واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: سياست - آفتاب آمد دليل آفتاب
سياست - آفتاب آمد دليل آفتاب
آذر منصوري:«بعضيها عملا امروز ميگويند راي مردم اثري ندارد، صوري و ظاهري است كه اين بينش ديدگاه و خط امام نيست و هيچ نسبتي با امام و انقلاب ندارد. ممكن است بگويد من محور انقلاب هستم و هر كسي در هر جايگاهي اين را گفت بايد دفع شود ولو اينكه او علاقهمند به امام و انقلاب باشد بنابراين نبايد در دولت و مجلس بيايد، كه ما اين ديدگاه را خطرناك ميدانيم... اگر ايران ضعيف و عقبافتاده باشد و ملت ايران عزت و احترام نداشته باشند، بايد نگران بود. دغدغه نسبت به پيشرفت ايران، وظيفه ملي، ديني و وجداني ماست. نميتوان با شعار مملكت را اداره كرد. آن هم شعاري كه خلاف آن رفتار شود و مردم را دلزده كند... تاملات خوبي درباره حضور در انتخابات دارم. البته شخصا هيچ اشتياق و علاقهاي براي بازگشت به قدرت ندارم. سرانجام هرچه وظيفهام باشد، انجام ميدهم... براي رسيدن به قدرت هويت خود را از دست نميدهيم. ما اهل اينطور آمدن نيستيم...»
خبرگزاري ايلنا. جمعه 10 آبان 78
جملات فوق بخشي از سخنان سيدمحمد خاتمي در ديدار با طلاب و روحانيون حوزه علميه قم بود. او اين روزها در پاسخ به دعوتهايي كه براي كانديداتوري رياستجمهوري از او ميشود نگرانيهاي خود را پيرامون دين، نظام، كشور و مردم بيان ميكند. به نظر ميآيد هرچه به زمان انتخابات رياستجمهوري نزديكتر ميشويم و هرچه ميزان استقبال از او براي حضور در قدرت افزايش مييابد، او نيز تاملات خود را روشنتر از گذشته در مقابل مشتاقان به حضورش و افكار عمومي قرار ميدهد. اما تامل در سخنان اخير او، آفتابي است دليل بر آفتاب. طرح اين نگرانيها دلايل ديگري را بر ضرورت حضور او در انتخابات پيشرو نمايان ميسازد. اما مقدمه طرح دلايل مذكور پرسشهايي است كه از گفتههاي اخير خاتمي قابل حصول است.
1- آيا با شعار ميتوان مملكت را اداره كرد؟ اساسا شعارزدگي چه آفتهايي براي كشور در پي دارد؟
2- راه حفظ و صيانت از راي مردم چيست؟ به عبارت ديگر براي پرهيز از برگزاري انتخابات نمايشي چه اقداماتي را ميتوان در دستور كار قرار داد؟
3- چه خطراتي پيش روي نظام و كشور قرار دارد؟ يا خطر اصلي براي امروز ايران كدام است؟
4- كدام راه به عزت و احترام و قدرتمندي ايران در دنيا ميانجامد؟
5- بهاي رسيدن به قدرت چيست؟
6- چگونه ميتوان در قدرت ماند و هويت خود را حفظ كرد؟
با نگاهي عميقتر پرسشهاي ديگري از اين دست از سخنان اخير خاتمي قابل استخراج است.
بدون ترديد، با شرايط ويژه امروز كشور ديگر نميتوان با شعار اين ملك را اداره كرد. برجستهترين و جاذبترين شعار طي چند سال گذشته، آوردن نفت بر سر سفره مردم بود كه نهتنها رنگ عمل به خود نگرفت، بلكه امروز پول نفت با سفرههاي مردم ايران فاصله بسيار گرفته است. دوران طلايي قيمت نفت رو به افول ميرود و درآمد چند برابر فروش نفت نيز بدون حساب و كتاب هزينه شده است. بدون آنكه مرهمي بر زخمهاي اقتصاد ايران به جا گذاشته شود. سازمان مديريت و برنامهريزي حذف شد و قرار بود به سفرهاي استاني و... آباداني و عدالت و مهرورزي در اقصي نقاط ايران توزيع شود. اما اين اتفاق نيز نيفتاد. بهرغم اخبار پرطمطراق رسانه ملي، وضعيت استانهاي كشور خلاف آن را ثابت ميكند. بدون بازگشت نظام برنامهريزي به كشور، اقتصاد ايران بسامان نخواهد شد. همانطور كه تداوم روند فعلي راهي است كه به تركستان ميانجامد كه البته اصلاحطلبان براي اين حضور برنامه دارند.
آنچه مسلم است، مخالفان اصلاحات دموكراتيك و مردمسالاري نميخواهند راي مردم تعيينكننده باشد. دولت نهم امروز كسي را به عنوان امانتدار راي مردم به كار گرفته است كه نهتنها راي مردم را بيمعنا ميداند، بلكه به بدترين و مفتضحانهترين شكل ممكن در پارلمان ايران در حال بازپسگيري راي نمايندگان استيضاحكننده خود است. پارلماني كه با همنوايي دولت نهم ديگر نهتنها در راس امور نيست، بلكه در منتهياليه حاشيه قرار گرفته است تنها راه پيش روي اصلاحطلبان براي مقابله با اين وضعيت و چيدمان شكلگرفته توسط برگزاركنندگان انتخابات، راهي است كه منجر به حضور و مشاركت گسترده و آگاهانه مردم در انتخابات شود. آيا بدون خاتمي، اين نوع از حضور امكانپذير خواهد بود؟
مهمترين خطري كه كشور را تهديد ميكند، فاصله و شكاف نظام و مردم است. تداوم وضعيت و رفتارهاي منفي، بر اين شكاف خواهد افزود. اين همان خوابي است كه مخالفان ايران، سالهاست در پي تعبير آن هستند. هر اقدامي كه منجر به افزايش اين شكاف شود، به مثابه خطري جدي قلمداد ميشود. تهديد خواندن جنبشهاي اجتماعي، حذف جامعه مدني و انتخابات آزاد و ناديده گرفتن مطالبات اقوام، صنوف و... همان راهي است كه فاصلهها را بيشتر ميسازد و بدون بازگشت اصلاحات دموكراتيك در نظام حاكم اين امر مقدر خواهد شد. بدون شك، عدم حضور اصلاحطلبان، فرصتهاي اصلاحي و معدود كنوني را نيز يكي پس از ديگري مسدود خواهد كرد.
همانگونه كه رئيس دولت اصلاحات ايران متذكر شده است، بهترين راه حفظ آرمانهاي انقلاب و امام، ساختن ايراني با عزت و احترام و قدرتمند است. آيا در طول سه سال گذشته بر اين قدرت، عزت و احترام افزوده شده يا از آن كاسته شده است؟ اتفاقات اخير در عرصه بينالمللي، پاسخ روشني به اين سوال است. سمينار اخير «دين در دنياي معاصر» نيز ثابت كرد، بازگشت خاتمي به عرصه قدرت، اين عزت و اقتدار و احترام را به ايران بازميگرداند. تاكيد خاتمي بر بهاي رسيدن به قدرت، بر ضرورت حضور او ميافزايد. بهاي اين حضور، نجات ايران و مردم و خواست گروههايي است كه روز به روز بر تعداد آنان افزوده ميشود. مشتاقان حضور خاتمي نيز به درستي به اين واقعيت پي بردهاند كه تنها دغدغهاي كه او به آن توجهي ندارد، حضور در قدرت است. شرط خاتمي «توانستن» است.
سخنان اخير خاتمي، تاكيد او را بر حفظ هويت اصلاحطلبي، قبل و پس از حضور در قدرت را روشن مينمايد. اين راهي است كه پيش روي همه اصلاحطلباني است كه ميل به حضور در قدرت در سر دارند. و اصرار بر تعريف هويت اصلاحطلبي نيز از همين باور، سرچشمه ميگيرد. به بيان ديگر، با تعريف مبين از اصلاحطلبي است كه تكليف آنان پس از حضور در قدرت نيز روشن خواهد شد. همه آنچه گفته شد، آفتابي است، دليل آفتاب.
پنجشنبه 16 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 161]