عنوان كرد: من توصيفي از هواي پاييزي ميكنم و ميگويم الان هوا سرد است و بايد لباس گرم پوشيد. برگ درختان زرد شده و از اين قبيل ولي تعبير شاعرانه آن بدين گونه است: خيزيد و خز آريد كه هنگام خزان است/ باد خنك از جانب خوارزم وزان است/ آن برگ رزان بين كه بر آن شاخ رزان است/ گويي به مثل پيرهن رنگرزان است/ دهقان به تعجب سر انگشت گزان است/ اندر چمن و باغ نه گل ماند و نه گلزار.
وي در توضيح شعر مذكور گفت: اين شعر نيز همان معنايي است كه من توصيف كردم معنا تفاوتي نكرده است. اين معنا با تكنيك شاعرانه ظاهر شده و در اين تكنيك شاعرانه بهتر متجلي شده تا در تكنيك محاورهاي من. اين نقد عيني است. آزمايش زيباييشناسانه است. در اينجا 2 صامت «خ» و «ز» داريم. شاعر از اين دو صامت موسيقي ساخته است. موسيقي در ذات كلام و نوشته نيست. مگر من كه حرف ميزنم موسيقي است؟ موسيقي را هنرمند با ماده كلام ميآفريند وگرنه نوشتار كه نقطه و خط است. اين آفرينش با تكنيك است كه منجر به فرم هنري ميشود. بين فرم هنري و غيرهنري تفاوت است.
آثار احصايي، مبدا پرشي براي هنرمندان بعدي
نوروزيطلب اذعان كرد: هدف تمام خوشنويسان طراز اول اين بوده كه زيباترين فرم را براي بلوغ معنا بيافرينند. احصايي هم در همين زمينه تلاش كرده و در اين تلاش به نمونهها و مصاديقي رسيده كه ميتواند مبدا پرشي براي هنرمندان بعدي باشد. آثار هنري طراز اول به راحتي تحقق پيدا نميكنند. هنرمندان طراز اول در تمام عمرشان 20 -30 تا كار بيشتر ندارند. ورمير نقاش حدود 24 اثر در قطع A4 دارد. هنر امر كيفي است كمي نيست. درنتيجه تعداد كار هنرمند دليل بر هنرمند بودن او نيست. امر كيفي هم در فرم هنري(3) است نه در فرم غيرهنري يا كاربردي(4).
استاد دانشكده هنرهاي زيبايي دانشگاه تهران در توضيح فرم هنري گفت: در هنر خوشنويسي فرمي به اسم «مرغ بسمالله» داريم. فرم خط به گونهاي است كه خطوط طوري كشش پيدا ميكند و كمپوزوسيون آن به گونهاي است كه هيات كلي مرغ را نشان ميدهد كه معروف به مرغ بسمالله است. حال اين سوال مطرح ميشود كه چرا فرم مرغ را موضوع كار خود قرار دادند؟ چون مرغ جنبه نمادي و معنايي دارد. مرغ در فرهنگ ما نماد روحالقدس است، درنتيجه حتي در خطهاي تصويري مرغها دلالت معنايي دارند. علاوه بر دلالت معناي خود بسمالله كه به اسم اعظم كه جامع جميع اسماء است دلالت دارد.
وي تاكيد كرد: وقتي مينويسيم بسمالله چيزي مينويسيم كه جامعه جميع اسماء الهي است يعني آن بسماللهي كه از لحاظ زيبايي فرم اجازه دهد آن معنا به نسبت آن ظرف متجلي شود. براين اساس است كه فكر ميكنم اگر حضرت علي(ع) بسمالله بنويسد بهترين بسمالله خواهد بود چون او حقيقت بسمالله را در زيباترين فرم نشان ميدهد و لازمه آن اين است كه آن زيباي حقيقي را در فرم درك كند تا بتواند بسمالله را در آن متجلي كند و به منظر من هنرمند اول در خوشنويسي امام علي(ع) است و تمام هنرمندان در خوشنويسي به هنرمند اول برميگردند.
نستعليق، فرمي زيبا براي بيان محتوا از نظر ذوق هنرمندان ايراني
نوروزيطلب در صحت گفتههاي خود به ذكر شاهدي عيني پرداخت و گفت: ايرانيها پيچيدگي، بينظمي و دواير ناقص خط تعليق را نپسنديدند يعني ذوق زيباييشناسانه آنها يك افق زيبايي را در فرم خوشنويسي تشخيص ميداد كه آن افق برتر بود از افقي كه در خط تعليق بود(5) و آن را با خط نسخ كه خطي منظم، معتدل و زيبا بود سنجيدند يعني تعليق را با نسخ سنجيدند و ديدند كه نسخ يك نكات زيباييشناسي بسيار متعالي دارد كه منظمتر، زيباتر و متعادلتر است.
وي ادامه داد: از تركيب اين دو خط، خط ثالثي به نام نتسعليق پديد آمد كه نه كندنويسي نسخ و نه بينظمي تعليق را داشت و داراي نظم و متانت و دواير ظريف و پسنديده بود. پسنديده در ذوق فرد، در ذوق عمومي هنرشناسان و مخاطبان فهيم و زيباشناس هنر. مثلاً دلالت معنايي را در اين شعر حافظ به راحتي ميتوان درك كرد: صبح است ساقيا قدحي پرشراب كن/ دور فلك درنگ ندارد شتاب كن. هنرمند از طريق اثر هنري آن چه را كه در درون خودش است انكشاف ميكند.
نوروزيطلب با ارايه نظريهاي به قسمت دوم گفتوگوي خود چنين پايان داد: ميرعلي تبريزي گرايشهاي ناقص نستعليق(6) را تحت قاعده و هيات و منظر متمايز و مشخص درآورده يعني قواعد فرماليستي اين خط را تدوين كرد و ميرعماد الحسني كه شكسته را ابداع كرده، وامدار خط نستعليق است. اگر نستعليقي نبود او نميتوانست شكسته را ابداع كند. اين نظر اثباتكننده اين نظريه است كه هر اثر هنري طراز اول ميراثدار سنن هنري قبل از خودش است و نميتواند ابتدا به ساكن و بريده از آن سنن هنري دست به آفرينش هنري بزند.
------------------------------------------------------------
(1) نمط يعني شيوه، تكنيك و فرم بيان.
(2) كمتر كسي نظرات فرماليستهاي روسي را درك كرده چرا كه گمان كردهاند فرماليستها ميگويند محتوا اهميت ندارد البته در بعضي جاها سخناني گفتهاند كه چنين برداشتي از آن ميشود ولي نگفتهاند محتوا اهميت ندارد بلكه گفتهاند اصل نيست.
(3) فرم هنري شكل ظاهري هنرهايي مانند خوشنويسي و شعر و... است.
(4) فرم كاربردي، نوشتار معمولي، زبان محاورهاي و... را شامل ميشود.
(5) البته خط تعليق هم بسيار زيبا بود ولي ايرانيان آن را كمال بخشيدند.
(6) خط نستعليق قبل از ميرعلي تبريزي وجود داشته ولي ميرعلي آن را تحت قاعده و هيات و منظر متمايز و مشخص درآورده است.
----------------------------------------------------------
گفتوگو از فاطمه هلالي
دوشنبه 20 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[مشاهده در: www.iqna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 308]
-
گوناگون
پربازدیدترینها