واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: چراغ راه رسانهها در بيانات امام(ره) و مقام معظم رهبري(6)ارتقاء معرفت ديني روشنبينانه، اولين هدف كلان رسانههاست
گروه سياسي: هدفهاي كلان ما در اين زمينه (رسانهها) چيست؟ اول، ارتقاء معرفت ديني روشنبينانه. من روي عنوان «روشن بينانه» تكيه ميكنم. معرفت ديني بايد ارتقاء و گسترش پيدا كند؛ اما يك معرفت روشنبينانه و آگاهانه.
نقش و جايگاه رسانه بويژه مطبوعات، در انتقال واقعيات و شفافسازي آنچه دانستناش نياز جامعه است، مهمترين رسالتي است كه جامعه بر عهده اصحاب رسانه قرار داده است.
بسياري از صاحبنظران، مطبوعات را ركن چهارم دموكراسي ميدانند. در ايران هم اگرچه ميتوان همين نگاه را به مطبوعات داشت، و آن را ركن چهارم دموكراسي دانست، اما ساختار نظام مقدس جمهوري اسلامي، ويژگيهاي مطبوعات در نظام اسلامي را با مطبوعات در ديگر كشورها متفاوت ميكند.
مقاله حاضر، در ادامه مطالب گذشته ميكوشد تا با ارائه مجموعهاي منسجم از نظرات حضرت امام خميني(ره) و نيز حضرت آيتالله خامنهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي درباره مطبوعات، چراغ روشني را براي رهپويان عرصه خبر فراهم سازد.
در ادامه و در پي ارائه بخش مبسوطي از نظرات بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي، بخش پاياني گزيده ديدگاههاي مقام معظم رهبري را در اين خصوص مرور ميكنيم:
گزيده بيانات مقام معظم رهبري درديدار مديران و برنامهسازان رسانههاي كشورهاي مختلف (26/2/85)
امروز رسانهها در دنيا فكر، فرهنگ، رفتار و در حقيقت هويت فرهنگي انسانها را القا ميكنند و تعيين كننده هستند. رسانهها ميتوانند در بهبود وضعيت زندگي انسان مؤثر باشند؛ ميتوانند در گسترش صلح و امنيت جهاني مؤثر باشند؛ ميتوانند در ارتقاي اخلاق و معنويت در ميان انسانها مؤثر باشند و ميتوانند انسانها را خوشبختتر كنند؛ متقابلا ميتوانند وسيله برافروختن جنگهاي خانمانسوز باشند؛ ميتوانند عادات و آداب و رفتارهاي مضر را در ميان مردم رايج كنند ميتوانند ملتهاي را از هويت انساني خودشان و هويت مليشان تهي كنند و ميتوانند احساس تبعيض را در انسانها زنده كنند.
رسانهها امروز نقششان خيلي زياد است. اگر در سطح بينالمللي مديريت و برنامهسازي رسانهاي براساس معيارهاي اخلاق، فضيلت، برابري و تكيه بر مفاهيم واقعي انساني باشد. ملتها سود خواهند برد.
اگر رسانهها برنامهسازي و مديريتشان بر اساس منافع كمپانيهاي اقتصادي، ثروتمندان بينالمللي، قدرتمندان تماميتخواه و انحصارطلب باشد، يقيناً بشر زيان خواهد كرد.
جاده يك طرفه رسانهها
رسانهها ميتوانند زمينهساز گفتوگوي آزاد و دوجانبه و چندجانبه بين ملتها باشند. اين يكي از بزرگترين امتيازات رسانههاي عمومي و فراگير است. رسانهها ميتوانند به صورت اخلاقي و استدلالي، مفاهيم ملتها را ميان يكديگر تبادل كنند و داد و ستد معنوي و اخلاقي و فرهنگي كنند؛ اين مسئله بسيار ارزشمندي است. ميتوانند سطح آگاهي و معرفت مردم را ارتقاء دهند.
اگر رسانهها در دنيا عادلانه اداره شوند. جاده رسانهاي، يك جاده يك طرفه نباشد، ملتها به معناي حقيقي كلمه، حرف يكديگر را گوش كنند و مفاهيم محترم در نزد يكديگر را بشناسند، اين به نزديكي ملتها كمك خواهد كرد.
نگاه به وضع رسانهاي در دنيا، يك نگاه اميدواركننده دلگرم كننده و راضيكننده نيست. امروز جاده رسانهاي و ارتباطات، يك جاده دوجانبه و چند جانبه نيست. يك جاده يك طرفه است. يعني بايد گفت آنچه را كه صاحبان قدرت رسانهاي و امپراطوري رسانهاي ميپسندند، با استفاده ازعلم و فناوري پيشرفته، به زواياي دنيا منتشر و منعكس ميكنند.
آنچه آنها ميپسندند، چيست؟ آن مفاهيمي كه آنها ميخواهند منتشر كنند چيست؟ آيا يك مفاهيم انساني است؟ آيا برخاسته از حس فضيلتطلبي است؟ آيا واقعا درآنها عدالت انساني وجود دارد؟ چنين چيزي را ما مطلقا احساس نميكنيم.
امروز امپراطوري خبري و رسانهاي دنيا تقريبا به طور كامل و نزديك كامل درانحصار كساني است كه آنها براي دنيا فضيلت اخلاقي، دين، ايمان، معنويت و صلح را نميخواهند. همان كساني بيشترين تسلط را بر رسانههاي دنيا دارند كه بزرگترين كارخانههاي اسلحهسازي را دارا هستند؛ منهدم كنندهترين و ويرانگرترين بمبهاي اتمي در اختيار آنهاست يا مرتبط با آنهاست؛ سياستهاي سلطهجويانه جزو كارهاي روزمره و دائمي آنهاست. رسانهها بيشتر در اختيار اينهاست.
دقت در سياستهاي رسانهاي مسلط دنيا
امروز شما سياستهاي رسانهاي مسلط دنيا را ملاحظه كنيد. مصلحت آنها اقتضاء ميكند كه اسلام را با تروريست مساوي بدانند. اين كار را با سرعت هرچه بيشتر و با استفاده هرچه بيشتر از فناوريهاي پيشرفته انجام ميگيرد.
مصلحت آنها اقتضاء ميكند كه متقابلا آمريكا را مظهر حقوقبشر و دموكراسي به حساب آورند. اين كار به راحتي و با شيوههاي پيچيده و بسيار پيشرفته رسانهاي در دنيا انجام ميگيرد. دروغهاي بزرگ مثل حقيقت در امواج راديويي، تلويزيوني، اينترنتي و غيره منعكس ميشود.
همانطور كه بعضي از دوستان اشاره كردند، ناگهان در سطح دنيا مسئله اول ميشود آنفولانزاي مرغي؛ كه شايد تلفاتش در همه دنيا به هزارنفر هم نميرسد. در همان حال صدوبيست هزار شهروند عراقي غيرمسلح كه به وسيله آمريكاييها يا مرتبطين تروريستشان از بين ميروند، مسكوت ميماند؛
ناگهان دنيا پرميشود ازاينكه ايران بهدنبال ساختن سلاح هستهاي است. خود آن كساني كه اين سياست تبليغاتي را اتخاذ ميكنند و آن را ترويج ميكنند، به وضوح ميدانند كه اين يك دروغ است؛ ليكن مصلحت مديريت امپراطوري رسانهاي و خبري اين را اقتضاء ميكند، پس بايد گفته شود و گفته ميشود.
از اينكه يك ملتي با تلاش خود به يك فناوري پيشرفتهاي دست پيدا كرده كه آن را وامدار هيچكس نيست و ميخواهد از آن استفاده صلحآميز بكند، از اين اسمي در رسانههاي دنيا برده نميشود!
در قضيه فلسطين اگر يك انفنجار در يك منطقهاي از فلسطين اتفاق بيفتد كه عدهاي صهيونيست در آن زخمي شوند، به عنوان يك فاجعه بزرگ در دنيا منعكس ميشود؛ اما متقابلا كشتار هرروزه فلسطينيها ـ هرروزه بدون مبالغه ـ به وسيله سربازان و اعلام رسمي ترور فعالان فلسطيني از سوي رهبران دولت اسرائيل، اين مسكوت ميماند و منعكس نميشود، بعد به ذهنها نميرسد.
اين، آن مشكلات و بيماريهاي مزمن و دردهاي بزرگ مسئله رسانه عمومي و امواج رسانههاي در دنياست. اساس قضيه اينهاست.
حكميت اخلاق در رسانهها
دانشي كه اين رسانههاي روان و آسان و سريع را در اختيار بشر گذاشته، بايد بتواند بشر را خوشبخت كند. اين خوشبختي به اين صورت انجام ميگيرد كه ملتها بتوانند به روشني از مفاهيم مورد نظر يكديگر آگاه شوند؛ بتوانند حرف و درد يكديگر را بفهمند؛ انگيزههاي يكديگر را بفهمند و تشخيص دهند.
رسانهها ميتوانند چنين نقشي داشته باشند و ميتوانند به معناي حقيقي كلمه، به خوشبختي انسانها كمك كنند.
هفتم، آگاهسازي نسبت به مقولههاي حساس، مثل علم است. مسئله علم در كشور خيلي مهم است. با مطالعه دقيق و همه جانبه، انسان به چند سرفصل معدود ميرسد، كه يكي از آنها علم است. ما براي آينده به علم احتياج داريم.
نهضت نرمافزاري و توليد علم و انديشه و فكر كه مطرح شد، بايد جدي گرفته شود. خوشبختانه زمينهها كاملا آماده و استقبال هم خيلي خوب است. مردم را نسبت به مقوله علم، امنيت، پرورش نخبگان، اقتدار ملي، كار و ابتكار گرهگشا و پيشبرنده و مقولاتي از اين قبيل حساس كنيد.
امروز جنگ دنيا، جنگ رسانههاست. پيشرفت كارها و سياستهاي بينالمللي دستگاههاي مختلف و جبهههاي گوناگون، به وسيله تبليغ، خبرسازي، مفهومسازي و تبيينهاي درست و نادرست ـ يعني راست و دروغ ـ دارد انجام ميگيرد.
تبليغات، هم قبل از يك حركت نظامي و اقتصادي، هم در اثناي آن، هم بعد از آن، نياز وافر دستگاههايي است كه ميخواهند در دنيا فعال باشند؛ لذا سرمايهگذاري هم ميكنند، فكر هم مصرف ميكند و دانش هم به كار ميبرند.
آرايش رسانهاي
آرايش سازماني رسانه ما بايد بهگونه باشد كه بتوانيم همه كشور را در همه ابعاد بپوشانيم. اين آرايش بايد كارآمد باشد؛ داراي قدرت انعطاف براي انطباق با شرايط گوناگون و پيشبيني نشده باشد؛ در برخورد با مسائل گوناگون توانايي، سرعت و چالاكي داشته باشد؛ بتواند موضع خودش را اتخاذ كند و كارساز باشد.
اگر اين چيزها تحقق پيدا كند ـ كه هر كدام از اينها شرايط و مقدماتي دارد و بايد هم اين مقدمات فراهم شود و تحقق پيدا كند ـ آنگاه شما خواهيد توانست هدايت و مديريت افكار عمومي رااز لحاظ فرهنگ و اخلاق و رفتار و روحيه و امثال اينها كاملا در دست داشته باشيد؛ هيچكس نميتواند با شما در اين زمينه رقابت كند.
اهداف كلان رسانهها در جمهوري اسلامي
هدفهاي كلان ما در اين زمينه (رسانهها) چيست؟ اول، ارتقاء معرفت ديني روشنبينانه. من روي عنوان «روشن بينانه» تكيه ميكنم. معرفت ديني بايد ارتقاء و گسترش پيدا كند؛ اما يك معرفت روشنبينانه و آگاهانه.
دوم، رفتار ديني مخلصانه، باز روي كلمه مخلصانه ميخواهم تكيه كنم. رفتارهاي ديني ميتواند رياكارانه و متصنعانه و ظاهرسازانه باشند، ميتواند مخلصانه باشند. ما بايد مردم را به رفتار و عمل ديني ـ يعني عمل صالح - بكشانيم و اين عمل، مخلصانه از آنها صادر ميشود.
سوم، ريشهداركردن شناخت و باور به ارزشها و بنيانهاي فكري انقلاب و نظام اسلامي. صرف اين كه ما را در زمينه انقلاب و نظام، چيزهايي را كليشه و شعاري تكرار كنيم، كافي نيست؛ بايد نسبت به اين شعارها در مردم باور حقيقي به وجود بيايد؛ اين، كار رسانه است.
چهارم، مصونيتدادن به ذهن جامعه از تأثير منحرف تهاجم فرهنگي و ارزشي دشمن، كه اشاره شد.
پنجم، باور به كارآمدي نظام. ششم، ايجاد همگرايي عمومي و فضاي همكاري و محبت و وحدت در درون كشور و ميان مردم. بايد روحيه محبت، وحدت، همگرايي و ارتباط و پيوند در ميان مردم تقويت شود.
اگر در مديريت و برنامهسازي رسانهاي، دين، اخلاق و فضيلت حاكم باشد، يقيناً رسانهها وضع بهتري خواهند داشت و وضع بشريت از آنچه كه امروز هست، بهتر خواهد شد. در زمينههاي فني و كاري، من توصيه ميكنم در اين طور گردهماييها لااقل به همان اندازهاي كه تبادلنظر ميشود، در زمينه آرمانهاي انساني و چگونگي به كار گرفتن اين فضيلتها و آرمانها مذاكره و فكر بشود؛
براي اينكه معنويت و اخلاق وارد جريان رسانهاي دنيا بشود و اين پيشرفت و حركت علمي بسيار با ارزشي كه در دنيا انجام گرفته و رسانهها را اينطور ارتقاء بخشيده، در خدمت بشريت قرار بگيرد.
پايان/
شنبه 18 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 165]