واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: مسعود کیمیای در فیلم مرسدس بدلیل کشف توان بازیگری اش او را به جامعه سینما بصورت حرفه ای معرفی کرد و برای یک بازیگر چه کسی بهتر از این معرف ؟!! دهه70چهره سینمایی را به جامعه سینما معرفی کرد که تا حدودی قبلا این سبک بازیگری را ندیده بود . او از یک قسمت سریال سرنخ شروع کرد.اگر درست یادمان باشد نقش قاتلی را بازی کرد که عمویش را کشته بود . در همان نقش بخوبی استعداد و تفاوتش را به همگان نشان داد( اضطرابی که در بازی و لحن کلام بخوبی بازی میشد ) مسعود کیمیای در فیلم مرسدس بدلیل کشف توان بازیگری اش او را به جامعه سینما بصورت حرفه ای معرفی کرد و برای یک بازیگر چه کسی بهتر از این معرف ؟!! او در این این فیلم بازهم بسیار خوب نقش جوان معترض با هنجارهای اجتماعی را بازی کرد و این نقش بدلیل موفقیت چشم گیر فیلم ,او را به ستاره جایگزین ابوالفضل پورعرب و فریبرز عرب نیا تبدیل کرد. توجه فیلمسازان مطرح به استعداد ذاتی بازیگری او جلب شد . بازی در فیلم زیر پوست شهر رخشان بنی اعتماد با فروش غیر منتظره اش ,او را هر چه بیشتر به ستاره سینما در آن دهه نزدیک کرد . بازی خاص او در نقشهایش این تصور را در ذهن بینندگان بوجود آورد که شاید او نقش بازی نمیکند ذاتا آدم عصبی و مضطرب است . اما وقتی بیوگرافی او منتشر شد که فارغ التحصیل روانشناسی بالینی است همه دریافتند او با علم و دانش بازی میکند و حرفی برای گفتن در این عرصه دارد و بخاطر قیافه یا پارتی بازی و.... به این عرصه وارد نشده است و میتواند تاثیر گذار و الگو باشد او در چند فیلم زیر پوست شهر و متولد ماه مهر که فضای سیاسی انزمان بستر سازش بود بسیار خوب هنجارهای اجتماعی و سیاسی را به چالش کشید .بازی در فیلم قرمز برای او شرایطی را فراهم کرد که دانش تجربی روانشناسی را بخوبی به کمک بگیرد و ارمغان این بازی بسیار درخشان او جایزه جشنواره فیلم فجرآنزمان بود . بعد از فیلم قرمز تیپ شخصیتی عاشقی( به تمام معنا اما با مشکلات روانی حسادت و بد بینی و.. که زاییده عشقهای آتشین و بیمار گونه میباشد ) تیپ غالب بازیهای او شد که در فیلم دو زن و شب یلدا و باغهای کندلوس به شکلی دیگر این نقش را تکرار کرد . بعد از این فیلمها پر فروش و نقد بر انگیز او یک دوره در فیلمهای آرام( که شاید نتیجه اجتماعی آن دوره نیز بود ) در اوایل دهه 80 بازی کرد مثل شاه خاموش و ملاقات با طوطیبرای مدتی از صحنه سینما کنار رفت ،شاید او بخوبی به توان و استعداد بازیگری خود واقف بود و نمیخواست او ج شهرتی را که به واسطه بازی خاصش بدست آورده از بین ببرد و لی چند سالی است که دوباره به عرصه بازیگری بازگشته است با اینکه بازیگری او در هر فیلمیکه بازی کند این اطمینان را به ببیننده القا میکند که بازی متفاوتی از او خواهد دید , اما این سوال پیش ی آید او به اوج خود باز میگردد و یا جوانهایی که در این فاصله وارد عرصه سینما شدند میتوانند براحتی جای او را بگیرند؟!! بیو گرافی محمدرضا فروتن، فارغالتحصیل روانشناسی بالینی ازدانشگاه آزاد، با آغاز موج جوانگرایی در سینمای ایران در نیمه دوم دهه 1379 نام خود را بر سر زبانها انداخت. او در چند سال اول شروع فعالیتش، پس از آموزش در كلاسهای آزاد بازیگری زیر نظر حمید سمندریان، در نقشهای كم اهمیت و درجه دوم و سوم بازی كرد و قابلیت و استعداد زیادی در بازیگری از خود نشان نداد. محمدرضا فروتن در اوایل دهه 1370 به واسطه اكبر اصفهانی، كه عكاس فیلم است، به بهرام كاظمیمعرفی شد تا نقش كوتاهی در فیلم او با نام هدف (1373) ایفا كند. هدف و چند فیلم بعدی فروتن مثل آخرین بندر (حسن هدایت، 1373)، فاتح (بهرام ریپور، 1374)، برادههای خورشید (1374) و ماه و خورشید (1375)، هر دو از ساختههای محمد حسین حقیقی، نام او را مطرح نكردند، اگرچه در كارنامه بازیگری او مرحلهای بودند كه باید پشت سر میگذاشت؛ تا اینكه مسعود كیمیایی با فیلمهای مرسدس (1376)، فریاد (1377) و اعتراض (1378) او را به مرتبه مطرحتری در بازیگری ارتقا داد. كیمیایی در این سه فیلم مثل همه فیلمهایش از فروتن نه یك شخصیت با فردیت خود ویژه بلكه یك «تیپ» با خصیصههای كلی ساخت و پرداخت. در همین سالها در فیلمهای دو زن (تهمینه میلانی، 1377)، قرمز (فریدون جیرانی، 1377) و متولد ماه مهر (احمدرضا درویش ، 1378) نیز بازی كرد، كه برای قرمز جایزه بلورین هفدهمین جشنواره فیلم فجر (1377) را دریافت داشت. حد فاصل ارتقاء فروتن از بازیگری گمنام و درجه دو سه به بازیگری پر مخاطب حضورش در یكی از قسمتهای مجموعه تلویزیونی سر نخ (با نام تماشاخانه) بود كه كیومرث پوراحمد در سال 1376 ساخته بود. قسمت تماشاخانه درست در لحظهای نمایش داده شد كه كیمیایی برای انتخاب بازیگر نقش اصلی فیلم مرسدس دنبال بازیگر مناسبی میگشت و نیافته بود. فروتن برای ایفای نقش «اسی» مناسب تشخیص داده شد و با ایفای این نقش در فیلم كیمیایی مسیر بازیگری خود را در راه درستتری پیمود، كه به ایفای نقش های مهمتری در فیلمهای زیرپوست شهر (رخشان بنیاعتماد، 1379)، شب یلدا (كیومرث پوراحمد،1380) و رقص با رویا (محمود كلاری،1380) منتهی شد. فیلم شناسی 1- - تردید (۱۳۸۷) ۲ - دعوت (۱۳۸۷) ۳ - شبانه روز (۱۳۸۷) ۴ - عیار 14 (۱۳۸۷) ۵ - میزاك (۱۳۸۷) ۶ - نیلوفر (۱۳۸۷) ۷ - زن دوم (۱۳۸۶) ۸ - كنعان (۱۳۸۶) ۹ - اتوبوس شب (۱۳۸۵) ۱۰ - حس پنهان (۱۳۸۵) ۱۱ - بر باد رفته (۱۳۸۴) ۱۲ - به آهستگی (۱۳۸۴) ۱۳ - خاك سرد (۱۳۸۴) ۱۴ - نوك برج (۱۳۸۴) ۱۵ - وقتی همه خواب بودند (۱۳۸۴) ۱۶ - بازنده (۱۳۸۳) ۱۷ - باغهای كندلوس (۱۳۸۳) ۱۸ - مجردها (۱۳۸۳) ۱۹ - هشت پا (۱۳۸۳) ۲۰ - سربازهای جمعه (۱۳۸۲) ۲۱ - شاه خاموش (۱۳۸۲) ۲۲ - ملاقات با طوطی (۱۳۸۲) ۲۳ - شب یلدا (۱۳۸۰) ۲۴ - رقص با رویا (۱۳۷۹) ۲۵ - زیر پوست شهر (۱۳۷۹) ۲۶ - اعتراض (۱۳۷۸) ۲۷ - متولد ماه مهر (۱۳۷۸) ۲۸ - دو زن (۱۳۷۷) ۲۹ - فریاد (۱۳۷۷) ۳۰ - قرمز (۱۳۷۷) ۳۱ - مرسدس (۱۳۷۶) ۳۲ - فاتح (۱۳۷۴) ۳۳ - ماه و خورشید (۱۳۷۴) ۳۴ - هدف (۱۳۷۳) تهیه و تنظیم : گروه فرهنگ و هنر - نسرین شاهرخی /culture اختصاصی 1. بیو گرافی و تحلیل2. گزارش تصویری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 327]