واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: درباره صلح نامه پيامبر (ص) و يهود مدينه هر چه سخن گفته مى شود منحصر به پيمانى است كه به «موادعه يهود» شهرت يافته است. ليكن در اين مقاله قرار داد ديگرى كه تنها در كتاب «اعلام الورى» آمده است به عنوان پيمان اصلى ميان پيامبر (ص) و يهود معرفى مى گردد و دلايل و شواهدى بر درستى آن متن ارائه مى شود.
هم چنين اين نتيجه به دست آمده كه پيمان نامه مشهور، مربوط به يهوديان انصار است و به علاوه، آن مجموعه اى از چند قرارداد است نه يك قرارداد.
بخش دوم اين نوشتار به بررسى يكى از سريه هاى زمان پيامبر (ص) پرداخته و چنين نتيجه گرفته است كه اين حركت برخلاف آن چه شهرت يافته سريه نيست، بلكه حركتى سياسى است كه از سوى رسول خدا (ص) به منظور صلح با يهود خيبر انجام شده است. هر چند پايان اين حركت به درگيرى كشيده شده است.
پيامبر اكرم (ص) پس از هجرت به مدينه، برخوردهاى گوناگونى با يهوديان اين شهر داشته كه از اين ميان، جنگ هاى آن حضرت با بنى قينقاع، بنى نضير، بنى قريظه و خيبر شهرت يافته است. هم چنين آن حضرت سريه هايى را براى كشتن برخى چهره هاى مفسد يهودى اعزام نموده اند، ليكن درباره برخوردهاى مسالمتآميز ميان رسول خدا و يهوديان كمتر سخن به ميان آمده است. در اين جا دو مورد مهم از اين برخوردها بررسى مى گردد: يكى انعقاد قرارداد صلح ميان آن حضرت و گروه هاى يهودى مدينه و ديگرى تلاش ايشان براى برقرارى صلح با يهود خيبر پيش از جنگ با خيبريان، هرچند اين تلاش به نتيجه نرسيده است.
منابع اصلى اين تحقيق عبارت اند از دو كتاب «السيره النبويه» و «المغازى». السيره النبويه كه به سيره ابن هشام شهرت دارد در واقع سيره ابن اسحاق است كه عبدالملك بن هشام (متوفاى 213ق) آن را جمعآورى كرده و گاه از آن كاسته و گاه مطالبى را برآن افزوده است. محمدبن اسحاق (متوفاى 150ق) قديمى ترين سيره نويسى است كه روايات او در تاريخ اسلام جايگاه ويژه اى دارد. او كارهاى پراكنده پيش از خود را جمع كرده و سيره منظمى را به دست داده است. با وجود آن همه مطالبى كه اين مورخ درباره روابط پيامبر (ص) و يهود آورده، از پيمان آن حضرت با سه گروه يهودى مدينه سخنى به ميان نياورده است، بلكه گزارش او از پيمان عمومى به گونه اى است كه مورخان بعدى، گروه هاى اصلى يهود را هم در اين قرار داد سهيم دانسته اند و به نظر مى رسد اين توهم ناشى از واژه هايى است كه ابن اسحاق در اين گزارش به كار برده است.
درباره وثاقت ابن اسحاق اختلاف نظر فراوان است اما به نظر مى رسد پذيرش گزارش هاى او از سوى مورخان بعدى شاهدى بر وثاقت او باشد. گذشته از اين، در بررسى هاى تاريخى به آسانى نمى توان گفته هاى ابن اسحاق را كه با قراين و شواهدى قابل تإييد است، رد كرد، زيرا در اين صورت بيشتر اطلاعات تاريخى صدر اسلام با مشكل روبه رو خواهد شد، البته اين سخن بدان معنا نيست كه هر نقل مشكوكى را هم بپذيريم. در اين نوشتار هم چنين از اضافات ابن هشام استفاده هاى زيادى شده است.
منبع ديگر (المغازى) از محمدبن عمر واقدى (متوفاى 207ق) است. او تنها مورخى است كه خبرهاى مربوط به همه جنگ ها و سريه هاى دوران رسول خدا را به تفصيل ثبت كرده است. قديمى بودن او و كارشناسى اش در زمينه جنگ ها و سريه ها اعتبار ويژه اى به اين كتاب بخشيده و ارائه جزئيات رويدادها آن را بر سيره ابن اسحاق برترى داده است.
پس از اين دو منبع اصلى، كتاب هاى: الطبقات الكبرى، تاريخ الخليفه، الاموال، المحبر، انساب الاشراف، تاريخ يعقوبى، تاريخ طبرى، دلائل النبوه، اعلام الورى و ديگر منابع مربوط به سيره و مغازى مورد توجه بوده است. در اين ميان، كتاب الاموال و اعلام الورى در موضوع پيمان هاى پيامبر و يهود بيشتر مورد استفاده قرار گرفته است. ابوعبيد قاسم بن سلام (متوفاى 224 ق) مولف كتاب الاموال، دومين كسى است كه پس از ابن اسحاق متن كاملى از پيمان نامه مدينه ارائه كرده و به خاطر ذكر نام راويان، حتى برگزارش ابن اسحاق ـ كه به سند اين قرار داد اشاره نكرده است ـ برترى دارد. در عين حال يكى از مورخانى كه درباره شركت يهوديان معروف مدينه در اين پيمان، ابهام ايجاد مى كند ابوعبيد مى باشد كه سخن او منشإ اشتباه برخى تاريخ نويسان شده است. علامه ابوعلى طبرسى (متوفاى 548 ق) صاحب تفسير مجمع البيان، نويسنده كتاب تاريخ اعلام الورى است. اين كتاب گرچه در تاريخ چهارده معصوم (عليهم السلام) است، بخش زيادى از آن به سيره پيامبر اختصاص دارد. از اين رو، منبع مهمى در موضوع پيمان با يهوديان اصلى مدينه (بنى قينقاع، بنى نضير و بنى قريظه) به شمار مى رود و بلكه منحصر به فرد است. البته دست دوم بودن اين منبع ضررى به اعتبار اين نقل نمى زند چون از منابع كهن بر درستى گزارش او شاهد آورده ايم.
درباره بخش دوم اين نوشتار ذكر اين نكته لازم است كه همه مورخان سريه عبدالله بن رواحه را، براى كشتن اسيربن رزام، عنوان كرده اند اما با بررسى گزارش هاى مختلف به اين نتيجه دست يافته ايم كه اين حركت به منظور برقرارى صلح با خيبر بوده است ولى در هنگام بازگشت هيئت اعزامى، به درگيرى كشيده شده است.
1) پيمان با يهود
پيامبر اكرم (ص) پس از ورود به مدينه با گروه هاى زيادى پيمان بستند. آن چه مورد نظر ماست پيمان هايى است كه يهوديان مدينه در آن شركت داشته اند. با اين كه مورخان به مناسبت هاى مختلف به قراردادهاى پيامبر (ص) با يهود اشاره كرده اند اما به متن آن ها چندان توجهى نشده است؛ مثلا هنگام گزارش جنگ هاى آن حضرت با سه گروه يهود مى گويند: پيامبر با آنان پيمانى داشت كه ناديده گرفتند (1) ولى مواد آن را بيان نكرده اند. تنها دو مورد از اين قراردادها به طور كامل ثبت شده كه يكى مربوط به همه گروه هاى مدينه است و به پيمان عمومى و موادعه يهود معروف شده و ديگرى مخصوص سه طايفه بنى نضير و بنى قريظه و بنى قينقاع است. در اين فصل مواد اين دو قرارداد و طرف هاى امضا كننده آن بررسى خواهد شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 199]