محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828857132
ادبيات تطبيقي و ويژگي.هاي ادبيات معاصر
واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: دکتر سیدسکندر عباس زیدی برگرفته از: نامه پارسي ، ش 50-51- پاييز و زمستان 88
چکیده
ادبيات تطبيقي مطالعة تاريخ روابط ادبي ميان ملل مختلف جهان است. در این علم عناصر مشترك ادبيات کشورهاي مختلف بررسی می¬شود؛ ادبياتي كه گاه ارتباط و شباهت ميان آنها زياد و زماني نيز اين شباهت تنها ناشي از تصادف است. درواقع ادبيات تطبيقي از زماني شكل گرفته كه ارتباط بين ملّت.ها گسترش يافته و رفت¬و¬آمدها افزوني یافته¬است.
ادبيات تطبیقی به¬عنوان پلِ ارتباطي ميان كشورهاي جهان، در برقراري يك صلح پاي¬دار جهاني نقش بسیار مهّمی داشته¬است. سخن بایسته آنكه در شعر اردوي قديم اصطلاحات و واژه¬هاي فارسي بيشتر به¬كار برده¬مي.شد، ولي امروزه نيز كلمات، تمثيل¬ها و اصطلاحات فارسي در شعر اردو رونقي تازه يافته¬است؛ چنان¬كه شعر فارسي معاصر شاعران اردوي پاكستان، در بسياري از قالب.هاي شعري و آرايه¬هاي ادبي، اعم¬از لفظي و معنوي، فنون عروض و قافيه در شعر اردو تداول يافته¬است؛ بنابراين شناخت جنبه¬هاي مختلف شعر و اختلاف ادبيات ملل ديگر گامي مؤثر در گفت¬وگوي تمدن و ايجاد رشتۀ ادبيات تطبيقي در دانشگاه¬ها است. ازجمله مواردي كه در ادبيات به¬عنوان سؤال مطرح است، این است كه آيا اقبال لاهوري از مولانا تأثير پذيرفته¬است يا خير؟ اين خود يكي از جنبه¬هاي ادبيات تطبيقي است، يا اين سؤال كه در شعر معاصر، ن.م راشد و نيما تا چه¬اندازه.اي تحت¬تأثير فعاليت¬هاي هنري و ادبي يك¬ديگر بوده.اند، خود نيز جنبه.اي از جنبه¬هاي ادب تطبيقي را دربردارد.
کلیدواژه¬ها: ادبیات تطبیقی، ادبیات معاصر، ادبیات ملل.
ادبيات تطبيقي یکی از شاخه¬هاي نقد ادبي است كه به سنجش آثار، عناصر، انـواع، سبك¬ها، دوره.ها، جنبش.ها و چهره.هاي ادبي و به¬طور كلي مقايسة ادبيات در مفهوم كلي آن در دو يا چند فرهنگ و زبان مختلف مي¬پردازد. ادبيات تطبيقي از ادبيات، روابط¬ادبي، اذواق، عواطف و احساسات ملل مختلف سخن می¬گوید و بازتاب ادبيات يك ملت را در ملت¬هاي ديگر تحلیل می¬کند. باكمك ادبيات تطبيقي مي¬توان انواع ادبي را كه ويژة برخي¬از فرهنگ.ها است، امّا در زبان و ادبيات فرهنگ¬هاي ديگر منعكس نشده، بازيافت. پژوهشگري كه به¬كار ادبيـات تطـبيقي مي¬پردازد، بايد توانايي خواندن متون ادبي موردبررسي را به زبان اصلي داشته¬باشد؛ زيرا هر زباني ويژگي.هايي دارد كه درك كامل متون ازطريق خواندن آنها به زبان اصلي میّسر مي.شود؛ پژوهشگر بايد از تاريخ ادبياتي كه قصد بررسي تطبيقي آن را دارد، آگاهي دقيق داشته، و سرانجام آنكه بايد از مراجع و مآخذ عمومي و چگونگي به¬كارگيري آنها كاملاً مطّلع باشد. درپهنة ادبيات تطبيقي مي¬توان دوباره علل و عوامل انتقال ادبيات را از زباني به زبان¬هاي ديگر موردبررسی قرار داد؛ انواع ادبي، موضوعات ادبي، شاعر يا نويسنده¬اي که در ادبيات ملت¬هاي ديگر تأثیر داشته¬است و نیز منابع و مآخذ شاعران يا نويسندگان، جريان¬هاي فكري و شناسايي ملتي يا ملت¬هايي ازطريق ادبيات اقوام ديگر موردبررسي و پژوهش قرار می¬گیرد. شايسته است كه به هريك از شاخه.هاي برشمرده نظري اجمالي افكنده شود.1
ادبيات تطبيقي پس¬از فرانسه به سوئيس، ايتاليا، مجارستان و انگلستان راه يافت. پژوهش درزمينة ادبيات تطبيقي نيازمند استعداد و آگاهي¬هاي ويژه¬اي است كه پژوهشگر را به ژرف¬انديشي در كشف ريشه¬هاي تلاقي ادبيات در سطح جهاني راهنمايي مي.كند. سنجش ادبي ميان اديبان جهان، بدون وجود علايق و پيوندهاي تاريخي از حوزة ادبيات تطبيقي خارج است؛ زيرا چنين سنجشي در اوضاعی امكان¬پذير است كه زمينة اثرپذيري و اثرگذاري ازلحاظ ادبي و فرهنگي فراهم باشد. ازسوي¬ديگر، ادبيات تطبيقي پهنه¬اي جهاني دارد؛ درنتيجه سنجش دو يا چند ادبيات با يك مليت، در قلمرو آن نمي¬گنجد.
ريشه¬يابي ادبيات تطبيقي نياز به مطالعه و تحقيق عميق و همه.جانبه در تاريخ ادبـيات جهـاني دارد. شيوة نـويـن پژوهـش تطبـيـقي ادبـیات در قـرون اخيـر پديد آمده¬است. پيدايش آن به نيمة اول قرن نوزدهم ميلادي در ادبيات فرانسه برمي¬گردد، و به¬تدریج به ادبیات ديگر كشورها دامن گسترده¬ است. بدين¬لحاظ اديبان پژوهشگر فرانسوي را پيش¬گامان اين نوع تحقيقات ادبي به¬شمار آورده¬اند.
«پيشينۀ ادبيات تطبيقي در دانشگاه¬هـاي ايران به حدود شصـت سال پیش مي¬رسد. اولين كرسي اين رشته را استاد گران¬ماية فقيد، مرحومه دكتر فاطمه سياح، در دانشكدة ادبيات دانشگاه تهران بنیان نهاد.»2
زمينه¬هاي مهم كه در آن ادبيات تطبيقي مي¬تواند به¬خوبي شكوفا شود، مطالعة جنبه¬هاي متشابه و متغاير تخيل در رشته¬هاي گوناگون ادبي، فرهنگي و هنري چون رمان، نقاشي و سينما است. آشنايي به چند زبان يا حداقل به يك زبان خارجي اولين شرط ورود به حوزة ادبيات تطبيقي است؛ بنابراين آموزش زبان¬هاي خارجي، كه روابط بين فرهنگ¬ها و ادبيات ملل مختلف را فراهم خواهد¬كرد، ضروری است. قبل¬از مطالعة ادبيات تطبيقي، لازم است آشنايي نسبي با ادبيات كلي يا عمومي داشته¬باشيم و با آن از مقايسة ساده بين دو فرهنگ، فراتر ¬رويم و به روابط و مكانيسم.هاي پيچيده نزديك¬تر .شويم و درصدد كشف آنها برآييم. اين زمينه¬ها عبارت¬است¬از:
ترجمه¬شناسي
1ـ انواع ادبي علم معاني و بيان
2ـ تصويرها و تصورها
3ـ تطبيق از وراي رشته¬ها
4ـ نحوة دريافت
ادبيات تطبيقي كه در عهد حاضر مهم.ترين روش تحقيقي در ادبـيات جهـاني اسـت، روز¬به¬روز شكوفا¬تر و پربارتر و باعث دل¬گرمي، هم¬فـكري و هـم¬دلي دربيـن اقوام مختلف جهان مـي.شود كه در زبـان¬هاي مختلف دربـارة آن بحث شـده¬اسـت. بـه ايـن¬نوع تـحقيق در ادب فـارسي، ادبـيـات تطبيـقي می¬گويند و در زبان عـربي «الاداب المقارن»، و در زبـان انـگـليسي، "Comparative Literature" و در زبان فرانسوي،"Compasee litesatuse" و در زبان آلمانی، "Die Komparative Literatur" و در زبان اردو، «تقابلي ادب» نام داده.اند.3
نزديك¬به دو قرن است كه از پيدايش دانش ادبيات تطبيقي در جهان دانش و انديشه مي¬گذرد؛ اين دانش دراين¬مدت، منتقدان موافق و مخالف زيادي را در دامن خود پرورده¬است. در دانشگاه¬هاي بسياري از كـشورها كـرسي ادبيـات تطبيـقي بنياد نهاده¬شده¬است؛ انديشمندان و صاحب¬نظران از همان آغاز پيدايش و شكل¬گيري اين علم براي تعريف و تبيين مفهوم ادبيات تطبيـقي وقـت و نيـروي فـراوان صرف كرده.اند، امّا بحث و مجادله دراين¬زمينه همچنان ادامه دارد و هنوز هم مفهوم واحـدي از ادبـيـات تـطـبيقـي كه آگاهـان و عـلاقـه¬مـنـدان را خـرسـند كنـد بـه¬دسـت نيامده¬است. انديشمندان و شاعران كشورهايي كه ادبيات ريشه¬دار و پربارتر دارند، دركنار اين تلاش¬ها از اين دانش نوپا براي ترويج انديشه و آثار ادبي خود بهره¬ها جسته و شاعران و نويسندگانشان را به ملت¬هاي ديگر شناسانده.اند و از انديشه، آثار و چهره.هاي ادبي ملت¬هاي ديگر درجهت باروری بیشتر ادبيات و فرهنگشان سودها برده.اند. ادبيات تطبيقي ازيك¬سو، به نوع نگرش ملت¬ها به ادبيات و برداشت از آن و تفاوت¬هاي فكري و فرهنگي آن پرداخته و ازسوي¬ديگر، موجب شـده¬است كـه رسيدن بـه تعريف و مفهوم واحدی از آن را نزد صاحب¬نظران عرضه کند. درکنار همین اندیشه است كه مطالعة اثري از ادبيات يك ملت، اثري از ادبيات ملتي ديگر را به¬ذهن متبادر مي.كند. مطالعة شعري از يك شاعر يا داستاني از نويسنده¬.اي، اثر شاعر يا نويسنده.اي ديگر را فرایاد ما مي¬آورد، چنان¬كه شعر كتيبة مهدي اخوان¬ثالث افسانه سيزيف را به¬ذهن متبادر می¬کند.4 اینجاست که نه با ادبيات منفرد و ادبيات يك ملت بلكه با فضاي باز گستردة ادبيات ملت.هاي ديگر مواجه هستيم، كه «گوته»، شاعر آلماني از آن به ادبيات جهاني تعبير كرده¬است. و با اعتقاد به اينكه «شعر سرماية مشترك همة افراد بشر است»، مي.خواست با آثار ادبي جهاني آشنا شود؛ بدين¬جهت دراين¬زمینه ديگران را هم به هم¬راهي و هم¬گامي با خود فراخواند.
درمقابل چارلز ميلزگيلي، از بـنیان¬گذاران ادبيات تطبـيـقي آمريكاي شمـالي، اعلام كرد كه اساس كار پژوهشگر ادبيات تطبيقي اين است كه ادبيات را به¬عنوان يك رسانة فكري ممتاز و مكّمل و جلوه.اي مشترك از انسانيت بپذيرد، كه بي.ترديد ازطريق موقعيت.هاي اجتماعي فرد و به¬وسيلة تأثيرات نژادي، تاريخي، فرهنگي، محيطي، زباني، فرصت¬هاي اجتماعي و موانع و محدوديّت¬ها بدون توجه به دوره و هيئت و مليت متمايز مي.شود و از نيازهاي مشترك و از آرمان.هاي انساني و استعدادهاي مشترك رواني و فيزيولوژيكي سخن درمیان مي¬آورد.
دراين¬حال ادبيات تطبيقي، كه فراتر از يك رشتة دانشگاهي به¬شمار مي.آيد، با نگاهي فراگيرتر از دنياي دانـش به ادبيـات مي.نگـرد و درواقـع ادبيـات تطبيقي بوم¬شناسي انسان¬گرايانه و جهان¬نگري ادبي و مظهر تجّلي فرهنگي ملت.ها است. درواقع انديشمندان منتقدي چون ژوسـت و گـيلي، ادبيـات تطبيقي را گونه¬اي «كيش جهاني» مي.دانستند، براين¬اساس كه وقتي محققان، كارهاي پژوهشي اساسي را دراين¬زمينه برعهده مي.گيرند همة تفاوت¬ها و اختلافـات فكري و فرهنگي را نـاديده¬ مي.انگارند؛ و هنر وسيله¬اي براي ايجاد هماهنگي جهاني تلقي مي.شود. از پيامدهاي آن وسعت¬بخشيدن به ادبيات قومي ملي، ايجاد تعادل، تعامل و برابري فرهنگي است كه موجب نزديكي ملت¬ها و اقوام به يك¬ديگر می¬شود و چه¬بسا منجر به وحدت ملي و وحدت نسبي عالم انساني می¬.شود.5
از دهه 1960م. كه ادبيات تطبيقي ريشه مي.گيرد و مي.بالد، در پاره.اي از ايده¬ها و پديده.ها كه ارزش جهاني هم داشتند خدشه وارد مي.شود¬؛ ازجمله در ادبيات که، امواج عظيم تفكر انتقادي به¬سرعت از يك موضوع به موضوع ديگر و از شاخه.اي به شاخه.ي ديگر كشيده مي.شد. توجه پژوهشگران به تتبع درزمينه..هاي تطبيق متون و يافتن مشابهت.ها و قرابت¬ها معطوف مي.شود و از بررسي الگوهاي تأثيرگذار ميان نويسندگان نقشي پراهميت درتجلي مي.آید.
اين رشته در بسياري¬ از كشورهاي جهان سوم، خصوصاً كشورهاي اسلامي به¬ويژه پاكستان و ايران با قوت بيشتر گسترش يافته و پذيرفته .شده¬است. رشد ادبيات تطبيقي در پاكستان با مسئلة ملي¬گرايي پاكستاني به¬طور مستقيم درارتباط است. در اين طريقة جديد، محققان سعي كرده¬اند در مناسبات و روابط ادبي و ذوقي بين اقوام و ملل تحقيق كنند و اين تحقيق را مبتني¬ بر مدارك و شواهد دقيق درست تاريخي بنمايانند. ازآن¬پس، تحقيقات جالبي درزمينة نشر آثار پا گرفت و انجمن¬ها و مجله¬هايي براي تحقيق در ادبيات تطبيقي تأسيس گشت و علي¬الخصوص درطي اين هفتاد سال اخير كتب و تحقيقات بسياري در اين رشته انتشار يافت.6
«به¬قول شبلي نعماني «مطالعة ادبيات تطبيقي» مدتي است كه براي بهبود هماهنگي جهاني به¬كار برده¬مي¬شود. در اين روش شاعر و نويسندة يك كشور را با شاعر يا نويسندة كشور ديگر مقايسه مي.كند و از مطالعة عميق احوال و آثار و تفكرات، موضوعات و مطالب هردو نويسنده نتايج مشتركي به¬دست مي.آورد.»7
امّا «نشأت ادبيات تطبيقي تا قرن نوزدهم به¬تعويق افتاد و درخلال اين قرن عواملي به¬ظهور پيوست كه منجر به تولد دیگر ادبيات تطبيقي شد.8 چنـان¬که شـبلي و غنيمي هلال هم مي.گويند كه ادبيات تطبيقي مفهوم جديدي دارد كه اكنون درشمار علوم معاصر ارزش و مقام والايي دارد.9 پس ادبيات تطبيقي با ادبيات مقايسه¬اي كه در آن فقط هماهنگي بيت يا موضوع ديده مي.شود و علتش فقط توارد است، فرق مي.كند؛ چراكه پژوهشگر باید در اين علوم ازلحاظ تاريخي، و عواملي كه در عهد آن دو نويسنده يا شاعر مؤثر بوده¬است نیز آگاه باشد؛ بدین نکته نیز باید اشارت کرد که دو نویسنده و شاعر درطول تاريخ، چگونه با یک¬دیگر پيوند فکری یافته¬اند كه این مسئله خود باعث مي.شود هردو را به¬هم نزديك يا هم¬فكر و هم¬نظر نشان داد و درمقام بررسي آورد؛ يعني در اين كار بايد عوامل اثرپذيري سبك و مكتب شاعر دو زبان و پيروي آنها از سبك و مكتب یک¬دیگر و اشتراك موضوعات و چگونگي آنها و علت هم¬فكري را روشن ساخت.
ادبيات تطبيقي يا تحليل تطبيقی تاريـخ يـكي از فنـون و شقـوق برجـسته، درخور توجه و بااهميت درزمينة ادبيات و علوم انساني در جهان است، كه بررسي دقيق و عميقی لازم دارد. ريشه.يابي همه¬جانبة آن علاوه¬بر تنوع در پژوهش و جلوه.گر كردن زيبایي¬هاي فكري و ذوقي ملل و اقوام ¬گونه¬گون، جنبه¬هاي مختلف تأثيرپذيري مثبت يا انتقادي آن نتايج بسيار ارزشمندي براي ادامه يا جلوگيري از روش¬هاي معقول يا غيرمعقول فكري، ادبي و هنري دارد. افزون¬بر اينها، آگاهي از تطبيق وقايع تاريخي، علمي، ادبي و هنري موجبات تحرك، جهش، جوشش، كوشش، عبرت و استقامت ملي و مذهبي را فراهم خواهدساخت.10
ادبيات ملت¬ها در حريم فرهنگ آن ملّت، بايد بازگو¬كنندة افكار، خواست¬ها و احساسات ملت. باشد، والاّ اغلب آنها هم محكم و استوار است و انواع جناس¬ها، استعارات، تشبيهات و كنايات در آنها به¬كار رفته¬است و بسياري هم عاري از تعقيدات لفظي و معنوي و غرابت حروف و الفاظ است.11 ولی بااین¬همه تنها بخشی از روابط فکری و ذوقی ملّت¬ها را ادبیات تطبیقی نشان می¬دهد.
ادبيات تطبيقي آن است كه تحت¬تأثير فرهنگ و ادبيات ملت ديگر به¬وجود آيد و مشابهت.هاي ادبي را ايجاد ¬كند. ادبيات مقابله¬اي آن بخش از ادبيات ملتي است كه بدون ارتباط و تأثيروتأثر شبيه به ادبيات ملت ديگر باشد. پس ادبيات تطبيقي شاخه.اي است از نقد ادبي كه از روابط ادبي ملل مختلف و از انعكاس ادبيات ملتي در ادبيات ملت ديگر سخن مي.گويد؛ بنابراین ادبيات تطبيقي كشف روابط فرهنگي بين ملت¬ها است، ازاين¬رو اين رشته از معارف بشري در برقراري دوستي و صلح جهانی مؤثر است.12
اما در حوزة ادبيات معاصر، بايد كلمة معاصر را ريشه.يابي كرد و معني اين كلمه را در لغت موردبحث قرار داد. «معاصر» از ريشة عصر و به معني عهد، زمان و زمانه است؛ بنابراين «معاصر» هم¬زمان، هم¬عصر و هم¬عهد معني مي.دهد و اصطلاحاً به زمان حاضر يا زمان حال اطلاق مي¬شود. پس منظور از ادبيات معاصر ادبيات زمان حاضر است، امّا زمان حاضر یا معاصر از چه موقعي شروع مي¬شود و چه تاريخي بايد مبدأ بحث در چگونگي نظم¬و¬نثر و احوال شاعران و نويسندگان معاصر قرار¬گيرد.13
نكته آنكه ادبيات فارسي معاصر گسترش فراوان دارد و رشته¬هاي گوناگون و نيز نمودار زندگي ادبي پرتلاش معاصران، به¬خصوص نسل جوان ايران و پاكستان موردبحث ماست. شاعران پاكستان آثار بسياري، كه گنجينه¬هاي گران¬بهايي از گوهرهاي آب¬دار الفاظ، معاني، حكمت، فلسفه، پند و اندرز است، به¬وجود آورده¬ و براي آیندگان به¬ميراث گذاشته¬اند، که آنها با وسايل طبع¬و¬نشر امروزي سهل¬و¬آسان دردست¬رس مردم پاكستان قرار مي.گيرد. بازماندگان اين مردان روشن.دل، سرايندگان و گويندگان امروزي پاكستان هستند كه در روشن نگاه¬داشتن چراغ علم، فضل، ادب و فرهنگ این سرزمین سعي بليغ مبذول مي.دارند و ازاين¬طريق به سرماية معنوي و فرهنگي ملت و كشور خويش مي¬افزايند.
در اين دوره، شاعران اردو و فارسي با علوم و فنون جديد و پيشرفت¬هاي ممالك اروپايي آشنايي یافته و تأسيس چاپ¬خانه¬ها و انتشار روزنامه.ها در هردو كشور و نيز ترجمۀ كتاب.هاي علمي، ادبي، تاريخي و غيره از زبان¬هاي خارجي مایۀ پیوند شاعران هردو كشور با طبقات مختلف مردم و زبان عامه شده¬است.
ويژگي.هاي ادبيات معاصر
تحولاتی که در جنگ جهانی دوم در جهان پیش آمده¬است و تأثیری که این جنگ در همة شئون زندگی مردم جهان برجای گذاشته، خواه¬ناخواه در حوزة ادبیات نیز نقش مهمی را ایفا کرده¬است. ادبیات در زمینه¬های مختلف، اعم¬از داستان، رمان، ادبیات تطبیقی و مانند اینها گسترش یافته و در حوزة شعر نیز با ظهور نیما دورة جدیدی در ادبیات پیدا شده¬است. عناصر فرهنگي جهـان معـاصر كـم¬و¬بـيش وسعت يافته و بعضي¬از شاعران زبان اردو و فارسي اين دوره ضمن بهره¬مندي از فرهنگ گذشتة اسلامي روي به فرهنگ اروپایي نيز آورده¬اند. شـعر امـروز به دو قسمت تقسيم مي¬شود كه عبارت¬است¬از: شعر سنتي و شعر نو؛ به¬همين¬مناسبت شاعران معاصر را نيز به دو گروه كهنه¬سرا و نوسرا می¬توان معرفي كرد. بعضي¬از نوسرايان نيز نه¬تنها با سرودن شعر به سبك متقدمان در دوران معاصر مخالفتي ندارند، بلكه خود نيز اشعار زيبايي بدان شيوه سروده و توانمندي، مهارت و علاقۀ خود را به اين شيوه نشان داده.اند. نيما¬يوشيج، احمد شاملو، نادر نادرپور، اميرهوشنگ ابتهاج¬ «سايه»، نصرت رحماني، سياوش كسرايي، فروغ فرخزاد، اخوان ثالث، يدالله رؤيايي، اسماعیل خویی، علی باباچاهی، شمس لنگرودی، محمدعلی سپانلو، منوچهر آتشی، خسرو گلسرخی، سهراب سپهری، مفتون امینی، محمد زهری، سیدعلی گرمارودی و تعداد ديگري از نوسرايان در اين گروه جاي دارند. شعر نو ضوابط و معيارهاي خاص خود را دارد كه در جاي خود به آن خواهيـم پـرداخت. از مهم¬ترين ويژگي¬هاي ادبيات معاصر پيدايش شيوه¬اي نو در شعر و تغيير بنيادين اركان آن است. در آخـرين دهـة قـرن 13 (هـ¬. ش)، گـروهي از صاحب¬نظران و شاعران، مانند تقي رفعت و جعفر خامنه.اي و بانو شمس كسمايي عليه قواعد و اصول سنتي شعر فارسي و نیز در پاکستان، گروهي عليه شاعران سنتي اردو قيام كردند.
تقـي رفعت، سردبير روزنامة تجدد تبريز، كه از طرف¬داران پرشور و صمـيمي تجـدد ادبـي و اجتمـاعي ايـران بـود، به¬منـاسبت غـزلي كه يكي از اعضاي «دانشكده» به استقبال شيخ سعدي سروده و در روزنـامة زبـان آزاد انتـشار داده¬بود، با امضاي مستعار «بيزبان» و تحـت عنوان «مستحدثات ادبي» به شوخي مطالبي نوشته و درپايان مقاله اضافه كرده بود:
«عزير من، كلاه سرخ ويكتور هوگو را در سر قاموس دانشكده مجوي! طوفاني در ته دوات نوجوانان تهران هنوز برنخاسته¬است.»14 اين شاعران گام¬هايي درجهت تغييروتحول بينادين شعر برداشته¬اند. پس¬از¬این نيما در شعر فارسـي و ميراجي و ن.م راشد در شعر اردو، با شعر سنتي و اصول و قواعد آن به¬مخالفت برخاسته و شعر نو را بنياد نهادند و به ادبيات معاصر ايران و پاكستان امتياز و ويژگي مهمي بخشيدند. امروز بحث¬ها و گفت¬وگوهاي بسياري دربارة «ادبيات تطبيقي» پيش آمده و اظهارنظرهاي متفاوتي بيان شده¬است. نخستين تعريفي كه از ادبيات تطبيقي شده از سنت بوو (Saint-Bouve¬)، منتقد فرانسوي، در سال 1866 است. باید گفت توجه ويژه.اي که به موضوع.ها و روش¬هاي تفكر ادبي شده مایۀ نهضت¬هاي بزرگ در ادبیات ایران و پاکستان شده¬است.15
ظهور قدرت¬هاي تازة شرق¬شناسي، تلاش براي رواج جهان¬وطني ادبي و كشف نكـات نـو و تـازه و بهره¬گيري از يافته¬هاي انديشه¬وران ديگر سرزمين¬ها از عواملي است كه موجب پيدايش و گسترش ادبيات تطبيقي در جهان شده¬است. مهم.ترين زمينه¬هايي كه به گستردگي و جهان¬شمولي اين دانش كمك كرده، تحولات سياسي و اجتماعي ايران از سال¬هاي قبل¬از دورة مشروطه است، که دگرگوني¬هاي چندي تحت¬تأثير عوامل مختلف، كه شايد مهم¬ترين آنها در¬اين¬مورد موضوع ترجمه باشد، در زبان و ادبيات فارسي پيش آمده¬است و كم¬كم راه¬هاي تازه¬اي در ادبيات گشوده؛ به¬ويژه در شعر، که برخي¬از قالب¬هاي ادبي نو كه در گذشتة ادبيات فارسي و اردو به¬هيچ¬وجه نبود، در دورة معاصر پديد آمده¬است؛ ازاین¬رو باید گفت که شعر نو مهم¬ترين موضوعي است كه .مي.تواند در حوزة ادبيات تطبيقي موردبحث قرار گيرد؛ چه در سبك و چه در انـواع ادبـي و چه در نقد ادبي، كه با¬كمك ادبيات تطبيقي مي¬توان آن انواع را كه ويژة برخي¬از فرهنگ¬ها است و در زبان و ادبيات فارسي منعكس شده، بازيافت و به بررسی آنها پرداخت.16
درنهايت ازآنجا¬كه اين سؤال ساده و طبيعي بيشتر درهمين يكي¬دو قرن اخير به مسئله¬اي پيچيده و مشكل يا حتّي گاهي به مسئله.اي لاينحل در جامعه و جهان ادب تبدیل شده¬است، بررسي سنـت و نـوآوري در شعـر «معاصـر» را براي پـژوهش، شـايسته¬تر و بايسته¬تر نشـان می¬دهد، امّا چنان¬كه مي¬دانيم پژوهش و داوري درباب ادبيات معاصر نيز همانند ادبيات قـديم، اگرچه درآغاز ازجهتي سهل است، ولي از پاره.اي جهات دشواري¬هايي درپي دارد. «تحقيق در ادبيات قديم به¬علل گوناگون، ازجمله فاصلة فراوان با موضوع تحـقيق؛ ازبين رفتن بسياري از آثار، اسناد و مدارك؛ دگرگوني اوضاع اجتماعي؛ تغييروتحول زندگي، ذهن و زبان؛ زيبايي¬شناسي، افق ديد و معناشناسي و ... دشوار است، درعوض به¬دليل اينكه بسياري از سبك¬ها، دوره.ها، پديده.ها و آثار ادبي نسبتاً به¬نتيجه رسيده.اند و از صافي ذوق، پسند و داوري عصرها و نسل¬هاي متمادي گذشته و جنجال¬هاي تبليغاتي يا نفوذ و قدرت طبقات حاكم و معيارهاي تأثیرگذار دوره¬ها را پشت¬سر نهاده¬است، بهتر مي¬توان به مقايسه، ارزيابي، نقدوبررسي آنها پرداخت و از ميزان اثرگذاري، ابداع، تنقيد، اصالت و درمجموع پايگاه و جايگاه آنها درطول تاريخ ادبيات يا به¬طور كلي در چشم¬انداز گستردة جهاني درمطالعه آورد.17 بدين¬روي پژوهش دربارة ادبيات معاصر دشوارتر است؛ زيرا باوجود دست¬رسي به موضوع آثار، اسناد و مدارك و ملموس¬بـودن اوضـاع اجـتماعي، نـزديكي ادبـیات به ذهن و زبان مـردم، زيبايـي¬شـناسي و معيارهاي رايج از موضوعـاتی اسـت که پرونـدۀ آنها همچنان باز است و هنـوز جـايـگاه كلــي آنـها در مجـموعة آثـار معين نشده¬است؛ بنـابراین تحقیق و بـررسـی در¬این¬¬زمیـنه لازم اسـت و ازسـوی¬دیـگر برخـي¬از آثار و اسنـاد بـه¬دلايلي ديـگر در¬دست¬رس پژوهشگران قرار ندارد و اعمال¬ نفـوذ و قدرت تبليغات و معيـارهاي حاكم، هـمـچنان بـرجـاي خود باقي ¬است. امكانـات و فـضاي منـاسـب بـراي تشـخيص درست و داوري استوار فراهم نيست؛ بر آيينة ادبيات معاصر گرد¬و¬غبار گذر روزگار هنوز ننشسته ¬است، امّا گردو¬غبار برخاسته از حوادث، همچنان برپا و برجاست و منتقد و مورخ، خود در دل اين گردو¬غبار دست¬و¬پا مي.زند و بالاخره روزی دست از آستین انتقاد برمی¬آورد.
«شعر و نثر معاصر اگرچه درنظر برخي نسبت¬به درخت پرشاخ¬و¬برگ ادبيات كهن¬سال، نهالي نورس يا نارس مي¬نمايد، امّا هرچه باشد، حتّي ريشـة نهـال¬هاي جـوان هم در خاك نهان است و براي يافتن ريشه¬هاي نهفتة آن به كندوكاو بيشتر نیاز دارد و در یک بررسی گسترده می¬توان دريافت كه آيا شعر معاصر تافته¬اي جدا بافته¬ است يا ريشه¬هاي اين نهال و آن درخت كهن¬سال به¬هم پیوند یافته¬است. ازاين¬رو براي رسيدن به نقطة موردنظر، يعني بررسي سنت و نوآوري در شعر امروز، گريزي جز از دورخيز به ديروز نيست؛ پس پيش¬از پرداختن به شعر معاصر، نگاهي اجمالي به شعر فارسي ازآغاز تا امروز و ملاحظة آن ازديدگاه مذكور بايسته مي¬نمايد یا لااقل بررسی شعر از دورۀ مشروطیت را لازم نشان می¬دهد.»18
اگر در مسير نوآوري¬هاي شعر فارسي از آغاز تا آستانة مشروطيت، سبك هندي را اوج نوآوري خودآگاهانه در بستر سنت بدانيم، دورة بازگشت را بايد اوج سنت.گرايي خودآگاهانه در شعر فارسی بخوانيم.
«ادبيات تطبيقي دلالت و مفهومي تاريخي دارد، موضوع تحقيق در اين علم عبارت¬است¬از پژوهش درموارد تلاقي ادبيات با زبان¬هاي مختلف و يافتن پيوندهاي پيچيده و متعدد ادب در گذشته و حال، و به¬طور كلي ارائة نقشي كه پيوندهاي تاريخي آن را رقم زده¬است، چه از جنبه¬هاي اصول فني درانواع مكاتب ادبي و چه ازديدگاه جريان¬هاي فكري که مطالعة آن لازم است.»19
پی¬نوشت¬ها
1ـ انوشه، حسن: فرهنگنامة ادب فارسي، ج 2، ص43.
2ـ ادورد، ايلميراد: ويژه¬نامة ادبيات تطبيقي، «پژوهش زبان¬هاي خارجي»، ص3.
3ـ علي¬كميل، قزلباش: ارزش مطالعة تطبيقي در ادبيات، ص38.
4ـ دروديان، ولي¬الله: سرچشمه¬هاي الهام شاعران، ص47.
5ـ زرين كوب، عبدالحسين: نقش بر آب، ج3، ص46.
6ـ ــــــــــــــــــــــ: آشنايي با نقد ادبي، ص81.
7ـ عمر، محمدسهيل و وحید عشرت: صد سال.هاي اقباليات، رفيع¬الدين هاشمي، ص940.
8ـ غنيمي¬هلال، محمد: ادبيات تطبيقي، ص50.
9ـ همان، ص22 و23.
10ـ حقيقيت، عبدالرفيع: نقد تطبيقي ادبيات ايران و عرب، «بنام او»، ص4.
11ـ سجادي، سيدجعفر: همان، مقدمة مؤلف، ص9.
12ـ فرشيدورد، خسرو: دربارة ادبيات و نقد ادبي، ص808.
13ـ حاج¬سيدجوادي، حسن: بررسي و تحقيق در ادبيات معاصر ايران، ص7.
14ـ آرین¬پور، یحیی: از نیما تا روزگار ما (نقل)، ص 573 و روزنامة تجدّد، ش66، س1336.
15ـ صفاري، كوكب: افسانه¬ها و داستان¬هاي ايراني در ادبيات انگليسي، ص1.
16ـ انوشه، حسن: همان، ص41.
17ـ امين پور، قيصر: سنت و نوآوري در شعر معاصر، ص12.
18ـ همان، ص14.
19ـ غنيمي¬هلال، محمد: همان، ص124.
منابع
ـ آرین¬پور، یحیی: از نیما تا روزگار ما (نقل)، روزنامة تجدد، ش66، س1336.
ـ امـین¬پور، قیصر: سنت¬ و نوآوری در شعر معاصر، تهران: علمی و فرهنگی، 1383.
ـ انوشه، حسن: فرهنگنامة ادب فارسی، ج2، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1376.
ـ ایلمیراد، ادورد: ویژه¬نـامة ادبـیات تـطبـیقی، «پـژوهش زبـان¬هـای خارجی»، تهـران: دانشگاه تهران، بهار و تابستان 1379.
ـ حاج¬سیدجوادی، حسن: بررسی و تحقیق در ادبیات معاصر ایران، تهران: گروه پژوهشگران ایران، تابستان 1382.
ـ حقیقـت، عبـدالرفـیع: نقـد تـطبیقی ادبـیات ایران و عرب، «بـه¬نام او»، چ1، تهران: شرکت مؤلفان و مترجمان ایران، 1369.
ـ درودیان، ولی¬الله: سرچشمه¬های الهام شاعران، تهران: چشمه، 1366.
ـ زرین¬کوب، عبدالحسین: نقش برآب، ج3، تهران: سخن، 1374.
ـ ـــــــــــــــــــــ : آشنایی با نقد ادبی، چ2، تهران: سخن، 1372.
ـ صفاری، کوکب: افسانه¬ها و داستان¬های ایرانی در ادبیات انگلیسی، تـهران: دانشگاه تهران، 1357.
ـ عمر، محمدسهیل و وحید عشرت: صد سال¬های اقبالیات، اسلام¬آباد: آکادمی ادبیات پاکستان، 2002 م.
ـ غنیمی¬هلال، محمد: ادبیات تطبیقی، ج1، تهران: سپهر، 1373.
ـ فرشیدورد، خسرو: دربارة ادبیات و نقد ادبی، ج2، چ1، تهران: سپهر، 1363.
ـ قزلباش، علی¬کمیل: ارزش مطالعة تطبیقی در ادبیات، اسلام¬آباد: سروش، 2006 م.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1566]
-
گوناگون
پربازدیدترینها