واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: نامه سرگشاده جامعه اسلامي دانشجويان دانشگاه بينالمللي امام خميني(ره) قزوين به رييسجمهور
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي
جامعه اسلامي دانشجويان دانشگاه بينالمللي امام خميني(ره) قزوين خطاب به دكتر احمدينژاد، رييسجمهور نامهاي سرگشاده منتشر كرد.
به گزارش گروه دريافت خبر ايسنا در اين نامه با بيان اين كه ديرگاهي بود عرصه دانشگاه ميدان سياستبازي كساني شده بود كه نستبي با انديشه امام راحل (ره) نداشتند و در دانشگاه ملقب به نام امام بر كرسي مديريت و معاونت تكيه زده بودند، وضع علمي، رفاهي، فرهنگي دانشگاه تعريفي نداشت، ابراز عقيده شده است: هر روز اين مسوولين دانشگاه بودند كه به جاي رقع نواقص و مشكلات، مشكل بر مشكلات گذشته ميافزودند. دانشگاه بينالمللي امام خميني(ره) تا مرز تبديل شدن به دانشگاهي كوچك، بومي واستاني پيش ميرفت.
در ادامه اين نامه با بيان اين عقيده كه همانها كه امروز به اصطلاح از باب نگراني نسبت به محيط دانشگاه طومار امضاء ميكنند، آن روز كمترين توجه را به شان دانشگاه و دانشجو داشتند، آمده است: كساني كه امروز مدعي ركود فعاليتهاي دانشجويي هستند، آن روز خود سدي بر سر راه جنبش دانشجويي بودند و در دانشگاه مزين به نام امام(ره) از عناصر هتاك به ساحت امام دعوت ميكردند و كساني را كه در ناسزا گويي به انقلاب و امام و شهدا كم نگذاشته بودند، فرا ميخواندند. همان ها كه امروز براي شما مثلا از باب دلسوزي نسبت به استقلال و جايگاه دانشگاه نامه مينويسند، آن روز رياست دانشگاه و معاونتهاي دانشگاه را در اختيار خود داشتند. آن روزها و طعم سختيهايش را از ياد نبرده ايم ونخواهيم برد.
در بخش ديگري از اين نامه آمده است: همزمان با ظهور دولت نهم بود كه نوع نگاه حزبي به حوزه دانش عوض شد، به رفاه و پويايي دانشجويان و محيط دانشگاهي توجهي ويژه شد و مشكلات پيش پا افتادهاي كه پيش از اين، هم وغم دانشجويان عدالتخواه و انقلابي را متوجه خود ساخته بود از سر راه برداشته شد و امروز اگر از فرد فرد دانشجويان دانشگاه بينالمللي امام خميني (ره) سوال كنيد، از فعاليتهاي گسترده مسوولين طي اين سالها برايتان خواهند گفت. اين همه را قدر مي دانيم و ارج مينهيم.
در ادامه اين نامه آمده است: با وجود همه اين تحولات ارزشمند در دانشگاه، متاسفانه برخي حوزههاي اساسي مغفول ماندهاند و نگراني و دغدغه فرزندان شما در دانشگاه از همين روست. از آن جمله است رسالت سنگيني كه امام راحل با عنوان صدور انقلاب اسلامي بر دوشمان گذاشتهاند. مستحضر هستيد آنچه مراد امام عظيم الشانمان بود بيداري امتها و مقابله با مستكبران جهاني بود. مراد ايشان انتقال روحيه انقلابي و جهادي به اقصي نقاط دنيا بود.
در بخش ديگري از اين نامه با اشاره به توصيهاي از امام راحل درخصوص صدور انقلاب و ابلاغ پيام خون شهيدان براي فراهم كردن زمينه قيام منجي عالم و خاتم الاوصيا و الاولياء حضرت بقيهالله، آمده است: اگر بخواهيم يكي از شاه كليدهاي اصلي ترويج گفتمان انقلاب اسلامي در جهان كنوني را نام ببريم تربيت دانشجويان و دانشپژوهاني كه با اين انديشه آشنا شده باشند و مرز ميان اسلام آمريكايي و اسلام ناب را به درستي دريافته باشند، به ذهن متبادر خواهد شد.
نويسندگان اين نامه ادامه دادهاند: دانشگاه بينالمللي امام خميني(ره) با همين هدف و براي تربيت كساني كه بتوانند پيام انقلاب را به جهانيان برسانند، راهاندازي شد. در اساسنامه دانشگاه چنين ميخوانيم:" به منظور معرفي فرهنگ و تمدن و معارف اسلامي كه بزرگترين حامي علم و عالم در جهان است و احياي شيوههاي تعليمي، تربيتي و تبليغي آن، دانشگاه بينالمللي امام خميني (ره) به عنوان موسسهاي آموزشي، پژوهشي و فرهنگي زير نظر وزارت فرهنگ و آموزش عالي با اهداف زير تاسيس ميشود:
الف)گسترش و تحقق فرهنگ اسلامي در جهان اسلام.
ب)نشر فرهنگ و معارف اسلامي در سطح بينالمللي.
د)بهرهگيري از علوم و فنون در راستاي فرهنگ اسلامي
ه) تربيت متخصصان متعهد به منظور خوداتكايي علمي فرهنگي كشورهاي اسلامي
و) كمك به گسترش تحصيلات عالي در ايران
در ادامه اين نامه ابراز عقيده شده است: اما آنچه امروز شاهد آن هستيم فاصله عميق وضع موجود با آرمانهاي انقلابي و انديشههاي امام عظيم الشانمان است. به راستي چرا دانشگاه بينالمللي مالزي كه تقريبا همزمان با دانشگاه حضرت امام (ره) تاسيس شده است مي بايست 18000 دانشجو با اكثريت خارجي از 125 كشور جهان در رشتههاي مختلف فني، پزشكي و انساني داشته باشد. اما دانشگاه منتسب به حضرت امام(ره) كمتر از تعداد انگشتان دست دانشجوي خارجي وارد به رشته تحصيلي داشته باشد؟ آيا اين وضعيت تاسف بار نيست؟ آيا دلسوزي هست كه با شنيدن اين آمار و ارقام بدنش نلرزد و اندوه گلويش را نفشارد؟
در ادامه اين بيانيه آمده است: آن روز كه تاسيس دانشگاه بينالمللي امام خميني (ره) در دوره اول مجلس شوراي اسلامي تصويب شد، به خاطر عظمت و جايگاه اين دانشگاه در انتقال مفاهيم انقلابي، تشنه بودن خيل علاقمندان به مفاهيم انقلاب اسلامي و نيز درد و مشقت ناشي از استضعاف كشورهاي فقيري كه به افق روشن جنگ عليه فقر و فساد و تبعيض مي نگريستند براي اين دانشگاه شرايطي ويژه لحاظ شد. رياست هيات امناي دانشگاه به رييس جمهور سپرده شد و وزراي فرهنگ و آموزش عالي ، بهداشت، امور خارجه و نيز رييس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي ، معاون رييس جمهور و رييس سازمان برنامه و بودجه به عنوان اعضاي هيات امناي دانشگاه شناخته شدند. آيا دانشجويان دانشگاه حضرت امام حق ندارند بپرسند چند بار تا كنون از اول انقلاب تا اين لحظه تاسيسات هيات امناي دانشگاه با كيفيت مورد نظر در اساسنامه تشكيل شده است؟ آيا حق نداريم بپرسيم چه بر سر دانشگاهي كه مقام معظم رهبري آن را «آبروي نظام» خواندهاند آمده است؟ و چرا امروز به اينجا رسيدهايم؟
در بخش ديگري از اين نامه اين سوالات مطرح شده است: آيا سزاست انقلابي كه آرمان صدور مفاهيم عميقش را به دورترين نقاط جهان سالها و سالها فرياد كرده و نويد داده به همين ميزان بسنده كند؟ آيا ميتوان خواهان انتقال انديشههاي حضرت امام بود و آنگاه دانشجويان خارجي را بدون توجه و نظارتي مناسب در دانشگاههاي مختلف كشور پخش كرد؟ آيا ميتوان دم از امام و شهدا زد و آرمانهاي شهدا را به دست فراموشي سپرد؟ تربيت سفيراني براي انقلاب از آرمانهاي امام راحل نبود؟ چرا اكنون نسبت به اين مهم بيتوجهيم؟
در ادامه اين نامه خطاب به رييسجمهور آمده است: جامعه اسلامي دانشجويان دانشگاه بينالمللي امام خميني (ره) حضور گرانقدرتان را در استان قزوين ارج مينهد و انتظار دارد حضرتعالي حركتي انقلابي براي تغيير بنيادين وضع موجود آغاز كنيد. انتظار آن است كه حضرتعالي كارگروهي را مشخصا به منظور بررسي تجربيات دانشگاههاي بينا لمللي در ساير كشورها، اوضاع و روند رسيدگي به دانشجويان خارجي در سطح كشور در حال حاضر و نيز تبيين فاصلهها با چشم انداز موجود تشكيل دهيد آنان را موظف كنيد راهكارهاي جدي براي انقلاب در اوضاع كنوني اقتباس كنند تا در صورت لزوم به عنوان لايحه تقديم مجلس شوراي اسلامي شود. بر اين باوريم كه نميتوان در راستاي چشمانداز دانشگاهي با اين عظمت حركت كرد، اما بودجه و مقررات حاكم بر آن را هم سطح و هم تراز ديگر دانشگاههاي كشور در نظر گرفت. نميتوان از بينالمللي شدن حرف زد و در شيوه جذب اساتيد و دانشجويان دانشگاه تفاوتي قائل نشد. نميتوان از بينالمللي شدن سخن گفت و تعداد قليل دانشجويان خارجي را پذيرفت.
در بخش ديگري از اين نامه با بيان اين كه امروز جمعي از دلسوزان دانشگاه بر اين باورند كه براي تحولي انقلابي نيازمند اصلاحاتي در اساسنامه دانشگاه هستيم؛ اصلاحاتي كه علاوه بر عملياتيتر شدن اسلوب موجود، به ارتقاء وتعالي جدي سطح دانشگاه بينجامد، خروج دانشگاه از مجموعه وزارت علوم و قرار گرفتن آن به طور مستقيم زير نظر رهبر انقلاب راهگشا خوانده شده و آمده است: چنانكه در برخي كشورها نظير پاكستان عاليترين مقام كشور يعني شخص رييس جمهور رياست دانشگاه بينالمللي كشور را بر عهده دارد. جامعه المصطفي العالميه نيز نمونه حوزوي اين دانشگاه است كه توفيقات چشم گيري را كسب كرده است و اين اصلاح ميتواند به ثبات بيتشر مديريتي نيز بيانجامد؛ چرا كه در سالهاي اصلاحات شاهد آن بوديم كه به تدريج اعتقاد به بينالمللي بودن دانشگاه و آرمان "صدور انقلاب" به دست فراموشي سپرده شد. اين عدم ثبات مناسب براي دانشگاهي كه قراراست مربي مصلحان جهاني باشد، آسيبزا است.
در پايان اين نامه توجه به زمينهها و پتانسيل استان قزوين و نيز دانشگاه بينالمللي امام خميني (ره) و راهكارهاي انقلابي براي بهبود وضع موجود با استفاده از صاحب نظران و اساتيد ملتزم به انديشههاي امام خميني (ره) تقاضا شده و آمده است: انتظار آن است كه با حضور در دانشگاه بينالمللي امام خميني (ره) از نزديك روند امور را از مسوولين امر مطالبه كنيد و گزارش بخواهيد و در جريان كم و كيف امور قرار بگيريد.
انتهاي پيام
يکشنبه 19 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 315]