محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828917889
يماني و واقعة ظهور كبري
واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: يماني يكي از اشخاص مهم است كه روايات دوران ظهور، از او ستايش كردهاند. در اين روايات، پيوسته همراه با نام يماني، نام يك شخصيت ديگر ذكر ميشود كه دشمن سرسخت امام مهدي(عج) است. او دست به جنايتهاي زيادي ميزند و دشمني زيادي، به ويژه با اهل بيت(ع) و شيعيان دارد و گفته شده او در پي نبش قبر حضرت فاطمه(س) است. نام او سفياني است.
روايات مربوط به يماني
پژوهشگران در مورد شخصيت يماني با دو مشكل اصلي روبهرو هستند: 1. كم بودن روايات مربوط به اين شخص؛ 2. رمزگونه بودن روايات.
در مورد رمزگونه بودن اين روايات، بايد گفت كه اين مسئله در مبحث ملاحم و فتن امري شايع است و اين خود علل مختلفي دارد؛ از جمله اينكه مسئلة تقيه و پوشيده نگاه داشتن حقايق، يكي از علل اين امر از جانب راويان بوده است. اهل بيت(ع) به خاطر حفظ جان و دور ساختن خطرها از يماني با عدم ذكر نام و صفات متمايزكنندهاش، توجه داشتهاند مبادا دشمنان با استفاده از آن نشانهها او را شناسايي و نابود كنند. همچنين اهل بيت(ع) نامهاي مختلفي براي اينگونه شخصيتها برشمردهاند تا نيروهاي مخالف، نتوانند آنها را شناسايي كنند و به عنوان مثال يماني در برخي روايات، «قحطاني» ناميده شده و در برخي ديگر المنصور و در برخي ديگر، خليفة يماني و در برخي ديگر «پادشاه يماني» (الملك اليماني) و در برخي «حارث خراساني» و در برخي روايات «حسني» و در برخي ديگر «هاشمي» و در برخي ديگر از روايات «صاحب پرچمهاي سياه» ناميده شده است.
امّا در مقابل شخصيتهايي كه نقش منفي در ظهور دارند، به عنوان خطري كه حقيقت را تهديد ميكنند، دقيقاً معرفي شدهاند تا مردم آنها را به خوبي بشناسند و در جرگة ياران آنها در نيايند. به عنوان مثال، در مورد سفياني در روايات آمده است:
نام او عثمان بن عنبسه است، او اموي است و نسبت او به خالد بن يزيد بن معاويه ميرسد. برخي از روايات هم ميگويند او حرب بن عنبسـة بن مرة بن كلب بن سلمـة بن يزيد بن خالد بن يزيد بن معاويه بن ابي سفيان بن صخر بن اميه بن عبدالشمس است.1 برخي روايات نيز قائل به وجود دو سفياني هستند. با دقت در روايات مربوط به سفياني متوجه ميشويم كه ائمه و بزرگان دين، تمايل زيادي به شناساندن اين شخص داشتهاند.
يماني و نشانههاي ظهور
نشانهها و علامات ظهور، اهميّت خاصي در فرهنگ مهدويت دارند، به ويژه اينكه اين نشانهها، شخصيتهاي دوران ظهور را به ما ميشناسانند. اين نشانهها در حقيقت يك لطف بزرگ الهي است كه جهان به وسيلة آن خود را براي استقبال از آن رويداد سرنوشتساز و بسيار مهم آماده ميكند. نشانههايي كه روي داده يا در آينده روي خواهد داد، خود اشاره به اين امر دارد كه انسان ميتواند در زمانهاي مختلف، گرايشها و تفكرات و وابستگيهاي خود را به جريانهاي مختلف مشخص كند و بداند چه در انتظار اوست. يكي از اين نشانههاي حتمي، يماني است.
يماني، از نشانههاي حتمي ظهور
يماني يكي از اشخاص مهم است كه روايات دوران ظهور، از او ستايش كردهاند. در اين روايات، پيوسته همراه با نام يماني، نام يك شخصيت ديگر ذكر ميشود كه دشمن سرسخت امام مهدي(عج) است. او دست به جنايتهاي زيادي ميزند و دشمني زيادي، به ويژه با اهل بيت(ع) و شيعيان دارد و گفته شده او در پي نبش قبر حضرت فاطمه(س) است. نام او سفياني است. و اين اقدامات سفياني باعث برانگيخته شدن حسّ نفرت مردم از او ميشود و مردم هر جنبش و حركتي را كه ضدّ سفياني باشد، را ياري ميكنند.
يماني و جنبش اصلاحگري
در ساية آن شرايط و اوضاع بحراني و آشفته كه سفياني دست به حمله ميزند و شهرهاي زيادي را به اشغال خود درميآورد و در شرايطي كه گروهها و حزبهاي مختلف به رقابت سياسي و به جنگ براي به دست آوردن قدرت ميپردازند و در كنار حملات گسترده، ضدّ مذهب اهل بيت(ع)، تحركاتي اصلاحگرانه و حقيقي نيز پا به عرصة وجود خواهد گذاشت و به مقابله با اين حملات خواهد پرداخت. در آن شرايط، آن گروهها هم، شعار اصلاحگرايي واقعي سر ميدهند، در اين شرايط يك انقلابي قحطاني از اهل يمن به حركت درميآيد و تلاش ميكند رهبر نيروهاي مخالف ستمگران باشد و در مقابل آنها بايستد. او شعار اصلاح جامعه و تلاش براي بهبود بخشيدن اوضاع مردم و نجات آنها از بديها و مصيبتهاي مختلف سر ميدهد. در اين زمان، يمن عرصة نبرد دو جريان اصلاحگرايانه و ستمگران ميشود. يماني داراي گرايشهاي اصلاحگرايانه است و تصميم ميگيرد براي مقابله با ضدّ ارزشها به پا خيزد و قيام كند. يماني همانند ديگر مؤمنان، تحركات جهاني و اوضاع داخلي يمن را مورد مطالعه قرار ميدهد. او كم كم رهبر جريان اصلاح طلبي ميشود كه خواهان نابودي ستم و تروريسم است. دعوت او در آغاز، يك دعوت فرهنگي براي بازگشت به اصول اسلام ناب محمّدي است و خواهان كنار گذاشتن خشونت ميشود و ميخواهد همگي با صلح و آرامش در كنار هم زندگي كنند. در مقابل عدّهاي علناً خواهان براندازي مذهب اهل بيت(ع) هستند و آنها ياران سفياني هستند.
دليل خروج يماني از يمن
نبايد فراموش كرد كه جبهههاي درگيري ميان سفياني و يماني، شام و يمن هستند و هر يك از اين دو منطقه داراي موقعيّت جغرافيايي و لجستيكي خاصّي هستند. شام، محلّ تجمع گروههاي تندرو و ضدّ اهل بيت(ع)است. جدا از اين، يهوديان نيز نزديك آنجا هستند و در تحركات سفياني بيتأثير نيستند، از سوي ديگر، يمن، محلّ مناسبي براي جنبش اصلاحگري است كه يماني آن را رهبري خواهد كرد. يمن در گذشته از درگيري جنبشهاي تندرو بسيار رنج برده و نسبت به رهايي از اين درگيريها و نزاعهاي افراطي بسيار احساس نياز ميكند. جدا از اين، زيديها در يمن ريشه دواندهاند و زيديه واقعي ميتواند پلي براي رسيدن به سواحل مذهب اهلبيت(ع) باشد. امّا زيديه سياسي از اصالت مذهبي خود تهي و پناهگاه جريانهاي ضدّ اهل بيت شده است. در اين ميان يك جريان در يمن، يمنيها را به گذشتهشان باز ميگرداند، و از نو به بررسي و مطالعة حوادث ميپردازد و خواهان بازگشت به اصالت و حقيقت انسان ميشود. اين جريان دعوت به بازگشت به زيديه بدون انحراف ميكند و اين خود گذرگاهي براي ورود به مذهب اهل بيت(ع) است به همين دليل، اين جريان، از هر جريان ديگري بيشتر مورد پذيرش قرار ميگيرد.
جدا از اين، يمن هممرز با دو كشور است كه شيعيان زيادي در خود جاي دادهاند 1. عربستان كه شيعيان در جنوب آن سكونت دارند. 2. عمان، همچنين يمن هممرز سواحل آفريقا. از (اتيوپي، سومالي و جيبوتي) است و در اين مناطق مستضعفان زيادي زندگي ميكنند و سطح زندگي اقتصادي آنها بسيار پايين است. علاوه بر اين، آنها با وجود داشتن منابع بسيار زياد ثروت، در محروميت زندگي ميكنند و اين خود باعث ميشود آن دعوت اصلاحگرايانه را با آغوش بازتري بپذيرند.
نام و نسب يماني
به طور قطع نميتوان گفت نام يماني چيست زيرا در اخبار و روايات، نامهاي مختلفي براي او ذكر شده است. امّا اينكه اين نامها واقعي باشد يا نام مستعار، الله اعلم. نامهايي كه براي او ذكر شده عبارتند از:
1. حسين يا حسن، آنگونه كه در خبر نقل شده از كعب آمده،
2. صالح، كه نعيم بن حماد در كتاب خود به نقل از الحكم بن نافع از جراح از أرطأة آورده: «پس موالي خشمگين شده و با مردي به نام صالح بن عبدالله بن قيس بن يسار بيعت ميكنند».2
3. اصبغ بن زيد: در صاحب روم، مردي از بنيهاشم كه نام او اصبغ بن زيد است و او روم را فتح ميكند.3
4. اصبغ بن يزيد: ابوقبيل ميگويد: پس از آن مردي از بنيهاشم كه به او اصبغ بن يزيد گفته ميشود، خواهد آمد. او صاحب روم است و آنجا را فتح ميكند.4
البتّه از اين روايات اينگونه بر ميآيد كه اصبغ بن يزيد، همان اصبغ بن زيد باشد.
روايات اشاره كردهاند كه نسب او، يماني قرشي هاشمي قحطاني است.
او از روستايي به نام بكلي كه در يك منزلي پشت صنعا است، خروج ميكند پدرش قرشي و مادرش يماني است.5
هاشمي: حديث ابوقبيل: او از بني هاشم است.
قحطاني: تأكيد بر يمني بودن اوست؛ زيرا قبايل يمن همگي قحطاني هستند.
وطن يماني
يماني منسوب به يمن است. برخي اخبار نيز يادآور شدهاند كه او از عمان است. نعيم بن حماد روايت ميكند: «ثم يلي من بعده المضري العماني القحطاني يسير بسيرة أخيه المهدي و علي يديه تفتح مدينـ[ روم»6 و البتّه كسي كه روم را فتح ميكند، يماني است. از آنجا كه به عمان، يمن نيز اطلاق ميشود بنابراين انتساب او به عمان، در حقيقت انتساب او به يمن است. حموي در معجم البلدان عمان را نيز جزء يمن به شمار آورده است.7
نعيم بن حماد در «الفتن» ميگويد: «او از روستايي به نام بكلي كه در يك منزلي پشت صنعاء است، خروج ميكند».8
به طور كلي، يماني منسوب به يمن است. يا اهل آنجاست يا شخصي است كه از آنجا خروج ميكند.
سياستهاي كلّي يماني
او يك جنبش اصلاحگر را رهبري ميكند و در گرايشهاي منطقهاي و بينالمللي تأثيرگذار خواهد بود. تشنجات سياسي باعث به وجود آمدن يك مجموعه نزاع و درگيريهاي بينالمللي خواهد شد و يك طرف اين درگيريها، يماني و طرف ديگر، كشورهاي غربي است كه با هم پيمانهاي سياسي و امنيتي امضا ميكنند. پس از قدرت گرفتن يماني، آن كشورها، تلاش ميكنند امنيّت و آيندة خود را تضمين كنند و همين باعث ميشود، اموري پيش بيايد كه موجوديت و امنيت يماني به خطر افتد. روايات در اين مورد تنها به جنگ روم اشاره كردهاند. روم عموماً به كشورهاي غير عربي و غير اسلامي اطلاق ميشود. أرطة نقل كرده، در زمان آن خليفة يماني و به دست او، روم فتح ميشود.9
اينگونه به نظر ميرسد كه انگيزههاي سياسي و امنيتي خاصّي وجود داشته باشد كه باعث ميشود يماني براي جلوگيري از حملات كشورهاي غربي به پا خيزد. شايد منظور از فتح روم، غلبه و سيطره بر آنها براي در امان بودن كشورهاي منطقه و يمن از خطر آنها باشد. و يماني توانايي ايستادگي در مقابل آنها را دارد و الزاماً به معناي اين نيست كه تسلّط نظامي بر آنها پيدا ميكند يا آنجا را به اشغال در ميآورد. جدا از اين، يماني با مخالفت شديدي از طرف گروههاي سياسي و جنبشهاي ديگر در منطقه روبهرو ميشود.
حركت مغربي در مصر، درگيريهاي سياسي در شام ميان أصهب و سفياني و غلبه سفياني، بر او باعث به تزلزل درآمدن آرامش و استقرار سياسي ميشود. يماني علاوه بر اين با خطر سفياني نيز روبهرو است. او تصميم ميگيرد به رويارويي و مقابله با سفياني بپردازد.
اين رويارويي هنگامي كه سفياني به كوفه ميرسد تا ويراني و كشتار در آنجا به راه اندازد و شديداً پي قتل و آزار شيعيان است، حتمي ميشود و اينها همه باعث ميشود يماني به سوي او حركت كند و از پيروان اهلبيت(ع) دفاع كند و آنجاست كه جنگهاي خونيني ميان اين دو روي ميدهد.
ممكن است برخي گروههاي سياسي و سازمانهاي خاص در اين بحران سياسي كه منطقه را فرا گرفته، غرق شده باشند. شايد اين سازمانها و گروههاي بسته و خشك مغز مخالف هرگونه جنبش اصلاحگرايانه باشند و شايد اين سازمانها كه فلسطين را مقرّ خود قرار ميدهند، باعث به خطر افتادن امنيّت يماني شوند و باعث ايجاد مشكلاتي براي يماني شوند كه ممكن است او را از مأموريت اصلياش باز دارند. شايد سرنوشت اين سازمانها با سرنوشت سفياني كه بر سرزمين شام تسلط مييابد، گره خورده باشد.
در آن زمان اين سازمانها، در ساحل درياي مديترانه تمركز دارند و شهر عكا را مركز خود قرار ميدهند و شايد آنها با كشورهاي غربي همپيمانيهايي داشته باشند.
حكيم بن عمير از كعب نقل كرده است: «در زمان آن يماني، جنگ كوچك عكا روي خواهد داد و آن زماني است كه پنجمين خاندان هركول پادشاه شود».10
برخي از گروهها و سازمانها پس از اينكه متوجه ميشوند يماني نفوذ و قدرت فكري و سياسي قابل توجهي به دست آورده و پذيراي انديشههاي باز و روشن شده است، به مقابله با جريان اصلاحگرايانه يماني ميپردازند و همين باعث ايجاد يك مجموعه درگيريها ميشود و يماني ناچار ميشود به آنها حمله كند تا آيندة سياسي خود را تضمين كند.
يزيد بن سعيد از ابوعطاء از كعب نقل كرده: «قريش به دست يماني كشته ميشوند».11
قريش اصطلاحي است كه بر جريانهاي مخالف اهل بيت(ع) و پيروان ايشان اطلاق ميشود.
آيا يماني رئيس يك حكومت است؟
بايد گفت: يماني كه صاحب يك جنبش اصلاحگرايانه است در عين حال ممكن است يك سياستمدار هم باشد و شايد او وارد معادلات سياسي منطقهاي يا بينالمللي هم بشود تا يك مقام و منصب سياسي به دست آورد و بتواند دست به تحركاتي بزند و انقلابيها را سازماندهي كند.
هيجانات سياسي كه منطقه را فرا ميگيرد، همچنين درگيري جريانها و جناحهاي سياسي و اصلاحگرا، براي اين مصلح، شرايطي فراهم ميسازد كه بتواند يك مقام و منصب سياسي مهم به دست آورد. او ميتواند از خشونتهاي موجود در منطقه استفاده كند و آن را تبديل به يك جنبش اصلاحگرايانه نمايد يا از فرصتها استفاده كند و وارد معادلات سياسي شود.
در روايات گفته شده «سپس پادشاهي از صنعا خروج ميكند. سفيد همانند پنبه. نام او حسين يا حسن است. او با خروجش وارد قلب حوادث ميشود. آنجا يك مبارك و پاك و هادي و مهدي و سيدي علوي ظهور ميكند. پس مردم به خاطر منتي كه خداوند بر آنها گذاشته و آنها را هدايت كرده شادمان ميشوند. پس او با نور خود تاريكي را كنار ميزند و به وسيلة او، حق پس از پنهان بودن آشكار ميشود».12
واژة پادشاه در اين روايت، اشاره به مقام و منصب سياسياي دارد كه يماني در اختيار دارد تا بتواند دست به تحركاتي بزند و هرگونه جريان مخالف امام مهدي(ع) را نابود سازد. شايد امام خود بر جنبش يماني به صورت ميداني تكيه ميكند تا شرايط تحرك با آزادي تمام براي آن واقعة بزرگ فراهم آيد و آن پس از تلاش يماني براي جلوگيري از گسترش حركت سفياني و حداقل متوقف كردن آن صورت ميگيرد.
از آنجا كه سفياني نقش سياسي در تسلط بر منطقة شام خواهد داشت، يعني او رئيس حكومت يكي از اين سرزمينها خواهد بود و تحركات او در پرتو داشتن مقام سياسي خواهد بود، او حكومتهاي سفياني كشورهاي همسايه را از بين ميبرد تا به سمت كوفه حركت كند. بنابر روايات، او در كوفه شيعيان علي(ع) را به قتل ميرساند شايد علّت تمركز سفياني بر كوفه اين باشد كه كوفه در آن زمان پايگاه مهمي را براي شيعيان علي(ع) ميشود و شايد آنجا پايگاه آيندة شيعيان از بعد سياسي، اقتصادي و علمي باشد. به هر حال، آنجا، خطري بزرگ براي آينده سفياني به شمار ميآيد يا حداقل با تسلط بر آنجا، سفياني ميتواند براي مدّتي امنيت و استقرار خود را تضمين كند. شايد تحركات نظامي سفياني ضدّ كوفه و شيعيان، خود دليلي مبني بر درخشان بودن آينده شيعه در آنجا باشد. بنابراين، ممكن است، يماني داراي مقامي سياسي باشد و سفياني هم رقيب آن باشد و شايد تحرك يماني ضدّ سفياني، بر اساس معادلات سياسي در منطقه باشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 200]
-
گوناگون
پربازدیدترینها