واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: برگزارى همايش علمى، كاربردى «وكيل، دفاع، تحقيقات مقدماتى» دست كم از دو جنبه واجد ارزش و اهميت بسيارى بود. يكى از اين حيث كه با همكارى ائتلافى از مراكز دانشگاهى و نهادهاى مدنى تشكيل شد كه گويى گامى است به سوى كاهش شكاف تئورى و عملى و حوزه نظرى و حوزه عملى و در سنوات گذشته كمتر پيش آمده بود كه در چنين موضوعات حساسى چنين مشاركتى تحقق پذيرد هر چند در پس پرده تلاش هاى عقيمى براى ناكام نهادن آن صورت پذيرفته بود. ديگر اينكه بحث ها عارى از تشتت و بارانداز آن تبيين ضرورت حضور وكيل در تحقيقات مقدماتى بود. موضوعى كه مى توان گفت منشاء بسيارى از چالش هاى حقوقى- سياسى سال هاى اخير كشور بوده است. هر از گاهى بازداشت هاى جنجالى صورت مى گيرند كه مهمترين اعتراض نيروهاى اجتماعى و سياسى را نه بازداشت كه عدم حضور وكيل و بازجويى در شرايط ايزولاسيون متهم تشكيل مى دهد.گرچه نگارنده اسناد حقوق بشرى را حاوى حقوق بنيادين مى داند كه جمهورى اسلامى ايران نيز بدان متعهد است و اگر متعهد نيز نبود در دنياى كنونى ملزم به اجراى آن بود اما در اينجا با قوانين داخلى احتجاج مى كند و صرفاً به چند مورد از حقوق متهمان در مرحله تحقيقات مقدماتى اشاره مى شود. حتى در همين قانون آيين دادرسى جارى كه با آخرين تحولات مربوط به دادرسى منصفانه يك قرن فاصله دارد حقوقى براى متهمان مندرج است كه از اين حداقل ها نيز دريغ مى شود يا اينكه موارد نقض آن كثير است چنان كه هر از گاهى اعتراض و ناخرسندى خود مقامات قضايى از جمله رئيس قوه قضائيه را برمى انگيزد. در اين نوشته با توجه به ساختار ويژه قضايى ايران و جايگاه قاضى كه عمدتاً در نقش نماينده حكومت در اجراى قانون ايفاى نقش مى كند فرآيند بازجويى يا تحقيقات مقدماتى را از باب تشبيه و استعاره دوئل تلقى كرده ايم.دوئل يك حكومت با يك فرد زيرا فرآيند شكل گيرى و خاتمه كار يك پرونده كه منجر به بازداشت و زندان شود از اين قرار است.
احضار - بازداشت - بازجويى - محاكمه - زندان. اين فرآيند همواره دو طرف دارد.
يك سوى آن حكومت است كه داراى قدرت و قواى قهريه است و يك سوى آن فردى (و گاه افرادى) فاقد آن قدرت. مهمترين و حساس ترين مرحله دادرسى، مرحله بازجويى است كه گذرگاهى تنگ و دشوار بوده و اساس هر پرونده اى در اين مرحله شكل مى گيرد.
• بازجويى، مرحله در هم تنيده حقوقى روانى
پيچيده ترين و حساس ترين مرحله دادرسى، مرحله ميانى يعنى بازجويى يا تحقيق و بازپرسى است. اينجا نقطه اى است كه روانشناسى و حقوق به شدت درهم مى آميزند. برخلاف مراحل ديگرى كه بيشتر بار حقوقى دارد، اين مرحله عمدتاً بار روانى دارد. نمى توان بحث بازجويى و حقوق متهم را بدون پيوند عميق با جنبه هاى روانى مورد بحث قرار داد بلكه اساساً فلسفه حقوق متهم در مرحله بازجويى، جنبه هاى روانشناختى دارد. متهمان در اين مرحله دچار مشكلاتى نظير استرس هاى روانى و بيم از عواقب پرونده، فراموشى، تلقين پذيرى، تناقض گويى و... مى شوند. صدها فيلم تلويزيونى و سينمايى در جهان ساخته شده كه اين مشكلات را به خوبى به تصوير كشيده اند و نشان مى دهند كه در موارد فراوانى يك متهم پس از محكوميت حبس به دلايلى تبرئه شده و اسناد و استشهادات بازجويى و محاكمه مخدوش شده اند. در مرحله بازجويى، نابرابرى موقعيت روانى بازجو متهم و همچنين اين نكته مهم كه بازجو مى داند چه مى خواهد انجام دهد و چه مى تواند انجام دهد و چه كلماتى از سوى متهم مى تواند او را گرفتار يا آسوده كند اما متهم از اين مزيت ها محروم است، شرايطى را به وجود مى آورد كه او را به سختى آسيب پذير سازد. به همين دليل است كه متهم نبايد در برابر بازپرس تنها باشد، تنهايى موجب احساس ترس، نگرانى و ناامنى براى متهم و يا موجب تلقين پذيرى يا اغفال او به خاطر بى اطلاعى از ترفندهاى حقوقى مى شود. متهم مانند فردى است كه در يك فضاى تاريك و خطرناك گام برمى دارد و همراهى فردى كه اين فضا را مى شناسد و برايش تاريك و مجهول نيست از افتادن متهم به چاه و چاله يا صدمه ديدنش بر اثر برخورد با موانع جلوگيرى مى كند. ضرورت حضور وكيل به عنوان يكى از حقوق مهم متهم در كليه مراحل دادرسى و از جمله بازجويى بر همين پايه است.
• حق وكيل
اصل ۳۵ قانون اساسى مى گويد: «در همه دادگاه ها طرفين دعوى حق دارند براى خود وكيل انتخاب نمايند و اگر توانايى انتخاب وكيل را نداشته باشند بايد براى آنها امكانات تعيين وكيل فراهم گردد.»
اين اصل اطلاق دارد و نياز به هيچ تفسيرى براى بيان اينكه وكيل در كدام يك از مراحل بايد حضور داشته باشد نيست. اما در تبصره ماده ۱۲۸ قانون آيين دادرسى كيفرى مى گويد: در مواردى كه موضوع جنبه محرمانه دارد يا حضور غيرمتهم به تشخيص قاضى موجب فساد گردد و همچنين در خصوص جرايم عليه امنيت كشور حضور وكيل در مرحله تحقيق با اجازه دادگاه خواهد بود.يعنى دقيقاً حساس ترين نقطه كه سرنوشت يك پرونده را رقم مى زند. نتيجه اين بازى از پيش مشخص است و متهم صرفاً بسته به توانمندى هاى شخصى خويش مى تواند از مخمصه بگريزد. اين مرحله آنقدر اهميت دارد كه اگر قرار بود حضور وكيل در جايى استثنا شود بهتر آن بود كه وكيل اگر در تمام مراحل ديگر ممنوع از حضور مى شود فقط در بازجويى حضور داشته باشد. چگونه مى شود وكيل را در جايى كه اصل پرونده منعقد مى شود راه نداد. اينكه وكيل در همه مراحل حضور داشته باشد به جز بازجويى، مانند اين است كه وكيل اساساً حضور نداشته باشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 313]