محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827707260
گفت و شنود با عوامل سازنده مستند دفاع مقدس سكوتي كه پس از بيست سال شكسته شد
واضح آرشیو وب فارسی:حيات: گفت و شنود با عوامل سازنده "مستند دفاع مقدس" سكوتي كه پس از بيست سال شكسته شد
تهران-حيات
بيست و هشت سال از آغاز دفاع مقدس مي گذرد و تا به امروز نقد ها و شكوه هاي بسياري، بر رسانه ها و متوليان فرهنگي رفته است كه چرا آن گونه كه بايد از اين دفاع هشت ساله، سخني نمي گويند و در انتقال ارزش هايي كه در اين چند سال خلق شد و به منصه ظهور نشست، تلاشي نمي كنند! در اين ميان، تلويزيون، به عنوان رسانه ملي، بيش از هر رسانه ديگري، مورد نقد قرار گرفته است. گويي كه اين انتقاد ها به ثمر نشسته باشد، امسال در واحد مركزي خبر، اتفاق هايي افتاد؛ بي سابقه! برنامه 19 قسمتي "مستند دفاع مقدس"، قبل از اخبار سراسري روي آنتن مي رفت و تكرار آن در شبكه سه و شبكه خبر پخش مي شد. روايتي بود از يك دفاع، كه سعي شده بود، ناگفته هاي جنگ را باز گو كند و داوري را به عهده مخاطبان گذارد. واحد مركزي خبر،قصد كرده بود يك تنه ، "جور!" كم كاري هاي تلويزيون را ، در طي اين سال ها بر دوش كشد!
مجتبي قاسم زاده متولد 1345 با كارشناسي علوم سياسي، حميد امامي متولد 1346 با كارشناسي ارشد علوم سياسي و معارف اسلامي از دانشگاه امام صادق و كارشناسي ارشد تهيه كنندگي از دانشكده صداوسيما و ايمان مرآتي متولد 1355 با كارشناسي علوم سياسي سه تن از مجريان و طرحان اين مستند بودند كه سرويس فرهنگي خبرگزاري حيات گفتگويي را در واحد مركزي خبر و به ميزباني آنان تشكيل داد.
حاصل اين گفت و شنود را در ذيل مي خوانيد.
حيات: چرا مستند دفاع مقدس؟
قاسم زاده: ما قصد داشتيم واقعه دفاع مقدس را طوري تعريف كنيم و به مخاطب ارائه بدهيم كه در نهايت خودش در جايگاه قضاوت بنشيند و در اين رابطه داوري كند و اين در هيچ قالب ديگري جز مستند ثمر بخش نبود. حتي اگر در قالب گزارش هم كار مي كرديم مجبور بوديم از نظرات كارشناس هاي سياسي و نظامي استفاده كنيم و در نهايت با تحليل خودمان كار را جمع كنيم. در صورتي كه ما اصلاً قصد نداشتيم ديدگاه خودمان را به مخاطب القا كنيم. و همه اين ها، تنها در قالب مستند به وقوع مي پيوست.
امامي: چند سالي بود كه مي خواستيم در زمينه دفاع مقدس كاري را انجام دهيم. قبل از اين دو تا برنامه كار كرده بوديم به نام هاي " هفت سردار" و "روزهاي سخت جنگ". ولي با اين همه مطمئن بوديم كه حق مطلب ادا نشده است. ابتداي سال بود كه آقاي بوالي پيش نهاد يك كار قوي و غير كليشه اي را دادند و در اين مدت كارهاي تحقيقاتي و تصويري انجام شد.زحمت متن ها را هم خود آقاي بوالي نوشتند.
حيات: پنج ماه براي يك كار تحقيقاتي با اين وسعت، كم نيست؟
امامي: نه! چون ما از دو- سه سال پيش هم يك سري از تصاوير را به صورت پراكنده جمع آوري كرده بوديم. ولي اين بار فرصتي پيش آمد متمركز كار كنيم.
مرآتي: ما از سه ماه قبل تر تحقيقات را شروع كرده بوديم. كه روي هم هفت- هشت ماه مي شود.
امامي: و مد نظر داشته باشيد كه واحد مركزي خبر كارهايش را به روز انجام مي دهد و تا حالا سابقه نداشته است براي كاري پنج ماه وقت بگذارد.
حيات: همه اين گروه، سابقه كار خبري داشتند؟
قاسم زاده: بيش ترشان خبرنگار مكتوب بودند. سابقه كار تصويري نداشتند.
حيات: درباره كاري كه اين گروه انجام مي دادند بيش تر توضيح دهيد.
قاسم زاده: واقعاً پنج ماه براي چنين كار وسيعي، كم است؛ اما ما با برنامه ريزي دقيق، سعي كرديم از زمان، حداكثر استفاده را بكنيم. چرا كه كار در نوع خودش نو و تازه بود. من در جاي ديگر سازمان، شبيه اين كار را سراغ ندارم. ما براي اين كار تصاوير را از مراكز مختلف جمع آوري كرديم و اين كار آساني نيست. چون وضع آرشيو در ايران به خصوص در زمينه دفاع مقدس هيچ ساماني ندارد. كار جمع آوري و دسته بندي تصاوير به كمك همين دوستان انجام شد. مرحله بعد از آن shot list كردن آن ها بود. shot list كردن به اين معنا كه محتواي نوارها، موضوعات مطرح شده در آن ها و شخصيت هايي كه در آن تصاوير حضور داشته و صحبت كرده اند، پياده و فهرست مي شد.
حيات:كار پلاتوها چقدر وقت گرفت؟
قاسم زاده: هفت روز.
حيات :لوكيشن ها را چه طور انتخاب مي كرديد؟
قاسم زاده: تدبير،توكل،ناملايمات و در كنارش مسائل سياسي حاكم بر جنگ زواياي جديدي از دفاع مقدس بود كه در اين مستند مطرح شد. خيلي از رزمنده ها پس از ديدن اين كار به من مي گفتند ما وقتي در گير و دار جنگ بوديم، نمي دانستيم در پشت جبهه و يا عرصه هاي سياسي چه اتفاقاتي در حال وقوع است و بازتاب جنگ در جهان چه گونه است. حتي خيلي از سياسيون در شرايطي نبودند كه بدانند در جبهه ها چه مي گذرد و رزمنده براي حفظ وطن چه تلاشي مي كند.
قاسم زاده: لوكيشن هايي كه مورد استفاده قرار گرفت، شهرك سينمايي بود و ديگري المان هاي شهري كه به فراخور موضوع مد نظر انتخاب مي شد. مثلا براي عمليات رمضان يا عمليات كربلاي پنج سعي كرديم منطقه اي را پيدا كنيم كه شبيه آن جا باشد. خدا هم كمك كرد و تصاوير عمليات خيبر و بدر در جايي خارج از شهرك سينمايي كه شبيه ني زار بود، ضبط شد.
مرآتي: ماه رمضان بود. در شهرك سينمايي دنبال لوكيشني مي گشتيم كه خاك ريزِ، هور يا ني زار داشته باشد. گاهي اين جست و جو، چند بار تكرار مي شد. در آن گرما با زبان روزه، خيلي خسته مي شديم. آن هم در شرايطي كه نه توپي هست و نه تانكي! من به اين فكر مي كردم كه آن رزمنده ها چه طور در آن شرايط مي جنگيدند و چه قدر سختي مي كشيدند. واقعاً كه خستگي ما اصلاً قابل قياس نيست...!
حيات :آتش هايي كه خرج صحنه مي شد واقعي بود؟
مراتي: نه لاستيك آتش مي زديم.
حيات: از تهران هم خارج شديد؟
قاسم زاده:نه! ماه مبارك رمضان بود.
حيات : منابع تحقيق تان چه بودند؟
مرآتي: تمامي كتاب هاي حوزه دفاع مقدس، تمام مكتوبات ارتش و سپاه و مصاحبه هاي ده ها ساعته فرماندهان ارتش و سپاه كه البته زحمت اين كار را آقاي قاسم زاده و آقاي بوالي مي كشيدند و در جريان همين تحقيقات بود كه روند جنگ روشن مي شد.
حيات: در اين زمينه اطلاعات خاصي داشتيد؟
مرآتي: ما هر اطلاعاتي در اين زمينه داشتيم كنار گذاشتيم و از اول شروع كرديم.
حيات: چرا؟
مرآتي: بحث پيچيده و مهمي بود. اگر در كار مشكل كوچكي پيش مي آمد صدها هزار نفر شاكي مي شدند. به هر حال دفاع مقدس تنها يك بازيگر نداشته است. فرمانده ها و رزمنده هاي زيادي مي خواستند اظهار نظر كنند. الحمد لله كم ترين انتقاد را داشتند.
حيات : از چه نهاد هايي تصاوير را جمع آوري كرديد؟
مرآتي: ارتش و سپاه و بسيج بود. واقعا بايد از سپاه به خاطر اين همكاري تشكر كرد. آرشيو را در اختيار ما گذاشتند و گفتند هر تصويري كه خودتان مي خواهيد، انتخاب كنيد. بيش ترين كمك را سپاه به ما كرد. ارتش هم به دليل مسائل حفاظتي تصاوير كم تري داشت ولي كمك كرد. منبع اصلي كار هم آرشيو مركزي صدا و سيما بود.
حيات:تصاوير در مورد چه موضوعاتي بود؟
امامي: موضوعات متنوع بود. مواردي مثل كمك هاي مردمي، اعزام به جبهه ها، حضور رزمنده ها درعمليات هاي مختلف، صحبت هاي مسوولان، بازديد هاي مقام معظم رهبري از جبهه ها، آقاي رفسنجاني، صحبت فرماندهان در جمع رزمنده ها.
حيات :كيفيت تصاوير چه طور بود؟ تصاويري بود كه به خاطر كيفيت پايين مورد استفاده قرار نگرفت؟
امامي: بعضي از تصاوير خوب بود. يك سري از نوارها براي اولين بار بود كه از نوار يك اينچي تبديل مي شد. بعضي هم متأسفانه كيفيت شان پايين بود. از آن جا كه با سناريو پيش مي رفتيم، سعي كرديم حتي الامكان از همه تصاوير با كيفيت هاي مختلف استفاده كنيم. چون سنديتش برايمان مهم بود.
حيات:چه قدر با آرشيو سازمان مشكل داشتيد؟
امامي: چون آقاي ضرغامي پي گير قضيه بودند مشكل چنداني نداشتيم.
مرآتي: خيلي از تصاوير از اسنادي است كه نبايد پخش شود. سابقه نداشته است تصاوير بني صدر و يا عمليات هايي كه در آن، مجروح ها دست و پايشان قطع شده بود، از تلويزيون پخش شود. قبل از اين كه آقاي ضرغامي دستوري مبني بر همكاري با ما را صادر كنند، مسوول آرشيو نمي دانست تصاوير را در اختيار ما قرار بدهد يا نه؛ ولي وقتي دستور از بالا آمد، تكليف ما هم روشن شد.
حيات :چند درصد از تصاويري كه در اين كار استفاده شده است، از آرشيو محرمانه اي است كه به تازگي باز شد ؟
قاسم زاده: آرشيو محرمانه! بيش تر شعار است.
حيات:يعني باز نشد يا اصلأ بسته نبوده؟
قاسم زاده: بايد تفكيك قائل شد. اسرار محرمانه جنگ به دو بخش تقسيم مي شود. يك بعدش از منظر قرار گاهي است و اين در بردارنده اطلاعات و برنامه ريزي هاي فرماندهان ارشد است كه بخشي از آن به دلايل مختلف، هم چنان ناگفته باقي مانده است. بعضي ديگر به ناگفته هاي جنگ، به متن جنگ و رزمنده هايي كه در جنگ حضور داشته اند، برمي گردد. ممكن است مطالب ناگفته اي از جنگ باقي مانده باشد كه حتي عالي ترين فرماندهان جنگ از آن بي اطلاع باشند. گرداني رفته و اتفاقاتي برايش افتاده است. شايد از اين گردان سه- چهار نفر، باقي نمانده باشد و هيچ كس جز اين چند نفر از آن ماجرايي كه به وقوع پيوسته است، مطلع نباشد. بايد در نظر گرفت اين ناگفته به كدام زنجيره ي جنگ باز مي گردد. توده رزمنده ها يا فرماندهان ارشد يا فرماندهان مياني؟
حيات:پس چرا تا حالا اين تصاوير پخش نشده است؟
قاسم زاده: به نظر مي آيد بيش تر استنباط برنامه سازان باعث شده است كه بخشي از اين تصاوير بدون استفاده بماند. در سال هاي اخير ما شاهد اين رويكرد صدا و سيما، جهت استفاده از آرشيو سازمان بوده ايم. در سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي تصاويري براي اولين بار از تلويزيون پخش شد. به هر حال در مقطعي از زمان ترجيح مي دادند از بخشي از اين تصاوير استفاده نكنند. ولي در حال حاضر به اين نتيجه رسيده اند كه بخش اعظم آن ها را به مردم نشان دهند. منتها تركيب اين ها خيلي مهم است. اگر اين تصاوير به صورت يك جورچين در هم به مخاطب ارايه شود، براي آن ها جذابيتي نخواهد داشت. وقتي مي توان از اسناد تصويري آرشيو به حد مطلوب استفاده كرد كه با يك روند منطقي و در كنار هم چيده شده باشد و بتواند يك نماي كلي، از موضوع مد نظر را به مخاطب انتقال دهد.
حيات: تصاوير و وقايع را با چه ملاك و معياري انتخاب مي كرديد؟
قاسم زاده: آقاي بوالي سعي شان بر اين بود كه همه جانبه نگري در كار رعايت شود و براي رسيدن به مقصودشان هم تلاش بسيار كردند. با همه مشغله اي كه داشتند گاهي تا 2 شب بيدار مي نشستند، تا كار به حداكثر مطلوبيت خودش برسد. با اين همه الان هم، كسي نمي تواند ادعا كند كه اين مستند، تصوير كاملي از دفاع مقدس است. شايد اگر صد فيلم و گزارش ديگر هم در اين زمينه تهيه شود باز هم نتوان ابعاد مختلف جنگ را بيان كرد. گامي بود كه در اين سال ها برداشته نشد. اما مسئله اي اين است كه در اين كار تنها از زاويه حماسي به موضوع نگاه نشد. تدبير ، توكل، ناملايمات و در كنارش مسائل سياسي حاكم بر جنگ زواياي جديدي از دفاع مقدس بود كه در اين مستند مطرح شد. خيلي از رزمنده ها بعد از ديدن اين كار به من مي گفتند ما وقتي در گير و دار جنگ بوديم، نمي دانستيم در پشت جبهه و يا عرصه هاي سياسي چه اتفاقاتي در حال وقوع است و باز تاب جنگ در جهان چه گونه است. حتي خيلي از سياسيون در شرايطي نبودند كه بدانند در جبهه ها چه مي گذرد و رزمنده براي حفظ وطن چه تلاشي مي كنند. در عمليات خيبر بود كه براي اولين بار سلاح هاي شيميايي استفاده شد و تصاويري كه ما در اين مستند استفاده كرديم، نشان دهنده شهادت همراه با ضجري بود كه رزمنده ها داشتند. شايد سياسيون تا الان يك شماي كلي از اين واقعه داشته اند، چون در گير اين حادثه نبوده اند.
ما براي انتخاب وقايع، عمليات هاي بزرگ را در نظر داشتيم و با وسواس زياد سعي كرديم براي هر عمليات، از تصاوير مربوط به همان حمله استفاده كنيم. شما تا الان برنامه هاي متعددي را از تلويزيون ديده ايد كه براي نشان دادن يك عمليات از تصاوير عمليات ديگر استفاده كرده اند. نكته اي كه در باز بيني نوارها، نظرم را جلب كرد اين بود كه اين مشكل حتي در برنامه هايي كه در زمان جنگ تهيه شده بود، نيز وجود دارد. حتي منابعي كه به وقوع آن عمليات ساخته شده بودند و دست شان براي كار باز تر بوده است، اين نكته را رعايت نكرده اند. به همين خاطر ما يك سري از تصاوير را با وجود كيفيت پاييني كه داشتند به دليل اهميت سنديت، استفاده كرديم.
ما مجبور بوديم خيلي از عمليات هاي كوچك را كه ممكن است بعضي از يگان ها در آن دخيل بوده اند، در نظر نگيريم. و شما مي بينيد كه عمليات هاي وسيعي مثل والفجر يك،دو ، سه و چهار را كه در سال 1362 صورت گرفت، در يك برنامه ي 19 قسمتي خلاصه كنيم. خيلي از رزمنده ها هم خرده گرفتند كه به فلان عمليات كم تر پرداخته شده است. ولي بايد به ما حق بدهند كه اگر مي خواستيم غير از اين عمل كنيم بايد يك مستند 50 قسمتي كار مي كرديم.
حيات:اين انتخاب ها چه قدر تحت تاثير عوامل برون سازماني بود؟
قاسم زاده: آقاي بوالي سعي كردند از همه منابع موثقي كه در مورد جنگ وجود دارد، استفاده كنند و معتقدم كه اصلاً تحت تاثير اين مسائل نبودند. چرا كه اگر غير از اين بود، اين مستند، طور ديگري تدوين مي شد. به گونه اي كه خيلي از تصاوير و خيلي از وقايع گفته نمي شد. تصاوير بني صدر و ادامه عمليات پس از فتح خرمشهر مسائلي بود كه در هيچ برنامه اي به آن پرداخته نشده بود.
وقتي در ابعاد مختلف اين موضوع دقيق مي شويم، تصاوير جديدي از آن برايمان روشن مي شود كه به همان نسبت زواياي مختلف آينده برايمان جالب و جذاب مي شود. فكر مي كنم همه كساني كه در اين كار دخيل بوده اند، اين تأثير را گرفته اند.
حيات:چه ميزان از مسائل را بنا به صلاح ديد بعضي از نهاد ها حذف كرديد؟
قاسم زاده: متن ها همه بر اساس تحقيقات صورت گرفته، نوشته مي شد و بر اساس آن تصاوير انتخاب مي شد، بنابراين نمي شود گفت كه ما قصد داشتيم بخشي را استفاده بكنيم ولي به علت وجود فشار استفاده نكرديم.
حيات: كار تعريف شده به شما پيشنهاد شد يا اين كه خودتان كار را تعريف كرديد؟
مرآتي: ما طبق سناريوي نوشته شده پيش مي رفتيم؛ ولي در بحث تصويربرداري و پلاتوها بستر گزارش دست خودمان بود. پيدا كردن تصاوير مد نظر و كارهاي از اين دست با خودمان بود. بعد كار بازبيني مي شد و اگر موردي داشت با مشورت حل مي كرديم.
حيات: مسائلي در مستند مطرح شد كه بعضاً در هاله اي از ابهام باقي ماند و يا اصلاً بازگو نشد. مثل دليل پذيرش قرار داد 1975 در دوره آتش بس. چرا صدام با وجود فشار هايي كه در دوران جنگ متحمل بود، اين قرار داد را نپذيرفت و در دوره آتش بس قبول كرد؟ و يا چرا مسئله مهمي مثل نحوه ي شكل گيري "اطلاعات- شناسايي" قبل از عمليات مطرح نشد؟
قاسم زاده: اتفاقاً من فكر مي كنم اين ها جز مواردي است كه در مستند دقيقأ به آن اشاره شد. ما در جنگ هشت ساله نگاه جديدي به تاكتيك هاي نظامي داشتيم. در هيچ كجاي دنيا معمول نيست كه در شب عمليات شود. البته يك مورد اين اتفاق در كره افتاده است آن هم به طور خيلي محدود. شايد براي يك عمليات. آن هم در موقعيتي كه قبلأ در آن مستقر بوده اند و از موانع عوارض و امكاناتي كه در آن جا هست آگاهي داشته اند. ولي ما در اين مستند نشان داديم كه پس از عزل بني صدر مسائلي در جلسات فرماندهان مطرح شد مبني بر تغيير استراتژي جنگ. مسائلي مثل اين كه چرا از زره شب استفاده نكنيم؟ چرا آتش تهيه بريزيم و دشمن را آگاه كنيم؟ بياييم از اصل غافل گيري استفاده كنيم. آتش تهيه را نگه داريم و وقتي دشمن متوجه شد كه ما عمليات كرديم تا خواست خودش را جمع كند ما آتش را برسرش بريزيم. چرا از قبل منطقه را شناسايي نكنيم؟ بايد بدانيم دشمن از چه ناحيه اي ضربه پذيرتر است و از همان نقطه ضعف به او صدمه بزنيم. اين ها همه مسائلي بود كه در مستند دفاع مقدس مطرح شد. اما اين را هم مد نظر داشته باشيد كه ما قصد نداشتيم در مسائل ريز شويم. بحث آتش توپ خانه خيلي مهم بود. كارهايي كه براي مقابله با دشمن در نيروي هوايي براي مقابله با حملات هوايي انجام داديم، كارهاي بسيار بزرگي بود. همين طور نمي شود نقش جهاد سازندگي را در روند جنگ ناديده گرفت. منتها ما اگر مي خواستيم به جزئيات بپردازيم بايد وارد شاخه هاي متعددي مي شديم. اگر انتقادي هم به كار وارد است به دليل ذيق وقت است.
حيات:بحث پذيرش قطع نامه مطرح نشد!
قاسم زاده: صدام وقتي با كويت وارد جنگ شد براي اين كه از جبهه ي ما خاطر جمع شود و هيچ خطري از جانب ما او را تهديد نكند قرار داد را پذيرفت و رسماً اعلام كرد كه شما امروز به هر آن چه مي خواستيد، رسيديد و در مستند دفاع روي اين قضيه تأكيد شد. اما اين كه چرا صدام قرار داد را در دوره آتش بس پذيرفت به وقايع بعد از جنگ و حمله عراق به كويت و حمله امريكا به عراق بر مي گردد و اگر مي خواستيم وارد اين قضايا شويم حداقل يكي – دو قسمت ديگر بايد كار مي كرديم كه كم بود وقت، اين اجازه را به ما نمي داد.
حيات:بعضي از فيلم ساز ها اعتقاد داشتند كار فاقد تحليل بوده است و اگر اين تصاوير در اختيار افراد حرفه اي قرار مي گرفت، كاري بهتر از اين ارائه مي دادند. نظر شما چيست؟
مرآتي: اين تصاوير بيست و اندي سال در آرشيو است، چرا خودشان نرفتند بردارند.
حيات:در جايي گفتيد با دستور آقاي ضرغامي آرشيو تصميم گرفت كه تصاوير را در اختيار شما قرار دهد. آيا آقاي ضرغامي براي اين فيلم سازها، هم چنين دستوري صادر مي كردند؟
امامي: آيا اين مستند سازان واقعاً كارهاي برجسته اي مانند "سيره ي عملي امام روح الله" كه نظر مردم را به خود جلب كرد در كارنامه شان دارند يا فقط بحث تحليل و نظر و حرف است. ما فكر مي كنيم حتي در كارهاي كوچك هم مي شود قوي عمل كرد ومسوولان را وادار به تصميمات لازم كرد.
امامي: استفاده از آرشيو يك همت عالي لازم دارد. در بخش نامه نگاري كه مشكلي نيست ولي در اتاق آرشيو شما اين نوارها را تحويل مي گيريد، بازبيني مي كنيد و يك shot list از آن تهيه مي كنيد و بعد نوار را برمي گردانيد. بايد يك امضا بگيريد و بعد مي توانيد نوار را كپي كنيد. خيلي از مواقع هم پيش مي آيد نوار را مي گيريد، ولي مي بينيد محتواي نوار با عنواني كه روي آن نوشته شده متفاوت است. و اين مشكل از آن جا نشأت مي گيرد كه اين نوار ها قديمي است و آن موقع عناوين را دستي مي نوشته اند. همين روندي كه در چند ثانيه براي شما گفتم حداقل هفت- هشت ساعت وقت مي برد.
مرآتي: يعني همكاران ما چند هزار نوار را بازبيني كرده اند و توانسته اند اين تصاوير را جدا كنند. اگر شما براي پيدا كردن سخنراني آقاي خامنه اي، "دفاع مقدس" را جستجو كنيد، به هيچ نتيجه اي نخواهيد رسيد. ببينيد با چه شگردي كار كرده اند!
امامي: بخشي با تكيه بر حافظه و احتمال اين كه ممكن است در فلان مقطع در اين زمينه صحبت شده باشد، پيش رفت.
مرآتي: و انتخاب تصاوير مختص هر عمليات كار را سخت و تخصصي تر مي كرد.
امامي: قاطعانه مي گويم هيچ كس نمي توانست در اين زمان محدود و در اين چند قسمت، بهتر از اين، كار را در بياورد. نه به خاطر اين كه كار منتسب به ما است اين را بگويم. نه! ولي همكاران ما تمام توانشان را حتي بيش از ظرفيت شان توان گذاشتند. گاهي مي شد تا دو – سه نيمه شب كار مي كرديم. خيلي براي اين كار انرژي خرج شد.
مرآتي: هيچ خبرنگاري وقتي گزارشي را كار مي كند، برايش اهميت ندارد كه پي گير آن شود. اما ما وقتي اين كار را مي بستيم شايد تا پنج بار، هر سه، مي نشستيم و مي ديديم. بعد دوباره در تلويزيون هم مي ديديم. من خودم به عنوان بيننده اي كه آن زمان را تجربه نكرده است، كيف مي كردم. آقاي محسن رضايي مي گفت با اين كار در اين جعبه سياه را باز كرديد. حالا دوست دارم بقيه آن جعبه سياه را هم خودم ببينم.
حيات:آيا نظر سنجي در اين زمينه صورت گرفته است؟
امامي: شنيدم مركز تحقيقات نظر سنجي در اين زمينه را شروع كرده است ولي ما خودمان فرصت نظر سنجي نداريم. ولي من هميشه گزارش هاي ساده تر هم كه كار مي كنم در جامعه ي آماري خودم، دور و بر، فاميل و محله، بازتابش را مي بينم. و يك كليتي دستم مي آيد. اكثراً هم ابراز رضايت كرده اند؛ گاهي اوقات هم خود فرمانده ها تماس مي گرفتند و نظر مي دادند.
حيات:محتواي تماس هاي تلفني چه بود؟
امامي: خيلي جالب بود. بعضي از اين افرادي كه تصويرشان پخش مي شد اگر زنده بودند، خودشان زنگ مي زدند و اگر شهيد شده بودند، پسرشان زنگ مي زد و از ما نوار مد نظر را مي خواستند. حالا قرار شده است برويم يك گزارش هم به عنوان حاشيه مستند از اين رزمنده ها تهيه كنيم.
بعضي از افرادي كه تماس مي گرفتند اصلاً به تيپ شان نمي خورد كه اهل جبهه و جنگ باشند. تيپ هايي بودند كه ما در بين خودمان به آن ها "سوسول" مي گوييم. ولي خيلي جالب بود كه آن ها هم خوششان آمده بود.
حيات:غير از آقاي رضايي، چه كساني در اين زمينه نظر دادند؟
امامي: سرلشكر صفوي، آقاي شمخاني. اتفاقاً خود آقاي مرآتي با ايشان مصاحبه كرد.
حيات:يعني تأييديه گرفتيد؟
مرآتي: نه اتفاقأ! آقاي شمخاني خودشان زنگ زدند. به گفته آقاي شمخاني در سال نوآوري و شكوفايي بهترين كاري كه نوآوري داشت، همين مستند دفاع مقدس بود.
قاسم زاده: هر سه خودشان زنگ زدند و درخواست كردند كه نظراتشان گرفته شود. ما هم بنا نداشتيم اين كار را انجام دهيم؛ منتها آنها اصرار كردند و اين طور شد كه از بالا به ما دستور دادند، اين مصاحبه ها را بگيريم.
حيات: ولي يك سري از فرماندهان ارتش معتقد بودند به نقش ارتش، آن طور كه بايد پرداخته نشده است.
امامي: اتفاقاً اين سه شخصيت از ابتدا تا انتهاي جنگ دركنار هم بودند. اگر دقيق نگاه كرده باشيد هر جا كه حقش بوده است دينش ادا شده است ولي خب مسئله ذيق وقت را هم مد نظر داشته باشيد. آقاي صياد شيرازي بود و آقاي ظهير نژاد از فرماندهان ارتش بودند.
مرآتي: ما تصاويري كه خود ارتش نتوانسته بود پيدا كند، پيدا كرديم. شهيد فكوري، بابايي. همه را پيدا كرديم. در انتهاي كار هم از همه كساني كه همكاري كرده بودند و ما نامي از آن ها نبرديم، تشكر كرديم.
قاسم زاده: در دفاع مقدس هر رزمنده اي يك پايمردي كرده است كه ممكن است اين اتفاق در جاي ديگر، نيفتاده باشد. حالا اين افراد توقع دارند ما با جزئيات به همه وقايعي كه رخ داده است، بپردازيم. و اين كار، نيازمند يك تحقيق كامل است. در صورتي كه ما منبع موثقي را كه با يك ديد جامع به دفاع مقدس نگاه كرده باشد، نداريم. چه در سپاه و چه در ارتش. حتي سپاه نسبت به منابعي كه خودش تدوين كرده است، نقد دارد. در شرايطي كه ما سندي نداريم تا آن را ملاك و معيار كارمان قرار دهيم، بايد نفر به نفر تحقيق و بررسي كنيم و صحت و سقم مطالب موجود را دربياوريم. چنين كاري آن هم ظرف پنج- شش ماه غير ممكن است. ما بايد آن افراد و عوامل را پيدا كنيم و اين مشكل هم وجود دارد كه معمولاً وقتي كسي مي خواهد واقعه اي را روايت كند در بخشي مبالغه آميز صحبت مي كند و در جاي ديگر، مواردي را كم رنگ مطرح مي كند.
ما در جايي گفتيم چند نفر از رزمنده ها به فرماندهي "غيور اصلي" به سوسنگرد رفتند. يكي از فرماندهان ارشد گفت فرمانده آن ها من بودم. يعني غيور اصلي جزِء فرمانده هاي رده پايين اين فرمانده بوده است، ولي آن گروه به فرماندهي غيور اصلي به سوسنگرد رفته بودند. ببينيد چه قدر مسئله دقيق و حساس است. ما مجبور بوديم به مدارك و اسناد موجود اكتفا كنيم.
به نقش نيروهاي مسلح همان قدر پرداخته شده كه در مستندات ذكر شده است. و همه اين بررسي ها توسط شخص آقاي بوالي صورت مي گرفت. با وسواس زياد به صحبت با فرماندهان و بررسي ديدگاه ها مي پرداختند.
امامي: بعضي ها هم هستند يك ماه جبهه بوده اند، ولي به اندازه هشت سال خاطره دارند!
حيات:چه مواردي از مستند براي تان جالب بوده و در خاطرتان مانده است؟
قاسم زاده: شايد هر كدام از ما مطالعاتي در مورد دفاع مقدس داشته باشيم. ولي وقتي در ابعاد مختلف اين موضوع دقيق مي شويم ، تصاوير جديدي از آن برايمان روشن مي شود كه به همان نسبت زواياي مختلف آينده برايمان جالب و جذاب مي شود. فكر مي كنم همه كساني كه در اين كار دخيل بوده اند، اين تأثير را گرفته اند.
مرآتي: يكي، صحبت هاي پدر و مادر مداح نوجواني بود كه شهيد شد. يكي هم در قسمت هاي پاياني بود كه نگهبان هاي ايراني داشتند ناوهايي را كه به خليج فارس آمده بودند، مي زدند و هر بار كه شليك مي كردند كلي ذوق مي كردند و ابراز احساسات مي كردند. يكي ديگر هم، صحبت هاي پدري بود كه همراه با پسرش به جنگ آمده بود.خيلي صحنه هاي تأثير گذاري بود. با ديدن اين ها به ايراني بودن خودم افتخار كردم. نكته اي كه خيلي برايم جالب بود اين بود كه در طي اين دوران خيلي از شخصيت ها بنا به گذشت زمان و تغيير شرايط و جايگاه، موضع گيري هايشان تغيير كرده است ولي تنها كسي كه مي ديدم با همه اين احوال هم چنان روند پيشين را در پيش گرفته و ثابت قدم مانده است، مقام معظم رهبري بودند!
برايم جالب بود كه جنگ بعد اقتصادي، نظامي، سياسي يك جامعه را تحت تاثير قرار مي دهد و حتي اين مشكلات به شهرها هم كشيده مي شود و مسوولين را هم درگير مي كند.
امامي: بعضي كارها هست كه فقط مي گيريم كه تمام شود و راحت شويم. ولي اين كار از معدود گزارش هايي بود كه با وجود فشار زيادي كه روي مان بود، دوست نداشتيم، تمام شود. سابقه نداشته است در اين سيزده – چهارده سالي كه در سازمان كار مي كنم ساعت 5 صبح به اداره بيايم. ولي براي اين كار، اكثراً بعد از سحر براي ضبط پلاتو ها مي آمدم سازمان.
وقتي به تصاوير نگاه مي كردم و رفتارهاي رزمنده ها را مي ديدم، با خودم فكر مي كردم واقعاً چه قدر آن ها بزرگ اند و ما چه قدر كوچك و حقير هستيم. به قول آقاي شمخاني آن روز ها فرهنگ مان بر مبناي "من مي روم، تو بمان!" شكل گرفته بود. الان حس مي كنم خيلي در روزمرگي و هياهو براي هيچ غرق شده ايم. خيلي لازم است كه آدم گاهي آن روزها را مثل يك دفترچه خاطرات مرور كند و آن حال و هوا را حفظ كند. چند روز ديگر همه ما از اين فضا خارج مي شويم. اي كاش كه بتوانيم آن را نهادينه كنيم.
حيات: اگر قرار باشد به چند ماه قبل برگرديد، چه كارهايي را انجام مي دهيد و چه كارهايي را نه؟!
امامي: يك سري نوارهاي يك اينيچي بود كه ما از يكي از تصويربردار هاي زمان جنگ گرفتيم ولي فرصت نشد آنها را بازبيني كنيم. اگر برگرديم به عقب، شصت- هفتاد نوار ديگر هست كه حتماً از آنها استفاده خواهيم كرد.
قاسم زاده: هيچ كس نمي تواند ادعا كند كاري كه انجام داده است كار كاملي است. به نظر من در اين مقطع سعي شد با توجه به مترليالي كه وجود داشت و محدوديت زماني كه داشتيم، كار به بهترين نحو ممكن، ارايه شود. اين كه چه قدر توانسته موفقيت آميز باشد قضاوت ديگران را مي طلبد. ولي قطعاً اگر فرصت بيش تري بود كار بهتر از اين در مي آمد.
گفتگو :پريوش مستعان
پايان پيام
سه شنبه 14 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات]
[مشاهده در: www.hayat.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 172]
-
گوناگون
پربازدیدترینها