تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 1 بهمن 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بخشنده ترین شما پس از من کسی است که دانشی بیاموزد آنگاه دانش خود را بپراکند. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

تعمیرگاه هیوندای

اوزمپیک چیست

قیمت ورق سیاه

چاپ جزوه ارزان قیمت

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1855357608




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

الهيات چيست؟(1)


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: در مقاله حاضر درباره ماهيت و هدف دانش الهيات صحبت ميشود و پرسشهايي در باب رابطه ايمان و عقل و بهطور مشخصتر رابطه دين و فلسفه مطرح ميگردد. در باب متدولوژي الهيات و چگونگي ارتباط آن با روشهاي علم مدرن و نيز رابطه بين الهيات و فرهنگ نيز به اختصار سخن به ميان ميآيد. راههاي تأثير دين و فرهنگ بر يكديگر، عصري بودن الهيات، دو تلقي كلاسيك و معاصر از الهيات (آنسلم و لانرگان) و لزوم عقلاني بودن الهيات، از ديگر مباحثي است كه به فشردگي در اين نوشتار مطرح شده است.
براي هرگونه بحث درباره مكتبهاي الهياتي معاصر، نخست بايد تلقي و تصوري از دانش الهيات داشت و براي دستيابي به چنين تصوري، به نظر ميرسد بهترين راه، رجوع به آثار خود عالمان الهيات باشد. تعاريف زيادي براي الهيات عرضه شده است؛ ولي معمولاً در كتابهاي درسي دانشگاههاي غرب، با تعريف قديس آنسلم آغاز ميكنند. آنسلم كه از متكلمان مسيحي قرون وسطي است، الهيات را چنين تعريف كرده است: «شناخت آنچه بدان ايمان آوردهايم» و معمولاً با همين جمله كوتاه، تعريف آنسلم از الهيات را عرضه ميكنند: الهيات، شناخت ايمانجويانه است(Faith seeking understanding)؛ يعني شناختي كه در پي فهم ماهيت ايمان است، نه شناخت آزاد يا شناخت علمي و فلسفي؛ بدين منوال، الهيات نوعي «فعاليت ايماني» است، اقدامي براي شناخت «ايمان» است که محور آن ايمان و فهم ايمان است. بحث آزاد، عقلي نيست و همين وجه تمايز آن از رشته «مطالعات ديني» است.
رشته مطالعات ديني از يك ديدگاه خنثي به مطالعه اديان ميپردازد؛ ولي دانش الهيات داراي موضع ايماني(Faith stance) است. اين دانش همواره در درون يك جامعه ايماني شكل ميگيرد و بيان ايمان شخص الهياتدان و جامعهاي است كه او به آن تعلق دارد. از آنجا كه دانش الهيات در پي فهم ايمان است، بنابراين همواره ماهيتي موقتي و متغير دارد؛ زيرا همواره در پي تحصيل فهم و معرفت است و ادعا ندارد كه مالك كل فهم و معرفت است، بلكه در ضمن يك فرآيند مستمر و كاوش مداوم، براي دستيابي به فهمي برتر، دقيق تر، عميقتر، جامعتر، مستندتر و مستدلتر است. فهميدن همواره يك «فرآيند» است بنابراين، دانش الهيات نيز يك پروسه مستمر و همواره ناتمام است. الهيات هيچگاه ماندگار و ثابت نيست. الهيات بايد دائماً خود را به روز كند و پا به پاي تحولها، در ديگر قلمروهاي دانش پيش برود. اگر چنين نكند، به سرعت به نوعي باستانشناسي فكري، فروكاسته خواهد شد كه به كار حفاري عقايد گذشته مشغول گشته، از فاصله چشمگير گذشته و حال غافل خواهد ماند و ديگر به اكنون تعلق ندارد و در گذشتهها سير ميكند. حفاري عقايد، بيان تاريخ ظهور و زوال عقايد گذشته است؛ اما اگر بخواهد در اكنون حضور يابد، بايد ماهيتي همواره موقتي و گذرا، متغير و پويا داشته باشد تا به تغييرات موضوعاتي وقوف يابد كه مطالعه ميكند.
الهيات با وحي و آموزههاي وحياني سر و كار دارد و فهم اين امور پايان ناپذير است. همواره لايههاي برتري براي فهميدن وجود دارد. همواره امكان دستيابي به شناخت جامعتر و دقيقتر هست؛ پس توقفي در كار نيست. تكاپوي دائمي و رشد مستمر، لازمه دانش الهيات است و اين البته خاصيت خود فهم بشري نيز هست. دانش الهيات به سبب آنكه از ديگر دانشها تغذيه ميكند، دائماً در معرض رشد و تحول است. همچنين به سبب مواجهه با مسائل نوپديد و پرسشهاي نويني كه پاسخ الهياتي طلب ميكنند، به ناگزير در معرض تحول دائمي است و مسائل و بحثهاي آن متغير و نو شونده هستند.
استفاده دانش الهيات از ديگر دانشها در چند مرحله است: مفاهيم، روشها، مسائل، شيوههاي استدلال، نتايج و دادهها. الهيات از دادههاي ديگر علوم در بحثها و كاوشهاي خود بهره ميبرد. از مفاهيم و مسائل آنها نيز استفاده ميكند. همچنين روشهاي تحقيق و نيز شيوههاي استدلال در ديگر علوم به كار الهيات ميآيند و در هم اين موارد الهيات در حقيقت، يك دانش مصرفكننده است. همين تعامل دايمي و مستمر با ديگر علوم و تغذيه دايمي از يافتههاي آنها موجب پويايي و بالندگي خاص دانش الهيات ميشود. دانش الهيات نميتواند در خلأ يا انزوا زندگي كند و از تعامل با ديگر دانشها ناگزير است و همين «تعامل ناگزير» است كه سرنوشت آن را به ديگر دانشها پيوند ميزند. از سوي ديگر در هر عصر، جامعه و فرهنگ، پرسشهاي اعتقادي، ديني و الهياتي خاصي پديد ميآيند كه نياز به كاوشهاي جديد الهياتي و تهيه پاسخهاي جديد دارند. عزم الهياتي متكلمان اديان در اينجا به منصه ظهور ميرسد تا با كاوشهاي نوين خود، به مسائل نوين پاسخهاي درخور دهند.
افزون بر اين، بسيار اتفاق ميافتد كه پاسخهاي كهن به مسائل كهن براي نسلهاي جديد قانعكننده نيستند و همان مسائل كهن نياز به بازانديشي، بازفهمي، باز تفسير، بازنگري و ارائه پاسخهاي نوين دارد. در اين دو جنبه الهيات، دانشي نوشونده و متغير است كه دائماً دستخوش فرآيند نوسازي و بازسازي قرار ميگيرد. امروز كه در جامعه ما از «كلام جديد» سخن ميرود و غالباً آن را معادل «الهيات نوين» به كار ميبرند، صرفنظر از درستي يا نادرستي اين معادلگذاري، بايد دانست كه كلام نيز همچون الهيات، دانشي همواره جديد است و اين جديد بودن «مقتضاي ماهيت» آن است. كلام نميتواند جديد نباشد؛ زيرا بايد پا به پاي زمان و تحولهاي آن پيش برود. به سخن ديگر، كلام نزد قدماي ما همچون الهيات در فرهنگهاي جديد و معاصر، دانشي پوينده و بالنده بوده است كه همواره به شبهات و پرسشهاي عصري پاسخ ميداده است، يا دست كم اين توقع از آن ميرفته است؛ يعني هرچند گاه در «مقام عمل» و «مقام تحقق» متكلمان پاسخگويي نميكردهاند يا از عهده آن بر نميآمدند؛ اما در «مقام تعريف» و به لحاظ ساختار و ماهيت براي «علم كلام» چنين وظيفهاي قائل بودهاند. همين سخن دقيقاً در مورد الهيات در عصر ما صادق است. اين دانش به لحاظ ماهيت دانشي تعاملگر، تغذيه كننده، مصرفكننده، پويا و بالنده، نوشونده، همپاي زمان و مطابق مقتضيات عصر، جامعه و فرهنگ ميزبان است.
گفتيم كه دانش الهيات به دنبال فهمي ايمانجويانه و شناختي ايمان گرايانه است و ميكوشد خود را با تحولهاي فرهنگي سازگار سازد و در متن فرهنگ و زمانه خود حضور داشته باشد. حضوري فعال، خلاق و مبتكرانه، نه منفعلانه و انزواجويانه. معرفت الهياتي، درگير عقل و استدلال است. عقلانيت و استدلالگرايي، دو ركن مهم دانش الهيات هستند كه هيچگاه از آن جدايي ندارند. دانش الهيات در واقع تلاقيگاه ايمان و عقل است. بدون به كارگيري عقل و استدلال، الهيات به صورت يك فعاليت محدود ديندارانه، اقتدارگرايي (Authoritarianism)، جزم گرا(Dogmatism) و ايمانگرايي محض (فيدئيسم) ـ ايماني كه عقل را پس ميزند ـ درخواهد آمد. دانش الهيات بايد همواره از خردورزي، تعقل و استدلال در كاوشها و بررسيهاي خود بهره جويد تا بتواند پاسخهاي درخور و «توجيه»هاي مناسب معرفت شناختي براي مسائل و پرسشهاي مورد نظر خود بيابد. بديهي است هرجا پاي «توجيه معرفتي» به ميان آيد، با استدلال سر و كار خواهيم داشت و هرجا سخن از استدلال به ميان آيد، كاربرد عقل و «توجه به عقلانيت» ضرورت خواهد يافت و چنين است كه الهيات همواره دانشي عقلي است و نميتواند بر آموزههاي ديني و نقلي صرف، تكيه كند.
اگر چنين باشد كه الهيات بخواهد و بايد براساس مقتضيات عقل حركت كند، از همان آغاز بايد به اين نكته نيك توجه داشت كه عقل و معرفت در فرآيند تحصيل شناخت، هنجارهاو معيار(Criteria) هاي خود را دارند كه نه دلبخواهي(Arbitrary) است و نه تابع اصول ايمان. عقل بنا به مقتضا و ماهيت خود طالب ارائه تعريف واضح دادهها و نظام منسجم پرسشها و داوريها براساس شواهد و دلايل است. اگر دانش الهيات اين هنجارها و معيارهاي عقلاني را به هر دليل ناديده بگيرد، به ورطه يك فيدئيسم ناب، سقوط خواهد كرد و در نهايت به نابخردي(Irrationality) و عدم عقلانيت خواهد لغزيد كه خود، آفت ايمان است. اينجاست كه سخن كارل بارت(Barth)، متأهل برجسته پروتستان معاصر، كه به تأثير از ترتوليان(Tertullian)، متكلم مسيحي و از آباي كليسا ادعا ميكرد: «چون غيرمعقول و مهمل است، به آن ايمان ميآورم!» سخت نامعقول و ناموجه جلوه ميكند. بارت و ترتوليان توجه نكردهاند كه اگر مقتضيات عقل مراعات نشود و اگر عقلانيت را زيربناي ايمان قرار ندهيم، به دام خرافات، سطحينگري، قشري انديشي، نابخردي و دهها آسيب ديگر خواهيم افتاد. درست همان طور كه اگر به مقتضيات ايمان توجه نكنيم، از نوعي فلسفه عقلاني محض و راسيوناليسم خشن سر در خواهيم آورد كه براي «راز» لطيف ايمان، عشق، اميد و توكل در آن جايي نيست. مهمترين مقتضيات ايمان، توجه به اتوريته(مرجعيت فكري و اعتقادي) و ديگري توجه به راز الهي (Divine mystery) يا «اسرار وحي» ميباشد. اگر دانش الهيات به اين دو مؤلفه و ركن مهم ايمان بي توجه باشد، در ورطه نوعي فلسفه عقلگرايي محض سقوط خواهد كرد.
پس همواره دو خطر مهم در كمين دانش الهيات هستند: سقوط به فيدئيسم محض و سقوط به فلسفه عقلاني محض. در اينجا براي نمونه، برخي سؤالهاي اساسي الهيات را مطرح ميكنيم كه به لحاظ معرفت شناختي اهميت دارند. اين سؤالها بيشتر قابل انطباق با دين مسيحيت هستند؛ ولي درباره ديگر اديان بزرگ نيز كمابيش قابل پرسش هستند. نمونهاي از پرسشهاي اساسي معرفت شناختي به قرار ذيل است: ضابطه تشخيص ايمان چيست؟ چگونه ميتوان ايمان را بازشناخت؟ ماهيت ايمان چيست؟ آيا صرفاً نوعي شناخت عقلي است كه مرجعي الهي به بشر عرضه کرده است (آنگونه كه توماس آكويناس گفته است) يا اينكه ايمان نوعي درگير شدن كامل وجودي(Existential commitment) است كه ذهن، در آن نقش زيادي ندارد؛ اما دل، همه كاره است، آنچنان كه مارتين لوتر ادعا كرده است؟
اين نكته مسلم است كه فهم ما از ايمان هر گونه كه باشد، نحوه الهيات ورزي و كار الهياتي ما را عميقاً تحت تأثير قرار خواهد داد. حتي ميتوان پرسش مهمتري مطرح كرد و آن اينكه «اساساً ايمان چه كسي معيار است؟» آيا ايمان يك مسيحي بنيادگرا و پنتيكاستال، اعتباري برابر براي شروع فعاليت الهياتي با ايمان كارل رانر يا پاپ دارد؟ البته براي قديس آنسلم اين نكته مساله مهمي نبود؛ زيرا در روزگار او تنها يك ايمان وجود داشت و آن «ايمان كليسايي» بود. براي آنسلم فقط ايمان يا بدعت وجود داشت و هركسي يا اهل ايمان يا اهل بدعت بود؛ در نتيجه خارج از ايمان بود. در آن روزگار هنوز نهضت رفرماسيون و اصلاح دين پديد نيامده بود تا ايمانهاي متكثر و متعددي مجال ظهور بيابند كه هريك مدعي باشند وارث حقيقي ايمان مسيحي هستند؛ ولي امروز ما چه معيار متقني در اختيار داريم تا از ميان اين همه تفسيرهاي مختلف از ايمان مسيحي بتوانيم ايمان اصيل را از غيراصيل باز بشناسيم؟
اينجاست كه متكلمان مسيحي معاصر ميگويند ايمان تملك شخصي ما نيست؛ بلكه يك واقعيت كليسايي(Ecclesial reality) است و چيزي است كه به كل كليسا بستگي دارد. در مسيحيت، ايمان همواره محصول جامعه است و خود نيز يك جامعه جديد را ميآفريند. ايمان ميراث فردي ما نيست. ايمان هميشه با يك «سنت زنده» معرفي ميشود و هويت مييابد. متكلمي كه بخواهد به فهم ايمان دست يابد، همواره بايد عضوي از يك جامعه كليسايي باشد و از سوي آن نيز حمايت شود. البته مسئوليتها و حقوق متقابلي ميان متكلمان و كليسا وجود دارد كه به طور اجتناب ناپذيري به درگيري بين اين دو منجر ميشود. شخص متكلم، حق ايجاد سؤالها و سنجش مباحث را دارد كه ممكن است به ايمان جامعه آسيب برساند. از سوي ديگر، جامعه نيز حق دارد مرزهاي ايمان را تعريف کند، مقتضيات ايمان و محدوديتهاي آن را مشخص کند و نيز در مورد اينكه آيا يك فهم خاص بخشي از ايمان است يا نه، قضاوت کند. در سدههاي نخستين ظهور مسيحيت، اين نقش قضاوت برعهده «شوراهاي كليسايي» بود، مثل «شوراي نيقيه» (325م) كه تعريف صحيح «الوهيت» عيسي مسيح را عرضه كرد. در كليساي كاتوليك كنوني، اين نقش برعهده مقامات رسمي كليسا يا هيأت مديره آن است كه شامل اسقفها و شخص پاپ ميشود كه به اتفاق عمل ميكنند و اقدام و نظر آنها، نظر نهايي و مصوب كليسا به شمار ميرود. ديگر كليساهاي مسيحي نيز مكانيسمهاي خاص خود را دارند كه طبق آنها تعيين ميكنند از نظر كليسا چه چيزي قابل قبول و چه چيزي مردود است و هيچ متكلم مسيحي حق مخالفت با آن را ندارد. چنين محدوديتهايي موجب تعيين هويت كليساها ميشود. درست همان گونه كه مرزهاي جغرافيايي موجب تعيين هويت ملتها ميشوند.
تعريف قديس آنسلم از الهيات، ايمان را مطيع فهم و عقل ميسازد، در حالي كه در سنت كاتوليكي براي مدتهاي مديدي، امر به همين منوال بوده است. اما آيا نبايد اين عقيده را بررسي کرد؟ ما بايد بهطور كامل بررسي كنيم كه ايمان به چه معنا و تا كجا تابع عقل است، آيا خود اين مسأله پيش از حصول هرگونه نتيجهاي، نوع و رنگ الهيات ما را تعيين خواهد كرد و از اين طريق، نحوه فهم ما از ايمان را نيز معين خواهد کرد؟ سخن پولُس ناظر است به همين نكته كه گفته بود: «ايمان مسيحي براي يونانيهايي كه به دنبال حكمت بودند، امري كاملاً احمقانه جلوه نمود.” (قرنطيان، 1: 20). سؤال اين است كه اگر ما به فرضيههاي قبلي خود در مورد اينكه چه چيزي معقول و چه چيزي نامعقول است، در ارزيابي ايمان اهميت دهيم، ديگر چرا اساساً سخن از ايمان به ميان آوريم؟ چرا به جاي آن، عقلي را كه در پي دستيابي به شناخت است، به جاي الهيات ناميدن آن، فلسفه نخوانيم؟ اينجاست كه بحث از رابطه الهيات و فلسفه اهميتي بنيادين و كانوني مييابد.
در ادامه سؤالهاي معرفت شناختي، نكته ديگر اين است كه آيا اساساً فهم، يك مقوله «مطلق» است يا «نسبي»؟ آيا ميتوان فهمي را كه براي شخصي در سن، فرهنگ و جامعهاي خاص يافت شده به همه اشخاص، سنين، فرهنگها و جوامع انطباق داد؟ البته واضح است كه متكلمان قرون وسطي، به ويژه توماس آكويناس، تلفيق عقلي تحسينآميزي در مورد ايمان مسيحي عرضه كردند؛ ولي به هر حال ما بايد بپرسيم كه اگر زماني چنان تلفيقي در دوران مدرسي توسط متكلمي صورت بگيرد، ديگر نيازي به كار و تحقيق مجدد درباره آن مسائل نيست؟ و آيا ديگر دانش الهيات، صرفاً تبديل به تحقيقات تاريخي درباره شناختهاي گذشته ميشود يا نه؟ فهم متكلمان قرون وسطي، امري نسبي، مقطعي و مرتبط با سن، فرهنگ و جامعه آن روزگار بوده است و ما نياز داريم در پي فهم جديدي متناسب با زمان، فرهنگ و جامعه خود باشيم. ما بايد همواره به اين نكته توجه داشته باشيم كه ممكن است آنچه شخصي در يك فرهنگ خاص، امري كاملاً معقول مييابد، در فرهنگ ديگري و براي شخص ديگري نامعقول به نظر برسد. براي مثال استناد به شرافت خانوادگي در يك فرهنگ شرقي، كاملاً امري معقول است؛ اما براي ذهن غربي امري نامعقول است. بنابراين جا دارد پرسيده شود كه آيا الهيات بايد همواره در پي نوعي «فهم مطلق» باشد (البته اگر اساساً چنين چيزي امكانپذير باشد) يا اينكه بايد به يك «فهم نسبي» و مقطعي بسنده كند؟







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 520]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن