واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: واژگان كليدي : هند و ايراني ، جم ، هپته هيندو ، پتن ها ، كاسپاتيرها ، پاكتيستا ، باكتريا، هيداسپس ، خرشتي ، سلوكيان ، مورياها ، پاتالي توترا ، پوسيا ميترا ، پتنه ، گنداره ، آشوكا، آسورامايا، اهورا مزدا، يوئه چي ، آراخوزيا ، هندوسيتي ، پهلوها، سكاها.
تاثير و گسترش روابط فرهنگي و سياسي و اقتصادي ايران در حوزه ي كشورها ي شبه قاره ، تا قبل از دوران هخا منشيان بيشتر مربوط به مهاجرت هاي آرياييان و شكل گيري هند و ايرانياني بود كه در گزارش هاي مورخان و آثار كهن ديده مي شود براي مثال، مي توان به شخــصيت جمشيد اشاره كرد كه در آثار اوستايي از جمشيد به عنوان فرمانرواي زمين از جانب هرمزد و يكي از شاهان پيشدادي ياد مي شود . ا ما در ادبيات باستاني هند او فرمانرواي جهان مردگان ، نخستين انسان و نخستين ميرا است . دكتر ژاله آموز گار مي نويسد :
« جم شخصيتي است هند و ايراني يمه yima(- yama ) در هند نخستين كس از بي مرگان است كه مرگ را بر مي گزيند ، راه مرگ را مي يپيمايد تا راه جاودانان را به مردگان نشان دهد.او سرور ديناي گذشتگان است.»1
دكتر بهرام فره وشي دليل مهاجرت آرياييان را در زمان فرمانروايي جمشيد افزايش جمعيت و كمبود جا و نيـاز بيشـتر به چراگـاه هـاي فـراخ مي داند كه نتيجه آن كوچ به سـرزمـين گـرم بزرگ هند و پاكستان مي شود.2
دكتر ژاله آموزگار درباره جدايي ايرانيان از هنديان و اقـا مت در ايـران و هـند و اشـتـراك آنـها مي نويسد :
« مشتركات نژادي و فرهنگي ميان اين دو گروه ( ايرانيان و هنديان ) هرگز گسسته نشد. مردم دوران باستان سرزمين ما با مردمان دوران باستان سرزمين هند همبستگي هاي بسياري داشتنـد. ايـن موضـوع به خصوص در زبان، اسطوره ها و مسائل مربوط به آيين هاي آنها را ديده مي شود كه گوياي همزيستي طولاني ايرانيان و هندوان آريايي نژاد است.»3
بنابـراين اولين نشـانه هاي تـاثير متقابل ايران و شبه قاره را مي توان در نگرش اسطوره اي دنبال كرد. حمزه اصفهاني و مـورخان ديـگر ، سـرزمين هـند را سهم ايرج فرزند فريدون مي داند.4
به نظر پروفسور محمد باقر رئيس دانشكده شرق شناسي دانشكده لا هور نام هندوستان چهار بار در اوستا تكرار شده است و :
« مهم ترين و بهترين معرف پنجاب ، فرگرد اول ونديدادvendidad است كه درآن به شرح سرزمين پنـجاب پـرداخته است.در اين كتاب از شانزده محل بسيار خوب بحث شده است كه پانزدهمين بخش آن جزو « هپته هيندو » (hapta Hindu ) مي باشد كه از خاور تا باختر گسترش دارد.ايـن هپته هيندو سرزمين حوضه رودخانه است كه از آن در اوستا راجع به پنجاب و سند نام برده است.»5
پانزدهمين جا و روستا ها كه من، اهورا مزدا، بهترين بيافريدم، هفت هند است : هپته هندو . در آنجا اهريمن پر گزند به ستيزه دشمنان ناهنگام و گرماي ناهنگام پديد آورد.6
بنابريان اولين نشانه هاي وابستگي هاي فرهنگي ايران و هند را در پرتو اساطير مي يابيم ، ا ما اين هند كدام سرزمين است ؟ دكتر مهرداد بهار بر اساس شاهنا مه ، آن را بخش هاي شرقي افغانستان ا مروز مي داند.7
استاد سعيد نفيسي درباره پاكستان مي نويسد :
ايـن نام را پيـش از اسـتقلال اين كشور، پيشوايان مسلمان هند كه مايل به تجزيه ي هندوستان بوده انــد، پيشنهاد كـرده اند. پسوند ستان همان پسوند زبان فارسي است و كلمه ي پاك كـه شا مل پ ، الف و كاف باشد، هر كدام حرف اول يك كلمه است. پ را از ا سم پتن ها گرفته اند. پتن ها مردم چادر نشين از نژاد آريايي هستند كه هم در شمال پاكستان هستند و هم در جنوب افغانستان و هم در مشرق افغانستان ساكنند. آن هايي را كه در پاكستان هستند ، پتن يا پتان مي گويند و آنهايي كه در جنوب افغانستانند، پشتون مي نا مند و آنهايي كه در مشرق افغانستانند ، پـختون مي گويند. ا لـف را از اول كلمه اسـلام گـرفته اند و كاف را از اول نام كشمير و به اين ترتيب پ ، الف و كـاف را با هم تركيب كرده اند و اسم كشورشان را پس از استـقلال پـاكستان گذاشتند و اين كلمه پاك ربطي به كلمه ي پاك و پاكيزه فارسي ندارد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 186]