واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: در سوگ زهراي اطهر سلام الله عليها, فضيلت سوگوار است و طهارت گريبان مي درد, زيرا او فخر فضيلت و طهارت بود و عصمت زيباترين تجلي خويش را در قامت زهراي اطهر يافته بود.
در سوگ او, حقيقت باران اشك مي بارد و شكوفه هاي راستي و صداقت پژمرده و افسرده اند زيرا زهراي مرضيه, حقيقتي به بلنداي تاريخ و صداقتي به زيبايي همه ي شكوفه هاي رنگارنگ بود.
در سوگ او ايمان مي نالد و سلحشوران صحنه ي ايمان و ديانت, بي تابند, زيرا او قهرمان ايمان و ديانت بود و وجود مقدسش به زيور ايمان چنان آراسته بود كه غبار قطور گذر زمان نيز نتوانسته آن زيبايي را بپوشاند.
آري, در سوگ او, انسان و همه ي آن چه كه جامه خلقت به تن كرده اند, مي گريند و جامه مي درند زيرا زهراي مرضيه, بهترين وزيباترين نمونه ي خلقت و پاره اي از وجود قدسي سرور كائنات بود.
همان طور كه وجود مقدس زهراي مرضيه سلام الله عليها, نمونه ي اعلاي پاكي, صداقت, فضيلت بود, تمام لحظه هاي حيات پاك و پرثمرش نيز حد اعلاي يك زندگي پاك و الهي را به مردم همه ي اعصار تاريخ نشان مي دهد.
زندگي زهراي مرضيه از آغاز تا پايان به زيور ايمان و سادگي و شكيبايي و تحمل مصايب آراسته بود و اين عناصر دست به دست هم داده بودند تا در يك مقطع كوتاه تاريخ, زندگي نمونه اي بسازند كه براي همه ي نسل هاي بشر سرمشق خوب زيستن, و حيات متعالي داشتن, باشد.
سراسر زندگي زهراي اطهر, انباشته از انبوه مصايب و ناگواري ها بود. گويي ابر مصيبت همواره بر فراز زندگي اين بانوي بزرگ قرار داشت و حصاري از مشكلات گرداگرد بوستان پرطراوت زندگي او را فرا گرفته بود.
عكس العمل زهراي مرضيه در برابر اين مصايب و ناگواري ها چيزي جز استقامت و شكيبايي و اميد و اتكا به نصرت خداوند تبارك و تعالي نبود.
مصايب و مشكلات حضرت صديقه كبري, گذشته از آن كه از نظر زماني, سراسر زندگي آن بزرگوار را فرا گرفته و تا پايان عمر همراهش بود, از نظر گوناگوني هم ويژگي خاص داشت و ابعاد مختلف زندگي اجتماعي, سياسي و اقتصادي اين بانوي بزرگ را در برگرفته بود. صديقه كبري سلام الله عليها از همان دوران كودكي با مصايب خو گرفت و همپاي پدر بزرگوارش دوره ي سخت ابلاغ دين خدا در مكه را با استواري و شكيبايي پشت سرنهاد.
در اين دوره كه انباشته از ناگواري ها و سختي ها بود, زهراي اطهر هر روز ماجرايي غم انگيز و توانفرسايي را با چشم نظاره مي كرد. روزي مي شنيد كه مشركان قريش شكنبه ي شتري را بر سر پدرش افكنده و جامه او را آلوده كرده اند. اين كودك صبور و شجاع نمي توانست آرام بنشيند و دوان دوان خود را به پدر مي رساند و در حالي كه بغض گلويش را مي فشرد, جامه پدر از آلودگي پاك مي كرد.
روزي ديگر مي شنيد كه مشركان, پدرش را سنگ باران كرده و بر پاي مباركش جراحاتي وارد آورده اند, قلب كوچك زهراي اطهر از مشاهده ي اين جفاكاري ها و جسارت هاي مشركان مملو از غم و اندوه مي شد ولي در همان حال از پدر مي آموخت كه تحمل مصايب در راه خدا شيرين و زيباست و گوهر راستين وجود انسان مومن با همين مشكلات شكوفا مي شود.
دوره ي سخت شعب ابوطالب صحنه ي ديگري از تجلي روح استوار حضرت زهرا در برابر ناملايمات بود, ناملايماتي كه تحمل آن حتي براي بزرگ ترها نيز مشكل شده بود.
مشكلات و مصايب حضرت صديقه كبري (س) در مكه زماني به اوج رسيد كه مادر بزرگوارش حضرت خديجه و عموي رسول اكرم حضرت ابوطالب وفات يافتند. در اين زمان حضرت صديقه ي كبري از يك سو در اندوه از دست دادن مادر بود و از سوي ديگر اوج گرفتن آزار قريش نسبت به رسول خدا را با قلبي آكنده از رنج مشاهده مي كرد.
در اين زمان, سير حوادث, مسئوليت سنگيني بر دوش حضرت زهرا نهاد و ايشان مي بايست جاي خالي مادر را نيز پركند و وظيفه ي او را در خانه به عهده گيرد. بنابراين در آن ايام ناگوار تنها نقطه ي اميد حضرت رسول اكرم در داخل خانه نبوت شد. نقطه ي اميدي كه مامن رسول خدا در آن روزهاي سخت بود.
همان طور كه حضرت صديقه ي كبري سلام الله عليها در راه رسالت پدر بزرگوارش به استقبال مصايب و ناگواري ها شتافت و همپاي رسول اكرم دوره ي تبليغ رسالت و شكوفا كردن دين خدا را پشت سر نهاد, در راه امامت و تبيين خط راستين ولايت نيز باتمام توان كوشيد و همسر بزرگوارش امام علي (ع) را در اين راه ياري كرد.
هم چنان كه صديقه ي كبري سلام الله عليها بعد از فوت مادر بزرگوارش, مصايب دوره ي رسالت را با صبر و شكيبايي تحمل كرد, بعد از رحلت رسول خدا نيز در اوج مصايب دوره ي امامت و ولايت قرار گرفت. آن بانوي بزرگوار در دوره نخست رسالت, پدر بزرگوارش را غمخوار و محرم اسرار بود و در اوج مصايب دوره ي امامت نيز همسرش را فداكارانه ياري مي كرد و در همه ي مصايب تيمار خوار او بود كه شب علي (ع) را روشن نگه داشته بود. آن گاه كه اين ستاره ي درخشان عصمت و عفت و ديانت غروب كرد, علي (ع) فرمود: ديگر اندوه من پاياني نمي گيرد و ديگر در شب هاي من, ستاره اي نخواهد شكفت.
شهادت, صديقه طاهره را كه ياور استوار دوره رسالت و امامت بود و با چراغ وجود خويش به بيت نبوت و امامت گرمي و نور مي بخشيد, تسليت مي گوييم.
زندگي حضرت زهرا (س) از آغاز تا پايان به زيور ايمان و سادگي و شكيبايي و تحمل مصايب آراسته بود و اين عناصر دست به دست هم داده بودند تا در يك مقطع كوتاه تاريخ, زندگي نمونه اي سازند كه براي همه نسل هاي بشر سرمشق خوب زيستن و حيات متعالي داشتن, باشد.
سراسر زندگي حضرت زهرا (س) انباشته از انبوه مصايب و ناگواري ها بود. گويي ابرمصيبت همواره بر فراز زندگي اين بانوي بزرگ قرار داشت و حصاري از مشكلات گرداگرد بوستان پرطراوت زندگي او را فرا گرفته بود
همان طور كه وجود مقدس حضرت زهرا (س) نمونه اعلاي پاكي, صداقت, فضيلت بود, تمام لحظه هاي حيات پاك و سيره پرثمرش نيز حد اعلاي يك زندگي پاك و الهي را به مردم در همه اعصار تاريخ نشان مي دهد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 144]