تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):اى مردم! جز اين نيست كه خداست و شيطان، حق است و باطل، هدايت است و ضلالت، رشد ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820985615




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سير نخبه پروري در جامعه فرصت سوزي يا فرصت سازي زمينه


واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: سير نخبه پروري در جامعه فرصت سوزي يا فرصت سازي زمينه
گاليا توانگر
بحث نخبه پروري و استفاده از نخبگان را نبايد در عرصه علمي محدود كرد بلكه اين مبحث ساير عرصه هاي فرهنگي، سياسي و ورزشي را نيز در برمي گيرد. آن چه در اين عرصه ها مشترك مي نماياند اين است كه كمترين خواسته نخبگان استفاده از امكانات بوده و اين كه تسهيلات با عدالت بين اين جامعه فرهيخته تقسيم شود تا به يك عرصه بيش از ساير عرصه ها اولويت داده نشود.
جامعه پوينده و فعال اسلامي همان طور كه به دانشمندان علوم مختلف نياز دارد، نيازمند بهره مندي از نشاط فرهنگي، تندرستي و تفكر سالم سياسي است. غفلت از هر شاخه به منزله ضربه خوردن در نتايج حاصله و كاهش نرخ پيشرفت هاي همه جانبه كشور است.
آمار و اخبار جمع آوري شده نشان مي دهد بودجه هاي مختص نخبگان فرهنگي همچنان در كف هرم قرار گرفته اند، به گونه اي كه حتي وزير ارشاد نيز به وجود چنين نقصي انتقاد دارد. يا اگر از منظر ديگري نگاه كنيم، همواره سهم نخبگان ورزشي از تبليغات و تشويق هاي رسانه اي بسيار عمده تر از ديگر عرصه ها بوده و به عبارتي غيرقابل قياس نسبت به آنها است. در اين باره مقام معظم رهبري هشدار مي دهند: «من طرفدار ورزش قهرماني و نخبه پروري در باب ورزش قهرماني و علاقمند به قهرمانان ملي هستم، اما نبايد توجه به نخبگان علمي در رسانه ملي كمتر از نخبگان ورزشي و همچنين چهره هاي هنري باشد.»
از ميان عرصه هاي علم، فرهنگ، ورزش و سياست وظيفه مهم خودباوري، تقويت زمينه هاي اعتماد به نفس در قلب ملت و عزم راسخ در برابر توطئه هاي بيگانگان، رسالت سنگين و ضرورتي اجتناب ناپذير است كه بر شانه نخبگان سياسي گذارده شده است. توجه به اين قشر از نخبگان نيز موفقيت جامعه اسلامي را تضمين مي كند.
غبار فراموشي
بر مشكلات هنرمندان برتر كشور
هادي عارفي فوق ليسانس گرافيك و استاد نمونه كشور در سال 87 با تأييد نظر برخي از صاحب نظران و برنامه ريزان مبني بر اين كه معمولا كمترين بودجه در عرصه نخبه پروري به بخش فرهنگ و هنر تعلق دارد، مي گويد: «اغلب فعاليت هاي هنري نيازمند پشتوانه مالي و حمايت هستند. هنرمنداني را مي شناسم كه طي سال هاي متمادي ده ها لوح تقدير و تابلو گرفته اند، اما همچنان با مشكل نداشتن مسكن مناسب و اجاره نشيني روبه رو هستند اگر رفاه معيشتي نخبگان هنري نيز در كنار ساير نخبگان فراهم شود، مطمئناً بهتر فعاليت مي كنند و بر مسائل هنري تمركز بيشتري خواهند داشت .»
وي در ادامه مي گويد: «در ارديبهشت 87 از سوي دولت امتيازاتي وعده داده شد كه متأسفانه هنوز محقق نشده اند. هر بار مسائل هنرمندان را مكتوب كرده ، اما غبار فراموشي و بي اعتنايي بر روي اين نوشته ها فرو مي نشيند.
از اين استاد نمونه كشوري سؤال مي كنم: آيا تا به حال براي به روز كردن اطلاعات خود، سفر خارج از كشور داشته ايد؟ وي پس از مكث كوتاهي مي گويد: «به همراه جمعي از دوستان و با هزينه شخصي سفري به مالزي و سنگاپور داشته ام، اما دانشگاه يا حتي بنيادهاي مربوط به نخبگان چنين حركت هاي تشويقي را ندارند. در سفر شخصي خود به دانشگاه هنر اين كشورها سري زديم و بسياري از اطلاعات روز را حين بازديد دريافت كرديم.»
وي به چاپ كتابي 200 صفحه اي از كارهاي گرافيكي خود اشاره كرده و مي گويد: «بارها در جلسات مشاوره اي دانشگاه براي جلب حمايت آنها از چاپ اين كتاب شركت كردم. همان طور كه مي دانيد چاپ كارهاي هنري به دليل اين كه كيفيت بالاي چاپ و استفاده از ورق گلاسه را مي طلبد بسيار هزينه بردار است. متأسفانه دانشگاه پس از برآورد هزينه ها نپذيرفت. حمايت دانشگاه براي چاپ بيشتر از آثاري است كه بدون تصوير و مكتوب نوشته شده اند. انتشاراتي ها نيز هزينه اي بيش از 3ميليون تومان را مطالبه كردند. الان يك مجموعه گرافيكي نيز از «بسم الله الرحمن الرحيم» تدارك ديده ام، اما نمي دانم براي چاپ و نشر اين قبيل آثار اساساً به كجا مراجعه كرده و لااقل مشاوره درستي را دريافت كنم.»
عارفي در تكميل صحبت هايش پيرامون چالش هاي پيش روي نخبگان مي گويد: «در نشستي كه به عنوان استاد نمونه كشور معرفي شدم، بحث بر سر اين بود كه آيا ما در رديف نخبگان قرار مي گيريم يا خير؟ آقايان قول مساعد براي پيگيري اين موضوع دادند و صراحتاً اعلام كردند كه استادان نمونه كشور جزء اين قشر به حساب خواهند آمد، ولي تا به امروز هيچ مدركي اعم از كارت شناسايي و يا معرفي نامه اي در اين باره دريافت نكرده ام.»
يافتن حلقه هاي مفقوده در بهره برداري
از دستاوردهاي نخبگان
به نظر مي رسد يكي از مهمترين راه هاي حل مشكلات پيش روي نخبگان در عرصه هاي مختلف شناسايي حلقه هاي مفقوده ارتباطي بين اين قشر و كارگاه هاي توليدي، كارخانجات، سازمان ها و... است. اگرچه ارائه امتيازات رفاهي به اين قشر جزء ضروريات به نظر مي رسد، اما آن چه كه واقعاً رضايت خاطر آنها را تأمين مي كند، كاربردي كردن دستاوردها و انديشه هايشان براي جامعه است.
محمد كهندل استاد اقتصاد دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب در اين باره مي گويد: «الان عمده ترين نكته اي كه در ارتباط با مسائل مربوط به نخبگان وجود دارد، نبود راهكارهاي مناسب يا نبود توجه كافي به دستاوردهاي علمي، تحقيقي و پژوهشي آنهاست. اگرچه نگاه دولتمردان به اين مسئله بي تأثير نيست، اما تمام مشكل هم به نگاه دولتمردان برنمي گردد. به عنوان مثال افراد زيادي را در جامعه سراغ داريم كه واقعاً نخبه هستند و در علوم فني و مهندسي اختراعات زيادي داشته اند، اما آنها هيچ گاه براي جلب حمايت مراكز صنعتي، توليدي و سرمايه گذاران با عزم راسخ اقدام نكرده اند.»
وي ادامه مي دهد: «از سوي ديگر هر موفقيت كوچكي مثلا در عرصه ورزش از ديد جامعه يك افتخار ملي محسوب شده و غرورآفرين است، اما درباره اختراعات و دستاوردهاي علمي، فرهنگي، هنري و سياسي اغلب با سكوت رسانه ها مواجه شده كه بي اعتنايي آنها آزاردهنده است.»
اين استاد اقتصاد با اشاره به اين كه بايد گروه ها و هسته هاي مشاوره اي شكل گيرند تا در شناسايي پل هاي ارتباطي بين صنعت و نخبگان، نيازهاي كلان مديريتي و انديشه نخبگان، توسعه اسلامي و بومي كردن رشته هاي تحصيلي دانشگاهي و حضور نخبگان مؤثر واقع شدند، مي گويد: «حلقه مفقوده در ابتدا تشكيل همين هسته هاي مشاوره اي است. در بين نخبگان افرادي وجود دارند كه در رابطه با علوم انساني انديشه شايسته اي دارند، ولي عملا در مديريت كلان و نيز نظام آموزشي كشور از پتانسيل هاي آنها استفاده نمي شود. در يك كلام مي توان گفت انگيزه ها وجود دارند، ولي نهادهاي انسجام دهنده شكل نگرفته اند تا بهره برداري جمعي از فعاليت نخبگان حاصل شود.»
كهندل بر اين باور خود تأكيد مي كند: «اگر اين حلقه هاي مفقوده را پيدا نكنيم، عملا نخبگان را در اختيار جوامع ديگر قرار داده ايم. منصفانه كه بينديشيم مي بينيم در اغلب اوقات عدم بسترسازي و بي اعتنايي به مهاجرت آنها دامن مي زند.»
تشويق موسسات دولتي و غيردولتي
به جذب نخبگان
واقعيت تلخ ديگر اين است كه افراد نخبه به دليل نبود مركز و ارگان مشخصي در پاسخگويي به مطالباتشان اغلب با تلاش بسيار به بدنه هيئت علمي دانشگاه ها متصل مي شوند و پس از گرفتن كرسي تدريس و محروم شدن از فرصت هاي آزاد پژوهش و تحقيق كاربردي بالاخره به تسهيلات ويژه نخبگان دست پيدا كنند.
دكتر مهدي ايرانمنش استاد مديريت توضيح مي دهد:«فاصله و اختلاف بين اعضاي هيئت علمي دانشگاه ها و كساني كه عضو هيئت علمي نيستند، اما در كارهاي پژوهشي، مطالعاتي و آموزشي كار مي كنند، بسيار فاحش و خلاف عدالت است. به همين دليل تعداد متقاضيان ورود به هيئت علمي را افزايش داده و بدنه اجرايي كشور كه بايد كار برنامه ريزي و ستادي انجام دهد، از اين گونه افراد خالي بوده و بيش از پيش تخليه مي شود.»
ايرانمنش در ادامه به ارائه راه حل پرداخته و مي گويد: «از مديراني كه در مؤسسات خود از قشر نخبه استفاده مي كنند، تشويق به عمل آورده و حتي به طور ساليانه براساس فرمول
تعداد پيشنهادات، طرح ها و پروژه هاي افراد زير مجموعه مدير
تعداد پرسنل (اعم از رسمي، پيماني، مشاور و پيمانكار)
مديران برتر را شناسايي و معرفي كنيم.»
احمدرضا هدايتي يكي از پژوهشگران نيز براي رفع چالش هاي پيش روي نخبگان راهكارهايي را مورد تأكيد قرار مي دهد: «ايجاد كارگاه ها و آزمايشگاه هاي فني در قالب شهرك هاي فناوري يا مجتمع هاي علمي و همچنين الزام اين گونه مراكز و نيز ساير مراكز علمي، پژوهشي و دانشگاهي در بخش دولتي و حتي خصوصي، براي همكاري فني و علمي با نخبگان و در صورت لزوم تأمين بودجه و ابزار و مواد اوليه براي اجراي طرح هاي پيشنهادي. براي اين منظور مي توان ضمن ايجاد جايگاه ويژه در ساختار تشكيلاتي مراكز مذكور، درصد مشخصي از امكانات و درآمد آنها را به همكاري با نخبگان اختصاص داد.»
اين پژوهشگر همچنين از ارائه تضمين هاي لازم براي بهره برداري، توليد انبوه يا خريداري طرح هاي تاييد شده توسط دولت و يا حداقل ضابطه مند كردن صدور فناوري هاي كسب شده به خارج از كشور و همچنين حمايت قوي در برخورد با كساني كه قانون منع كپي رايت را در اين گونه موارد رعايت نمي كنند. ايجاد شعب بنياد نخبگان در سراسر كشور به منظور انجام حمايت هاي اوليه از نخبگان و محققين و فراهم آوردن شرايط لازم براي ايجاد ارتباط آنان با مراجع زيربط و ذينفع و جلب حمايت و همكاري در جهت طي مراحل علمي و اداري ساير امور مشابه به عنوان پيشنهادات ديگر ياد مي كند.
وي متذكر مي شود: «با توجه به تشديد رقابت هاي جهاني و بخصوص منطقه اي در اين عرصه، سرعت عمل در اين زمينه بسيار ضروري بوده و از اهميت فوق العاده اي برخوردار است و در صورت اعمال مديريت صحيح مي توان در حد قابل توجهي، زيان هاي ناشي از كندي كار در گذشته را نيز جبران كرد.»
فعاليت نخبگان سياسي نياز ضروري جامعه
نخبه پروري سياسي يكي از موضوعات مهم به ويژه در عرصه دانشگاه هاست كه از مطالبات مستقيم مقام معظم رهبري نيز به شمار مي آيد . اين مهم نيز برعهده تشكل هاي دانشجويي گذاشته شده است.
علي خطيبي پژوهشگر سياسي و معاون ارتباطات نهاد رهبري در دانشگاه توضيح مي دهد: «در جامعه ما علم و علم آموزي يك قداست و وجاهت خاص دارد. اگر درست بنگريد متوجه مي شويد كه بسياري از خانواده ها دنبال اين هستند كه فرزندان خود را به دانشگاه بفرستند.
اين امر گواه اين است كه گرايش خانواده هاي ايراني به سمت علم آموزي است، پس جريان دانشجويي جرياني اثرگذار بر جامعه است. متقابلا اين جريان بايد درك درستي از جامعه و حوادث آن داشته باشد تا بتواند اثرگذاري مثبتي نشان دهد. به اين ترتيب ضرورت دارد حوزه سياسي به جاي يك سري مسائل سياست زده به سمت مباحث عميق تر رفته تا نخبه پروري سياسي صورت گيرد.»
چرا تشكل هاي دانشجويي در كنار ساير احزاب كه اتفاقا قوي تر هم هستند، بايد چنين رسالتي را بر دوش بكشند؟ يك سؤال اساسي است كه خطيبي با تأمل پاسخ مي دهد: «ريشه هاي دنياطلبي و دنياخواهي هنوز در بدنه تشكل هاي دانشجويي ريشه ندوانده اند. قوه تميز و تحليل جوان ايراني فوق العاده است. اين تشكل ها به فكر لابي كردن جريان هاي خارج دانشگاه نبوده و استقلال و هويت يابي خاصي دارند. به همين دليل است كه رهبر فرزانه انقلاب با هوشمندي تنها مركز مؤثر پرورش نخبگان سياسي را تشكل هاي دانشجويي تشخيص داده اند.»
اين پژوهشگر در مورد اين كه چرا اساسا نخبه پروري سياسي يك ضرورت است؟ توضيح مي دهد: «مرحوم آل احمد تعبيري دارد كه مي گويد غربزدگي همانند سن زدگي است. از درون مي خورد و تنها پوسته رويي باقي مي ماند. حالا مي توان جاي واژه سياست زدگي و غربزدگي را جابه جا كرد و به اين نتيجه رسيد كه سياست زدگي يك بيماري است. راه علاج آن هم اين است كه نهادهاي علمي وارد ميدان شوند و به صورت علمي و اصولي درمان كنند.»
وي در ادامه مي گويد: «شتاب زدگي، جوزدگي، قوميت زدگي همه از اثرات سياست زدگي هستند. فرد سياست زده خطرها را در اندازه واقعي نمي بيند و در مصاديق غيرواقعي جستجو مي كند.
اگر بخواهيم جريان دانشجويي به سر منزل مقصود برسد، بايد وارد حيطه نخبه پروري سياسي شويم و تنها گروه موثر در اين امر تشكل هاي دانشجويي هستند.»
 يکشنبه 12 آبان 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: کيهان]
[مشاهده در: www.kayhannews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 188]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن