واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: پاورقي آشتي اسلام ، دموكراسي و غرب
پاكستان معتقد بود كه اين اقدام به دستور دهلي به عنوان بخشي از برنامة آنها براي ادغام كشمير به هند صورت گرفته است، و بيانگر اين نكته است كه هندي ها قصد دارند قطعنامه 38 شوراي امنيت سازمان ملل را، كه دستور به برگزاري يك همه پرسي براي مردم جامو و كشمير به منظور تعيين آيندة خود را ميداد، نقض كنند.
درگيريهاي مرزي جزئي بين پاكستان و هند در منطقة ران (Rann) از كوچ (Khutch) آغاز گشت. اين درگيريهاي جزئي به جنگ سنگيني تبديل شد كه در نهايت با ميانجي گري انگليسي ها متوقف شد. نتيجه اين شد كه دو طرف مرز را همان طور كه بود بپذيرند، كه در آن زمان براي پاكستان پيروزي بزرگي محسوب ميشد. اين پيروزي، همراه با شكست هند در جنگ هند - چين در سال 1962، برخي از پاكستاني ها را قانع كرد كه قدرت هند در حال تضعيف شدن است، تنشها بين هند و پاكستان خيلي زود شدت گرفت و به جنگ 6 سپتامبر 1965 كشيده شد. من آن روزها را به خوبي به خاطر مي آورم. كشور شروع به ساخت سنگر كرد، و صداي آژيرها بلند شدند كه به ما در مورد بمبارانها هشدار بدهند. ما صداي جنگ را وقتي هواپيماها به سرعت از بالاي سرمان عبور ميكردند، شنيديم؛ نبرد 1965 شايد بهترين زمان براي مردان ارتش پاكستان بود. آنها قهرمانانه زندگي خود را براي حفاظت از پاكستان فدا مي كردند، به بدن هاي خود بمب ميبستند و در ميدان هاي جنگ روي زمين ميخوابيدند تا از پيشروي تانك ها جلوگيري كنند و نگذارند كه لاهور به اشغال دشمنان درآيد. خلبانان جوان در دفاع از آسمانهاي كشور كشته شدند. همة ملت در دفاع از كشور با هم متحد شده بودند.
جامعة بين الملل مداخله كرد و پيمان آتش بسي در 22 سپتامبر 1965 به امضا رسيد. در ژانوية 1966 «بيانية تاشكند» (Tashkent) به طور رسمي به جنگ پايان داد و همه چيز در كل به وضعيت قبل از جنگ بازگشت. به عقيدة بسياري در پاكستان بيانية تاشكند پيمان تسليمي در مقابل هند بود. اين جنگ بسيار بد چندان به مزاج پاكستاني ها خوش نيامد، آنها ايوب خان را براي اين كه خيلي زود كوتاه آمده بود و ملت را ناراحت كرده بود، مقصر مي دانستند. پدرم استعفا داد، اما رئيس جمهور ايوب از او درخواست كرد در چنين موقعيت حساسي كابينه را ترك نكند.
شش ماه بعد، در ماه ژوئن، مادرم ميهماني تولدي براي من برگزار كرد. بادكنكها و كاغذ رنگيها، كيك و شيرينيها فضاي يك جشن را به خانه داده بودند. من هيجانزده كادوهاي تولدم را باز مي كردم و بسيار خوشحال شدم كه مادرم اولين كفش پاشنه بلندم را وقتي تازه به سن نوجواني رسيدم، به من هديه داد. ناگهان پدرم وارد شد و فضاي جشن سنگين شد. از نگاههايي كه بين پدرم و مادرم رد و بدل شد متوجه شديم كه اتفاق مهمي روي داده است.
پدرم همة ما را به اتاق جداگانه اي برد و گفت كه او يك بار ديگر از كابينة رئيس جمهور ايوب استعفا داده است. علي رغم درخواست ايوب به ماندن، پدرم گفت كه شش ماه از زمان امضاي بيانية تاشكند گذشته است و او ديگر قادر به ماندن نيست. معاهدة تاشكند نقطة اصلي افزايش نارضايتي پدرم از حكومت ايوب بود. پدرم وقتي به مقامات بالا پشت كرد و در مقابل ديكتاتوري قدرتمند قرار گرفت، سي و شش سال داشت.
پدرم از پست خود به عنوان وزير امور خارجه استعفا كرد. وي مصمم بود كه جنبش سياسي مردمي را براي تبديل پاكستان از حكومت استبدادي به دموكراسي آغاز كند. وي حزب مردم پاكستان را در نوامبر 1967 تشكيل داد، و ائتلافي از جامعة مدني، طبقات اجتماعي، روشنفكران و سياستمداران مردمي را گردهم آورد. دانشجويان و جوانان به ويژه جذب ابهت، قدرت سخنوري، ملي گرايي و وعدة آزادي پدرم شدند. طبقات اجتماعي ستمديده، ضعفاء و فقرا، به نداي پدرم براي تشكيل جامعهاي از نظر اقتصادي مساوات طلب پاسخ دادند. پدرم هر جا كه ميرفت، مردم دورش اجتماع ميكردند. سخنرانيهاي وي كه ديپلماتهاي جوان را در سازمان ملل افسون خود كرده بودند، اكنون به ندايي براي مردم پاكستان تبديل شده بود تا آنها را زير پرچم سه رنگ حزب مردم پاكستان (PPP) گردهم آورد تا براي به دست آوردن حقوق اساسي خود بجنگند و سرنوشت خود را تعيين كنند.
تظاهرات ضد ايوب كه توسط PPP هدايت ميشدند، سراسر پاكستان را بين سالهاي 1968 تا 1969 دربرگرفت. ايوب تلاش كرد تا با آزاد سازي زندانيان سياسي، از جمله شيخ مجيب الرحمان، محبوبترين رهبر در پاكستان شرقي، اعتراض كنندگان را آرام كند. اما اوضاع به ضرر ايوب ورق خورده بود، و قدرت مردم پاكستان به عنوان قدرت سياسي مؤثر در پاكستان به نمايش گذاشته شد. اين اعتراض ها همچنين حسن نيت حزب مردم پاكستان را به عنوان سازمان سياسي بزرگ، مردمي و كارآمدي به اثبات رساند.
وقتي شورش هاي ضد دولت به سراسر كشور كشيده شد، پدرم در لاركانا اعتصاب غذا كرد. خيلي زود وكلا، روزنامه نگاران، دانشجويان، زنان، انديشمندان و فعالان سياسي و طبقة كارگر در سراسر كشور در اين اعتصاب غذا با او همراه شدند.
ژنرال ايوب بر خلاف وضعيت نمايش رو به شتاب قدرت مردم، همان كاري را كرد كه ژنرال ها خوب از پس آن برميآيند: وي با اعلام حكومت نظامي براي دومين بار عليه پارلمان و دولت خود كودتا كرد.
دوشنبه 13 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 134]