واضح آرشیو وب فارسی:آفرينش: رشد اجتماعي و اختلالات رواني - اجتماعي نوجوانان درايران
رشد اجتماعي انسان ازآغاز تولد امري حياتي و مورد توجه از ديدگاه دانشمندان , انديشمندان, روان شناسان , جامعه شناسان و علماي دين و از همه مهمترو جدي تر در كلام خدا و ائمه معصومين و صاحب نظران الهي مي باشد. اما در اين مجموعه به طور خلاصه بيشترين تشريح دردوره ي مهم و حياتي نوجواني است. سنيني كه از12 - 11 سالگي تا 21- 20 سالگي توسط متخصصان ذي ربط لحاظ شده است .
براي ورود به مبحث مربوط به رشد اجتماعي, ابتدا گذري بر دنياي پرحرارت نوجواني خواهيم داشت و پس از آن به رشد مذكود اشاره خواهد و در ادامه برخي ازآسيب ها واختلال هاي مربوط به اين دوره مي پردازيم .
براي اين كه بتوانيم به اختصاربه اين مبحث بپردازيم هم در رشد رواني - اجتماعي با محور قراردارن هويت يابي درسنين نوجواني و هم در بعد آسيب ها و اختلالات نوجواني بحران هويت به عنوان محور بحث مورد مداقه قرارمي گيرد.
مهمترين نظريه درارتباط با رشد اجتماعي به ديدگاه اريك اريكسون بر مي گردد كه بدان اشاره مي شود . همچنين در بحث آسيب ها به دو پژوهش كه در سالهاي اخيردر مورد نوجوانان ايراني انجام شده است اشاره مي شود.
گذري بر دنياي كودكي
رشد اجتماعي از آغاز ارتباط كودك با اطرافيانش آرام آرام شروع كه ابتدا با والدين و نزديكان و بعدها با اجتماع و ديگران نشان داده مي شود.
نوع ارتباط اجتماعي كودكان بستگي به نوع زندگي, رفتار و عكس العمل هاي والدين و پس از آن مدرسه و اجتماع دارد.
روابط كودك با آشناها, روابط كودك با دوستان و همكلاسي ها و روابط كودك با اجتماع قابل توجه است.
اريكسون هريك از مراحل زندگي و رشد را نوعي تعارض مي داند كه به صورت منفي و مثبت نشان داده مي شود.
رفتارهاي مثبت اجتماعي كودكان , ابتدا با لبخند وبعد ها به صورت روابط اجتماعي با گروه همسالان ظهور مي كند.
رفتارهاي منفي اجتماعي كودكان به صورت اخم, گوشه گيري, ترس و اضطراب بروز مي كند.
پس از گذراندن دوران كودكي آرام آرام وارد مرحله ي نوجواني, بلوغ وموقعيت خاص اين سنين مي شود.
ويژگي ها و خصوصيات نوجوانان
نوجوانان از نظر بدني دگرگوني, تغييرات و تحول بزرگي را متقبل مي شوند. از نظر فرهنگي - اجتماعي تابع شرايط محيطي هستند , فكرمي كنند همه چيز را مي دانند ولي خامند احساس و هيجان بر تعقل آنها غلبه دارد.
در تخيلات و روياها زندگي مي كنند . علاقه شديد به ايجاد ارتباط با همسالان دارند. آمادگي پذيرش مسئوليت هاي خانوادگي و اجتماعي را دارند . الگو پذيري از همسالان خيلي قوي است. عصيان گري علم والدين دارد. رشد سماني و اجتماعي با هم توام است. فشارهاي رواني زيادي را متحمل مي شوند.
برخي ويژگي هاي نوجوان . رشد و قد و وزن سريع . داراي اخلاق , عرفان و معنويت . فداكار و مبارزه طلب . ياس در مقابل ناكامي . آراستگي و خودكشفي . گرايش به جنس مخالف . مسئوليت پذير . همدردي با ديگران . عصبي شدن . نوسان . و گاه تناقض .
اجتماعي شدن لازمه ي دنياي نوجواني
1- استقلال 2- رفتارجنسي 3 -هماهنگي با همسالان 4 -عشق در دوران نوجواني
استانلي هال : دوران بلوغ و نوجواني را دوران طوفان وفشار مي نامد.
روسو : اين دوره از مراحل زندگي را تولد مجدد معرفي مي كند.
دبس : تغييرات در دوران بلوغ كل شخصيت نوجوان را در بر مي گيرد و به اشكال مختلف بروز مي كند.
1- به سرعت جنبه انفعالي و عاطفي شخصيت گسترش مي يابد وكل شخصيت فرد را در بر مي گيرد.
2- افق فكري از طريق علاقه و رغبت گسترش مي يابد.
3- حيات رواني كه در رفتار و اعمال فرد بروز مي كند دروني مي شود.
4- رفتارنوجوان به سرعت فردي و شخصي مي شود.
نيازهاي نوجوانان
نياز به محبت در نوجواني
1 -محبت به همسالان همجنس ( رفاقت)
2- محبت به جنس مخالف ( ازدواج)
3- محبت به نوع بشر ( نوع دوستي )
مباني معرفت شناسي علمي فرزند
شناخت نيازهاي اساسي , با هدف تامين آرامش روحي رواني.
شناخت استعداد هاي اصلي , با هدف هدايت آن در مسير مطلوب .
شناخت علاقه ها و گرايشها, با هدف نفوذ در عمق شخصيت.
شناخت ويژگي هاي رشد, با هدف تغيير رفتار هنجار از ناهنجار.
شناخت ضعفها و كاستي ها, با هدف ياري به فرد براي غلبه بر آن ها.
بسياري از نيازها كودكان و نوجوانان مانند استقلال , دوست يابي , بازي تفريح , آموزشها, و غيره مورد توجه است كه بدان نمي پردازيم. دوست يابي يكي از مهمترين نيازهاي نوجوانان دراين سنين است. نياز نوجوان به تعلق داشتن او به سوي گروه, اجتماع, هم سن و سالهايش مي كشاند هرچند اين وضعيت از قبل شروع مي شود ولي در اين سنين به اوج مي رسد. پذيرش مسئوليت هاي اجتماعي, مشاركت داشتن در نقش هاي اجتماعي و سازنده , استقلال , تمايل به قرار گرفتن در گروه ها , دسته ها و ساير مجامع در نوجوانان تقويت مي شود. استولز درتحقيقاتي نشان داد 8 درصد پسران به خاطر كوتاه بودن قد خوداحساس حقارت مي كنند و 13 درصد دختران به خاطر بلند بودن قد خوددچار افسردگي مي شوند.
مراحل هشت گانه ي رشد اجتماعي اريكسون
اريك اريكسون مراحل رشد خود را با نام هشت مرحله ي زندگي انسان به شرح ذيل ارائه كرد. كه 4 مرحله ي اول مربوط به كوكي, مرحله ي پنجم مختص دوران نوجواني و مرحله ي آخر مربوط به جوانيي, ميانسالي و پيري است. كه به شرح ذيل مي باشد:
1- مرحله اول : اعتماد دربرابر عدم اعتماد كه تا پايان سال اول زندگي .
2- مرحله دوم : خود مختاري در برابر شك و شوم كه از سال دوم تا سوم مي باشد.
3- مرحله ي سوم: ابتكار در برابر احساس گناه كه ازسال سوم تا ششم مي باشد.
4- مرحله ي چهارم , كارايي در برابر احساس حقارت كه از سال ششم تا دوازدهم مي باشد.
5- مرحله ي پنجم, هويت در برابر سردرگمي نقش كه از سال دوازدهم تا سال بيستم مي باشد.
6- مرحله ي ششم , صميميت در برابر كناره گيري كه از سال بيستم تا سي ام مي باشد.
7- مرحله ي هفتم , زايندگي در برابر در خود فرورفتگي كه از سال چهلم تا شصت و پنجم مي باشد.
8 -مرحله ي هشتم, تماميت ( انسجام خود) در برابر نااميدي كه از شصت و پنج سالگي به بعد مي باشد.
هويت
هويت عبارت است از افتراق و تميزي كه فرد بين خود و ديگران مي گذارد. هويت شخصي فرد يك سازه و ساختاررواني - اجتماعي است.
گلاسر معتقد است هويت هر فردي 2 گروه است 1 هويت توفيق 2 هويت شكست . در هنگام بحران هويت دچار اضطراب مي شود و اشكال درسازگاري دارد.
در بحران هويت نوجوان به چند مساله بيش از ديگر مشكلات دچار ترديد و شك مي شود كه عبارتند از :
1 اهداف بلند مدت 2 انتخاب شغل 3 الگوهاي رفاقت 4 رفتار و تمايلات جنسي 5 تشخيص مذهبي 6 نظام ارزش هاي اخلاقي 7 تعهد گروهي 8 نگرش و ديد منفي نسبت به خود 9 اختلال درتنظيم وقت 10 نداشتن روحيه تلاش وفعاليت .
هويت يابي
به عقيده اريكسون عمده ترين تكليف يك نوجوان حل بحران هويت در برابر سردرگمي نقش است. تصميم در مورد شغل , آينده , زندگي . گاه سردرگمي ممكن است تا 30 سالگي ادامه يابد. يكي از شيوه هاي اجتناب از سردرگمي و ابهام هويت, پيوستن به گروه ها و دارو دسته ها و ... مي باشد. سن 12 تا 18 سالگي از نظر اريكسون زمان شكل گيري هويت است. وفاداري در اين سن و احساس تعهد نسبت به سلوك خاص , اعتقاد و مذهب و ... اهميت پيدا مي كند. در اين دوره , فرد بايد خود را بيابد , يعني خويشتن يابي .
پژوهش جيمز مارسيا درزمينه ي هويت يابي
1- هويت كسب شده 2- هويت پيش رس 3- ابهام هويت 4- خويشتن يابي
عوامل مهم در شكل گيري هويت
1- خانواده 2- مدرسه وآموزشگاه 3 -محل زندگي و محيط اجتماعي فرد 4- نهادهاي اجتماعي و مذهبي 5- رسانه هاي گروهي
سنين نوجواني و هويت يابي از نظر اريكسون با مرحله تناسلي فرويد, تفكر انتزاعي پياژه و يادگيري از طريق مشاهده و تقليد از الگوي اسكيز و باندورا همراه است.
هويت , يك سازه و ساختار رواني - اجتماعي است و باعث افتراق و جدايي فرد از سايرين مي شود. به اعتقاد گلاسر هويت با شخصيت مترادف است. گلاسر معتقد بود كه براي هر فردي يك هويت متصور است و ان تصور فرد از خويشتن است. هويت به دو دسته تقسم مي شود. هويت توفيق و هويت شكست .آزمون هويت شخصي با ده سوال براي تشخيص ميزان اختلال هويت مورد بررسي قرار مي گيرد كه هر قسمت 4 پاسخ دارد و نمرات آن از صفر تا 3 ارزيابي مي شود كه اگر نمره ي فرد حداقل 12 باشد نشان از بحران هويت در اوست و هرچه نمره بالاتر تا 30 برسد شديد ترين اختلال هويتي را داراست.
ادامه دارد
چهارشنبه 15 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفرينش]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 492]