تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن هرگاه سخن گويد ياد (خدا) مى كند و منافق هرگاه سخن گويد بيهوده گويى مى كند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816937731




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

واپسین تلاش ایرانیان برای ادامه فرمانروایی جهانی


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: بر اساس نگاه کلاسیک غرب به تاریخ هخامنشی، انحطاط و سستی همه جانبه امپراتوری پارسیان از شکست خشایارشا در سال ۴۷۹ پ.م در نبرد با یونانیان آغاز می.شود و جالب آنجاست که اینجا نقطه.ای است که کتاب مفصل تاریخ هرودوت پایان می.یابد. از همینجاست که هلن سانسیسی در جستاری با فرنام انحطاط شاهنشاهی یا انحطاط منابع؟! که در کارگاه هخامنشی.شناسی هلند در سال ۱۹۸۳ ارائه کرد، گوشزد می.کند که این نقطه عطف و مرز میان شاهنشاهی نیرومند نخستین و شاهنشاهی رو به موت و سست پسین نه حقیقتی عینی که تصویری ساختگی بوده که بیشتر ناشی از سستی منابع یونانی است تا سستی هخامنشیان. (نک به تاریخ هخامنشیان، جلد یکم، ترجمه مرتضی ثاقب.فر)
داده.های کهن فقط سستی در هنر را _آنهم با نگاه به یافته.های باستانشناسی و نه تاریخ غربی_ در دوران پس از خشایارشا نشان می.دهند. کمترین داده. دیگری که سستی و تباهی دستگاه سیاسی و دیوان اداری و سامانه اقتصادی و توان نظامی شاهنشاهی در دوران دراز اردشیر یکم و داریوش دوم را نشان دهد بدست نیامده است؛ بلکه همچنان.که هلن سانسیسی گوشزد می.کند، نکته در سستی تاریخ.نویسی خود یونانی.ها پس از هرودوت است. از دید منطقی نیز باید با خِرَد خود کلنجار رویم که این چگونه انحطاط و تباهی است که از ۴۷۹ پ.م آغاز می.شود و به تعبیر غربیان روند نزولی آن تا پایان ادامه می.یابد، ولی مرگ امپراتوری در ۳۳۰ پ.م یعنی پس از یک سده و نیم روی می.دهد! آنهم در صورتی که این نیمه دوم رو به تباهی، نزدیک به سه برابر نیمه نخست باشکوه، به درازا کشیده است! ,با این همه نباید انکار کرد که با توجه به منابعی که هم اکنون در دست داریم، سستی و تباهی در برخی ابعاد فرمانروایی جهانی ایرانیان در دوران اردشیر دوم دیده می.شود.
در سال ۱۵۵ (برابر با ۴۰۴ پ.م) داریوش دوم شاهنشاه ایران درگذشت و بنا بر خواست او، بزرگترین پسرش اَرَشک بر تخت نشست. بر بنیاد خیال.پردازی.های کِتِسیاس، همه پادشاهی داریوش دوم در کش و قوس.های خانوادگی می.گذرد. تناقض جالب در اینجاست که او شاهنشاه را اروسک دست شهبانو پروشات معرفی می.کند ولی در پایان می.بینیم که در مهمترین امر یعنی گزینش جانشین، با وجود همه فشارهای پروشات برای ولیعهد شدن فرزند کوچکتر داریوش دوم یعنی کوروش، شاهنشاه فرزند بزرگتر خود ارشک را برمی.گزیند. او آن اندازه توان و نفوذ دارد که حتا قانون نانوشته و سنت دیرپای هخامنشیان _نخستین پسر زاده شده در دوران شاهی پادشاه، در بدو زاده شدنش ولیعهد می.شود_ را زیر پا گذاشته و ارشک که پیش از بر تخت نشستن شاهنشاه زاده شده بود را جانشین خود می.کند.
داریوش دوم هر دو پسرش را دوست می.داشت. ولی وارون عرف رایج و سنت هخامنشی، می.خواست بهترین فرد را به شاهی انتخاب کند. کوروش وارون نام خود، کمترین همسانی با کوروش بزرگ نداشت. او تشنه و شیفته قدرت بود و برای رسیدن به آن حاضر به هر کاری می.شد. شخصیت کوروش دمدمی مزاج، احساساتی و تندخو بود و البته بر بنیاد داستان.های کتسیاس، به شدت زیر تاثیر مادر. داریوش دوم از مدت.ها پیش ارشک را بر تخت شاهی بابل گذارده بود. منتها همچنان گروهی امیدوار بودند که نظر شاه تا واپسین لحظات عمرش دگرگون شده و عرف شکسته نشود. داریوش دوم، چند سال پیش از درگذشت، کوروش را به عنوان ساتراپ لیدیا و ایونی و به جای تیسافرن برگزید. تیسافرن به عنوان فرمانده جنگی آن سرزمین باقی ماند. شاه امیدوار بود تا مقام ساتراپی کوروش را خرسند کند، ولی چنین نشد. کوروش در مقام پشتیبانی از اسپارت و دیگر یونانیان در جنگ با آتن، بسیار کامیاب بود و همین باعث شده بود تا او به شدت در میان یونانیان غیر آتنی، ایونیان و لیدیایی.ها محبوب شود.
به هر روی وارون نظر بسیاری از پارسیان که پیرو سنت بودند و البته هلنی.ها و یونانیان، داریوش دوم تا واپسین دم نظر خود را دگرگون نکرد و ارشک از بابل به پارس آمد تا تاج بر سر بگذارد. او نیز به سنت پدرش، به فرنام.گذاری پرداخت و فرنام اردشیر را برای خود برگزید. (نام و آوازه اردشیر درازدست آنقدر گسترده شده بود که دیگر شاهان هخامنشی دست به انتخاب نام او زدند و حتا ساسانیان نیز سده.ها بعد این نام را بر خود می.گذاردند. پلوتارک نیز او را بهترین شاه پارسیان می.دانست.)
طبق قانون، شاهان هخامنشی می.بایست در آتشکده مقدس پاسارگاد مراسم تحلیف و سوگند شاهی را به جای می.آوردند. شاه نوین ردای داریوش بزرگ یا به روایتی کوروش بزرگ را پوشیده و از شرابی ساخته مغان می.نوشید و پس از عبادت در آتشکده و سوگند وفاداری در برابر آرامگاه بنیانگذار پادشاهی در پاسارگاد، به پایتخت خود در شوش می.رفت. در این مراسم پروشات و شاهزاده کوروش، سرشناس به کوروش کوچک که چشم دیدن او را نداشتند، نیز حضور داشتند. ولی حامیان ارشک یعنی شهبانو استاتیرا و تیسافِرن نیز آنجا بودند. در اینجا کوروش کوچک، تصمیم داشت در هنگام مراسم، برادر را کشته و همانجا به آرزوی خود برسد. ولی در نحوه این توطئه تفاوت آرا وجود دارد. برخی می.گویند کوروش با خنجر به سوی ارشک حمله کرد، ولی ارشک با کمک تیسافِرن نجات یافت. گروهی نیز می.گویند که پیش از آنکه کوروش بتواند کاری بکند، تیسافرن به توطئه پی برده و آن.را به گوش ارشک رساند و ارشک برادر را دستگیر کرد. (پلوتارک _ زندگی مردان نامی _ زندگینامه اردشیر دوم)
در داستان کِتِسیاس، در این زمان شاه تصمیم به اعدام کوروش می.گیرد، ولی پروشات خود را بر روی کوروش انداخته و با گیسوان بلند خود همه تن کوروش را می.پوشاند و بدین شکل شاه مجبور به بخشش کوروش می.شود. ولی باز طبق معمول در اینجا تناقض وجود دارد و آن اینکه، شاه پس از بخشش کوروش و اعدام نکردن او، اجازه می.دهد تا او به ساتراپ خود بازگشته و مقام پیشین خود را در دست بگیرد!
ارشک یا اردشیر دوم شخصی بزرگوار، متین و باگذشت و بسیار مهربان بود. او اساساً روحیه جنگاوری نداشت و همه تاریخنگاران او را نقطه رو در روی کوروش کوچک که شخصی جنگ.طلب بود، معرفی می.کنند. اردشیر هرگز تصمیم نداشت تا پادشاهی خود را با ریختن خون برادرش آنهم در مکان مقدس پاسارگاد آغاز کند. پس اردشیر با بزرگواری کوروش را بخشیده و پس از گرفتن پیمان از او، مقام پیشین را به کوروش کوچک باز گرداند. احتمالاً ماجرای پوشیده شدن کوروش با گیسوان پروشات نیز از ذهن پویای کِتِسیاس سرچشمه گرفته است.
همگان مرام و سخاوتمندی اردشیر دوم را ستوده.اند. گویند روزی در شکارگاهی در حال شکار بود. ناگهان مردی به او رسید. مرد وقتی فهمید که شاهنشاه در جلوی او ایستاده است به نزدیک چشمه آب رفته و کیف خود را پر از آب کرده و به سوی شاه آورد. همراهیان شاه این حرکت مردک را نشانه بی.احترامی دانستند و به او طعنه زدند، ولی اردشیر جلو رفته و آب درون دستان مردک را نوشید و گفت تو «آنچه داشتی دادی و البته که من تشنه بودم و هدیه تو برای من باارزش بود. پس من نیز آنچه دارم به تو می.دهم که بسیار برایت باارزش باشد» سپس مقداری طلا و پول به آن مرد بخشید.
گویند روزی دیگر یکی از همراهان شاه به او گفت که پارگی کوچکی در لباس شاهنشاه می.بیند. شاه آنرا درآورده و به آن فرد بخشید و آن فرد آن لباس را پوشید. همگان از این حرکت شاه در شگفت شدند؛ چراکه پیشینه نداشت کسی جرات کند قبای شاهی را بر تن کند. (پلوتارک _ همان)








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 421]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن