مبارزه با بحران مسكن با سرمايه هاي ايراني!!

واضح آرشیو وب فارسی:آریا نیوز: اخبار ويژه كيهان// فايننشال تايمز؛ آقاي خاتمي بيائيد تا اصلاح طلبان تقويت شوند!// اصلاح طلبان: آه، اوباماي عزيز! // نامزدهاي احتمالي براي تصدي وزارت كشور// برخورد حرفه اي به روش روباه پير// مبارزه با بحران مسكن با سرمايه هاي ايراني!!
خبرگزاري آريا- كيهان در شماره امروز خود (15 آبان)، اخبار ويژه زير را درج كرده است.

فايننشال تايمز؛ آقاي خاتمي بيائيد تا اصلاح طلبان تقويت شوند! (خبر ويژه)

نشريه فايننشال تايمز به سيدمحمد خاتمي توصيه كرد كه درباره آمدن يا نيامدن به قدرت هر چه زودتر تصميم گيري كند تا اصلاح طلبان در مصاف با احمدي نژاد زمان را از دست ندهند.

فايننشال تايمز با بيان اينكه اصلاح طلبان قصد عقب نشيني ندارند نوشت:

«بازگشت خاتمي به قدرت نه تنها وعده آشتي مجدد با غرب را نويد مي دهد بلكه امكان اتخاذ سياست هاي داخلي منطقي تر از جانب ايران وجود خواهد داشت.»

اين نشريه خارجي به خاتمي توصيه مي كند درباره كانديداتوري براي رياست جمهوري به سرعت تصميم گيري كند تا اگر قصد عدم شركت در انتخابات را دارد اصلاح طلبان زمان را در پيوستن به ساير منتقدان احمدي نژاد از دست ندهند و در مورد يك كانديداي ديگر به اجماع برسند.

اصلاح طلبان: آه، اوباماي عزيز! (خبر ويژه)

با پيروزي تو خزان جبهه اصلاحات بهار مي شود

احتمال پيروزي نامزد دموكرات ها در انتخابات رياست جمهوري آمريكا از هم اكنون برخي از مدعيان اصلاحات را به وجد آورده است. اين ذوق زدگي زودهنگام باعث شده است تا رسانه هاي اصلاح طلب پيروزي احتمالي وي را نشانه اي بر پيروزي نامزد اصلاح طلبان در انتخابات آتي ايران بدانند.

روزنامه كارگزاران در گزارش تحليلي-خبري ديروز خود با عنوان «چرا خاتمي اعلام نمي كند؟» از قول كساني كه آن ها را ناظران بين المللي خوانده است نوشت: «برخي ناظران بين المللي، حتي نتايج انتخابات رياست جمهوري آمريكا را در آرايش دروني انتخابات رياست جمهوري ايران موثر مي دانند و در تحليل هاي خود، احتمال افزايش شانس احمدي نژاد يا مخالفانش را در هر يك از حالات و نتايج انتخابات امروز آمريكا مطرح مي كنند. برمبناي اين تحليل، پيروزي باراك اوباما و مسلط شدن گفتمان گفت وگو و مذاكره بر سياست خارجي ايالات متحده مي تواند بستر را براي بروز گفتمان و تصويري مسالمت جو و اهل گفت وگو در ساختار جمهوري اسلامي فراهم سازد و از اين منظر، هم طيف هاي ميانه روتر جناح اصولگرا و هم نامزدهاي اصلاح طلب زمينه مساعدتري براي ورود به ميدان خواهند داشت».

چندي قبل سركرده گروهك نهضت آزادي نيز اعلام كرده بود كه نوه اش در آمريكا در ستاد انتخاباتي اوباما فعاليت مي كند.

محمدرضا تاجيك، نيز يادداشت روز گذشته خود در روزنامه اعتمادملي را به تحليل اين رويكرد اصلاح طلبان اختصاص داده و در بخشي از آن نوشت:

«... چون در افق گفتار بسياري از گفته پردازان سياسي جامعه خود نيك بنگريم و تلاش نماييم كه مهر از صندوقچه اسرار نهان آنان برگيريم، اولا آنان را بسيار «باخيال» نسبت به انتخابات آمريكا و ثانياً بسيار «باخيال تر» نسبت به يكي از كانديداهاي رياست جمهوري اين كشور خواهيم يافت، به گونه اي كه در سپهر آرزوهاي برخي از اينان، جز نقشي از اوباما در آن ها نخواهيم يافت زيرا، اوست كه چون بيايد، با دم مسيحايي خود باب مذاكره مستقيم را باز خواهد كرد؛ اوست كه چون بيايد، كابوس جنگ محو خواهد شد؛ چون او بيايد، خزان روابط دو كشور به بهار تبديل خواهد گشت؛ چون او بيايد، مي توان از شر تحريم هاي متعدد و متنوع خلاصي يافت؛ چون او بيايد، مي توان به دور از ضرب الاجل ها و شرط و شروط ها دمي آسود، و بالاخره، چو او بيايد، مي توان به مانايي و پايايي خود آسوده تر زيست.»

نامزدهاي احتمالي براي تصدي وزارت كشور (خبر ويژه)

به دنبال رأي مثبت نمايندگان مجلس به استيضاح علي كردان دومين وزير كشور دولت نهم، گمانه زني ها در محافل سياسي درباره جايگزين او آغاز شده است. از چند هفته قبل بحث هايي جدي در اين باره مطرح بود كه حيدر مصلحي رئيس فعلي سازمان اوقاف و از چهره هاي مورد اعتماد دكتر محمود احمدي نژاد به عنوان جايگزين كردان به مجلس معرفي خواهد شد. مصلحي از نيروهاي شناخته شده و خوش فكر اصولگراست و خبر مذاكره با وي به عنوان گزينه بعدي وزارت كشور مورد استقبال محافل مختلف اصولگرا قرار گرفت. او يكي از اعضاي مؤثر شوراي هماهنگي جبهه اصولگرايان- 6+5- در انتخابات مجلس هشتم بود كه تصميمات آن نهايتاً به پيروزي كامل اصولگرايان در انتخابات مجلس هشتم انجاميد. در همين حال برخي منابع آگاه از عدم تمايل مصلحي براي حضور در وزارت كشور خبر مي دهند كه هنوز جزئيات كاملي از اين مسئله در دست نيست. ديروز و در نخستين دقايق پس از بركناري علي كردان بحثي در ميان نمايندگان درباره احتمال جدي معرفي كامران دانشجو معاون فعلي سياسي وزارت كشور به عنوان وزير بعدي مطرح شد.

گفتني است از افرادي نظير سيدمهدي هاشمي سرپرست قبلي وزارت كشور هم به عنوان نامزد احتمالي اين وزارتخانه نام برده مي شود.

ولي منابع نزديك به دولت از اظهارنظر قاطع در اين زمينه خودداري مي كنند اما همانطور كه دكتر پرويز داوودي معاون اول رئيس جمهور ديروز گفت معرفي وزير كشورسوم كابينه نهم چندان به طول نخواهد انجاميد.

برخورد حرفه اي به روش روباه پير (خبر ويژه)

رسانه رسمي دولت انگليس با كتمان نقش و پيشگامي دولت متبوع خود در مذاكره و معامله با طالبان، اين رويكرد را به دولت حامد كرزاي نسبت داد و نسبت به توفيق آن ابراز ترديد كرد.

بي بي سي بي آنكه به نقش ويژه انگليسي ها در مذاكرات سرّي با طالبان از سال ها قبل اشاره كند، ادعا كرد اين دولت افغانستان است كه به ميانجي گري عربستان سعودي با طالبان مذاكره مي كند اما شرايط زماني مذاكره براي مردم افغانستان و ناظران نگران كننده است(!)

بي بي سي افزود: دولت آقاي كرزاي به بحران سياسي، موقعيت اجتماعي ضعيف و پريشاني مديريتي دچار شده و با علني كردن مذاكره با طالبان در آستانه انتخابات مي كوشد ضمن تداوم رياست جمهوري وي، ابتكار عمل سياسي را در قبال رقابت «جبهه ملي» حفظ كند و در عين حال با نشان دادن خلاقيت سياسي و ابتكار استراتژيك را در برابر ضعف مديريت، فساد اداري، بحراني شدن شرايط امنيتي و ناكارآمدي برنامه هاي بازسازي نشان دهد.

رسانه رسمي دولت انگليس در عين حال با اشاره به روش امتيازدهي و امتيازگيري تصريح كرد: مذاكره با طالبان با توجه به موقعيت سياسي نظامي دو طرف به نظر مي رسد از يك ابتكار خلاق منشأ نگرفته بلكه از روي انفعال باشد و نافرجام بماند. طالبان آن قدر ضعيف نشده كه با گرفتن چند وزارت و ولايت، سلاح بر زمين بگذارد و دولت هم آن قدر قدرتمند و با ثبات نشده كه طرف مسلح و ديكتاتور را وادار به تسليم در برابر دموكراسي كند.

افزون بر همه اينها رابطه پيچيده طالبان و القاعده با مافياي مواد مخدر نيز مسئله ساده اي نيست و كار مذاكره و مديريت آن را دشوارتر مي كند.

گفتني است انگليس به عنوان يكي از عوامل اصلي تشكيل طالبان، اولين رژيمي بود كه مذاكرات سري با طالبان را از سر گرفت و ابتدا مورد اعتراض دولت متكبر آمريكا واقع شد اما مدتي بعد انگليسي ها، آمريكايي ها را هم قانع كردند.

بهشتي با صراحت سخن گفت (خبر ويژه)

بروس لينگن كاردار سفارت آمريكا در تهران اذعان كرد كه پيش از اشغال سفارت، هشداري جدي از آيت الله بهشتي درباره عملكرد خصمانه آمريكا دريافت كرده بود.

وي در گفت وگو با راديو فردا به ديدار خود با شهيد بهشتي اشاره كرد و گفت: شرايط بسيار حساسي بود. دولت آمريكا شاه را پذيرفته بود و ما نگران واكنش مردم بوديم. بسيار مهم بود كه با روحانيان رژيم گفت وگو كنيم. ما علاوه بر مهدي بازرگان و سكولارهاي غيرمذهبي، مي خواستيم از ديدگاه هاي روحانيان شوراي انقلاب آگاه شويم. به همين دليل تقاضاي وقت كرديم و آنها هم پذيرفتند. آقاي بهشتي در آن ديدار به صراحت گفت واكنش مردم ايران نسبت به پذيرش شاه در آمريكا خيلي سخت خواهد بود.

لينگن همچنين مدعي شد: من شخصاً از مرگ او بسيار ناراحت شدم. او مردي بود كه مي توانستيد با صراحت، صادقانه و مستقيم با او گفت وگو كنيد. او با غرب هم آشنا بود.

كاردار وقت سفارت آمريكا البته اشاره اي به اين موضوع نكرد كه قاتلين شهيد بهشتي منافقين تروريستي بودند كه به طور رسمي به استخدام آمريكا درآمده و با وجود جنايت هاي تروريستي مكرر، از حمايت آمريكايي ها حتي پس از اشغال عراق تا به امروز برخوردار شدند.

گفتني است ابراز تأسف هاي بي فايده، تاكتيك هميشگي دولتمردان آمريكايي است به نحوي كه مادلين آلبرايت وزير خارجه آمريكا هم درباره كودتاي آمريكايي 28 مرداد، صرفاً به ابراز تأسف بسنده كرد بي آن كه حتي عذرخواهي انجام دهد يا از دشمني هاي جديد بكاهد! در ماجراي سرنگوني ايرباس مسافربري ايران هم آمريكايي ها ابراز تأسف مشابهي انجام دادند.

رژيم اشغالگرقدس : چه فرقي دارد؟ هر دو طرفدار ما هستند (خبر ويژه)

سخنگوي وزارت خارجه رژيم صهيونيستي مي گويد: دوستي با اسرائيل يكي از اصول ثابت در سياست آمريكا است و ما كاري به نتيجه انتخابات نداريم؛ زيرا دوستي آمريكا با اسرائيل مبني بر ارزش ها و منافع مشترك است».

به گزارش پرس .تي.وي-بيروت، ايگال بالمور افزود: «هر دو نامزد رياست جمهوري آمريكا در ماه هاي اخير از اسرائيل ديدن كردند و اظهاراتي در تاييد ما ابراز داشتند كه داراي انعكاس هاي خود نيز بود؛ به ويژه اظهارات اوباما در اين زمينه كه قدس بايد به عنوان پايتخت جاودانه اسرائيل باقي بماند.»

يديعوت آحارونوت نيز در سرمقاله خود با عنوان اين كه ما نيز به اوباما نياز داريم، نوشت: «مردم آمريكا به مشتركات ايده آل با اسرائيل نگاه مي كنند و تنها به اين ملت از ديد چهارهزار سال سابقه نگاه نمي كنند».

اما روزنامه معاريو دراين باره نوشت: «اسرائيل نگران است كه مبادا تاكيدها و شعارهاي اوباما توخالي باشد؛ زيرا برخي محافل از تصميم اعلام شده اوباما براي گفتگو با ايران به عنوان دشمن سرسخت اسرائيل نگران هستند».

الون بينكاس كنسول سابق اسرائيل در نيويورك در مقاله اي در معاريو مي گويد:«همه روساي جمهوري كه آمريكا به خود ديده از سرائيل حمايت كرده اند». وي در پاسخ به پرسشي درباره اين كه چه كسي براي يهوديان بهترين خواهد بود، گفت: «هر كسي مانند جورج بوش كه از اسرائيل به شكل بي قيد و شرط حمايت مي كند، معلوم نيست كه بهترين باشد. براي اسرائيل مهم آن است كه آمريكا تنها ابرقدرت جهان باقي مانده و داراي نفوذ در صحنه بين المللي بوده و در روند صلح اسرائيل با اعراب مشاركت داشته باشد».

ما يك حزب ليبرال، دموكرات، راست، چپ، اصلاح طلب و مسلمانيم! (خبر ويژه)

مرعشي، سخنگوي حزب كارگزاران، بار ديگر و به صراحت حزب كارگزاران را يك حزب ليبرال دموكرات دانست. وي سال گذشته نيز همين ديدگاه را اعلام كرده بود و كساني آن را حمل بر اشتباه لساني دانسته بودند اما اين بار مرعشي به تفصيل در مصاحبه با سايت آفتاب اعلام كرده است كه ما يك حزب ليبرال دموكرات مسلمان هستيم و در متن مصاحبه خود براي رفع هرگونه ابهامي مي گويد، «كارگزاران بلحاظ مبنائي و فكري، يك تشكل ليبرال دموكرات مذهبي و بلحاظ مفاهيم مدرن، يك تشكل راست است اما بلحاظ جناح بندي هاي سياسي ايران، يك حركت اصلاحاتي عليه سياست هاي بسته راست بوده است.» وي همچنين اعلام كرده است كه آقاي هاشمي رفسنجاني در دوره رياست جمهوري خود يك نگاه كاملا فني و تكنوكراتي داشت و سياست هاي اقتصادي راست (ليبرال) را به عنوان مشي دولت برگزيد.

البته بسيار بعيد است كه اين ديدگاه هاي مرعشي و كارگزاران، مورد تاييد جناب آقاي رفسنجاني باشد ولي توقع افكار عمومي و نيروهاي انقلاب آن است كه تذكر قاطعي به اين ادبيات و مواضع داده شود زيرا گروهي كه به اعتراف خود، به لحاظ مبنائي و فكري، يك تشكل ليبرال دموكرات منتهي از نوع مذهبي باشد، چه تفاوتي با گروه هاي مطرود امام چون نهضت آزادي دارد و چه نسبتي با انقلاب اسلامي و خط انقلاب دارد؟! امام مي گفتند كه تا زنده ام نخواهم گذاشت ليبرال ها (اشاره به ليبرال هاي مذهبي) حكومت را در دست گيرند.

اولا كه نيا ثانيا چرا راه بقيه را مسدود مي كني؟! (خبر ويژه)

دبير تحريريه مجله شهروند امروز، تأخير خاتمي در اعلام نامزدي را سياست ورزي غير حرفه اي، دور از شعائر اصلاح طلبانه و باعث بستن راه بر رقباي درون جناحي اصلاح طلبان توصيف كرد.

رضا خجسته رحيمي در گفت وگو با «اصلاحات» با اشاره به طولاني شدن روند تصميم گيري خاتمي گفت: اين تاخير و ترديدها فضا را براي جريان رقيب آماده مي سازد. اظهارات آقاي حجاريان مبني بر راه نينداختن كمپين براي ورود خاتمي بسيار اصولي و صحيح است. عدم تمايل شخصي خاتمي بعدها مشكلات عديده اي را براي اصلاح طلبان به وجود مي آورد. حتي اگر ايشان رئيس جمهور هم شود ممكن است به محض مواجه شدن با اولين ناكامي مجبور به گفتن اين جمله شود كه به اصرار و توصيه ديگران وارد عرصه شدم.

وي با تاكيد بر اينكه هر چه اعلام رسمي كانديداتوري خاتمي به تعويق بيفتد شرايط پيروزي در انتخابات نيز براي اصلاح طلبان به تعويق مي افتد، تصريح كرد: ادامه سكوت خاتمي اتفاق مثبتي نيست. چرا كه ترديدهاي طولاني خاتمي فرصت طلايي انتخاب يك كانديداي ديگر از جبهه اصلاحات را نيز مي گيرد.سياست ورزي كه خاتمي در پيش گرفته است از نوع سياست ورزي غير حرفه اي است كه با بستن راه انتخابات براي رقباي درون جناحي و فرصت سوزي و تلف كردن زمان، بازي را تا دقيقه 90 ادامه مي دهد تا اينكه بتواند در دقيقه 90 با طراحي متفاوت وارد صحنه شود. اما اين سياست ورزي از ديدگاه من بسيار غيرحرفه اي است و امروزه بر همگان واضح است كه اين سياست ورزي شفاف است كه با معيارهاي سياست ورزي حرفه اي تطابق بيشتري دارد.

مبارزه با بحران مسكن با سرمايه هاي ايراني!! (خبر ويژه)

با قوت گرفتن پيش بيني هاي كارشناسان اقتصادي جهان مبني بر آغاز بحران مسكن در دبي، مشاوران و دلالان املاك دبي، اين روزها تمام تلاش رسانه اي خود را از طريق تبليغات ماهواره اي و راديويي به كار بسته اند تا سرمايه هاي ايراني را به اين كشور هدايت و بدين وسيله از دامنه اين بحران در اين شيخ نشين بكاهند.

اين دلالان مدعي شده اند كه رشد ارزش مسكن در دبي به اندازه اي است كه قيمت خريد ملك در طي مدت كمتر از 5 ماه تامين مي شود. اين در حاليست كه روزنامه «وال استريت ژورنال» نوشته است: «بنگاههاي معاملات ملكي دبي شاهد نخستين نشانه هاي كم رونقي بازار مسكن هستند و سرمايه گذاران مسكن مدتي است كه قيمت فروش املاك و مستغلات خود را پائين آورده و تلاش مي كنند تا هرچه زودتر ملك خود را به پول نقد تبديل كنند.»

گفتني است برخي از نشريات داخلي هم چون ماهنامه «گزارش» به تريبوني در زمينه جذب سرمايه ايرانيان براي كشورهاي حوزه خليج فارس و به طور مشخص دبي گرديده و با درج تبليغاتي پرزرق و برق و فريبنده تحت عناوين «اطمينان در خريد»، «مالكيت قطعي»، «ارزش افزوده» و... به معرفي دلالان و مشاوران املاك اين كشور پرداخته و به فرار سرمايه از ايران دامن زده است.

آمدن اوباما تاثيري بر روابط با ايران نمي گذارد (خبر ويژه)

عضو مركزيت حزب مشاركت تسخير لانه جاسوسي آمريكا را واكنش طبيعي به مداخلات آمريكا در ايران دانست و گفت: ملت ايران به دليل كودتاي 28 مرداد هميشه خود را از آمريكا طلبكار مي دانست. احساس حقارت قضيه 28 مرداد هميشه در ذهن ما بود.

عباس عبدي در گفت وگو با دويچه وله به حمايت هاي آمريكا از شاه اشاره كرد و افزود: ارزيابي ما اين بود كه حداكثر 3 تا 5 روز در سفارت خواهيم ماند اما اين قضيه با استقبال عامه مردم و فضاي عمومي مواجه و طولاني شد. من معتقدم اگر همين امروز در يك كشوري، آمريكا با آن پس زمينه اي كه در 28 مرداد در ايران داشت و 25 سال هم از شاه دفاع و حمايت كرد، با آن پس زمينه در آن كشور حضور داشته باشد و بعد در آن كشور انقلاب شود، بازهم همان اتفا ق ها رخ خواهد داد. چرا؟ براي اينكه هر كنشي به طور عادي با يك واكنشي مواجه مي شود. من اگر كار بدي بكنم طبعاً شما بايد يك واكنش مناسبي نسبت به آن نشان دهيد. اگر يك كودتا در يك مقطعي هم موفق شود، 25 سال بعد اثر خودش را دير يا زود نشان خواهد داد. اين اتفاقي بود كه به نظر من افتاد.

وي افزود: آمريكايي ها بعد از انقلاب بهتر بود كه در رفتارشان با ايران يك تغيير راهبردي ايجاد مي كردند. ولي آمريكا اين مسئله را نپذيرفت يعني زير بار قضيه نرفت. اگر شاه را به آمريكا نمي برند، به احتمال قريب به يقين اين اتفاق رخ نمي داد. با بردن شاه تقريباً تماماً اوضاع به هم خورد. فراموش نكنيم گروگان هاي آمريكايي و به طور مشخص شخص بروس لينگن در گزارشي كه قبل از اشغال سفارت و بعد از بردن شاه به آمريكا به وزارت خارجه آمريكا مي نويسد، اعتراضش اين است كه اگر شما شاه را به آمريكا مي بريد، ديگر براي چه سفارتتان را باز نگه مي داريد؟ او هم دقيقاً مي دانست كه اين عمل به نحوي تعبير خواهد شد كه مغاير با باز بودن سفارت آمريكا در ايران است. بنابراين به نظر من اين نتيجه انقلاب نبود، نتيجه بردن شاه به آمريكا و به يك نوعي بازسازي ذهنيت گذشته در ذهن مردم ايران بود كه آن خاطره 28 مرداد را مجدداً زنده كرد.

عباس عبدي درباره وضعيت فعلي روابط گفت: در شرايط كنوني من تصور نمي كنم اين روابط لزوماً خيلي هم متاثر از اشخاص رئيس جمهور و اينها باشد، بلكه ناشي از آن منافع كلي و تعريف امنيت ملي است كه ايالات متحده در منطقه و در رابطه با ايران انجام مي دهد. خوب تا وقتي كه اين تعريف را دارد، ايران هم اين تعريف را قبول ندارد، به طريق اولي در مصداق هايشان با همديگر اختلاف نظر جدي خواهند داشت. من هيچ گاه فكر نمي كنم كه عوض شدن رئيس جمهور آمريكا، اينكه بوش برود اوباما بيايد، تاثير چنداني بر روابط دو كشور داشته باشد تا وقتي كه راهبرد دو طرف نسبت به اين مسائل اساسي تغيير پيدا نكند.

وي البته در ادعايي بدون مبنا گفت كه اگر زمامداران امروز آمريكا در 60 - 50 سال پيش بودند به اقداماتي نظير كودتا دست نمي زدند. و اين در حالي است كه مداخلات نامشروعي نظير اشغال عراق و افغانستان يا سنگ اندازي در برابر حق مشروع ملت ايران براي داشتن فناوري هسته اي همچنان خوي سلطه طلبانه و مداخله جويانه دولتمردان آمريكا را نشان مي دهد.

خط و نشان براي جانشين نيامده! (خبر ويژه)

جانشين بوش در حالي كه هنوز انتخاب نشده با خط و نشان پيشاپيش اتحاديه اروپا مواجه شد.

وزراي خارجه 27 كشور عضو اتحاديه اروپا كه از رفتارهاي آمرانه و زورگويانه دولت بوش طي سال هاي اخير ناراضي هستند نامه مشتركي را آماده ارسال به رئيس جمهور جديد آمريكا كردند كه در آن بر همكاري مشترك و توأم با تفاهم به جاي تكروي تأكيد شده است.

به گزارش منابع خبري، در اين نامه كه سربسته باقي مي ماند تا به رئيس جمهور جديد آمريكا ارائه شود آمده است: ما خواهان همكاري مشترك طرفين در قبال مسائل مهم جهاني هستيم. اروپا شريك آمريكاست و از شما مي خواهد تا در مورد مسائلي چون خاورميانه با اروپا و روسيه مشتركا تصميم گيري كنيد.

در اين باره برنار كوشنر، وزير امورخارجه فرانسه گفت: «اين نامه شش صفحه اي حاوي اين اميد اتحاديه اروپا است كه بتواند روابط نزديكي با دولت جديد آمريكا برقرار كند.» وي به دنبال ديدار وزراي خارجه 27 كشور اتحاديه اروپا در بندر مارسي فرانسه گفت: «زمان، تغيير كرده و گرفتن تصميم هاي يك جانبه براي حل و فصل معضلات جهاني سخت و دشوار خواهد بود. با گسترش روند جهاني شدن و پيدايش بحران هايي مانند بحران بازارهاي مالي، هيچ كشوري نمي تواند خواست و اراده خود را بر ديگران تحميل كند. آمريكا نه يك قدرت مسلط اما يك كشور بسيار مهم باقي خواهد ماند.»

به دنبال تصميم جورج بوش براي اشغال عراق، روابط آمريكا با برخي كشورهاي اروپايي دچار بحران شد. در آن زمان انگليس، اسپانيا، ايتاليا و كشورهاي اروپاي مركزي از تصميم بوش حمايت كردند اما فرانسه و آلمان به شدت با اين اقدام مخالفت كردند. با تغيير دولت در اسپانيا، اين كشور نيز نيروهاي خود را از عراق خارج كرد كه از آن زمان روابط اسپانيا و آمريكا به سردي گراييده است
چهارشنبه 15 آبان 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آریا نیوز]

[مشاهده در: www.aryanews.com]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 331]