تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834841247
ناشنواياني كه هيجكس صدايشان را نمي شنود
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: در اهميت حس شنوايي سخن هلركلر نابينا و ناشنوا كه يكي از موفق ترين افراد استثنايي است: اگر اين فرصت به من داده مي شد كه يكي از دو حس خود را بازيابم ترجيح مي دادم نابينا بمانم ولي بشنوم. بررسي هاي خبرنگار ايرنا نشان مي دهد ناشنوايان دهدشتي برخي داراي تحصيلات عاليه هم هستند ، پاره اي از آنها موفقيت هاي زياي در زمينه هاي مختلف دارند، اكثراً افراد با استعداد و توانمند در زمينه هاي مختلفند خياط و خطاط و نقاش و ورزشكار و بعضي در سطح ملي هم حرف هاي زيادي براي گفتن دارند. از تمامي نعمات خدا فقط يك حس شنوايي را از دست داده اند ولي جامعه ما با نامهرباني به آنها بي توجهي مي كند. هم زبان و هم كيش و هم وطن مايند و از پوست و گوشت مان ، تنها بخاطر نقصي طردشان كرده ايم و مجال زندگي را از آنها دريغ ، جرمي مرتكب نشده اند ولي مجرم تلقي مي شوند، سالم ترين قشر جامعه اند حتي يك نفر سيگاري ،معتاد ،خلافكار هم در گروهشان وجود ندارد ، خودشان مي گويند اول و آخر اميدشان فقط و فقط خداست به همين دليل ديگر چشم داشتي از كسي ندارند. هر منصفي پاي درد دلشان بنشيند از غصه شب خواب به چشم نخواهد ديد. هيچ ماوايي ندارند، ناچارا جلسات خود را در گوشه اي از خيابان برپا مي كنند،اين جلسات توجه هر شهروندي را به خود جلب مي كند ولي ما زحمت درك آنها را به خود نمي دهيم. اولين بار جلسه آنها در ميدان مركزي شهر روبروي كيوسك راهنمايي توجه مرا جلب كرد. سراغشان را گرفتم ، مترجمشان راپيدا كردم وعده گذاشتيم، وعده اي براي ساعت 9 صبح در محل كانون ناشنوايان شهرستان واقع در بهزيستي كهگيلويه. هنگام حضور در محل كانون اكثر اعضاي هئيت مديره از قبل منتظر بودند، مترجمشان مي گفت چون كسي سراغي از آنها نمي گيرد و همه را از خود بريده ميبينند حضور هر شخصي در دفترشان را غنيمت مي شمارند. آنان ملاقات با خبرنگار خبرگزاري جمهوري اسلامي را فرصتي براي درددل و انعكاس پاره اي مشكلات خود طلايي قلمداد مي كنند. - جواناني كه از زندگي شخصي براي ياري ناشنوايان گذشته اند **************************************************** حامد شيخي جواني 21 ساله و خانم نگار آروانه تنها اعضاي سالم كانون ناشنوايان ، مترجم و در واقع تنها زبان گوياي آنهاهستند. شيخي زمان تحصيل در داشنگاه آزاد دهدشت با چند نفر از دانشجويان ناشنواي هم رشته اي خود آشنا مي شود و چون عمق مشكلات آنها را براي ارتباط برقراركردن با ديگران مي بينند كنجكاو مي شودتا به نوعي كمكي به آنها بكند و اين سرآغاز راهي بود تا وي كم كم برخي علائم اشاره اي را ياد بگيرد و به گفته خودش دهها كتاب مربوط به ناشنوايان را مطالعه مي كند تا راه و روش صحبت كردن با آنها را فراگيرد. زحمات زيادي متقبل شد تا ياد گرفت و كم كم پيشرفت كرد و الآن تنها مترجم مدرك دار كانون ناشنوايان استان است. همچنين خانم آروانه همشهري نوعدوست ديگري است كه پس از درك عمق مظلوميت ناشنوايان براي كمك به آنها زندگي شخصي خود را وقف هدف مقدس خود كرده و با انگيزه تحسين برانگيزي در حال طي اين مسير بصورت مستقل است. وارد بهزيستي كهگيلويه، مجتمع شهيدمصفايي شدم ، دفتر كانون اتاقي 9 متري است كه تابلويي به نام جامعه معلولين بالاي آن خودنمايي مي كند، علت را پرسيدم، مترجم گفت: اين اتاق هم متعلق به معلولان جسمي و هم كانون ناشنوايان است. نصفي از ميز متعلق به انجمن و نصفي ديگر متعلق به كانون ناشنوايان است. ناشنوايان از طريق همياري خود كامپيوتر و صندلي پلاستيكي و ديگر مايحتاج خود را خريده اند. ناشنوايان اعضاء جديد را هنگامي كه در ميدان مركزي دهدشت مشغول اشاره كردن به هم هستند پيدا مي كنند. آماري رسمي از تعداد ناشنوايان يا كم شنوايان در كانون نبود ولي شيخي مي گفت: ما خود همديگر را هنگامي كه در ميدان مركزي شهر دهدشت ، روبروي كيوسك راهنمايي با زبان اشاره با هم صحبت مي كنيم افراد جديد را پيدا و جذب مي كنيم و در واقع راه ديگري نداريم ، تنها راهمان اين است چرا كه تمام شهروندان به نوعي در اين ميدان عبور و مرور دارند و بدين شكل تاكنون 120 نفر عضوگيري كرده ايم كه از اين تعداد 88 نفر عضو فعال هستند و در برنامه هايي كه براي آنها تدارك مي بينيم شركت مي كننند. شيخي كه مدير عامل كانون ناشنوايان كهگيلويه هم هست مي گويد: هر چند اين عمل برايمان سخت است و مي بينيم مردم به نگاههاي مختلفي نگاهمان مي كنند ولي هيچ راه ديگري براي شكل دادن به ناشنوايان و اجراي برنامه هاي آموزشي براي آنها نداريم. هيچ كمكي از هيچ جايي به ناشنوايان نمي شود **************************************** براساس اساسنامه كانون مي بايست ساليانه دو ميليون تومان جهت برنامه هاي مختلف ناشنوايان در اختيار كانون قرار گيرد كه در سالهاي 84 و 85 اين مبلغ در اختيار كانون قرار مي گرفت و پس از آن ديگر هيچ. اينها كلاسهاي آموزشي خود را بر روي موكت هايي از رده خارج كه جايي هم براي نشستن هم ندارند برگزار مي كنند. اينها به ناچار از طريق همياري همين ناشنوايان و كمكهايي كه از جانب آنها شده كامپيوتري و تعداي صندلي پلاستيكي خريداري تا برخي جلسات خود را هم بر روي صندلي برگزار كنند! اينها انباري از فاكتور هزينه هاي انجام شده براي ناشنوايان دارند تا اگر فرجي حاصل شد آنها را ارائه دهند. براي جلب نظر مردم و مسئولين گروه سرودي تشكيل داده اند كه با تلاش و مديريت خانم آروانه در برنامه هاي مختلف با زبان اشاره و بصورتي كاملاً ترحم برانگيز برنامه اجرا مي كنند. گفته مي شود براي خريد لباس اين گروه 800 هزار تومان هزينه كرده اند كه هيچكس آنرا در اختيارشان قرار نداد. اينها بصورت ابتكاري شماره حسابي به نام كانون در بانك ملت جهت كمك افراد خير باز نمودند كه با مخالفت هاي فراواني از جانب به اصطلاع متوليان مواجه تا از ادامه كارشان بازمانند. در مدرسه ناشنوايان زبان اشاره را هم به دانش آموزان آموزش نمي دهند . دانش آموزان ناشنوا يا كم شنوا اصول آموزشي را بدرستي فرا نمي گيرند. مدرسه نسترن كه مخصوص دانش آموزان ناشنواست از پايه اول ابتدايي تا پيش دانشگاهي را پوشش مي دهد. معلمان و مربيان اين مدرسه اغلب زبان اشاره را نمي دانند و فقط نوشتن را به آنها ياد مي دهند و اين يعني اينكه ناشنوا مي تواند فقط مطلبي را بنويسد يا بخواند ولي كمتر معني و مفهوم آنرا درك كند. مثلاً‌آنها 12 امام را به ترتيب بلدند ولي نمي دانند اصلاً امام يعني چه؟ يا امام خميني (ره) را هم صرفاً بدليل پيشوند امام يكي از امامان صدراسلام و متعلق به 1300 سال پيش مي دانند. اين آموزش ناشنوايان مثل آموزش زبان انگليسي در برخي مدارس ماست، معلم كلمات انگليسي را تخته مي نويسد و دانش آموز آنها را حفظ مي كند ولي ياد نمي گيرد كي و كجا و چگونه از اين كلماتي كه تلفط آنها را هم بلد نيست استفاده كند و وقتي شخصي انگليسي زبان مي بيند كلمه اي از سخنان وي را نمي فهمد و نه مي تواند حرفي بزند همانگونه كه ما پس از هفت سال درس خواندن در مقطع راهنمايي و دبيرستان و چهار سال دانشگاه از انگليسي هيچ نمي دانيم مدرسه ناشنوايان هم همينگونه عملكردي دارد. و حالا دانش آموزي كه از اينگونه مدارس فارغ التحصيل مي شود هنگام مراجعه به جامعه تازه مشكلاتش شروع مي شود و در حالي كه بايد الآن دغدغه اصلي اش ادامه تحصيل و كار و معاش و ازدواج و مفيد بودن در جامعه باشد بدليل اينكه كانال ارتباطي اش با دنياي واقعي مشكل دارد مشكلات جديدي جلوي پاي خود حس مي كند و در جا مي زند و غيرمفيد و مشكل ساز. البته گفته مي شود سالهاي گذشته معلماني براي اين مدرسه فرستاده مي شدند كه زبان اشاره را ياد گرفته و بلد بودند ولي حالا چه شده نمي دانم! (سال به سال قربون پارسال) -مشكلاتشان در جامعه يكي دوتا نيست ****************************** ناشنوايان نمي توانند صحبت كنند و حتي زبان اشاره را درست نمي دانند و مردم عادي هم اصلاً با زبان اشاره آگاهي ندارند و حالا تعداد 130 يا 200 ناشنوا چگونه با حدود 200 هزار نفر جمعيت شهرستان ارتباط برقرار كنند و خواسته هاي خود را چگونه مطرح كنند. نمي شود براي هركدام مترجمي استخدام كرد. قادر محمدي اصل ناشنوايان دهدشتي و رئيس كانون ناشنوايان كهگيلويه مي گويد هشت سال قبل دو ميليون تومان وام گرفتم تا كاسبي كنم و هزينه خود و 8 خواهر و برادر بيكارو يتيم خود را تامين كنم،مغازه سوپر ماركتي من چندان دوام نداشت ،مجبور شدم با ضرر و زيان آنرا واگذار كنم. ديگري مي گويد چون زبان نداريم و چانه زني هم بلد نيستيم هربار براي خريد لباس و پوشاك مي روم ، خريد من بسيار گرانتر از قيمت معمول انجام مي پذيرد. -خانواده ها هم از درك ما عاجزند ************************* شيخي مي گويد: تعداد زيادي از ناشنوايان مشكلاتشان در خانه بسيار فراتر از جامعه است . وي مي گويد بعضي از ناشنوايان مي گويند در خانه كسي ما را درك نمي كند و توجهي هم به خواسته هاي ما ندارد مثلاً موقع پخش فيلم موقعي مي بينيم اعضاء خانواده مي خندند از برادر يا خواهر خود علت خنديدنشان را جويا مي شويم كه با واكنش تند و غير قابل پيش بيني آنها مواجه مي شويم كه مي گويند اگر بخواهيم توضيح دهيم از فيلم عقب مي مانيم. يا اينكه برخي از خانواده ها زبان اشاره را در حد حداقل هم بلد نيستند به همين دليل هم نمي توانند حداقلي از خواسته كودك ناشنواي خود را پاسخگو باشند. -ادارات دولتي تره هم براي آنها خورد نمي كنند! مي گويند براساس قانون بعضي ادارات دولتي بايد سه درصد كاركنان خود را از ميان افراد ناشنوا انتخاب كنند، در دهدشت سالهاست كه حتي يك نفر هم در هيچ اداره اي بكار گرفته نشده. مدير عامل كانون ناشنوايان كهگيلويه مي گويد: طي يك دو سال گذشته صدها بار با مسئولين مختلف شهرستان جلسه گذاشتيم، فرماندار شهرستان بارها از ادارات خواست در موضوع استخدام ناشنوايان عملاً اقدامي انجام دهند حتي در جلسه اي كه تعدادي از مسئولين حضور داشتند هركدام قولي دادند؛ رئيس فلان اداره مي گفت من سه نفر جذب مي كنم، آن يكي رئيس مي گفت من هم چهار نفر، ديگري دو نفر مي خواست جذب كند و خلاصه در آن جلسه اكثر ناشنوايان جذب ادارات دولتي شدند مشكل بيكاريشان به پايان رسيد . حتي در جلسه اي غير پيش بيني شده با نماينده مردم در مجلس كه حدود 40 نفر ناشنوا حضور داشتند بزرگواري در آن ساعات شب مسئولين مربوطه را به جلسه احضار و چند و چون ادعاي ناشنوايان را جويا شد و چون مسئولين مذبور هيچ دفاعي نداشتند روز بعد اعضاء كانون را مورد بازخواست قرار دادند كه حتي با يكي از آنها هم درگيري فيزيكي صورت پذيرفت . تا نشان دهند نوبر مسوليتند! قادر محمدي اصل مي گويد چندسال دانش آموز نمونه كشوري بودم 9 سال پيش فوق ديپلم تربيت بدني ام را گرفتم ، قول دادند در اداره تربيت بدني يا آموزش و پرورش استخدامم كنند و الآن 33 سالمه و 9سال است پيگيرم و ديگر هيچ. او كه پنج خواهر و سه برادر ديگر هم در خانه دارد كه بيشترً داراي تحصيلات عاليه و تماماً بيكارند مي گويد پدر خود را هم از دست داده ايم و حالا براي پر كردن شكممان مانده ايم! تنها خواسته من درآمدي براي امرار معاش است. طيبه. ب كم ناشنواي ديگر مي گويد: چند سالي است با يكي ديگر از ناشنوايان ازدواج كرده ام، شوهرم قبلاً درون رستوراني كار مي كرد اخراجش كردند الآن نه شغلي ،نه درآمدي، نه خانه اي داريم و آينده را هم ناهموار مي بينم تنها خواسته ام شغلي و درآمدي بخور و نمير براي شوهرم است. ديگري مي گويد خودم كم شنوايم و شوهرم ناشنوا، دو سال پيش عروسي كرديم چون بچه مي خواستيم رفتيم تهران كلينيك ژنتيك، يك ميليون و 700 هزار تومان هزينه كلينيك را از طريق خانواده و بستگان پرداخت كرديم، بيش از يك ميليون هزينه سمعكم شد كه باز هم پيش مردم دست دراز كرديم، هيچكدام شغل نداريم و از داشتن سرپناه محروم،هر دو ايراني هستيم ولي انگار كه غريبه و .. حسين ساجديان بدليل نداشتن هزينه، تحصيل خود را نيم كاره رها كرد. او كه روزانه از چرام به دهدشت مي آيد تنها اميد دارد فرجي حاصل شود تا شايد شغلي و درآمدي و ازدواجي و . ملي پوشي كه هزاران ناگفته دارد ************************* سيد اسماعيل دژه يكي از پرافتحارترين ورزشكار ناشنواي كشوري است. بازيكن ثابت تيم ملي فوتسال ناشنوايان كشور با پيراهن شماره 2، مهاجم است و با شش گل ملي در مسابقات جام كشورهاي آسيا در كشور سنگاپور در سال گذشته دومين گل زن اين مسابقات بود. (البته آقاي اسحاق شيخ ممو ملي پوش ديگر كشورمان از شهرستان گچساران هم نماينده ديگري از اين استان در رده ملي است). دژه 9 مسابقه ملي و 30 حكم قهرماني تنها طي يك سال گذشته در كارنامه خود دارد. آبانماه امسال جهت بازي در مسابقات جهاني عازم سوئد است. مي گويد براي اعزام به مسابقات هيچ كمكي دريافت نكرده ام. مي خواهم تجربيات زيادي كه از ورزش دارم را در اختيار همشهريانم قرار دهم ، تنها تقاضايم اين است بعنوان مربي ورزش در مدارس عادي يا ناشنوايان بكار گرفته شوم تا آنها را با آنچه تاكنون يا گرفته ام يا آنچه در ورزش روز دنيا اتفاق مي افتد آشنا كنم تا به شكوفا شدن استعداد ها بيانجامد. -كانون ناشنوايان تنها ماواي آنهاست *************************** شيخي كه درآمد خود از كار در نانوايي بدست مي آورد تمام وقت خود را در كانون سپري مي كند و خانم آروانه شغلي ندارد تمام هم و غمش كمك و آموزش ناشنوايان است. روزانه تعداد زيادي ناشنوا كه گاهي تا 100 نفر هم مي رسند دور هم جمع مي شوند و برنامه هاي آموزشي از جمله زبان اشاره ،آموزش احكام ، تمرين سرود دسته جمعي و .. را فرا مي گيرند. در همين جلسات كانون بود كه زمينه ازدواج تعدا 18 نفر از دختران و پسران ناشنوا با هم مهيا شد كه اگر نبود شايد هيچ ازدواجي صورت نمي پذيرفت. آروانه مي گويد: بهترين انتخاب براي ازدواج ناشنوايان ازداواج با شخصي همانند خودشان است تا بتوانند دركي متقابل از همديگر داشته باشند. وي مي گويد در اين كلاسها علاوه برآموزش هاي معمول با هم بودن را ياد مي گيرند، در شادي و غم همديگر شريك مي شوند و همديگر را درك مي كنند و به نوعي تنها محلي است كه آنها ساعاتي را راحت زندگي مي كنند! روز جهاني ناشنوايان را از ما دريغ نكنيد ****************************** آروانه مي گويد ناشنوايان با روز جهاني ناشنوايان آشنايي كامل دارند و ميدانند اين روز براي چه و چه منظوري تعيين گرديد. آنها 8 مهرماه را تنها زماني مي دانند كه مي توانند مورد توجه قرار گيرند و از اين رهگذر مشكلي از مشكلاتشان باز شود. آنها مي خواهند اين روز همانند شهرهاي ديگر در دهدشت هم جشني برگزار شود تا جامعه آنها را بشناسد و بفهمد ناشنوايي تنها يك نقص بدني است و ناشنوا عضوي از جامعه است و نياز آنها همانند نياز هاي افراد ديگر. سرانجام ناشنوايان دهدشتي و حتي استان چه خواهد شد و چه كسي و چه نهادي جوابگوست؟!! 563
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 492]
-
گوناگون
پربازدیدترینها