تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص): نماز، از آيين هاى دين است و رضاى پروردگار، در آن است. و آن راه پيامبران است. براى ن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816705220




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

هر دم از اين بانك بري مي رسد


واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: هر دم از اين بانك بري مي رسد
چي ميل داريد؟
نمي دانم تا به حال براي صرف غذا يا تفريح به رستوران رفته ايد يا نه؟ اما اگر رفته باشيد حتما به ياد داريد هنگامي كه قصدتان خير و سير كردن شكمي باشد كه هر چه بخورد باز هم ناسپاسي مي كند منويي از انواع غذاهاي موجود همراه با قيمت آن را مقابل تان قرار مي دهند تا به اندازه حجم جيب و ميزان اشتهايتان غذا سفارش بدهيد. از قرار معلوم اين منوي رستوراني پس از ساليان سال مورد تقليد بانك ها قرار گرفت! و در قالب بسته اي به نام بسته سياستي نظارتي در ته جعبه يا همان بسته قرار داده شد، به موجب اين منو همه بانك ها موظفند در ازاي ارائه خدمات فيزيكي، روحي و رواني از مشتري پول بستانند، البته يك تبصره وجود دارد كه بانك ها حق ندارند به مشتريان اجحاف كنند و بيشتر از نرخ مصوب اتحاديه كارمزد بگيرند ولي جهت رفاه حال مردم اگر پول كمتري گرفتند اشكالي نخواهد داشت به شرط اين كه موجب اخلال در نظام بانكداري نشوند. بانك ها مي توانند در ارائه خدمات رساني، رالي سرعت بگذارند و مشتري جذب كنند تا دنيا رقابت سالم را از ما ياد بگيرد.

حساب جاري يا حساب مادر شوهر
ليست قيمت ها يا منوي بسته پيشنهادي به اين شرح مي باشد:

ارائه صورت حساب اضافي سال جاري هر صفحه ٥٠٠ تومان

ارائه صورت حساب اضافي سال گذشته ٦٠٠ تومان

تبصره ما: اين صورت حساب ها بدون نان اضافي هستندها!

براي ارتباط هر حساب با كارت ٦٠٠ تومان

عدم پرداخت چك و انسداد ٢٥٠٠ تومان

صدور گواهينامه عدم پرداخت وجه چك ٣٠٠٠ تومان

تبصره دوم ما: اگر صدور المثني اين گواهينامه را خواسته باشيد بايد دوبله پرداخت كنيد.

پرداخت از حساب قرض الحسنه جاري متمركز به غير از شعبه بازكننده حساب ٥٠٠ تومان

تبصره سوم ما: خانم ها از حساب جاري شان پرداخت نكنند. پرداخت از حساب مادر شوهر اشكال ندارد. رفع سوء اثر ١٠٠٠ تومان

تبصره چهارم ما: اين رفع سوء اثر با مايع استون خارجي است و با تضمين و در اسرع وقت انجام مي گيرد.

صدور دفترچه المثني براي حساب هاي كوتاه مدت ١٧٠٠ تومان

تبصره پنجم ما: ١ متر طناب بخريد به ١٠٠ تومان دفترچه را به كمرتان ببنديد يا از گردنتان آويزان كنيد تا گم نشود. بهتر از اين است كه ١٧٠٠ تومان پول بي زبان را به بانك بدهيد.

صدور گواهي حساب ٣٠٠ تومان

صدور گواهي حساب به لاتين ٥٠٠ تومان

تبصره ششم ما: تمام كامپيوترهاي بانك ها روي زبان فارسي تنظيم شده اند و براي صدور گواهي لاتين بايد متخصص آن را از آمريكاي لاتين بياوريم، براي همين ٢٠٠ تومان گران تر از صورت حساب فارسي است.

واريز سود اوراق مشاركت يك در هزار مبلغ اسمي

نگهداري مانده هاي مطالبه نشده ١٢٥٠ تومان

مانده از نوع شب مانده
تبصره هفتم ما: مانده مطالبه نشده به خصوص از نوع شب مانده آن را بريزيد دور

انتقال سپرده و تبديل سپرده ١٢٥٠ تومان

تبصره هشتم ما: اين پول فقط هزينه جابه جايي سپرده توسط آژانس است و براي تبديل سپرده نيز نياز به خريد يك شير تبديل از ابزار فروشي است كه آن ١٢٥١ تومان است.

پرداخت حقوق پرسنل از طريق فايل و ايميل براي هر نفر ٢٥٠ تومان

تبصره نهم ما: شركت ها و ادارات اگر توانايي پرداخت چنين پولي را براي ارسال حقوق كاركنان خود به بانك ها ندارند همان بهتر كه سياست تعديل نيرو را در پيش بگيرند. يا هم روي اجناسشان به جاي ٢٥٠ تومان ١٢٥٠ تومان بكشند.

اين كولر گازي را نمي بينيد؟!
آن هايي كه در جدول آورديم خدمات آشكار بانك ها بود. اسماعيل آقا يكي از شهروندان كه ابراز احساساتش از وجود چنين خدماتي غير قابل كنترل بود گفت: بعضي ها چشم بصيرت ندارند، به بانك مي روند و همان كارهايي را كه كارمندان برايشان انجام مي دهند را مي بينند ولي آن كولر گازي چند صد هزار توماني را نمي بينند كه براي آن ها خريداري شده تا هنگام دادن كارمزد خوب خنك شوند. آن آب سردكن با آن آب سرد و گوارايش را نمي بينند كه بعد از رفع سوء اثر و پرداخت كارمزد ١٠ هزار توماني آن مي روند مي نوشند تا سلامتي شان تضمين شده باشد و خداي ناكرده آسيب روحي نبينند. آن بخاري را ملاحظه نمي فرمايند كه موجب مي شود شما اگر ساعت ها هم در بانك حضور داشته باشي تا قبض تلفن ات را بپردازي چنان وجود مباركتان را گرم مي كند كه گويا در زير خروارها لحاف خوابيده ايد.

جاذبه هاي توريستي و گردشگري در بانك ها
بياييد كمي منصف باشيم وجدان مان را قاضي كنيم و بگوييم اي دل غافل، اين دكوراسيون چند ميليوني را فقط به احترام ورود مهماناني مثل من و تو ساخته اند. چنان هنر ايراني را در بعضي از اين بانك ها به نمايش گذاشته اند كه دل آدم مي خواهد ساعت ها و روزها و ماه ها در بانك بماند و هي چك و قبض و حواله اش را از اول صف بياورد آخر صف و برعكس جا بزند تا اين جاذبه هاي توريستي و گردشگري را ببيند و از اين همه خدمات رساني تا آرنج انگشت حيرت به دهان ببرد.

اينجا كوهستان پارك يا كافي شاپ نيست
ابراهيم، برادر اسماعيل و از ارادتمندان به بانك و بانكداري هم از مردم گلايه مي كند و مي گويد: مردم گمان مي كنند از اين پس بايد با جيب پر پول به بانك بروند، نه برادر من اينجا كوهستان پارك، شهربازي يا كافي شاپ نيست. اين جا فقط كار انجام مي دهند و بر مبناي نرخ ارسال شده از مركز پول مي گيرند. يك وقت خيال نكنيد از فردا اگر به كارمند بانك سلام كرديد و او جواب شما را داد بايد كارمزد بپردازيد و يك وقت گمان نبريد اگر دير به رئيس بانك سلام كرديد براي شما جريمه تأخير بزنند، نخير از اين خبرها نيست. حتي اگر در بانك موبايل شما زنگ بزند و شما مجبور به جواب دادن باشيد با آن كه آلودگي صوتي ايجاد كرديد اما بانك از شما كارمزد نمي گيرد و ممكن است تذكري از گل نازك تر به شما بدهد.

با اين كارمزد در مناقصه ترميم لايه ازن كه شركت نمي كنند
اردشير هم نظر منحصر به فرد خودش را دارد او مي گويد: «اين كارمزد طرح خوبي است. مردم به خدمت مفتي عادت كردند. متأسفانه در ايران بانك ها به شكل خدماتي درآمدند، اين ها اگر كارمزد مي گيرند براي اين است كه به حساب ها سود بدهند و يا به كارخانه هاي توليد وام بدهند اردشير راست مي گويد قرار بوده سر در بانك ها بنويسند شركت خدماتي... ديدند ممكن است مردم كارهاي خانه شان را هم به اين شركت ها بسپارند. اگر بانك ها كارمزد بگيرند آن را با خود به دار قوزآباد كه نمي برند، پول را به عنوان سود وارد حسابتان مي كنند و از همين راه با سود كم به مردم تسهيلات مي دهند البته وام هاي ميلياردي را به افراد با جربزه و صلاحيت دار متشخص، كار راه انداز مي دهند. بانك ها كه نمي روند با اين كارمزد اندك براي خودشان معامله زمين و مسكن كنند يا در مناقصه ترميم لايه ازن شركت كنند.

نگهداري پول مثل نگهداري بچه در مهد كودك
ثريا خانم نيز پيشنهاد جالبي دارد كه بايد مورد توجه بانك ها قرار بگيرد. ببينيد شما هنگامي كه به مهدكودك مراجعه مي كنيد تا بچه تان را نگه دارد، بايد ابتدا مبلغي را ماه به ماه بپردازيد. به پاركينگ هم كه مي رويد و ماشين تان را مي سپاريد تا از او مواظبت كنند بايد پول بدهيد. در اين دوره و زمانه كسي براي كسي كار مفت نمي كند، بنابراين بانك ها كه زحمت كشيدند نرخ همه كارمزدها را اعلام كردند، چرا از يك موضوع مهم كه همانا نگه داري پول يا طلاي مردم است غافل شدند و براي آن كارمزد تعيين نكردند. اين گونه اگر باشد كسي نمي تواند به بانك ها تهمت بزند كه چرا شما در امر ساخت و ساز فعاليت داريد و يا اين كه ساختمان هاي شيك مي خريد و اين همه ماشين، زمين و خانه داريد، چون معلوم است كه همه اين خانه ها را براي نگهداري پول من و شما خريده اند.

برويد درس جامعه شناسي يا بانكداري بخوانيد
در اين لحظه شوهر ثريا خانم وسط حرف او مي پرد و مي گويد: اين كارمزدها قرار بوده فقط در تهران و حوالي آن، آن هم به طور آزمايشي گرفته شود ولي ما مي بينيم كه بعضي بانك هاي شهرستان هايي مانند مشهد نيز اين كار را مي كنند. پاسخ ما به ايشان اين است كه شما اگر درس جامعه شناسي يا بانكداري خوانده بوديد و تعريف سيستم را مي دانستيد، اكنون پر گاز نمي رفتيد. در يك سيستم و سازمان، همه اركان آن بايد با هم هماهنگ باشند و در جهت رسيدن به يك هدف حركت كنند. نظام بانكي ما نيز به تبعيت از نظام بانكي دنيا اين كارهاي خوب را انجام مي دهد و بخشي از نظام بانكي در هفت قلعه نيز بايد بر مبناي نظام بانكي كل (تهران) حركت كند چرا كه اين جزء، بخشي از كل است «تا حدودي جوگير شديم و وارد فلسفه و منطق گرديديم، نظام بانكي ما را ببخشايد».

لذا براي جلوگيري از زيان دهي و ورشكستگي بانك ها و جهت مقابله با آفاتي همچون كاهش سود تسهيلات لازمه بانكداري نوين است كه دست به ابتكار عمل بزند و جبران مافات كند.

كارمزد شما يك هزارم خدمات بانكي است
تازه مردم گمان مي كنند كه با اين كارمزدهايي كه مي دهند شق القمر كرده اند، نه برادر جان اين دو هزار و ده شاهي پولي كه شما مي دهيد يك هزارم خدماتي است كه براي شما انجام مي دهند.

مي گوييد نه برويد نظر ابراهيم مقدم عضو هيئت مديره يكي از بانك ها را جويا شويد كه ابراز فرمود «هزينه هاي خدمات بانك ها بيش از كارمزد دريافتي از طريق آن هاست و اگر بانك مركزي با افزايش نرخ كارمزدها موافقت كند تا حدي مي توان به بهبود شرايط جديد اميدوار بود، به نظر ايشان تعيين نرخ واقعي تر براي كارمزدها يكي از هشت راهكار مورد نظر بانك ها براي جبران ضرر ناشي از كاهش نرخ سود بانكي است.»

نصب صندوق صدقه و اهداء گوسفند زنده و گوشت قرباني
ما هم به هشت راهكار بانك ها يك راهكار و در حقيقت يك شاهكار اضافه مي كنيم و مي گوييم بهتر است بانك ها مقابل پيشخوان خود كرنومتر نصب كنند و براي هر ثانيه كار يا اقدام به كار براي ارباب رجوع مبلغي بين ١٠٠ تا ٢٠٠ تومان اخذ نمايند تا اين گونه فرهنگ سازي هم بشود كه بابا، وقت طلاست. يا هم اين كه در تمامي بانك ها صندوق هاي صدقه نصب كنند. به جاي قرعه كشي و تبليغات ميليوني در رسانه ها و دادن كيلومترها اسكناس، هزاران خودروي گران قيمت و هزاران شمش طلا، از طريق رسانه ها اعلام كنند كه بانك ها حتي وجوه خيريه غيرنقدي را هم براي اصلاح نظام بانكي و جلوگيري از سرايت بحران اقتصادي غرب، پذيرا مي باشند. بنابراين مردم همت كنند، گوسفند زنده، گوشت هاي قرباني، چاي، برنج، گندم و جوي خود را به بانك ها اهدا كنند، تا بانك ها در امر صنايع تبديلي و مهم تر از همه صنايع بسته بندي و حتي صادرات آن ها هم وارد شوند و چرخ اقتصاد را حسابي بچرخانند.

يك كارشناس امور بانكي ماهيت حركت بانك ها به سمت درآمدزايي از طريق كارمزد را كار به جايي مي داند اما نه برخي از بانك هاي ما كه كارشان خريد و فروش است و كارهايي مي كنند كه در هيچ قانون بانكداري نوشته نشده است.

ميوه هاي سردرختي را بفروشند
و شهروندي هم مي گويد: بانك ها اگر دارند از دست كاهش سود تسهيلات دق مي كنند بهتر است سينه سپر كنند گردن برافرازند و بروند طلب هايشان را از عده اي گردن كلفت بگيرند، باور كنيد اگر اين بانك هاي ما زمين هاي زراعي، ميوه هاي سردرختي و مغازه هايشان را بفروشند، مي توانند تمامي بانك هاي سوئيس را با يك چك بين بانكي كارمزددار بخرند ولي گويا بانك هاي ما به دليل ركود بازار مسكن و خشكسالي دلشان نمي آيد مستغلات خود را به مفت بفروشند، صبر مي كنند تا بازار تكاني بخورد و تا آن موقع هم چه راهي بهتر از كار كردن براي مردم و كارمزد گرفتن از مردم، تا كارمند بانك عرق نكرده مزد را براي بانك مي ستاند و كدام كاسبي بهتر از اين، ما مي گوييم بانك ها كارمزد بگيرند ولي به قوانيني كه برايشان نوشته شده احترام بگذارند، حداقل وام با سود ١٢ درصدي را بدهند و وام دادن را آسان كنند. ولي بانك هاي ما نه وام مي دهند و نه وام دادن را آسان مي كنند، گويا دق مرگ كردن خلق ا... كار اينان شده است.

با چاي قند پهلو و قليان ميوه اي چطوريد
آقا مرتضي شهروند ديگري كه از اين همه انتقاد بعضي از همشهريانش به نقطه جوش رسيده بود، هم خطاب به صنف انتقاديون تندرو گفت: بابا انصاف هم چيز خوبي است، بانك هاي بيچاره كارمزد هم نگيرند، تسهيلات هم بدهند، سود تسهيلات را هم كاهش دهند، اين گونه كه نشد زندگي، نه، بگوييد به علاوه سفارشات بالا، چاي قند پهلو با قليان ميوه اي هم بياورند تا حسابي خوش به حالتان شود.

شما بانك را با خانه خاله اشتباه گرفته ايد، گمان كرديد بانك خانه خاله است كه آن جا برويد هم برايتان ميوه پوست بكنند، هم شربت زرشك به حلقومتان واريز كنند، و هم با نوازش ها و آواي خوش خاله جان خاله جان جسم و روح تان را صيقل دهند، حتي به گمونم حالا ديگر در خانه خاله هم از اين خبرها نيست. الان ما در عصر اليناسيون (از خود بيگانگي) به سر مي بريم عصري كه انگيزاسيون از بين رفته و ديگر، مشكلات انگيزه اي براي رفتن به خانه خاله باقي نمي گذارد و ماترياليسم روابط خاله با خواهرزاده را تحت تأثير قرار داده است.

بر مبناي اين تئوري كه الان همين جوري شانسي درستش كرديم حتي اگر شما به خانه خاله جان هم تشريف ببريد، دست خالي نخواهيد رفت چرا كه اولا رويتان نمي شود دوما رو به شما نخواهند داد، بنابراين بايد بر مبناي اين تز خود ساخته دست خالي نرويد، كه اگر حساب كنيد حداقل بايد ١٠ برابر كارمزد بانكي براي تجديد ديدار با خاله و پسر خاله خرج كنيد. در چنين دنيايي حالا شما از كارمزد مي ناليد، واقعا كه!

نفرين بقچه
اما گويا همه اش تقصير اين طهماسب مظاهري است كه بقچه سياستي نظارتي را بست و به نفرين اين بقچه مبتلا شد و رفت. او به بانك ها گرا داد كه كارمزد بگيرند ولي حالا مي گويد درست كه ما در آن بسته كارمزد را پيش بيني كرده بوديم ولي اين موضوع در اولويت نيست و زمان اجراي آن را هم مشخص نكرده بوديم. ايشان مي گويد: بانك ها بايد ابتدا يكسري پيش نيازها را رعايت كنند. از شركت داري و بنگاه داري دست بردارند و در آخر به سمت دريافت كارمزد بروند.

در پاسخ به ايشان مي گوييم شما بقچه را بستيد و رفتيد، كاش شما را هم به اين بقچه الصاق مي كردند، تا توضيحات كافي و وافي را بدهي و اولويت هاي بقچه اي را كه نوشته اي مشخص كني، بانك ها الان هم بنگاه داري مي كنند و هم شركت داري و هم كارمزد مي گيرند، آن ها هر كاري بخواهند مي كنند تا الگوي بانكداري جهاني بشوند.

نيت خير بود ولي...
اما مقصر همه اين ماجراها كسي است كه خواست به مردم خدمت كند، از رنج آن ها بكاهد و بانك ها را به استانداردهاي جهاني نزديك كند. اگرچه خيلي ها اين زحمت ها و جدال ها را تبليغاتي مي دانستند ولي به گواه شاهدان عيني نيت خير بود ولي چه كنيم كه بانك ها شايد از نيت هاي خير هم كارمزد بگيرند و آن ها را تفسير به رأي كنند.

گمان كرديم شيرپرداز است
و كلام آخر اين كه كارمزد را براي فرهنگ سازي مي گيرند، كارمزد مي گيرند تا بانك ها شلوغ چونان مجالس عروسي و استاديوم هاي ورزشي نشوند، مردم به جاي بانك به عابر بانك مراجعه كنند، همانند سيستم شتاب پرشتاب شوند، اكنون تمامي سيستم هاي شتاب و عابر بانك در سطح شهرها و روستاها در حال كارند، ما كه به هر كدام از اين ها مراجعه كرديم ديديم كه همگي به برق وصل اند. سعي كردند با نصب ١١ هزار و ٦٥ دستگاه خودپرداز به قول مهران شريفي مدير اداره نظام هاي پرداخت بانك مركزي، مردم را به سمت بانكداري الكترونيكي رهنمون سازند تا مجبور به كارمزد دادن هم نشوند، اما ما كه رفتيم ديديم همگي به برق وصل بودند، جمعيتي را هم ديديم كه اول گمان مي كرديم در صف نانوايي يا صف شير ايستاده اند، جلوتر رفتيم گفتيم شايد اين دستگاه شيرپرداز است، چشممان را ماليديم ديديم نه اشتباه نمي كنيم اين خودپرداز است، ياد كلوپ هاي بازي هاي رايانه اي افتادم كه بچه ها با آن سرگرم مي شوند و با پيغام و پسغام ها، خنده شان مي گيرد و يا عصباني مي شوند. بنده ده ها بار طي همين چند روز مراجعه كردم و ده ها نفر نيز مثل من كه مراجعه كنندگان خوبي بودند گفتند: به خودپرداز رجوع كرديم دو سه ميليون پول در حسابمان بود ولي پيام مي دهد موجودي نداريد، مانده ايم بخنديم يا بگرييم يا پول را از حسابتان كم مي كند اما سركارتان مي گذارد و مي گويد اينجا به كسي پول مفت نمي دهيم، يا هم پيام مي دهد به دليل وقوع قولنج سراسري تا اطلاع ثانوي فعلا قولنج شكني مي كنيم. خلاصه مردم كارت به دست را فراوان ديديم و يادمان افتاد كه چطور است وزارت ارشاد اگر مي خواهد در زمينه تئاتر خياباني سرمايه گذاري كند، بهترين مكان همين مقابل خودپردازهاست.
 يکشنبه 19 آبان 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خراسان]
[مشاهده در: www.khorasannews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن