تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 شهریور 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):هر کس عبادت خالصش را برای خدا بالا بفرستد، خدا بهتریم مصلحت را برای او نازل می ک...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816770499




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ساعاتي با دختري که عاشق مجسمه سازي است


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: ساعاتي با دختري که عاشق مجسمه سازي است
من مادر مجسمه هايم هستم/ مدير موزه که رفت جايزه من هم رفت


گاهي آنقدر به شخصيت ها و فيگورهاي کاري ام فکر مي کنم که انگار با آنها زندگي مي کنم، دلم مي خواهد با اين فيگورها در ذهنم مانند انيميشن بازي کنم...مدير قبلي موزه هنرهاي معاصر که رفت ، جايزه هم رفت، مديريت فعلي هم پيگير نبودند که جايزه ما را که خيلي وقت از زمانش مي گذرد، به ما بدهند.





باشگاه جواني برنا/ " پيشينهي مجسمهسازي در ايران به پنج هزار سال پيش برميگردد. آثار مفرغي بدست آمده از لرستان آثاري سمبوليک، ملهم از طبيعت و کاربردي اند. حجاريهاي ايران باستان داراي جنبه هاي مذهبي و وقايع نگار است و در آنها توجه خاصي به نقوش حيواني شده. پيکرتراشي متأثر از هنر آشوري در دوران هخامنشي به نوعي ديگر و به گونهاي ظريف با نگاهي ناتوراليستي با جنبهي مذهبي و وقايع نگار در ارتباط است.

در دوران اشکاني هنر ايران با امتزاج دو هنر هلني و هخامنشي و نيز واقع نمايي در چهره پردازي ادامه يافت. مجسمه سازي در دوران ساساني خصوصيات هنر هخامنشي را حفظ مي کند اما به طبيعت نزديکتر ميشود. در سده اخير ارتباطات مهمترين نقش را در احياي هنر مجسمهسازي ايران ايفا کرده است. در دوران معاصر آشنايي مجدد هنرمند ايراني با هنر جهان و به خصوص هنر آکادميک اروپا به مجسمهسازي ايرانيان جان دوباره بخشيد.

بعد از کمالالملک هنرمندي چون ابوالحسن صديقي که دانشآموختهي اروپا بود آغازگر مجسمهسازي حرفهاي ايران شد و استاداني چون علي اکبر صنعتي و علي قهاري راه وي را پيش گرفتند. مجسمه سازان مدرن ايران با بهره گيري از جنبش هاي هنر مدرن جهان و استفاده از عناصردروني شدهي بومي( در آثار پرويز تناولي و ژازه طباطبايي) و عناصر سمبوليک اسلامي (در آثار قدرت الله معماريان) و بيان حالات دروني (در آثار بهمن محصص) تجربه هاي گوناگوني را پيش گرفتند... "

"آلنا نبي اللهي" متولد 1361 شيراز، اصالتش به چهارمحال و بختياري برمي گردد اما دست قضا، اين مجسمه ساز مهربان خجالتي را از خانواده اش در اصفهان، دورکرده و به کرج انداخته است. اين دختر ايراني فارغ التحصيل رشته مجسمه سازي از دانشگاه هنرتهران است. آنچه در ادامه مي خوانيد، گپ دوستانه ما با اين مجسمه سازجوان است:


چرا مجسمه سازي را انتخاب کردي؟

دردبيرستان رياضي خواندم و سپس کنکور هنر شرکت کردم. البته قراربود که از ابتدا در دبيرستان هم رشته هنر را بخوانم چون درخانواده پدر و مادرم به هنر و کارهاي هنري خيلي علاقه مند بودند و زمينه را هم براي علاقه مند شدن ما فراهم ساختند. از همان کودکي براي ما بسته هاي گل رس تهيه مي کردند و ما با آنها خلاقيت کودکانه مان را شکل مي داديم و آنها هم پيش ما مي نشستند و ساعت ها مشغول مي شديم. وقتي به دبيرستان رسيدم، به خاطري که آن زمان هنرستان، پيش دانشگاهي نداشت و براي دادن کنکورکارداني به کارشناسي و ادامه تحصيل دچار مشکل مي شدم، رشته رياضي را ازميان رشته هاي نظري برگزيدم تا مستقيم وارد مقطع کارشناسي شوم.


من کلا به تمام رشته هاي هنري علاقه مند بودم . زماني که رتبه ها اعلام شد، گرافيک و نقاشي مدنظرم بود اما رتبه من به مجسمه سازي و نقاشي نزديک تر بود. از طرفي به خاطر همان تجربيات کودکي حس کردم که اين رشته براي من مناسب تراست، وقتي وارد اين رشته شدم و پيش رفتم، از انتخابي که کرده بودم خيلي خوشحال شدم چون الان ديگر به گرافيک علاقه ندارم. رشته هاي حسي با روحيات من سازگاري بيشتري دارد.

در چه مسابقاتي شرکت کرده و مقام کسب کرده اي؟



ترم 6 براي اولين بار درجشنواره مجسمه هاي شني بابلسر شرکت کردم که مقام دوم را به دست آوردم، بعد از اتمام پايان نامه در زمستان 86 هم درپنجمين بينال مجسمه سازي شرکت کردم وجايزه زير35 سال اين بينال را که سفر به فرانسه بود ، به من تعلق گرفت که هنوز ما را به اين سفر نبرده اند. بعد از آن در پاييز 87 در اولين بينال مجسمه سازي شهري شرکت کردم و مقام سوم را به دست آوردم درجشنواره برفي سپيدان هم جز نفرات برتر معرفي شدم که البته نه جوايز نفرات اول تا سوم و نه نفرات برگزيده به آنان داده نشد. اين مسابقه توسط يک شرکت خصوصي برگزار شد که در نهايت به جوايز نرسيديم . زمستان 87 هم در اولين جشنواره بين المللي هنرهاي تجسمي فجر با موضوع اميد به آينده شرکت کردم و دوم شدم. البته اين مسابقه يک نفر اول داشت و سه برگزيده که من به عنوان نفراول درميان برگزيدگان انتخاب شدم.


چرا جايزه هنوز رنگ واقعيت نگرفته است؟


مدير قبلي موزه هنرهاي معاصر که رفت ، جايزه هم رفت، مديريت فعلي هم پيگير نبودند که جايزه ما را که خيلي وقت از زمانش مي گذرد، به ما بدهند.


[IMG]http://bashgahejavani.**********.com/yargholi/1%20alna/IMG_2128.jpg[/IMG]


براي جشنواره فجربا موضوع اميد به آينده چه طرحي را ارائه دادي؟




يک اسب اسباب بازي بود که سه فيگور با حالات مختلف روي آن نشسته بودند و يکي ديگر هم از دم اسب آويزان است و دارد کشيده مي شود. به سمت آينده رفتن ولو خود را به زور کشيدن، در اين کار به خوبي مشخص است.


طرحت براي بينال مجسمه سازي شهري چه بود؟


دراين مسابقه دو طرح داشتم ، دريکي از آنها 7، 8 نفر دور هم ايستاده اند و فقط دارند مي خندند و طرح دوم اين است که يک عده روي يک پل مانندي نشسته اند، انگار منتظرند يا علافند يا بايد يک اتفاقي برايشان بيفتد.

کاري که در بابلسر براي جشنواره مجسمه هاي شني انجام دادي، چه بود؟


پيرزني عينکي که درحال بافتن شالي طولاني است. تنهايي در اين کار موج مي زند، گويي تا زماني که پيرزن هست و مي بافد، تنهايي با اوست و تمامي ندارد.


[IMG]http://bashgahejavani.**********.com/yargholi/1%20alna/IMG_4876.jpg[/IMG]

آيا مجسمه سازي مي تواند ايده محور باشد؟


من از ترم 7 و 8 بود که به صورت جدي به مجسمه سازي پرداختم که البته به دليل تشويق ها و راهنمايي هاي استاد راهنماي پايان نامه ام بود. تا آن زمان به صورت يک حرفه به آن نگاه نمي کردم و براي امرارمعاش و کسب درآمد به کارهاي ديگر هم فکر مي کردم.اما حالا که غرق کار مي شوم و مي توانم از طريق کاري که به آن علاقه دارم، درآمدزايي داشته باشم، بهتر به کار ادامه مي دهم.


گاهي در مسابقات که براي آنها موضوع خاصي درنظر مي گيرند، بايد با توجه به موضوع فکر کرد، ايده اي که به ذهن مي رسد، اجرا و اِتُد کرد و بالاخره به يک نتيجه اي رسيد و اجرا کرد. اما گاهي آنچه که در ذهنم جريان دارد و حسم به سمت آن کشيده مي شود( که بعضا شخصي و مربوط به خودم است با موضوعات مورد علاقه ام )اجرا مي کنم و توي نمايشگاه مي گذارم.


اين زماني است که براي خودت کار مي کني و گاهي توي نمايشگاه براي فروش مي گذاري. اما گاهي به دنبال سفارشاتي که مي دهند، کار مي کني. که اين قضيه اخيرا شکل بهتري به خود گرفته و سازمان هايي مثل شهرداري با نگاهي جديد به اين مقوله نگاه مي کنند. همين که ترجيح مي دهند، حرفه اي ها اين کار را انجام دهند نه کساني که به هردليل و با هرپيش زمينه ، مجسمه سازي مي کنند، جاي اميدواري است. اولين بينال مجسمه سازي شهري دراين راستا کار جالبي بود .


خلاصه اينکه اگر سفارشي باشد يا فراخواني جهت مسابقه زده شود، سعي مي کنم طبق آن موضوع کار کنم اما با ذهنيت خودم. مثلا اگر مسابقه اي با عنوان اميد به آينده برگزار شود،اميده به آينده اي که مال من است، در اثرم اجرا مي شود ونمود مي يابد. هردوي اينها خوب است اما هرکسي دوست دارد به ذهنيت و فضاهاي خاص خود بپردازد و کار کند. در اين صورت انسان آزادانه فکر مي کند و دستش براي خلق اثر بازتر است.


بينندگان و مخاطبان بيشتر با کارهايي که موضوعات فراخوان و سفارش است بهتر ارتباط برقرار مي کنند يا با موضوعاتي که زاييده ذهن شماست؟

تعداد کارهايم آنقدر نيست که به راحتي نظر دهم، چون هنوز ابتداي راهم اما درهمين تعداد کارهايم چه موضوعي چه شخصي، مخاطبان به راحتي با کارهايم ارتباط برقرار مي کنند.


آيا براي اثرت اسم هم انتخاب مي کني؟

خير، تا به حال اين کار را نکرده ام، چون احساس مي کنم اسم ،تصور و تخيل مخاطب را محدود به چيزي مي کند که من به آن انديشيده ام. درپنجمين بينال مجسمه سازي، مجسمه ها يک سري فيگورند با کلاغ. دريکي از اين دوطرح که براي اين دوسالانه ارائه کردم، مردي غمگين کلاغي را دردستش گرفته، انگار که اين دوتا فقط همديگر را دارند ،اين مجسمه برنزي بيانگر رابطه عاطفي اين مرد و کلاغ است.گاهي مخاطبان مي پرسند که منظورشما از اين مجسمه چيست، يا فلان مجسمه نماد چيست؟ اما من وقتي کارهايم را اجرا مي کنم، درذهنم يک فضاهايي دارم، گاهي آنقدر به شخصيت ها و فيگورهاي کاري ام فکر مي کنم که انگار با آنها زندگي مي کنم، دلم مي خواهد با اين فيگورها در ذهنم مانند انيميشن بازي کنم، به همين خاطر دنيا و فضاي ذهني من با گذاشتن اسم روي کار و يا توضيح دادن در مورد آن به مخاطبان،ديگر ذهنشان را درگير نمي کند و به چيزي که توضيح داده مي شود ، قانع مي شوند اما من مي خواهم که مخاطب براي کاري که مي بيند، فضاسازي کند. توي اين مدت که کار کردم، فهميدم که ارتباط ديگران با کارهايم درچه حدي است که برايم جالب بود.

[IMG]http://bashgahejavani.**********.com/yargholi/1%20alna/IMG_3484.jpg[/IMG]






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3511]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن