واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: درمقابل اتلاف وقت برای دیگران٬ تحت رودرباسی که با آنها داریم٬ نه گفتن را بیاموزیم. دراین متن برآنیم٬تاحدی در مورد مدیریت زمان واینکه ما چگونه بیشتر اوقات٬ زمان و انرژی مان را صرف فعالیتهایی میکنیم که پاسخ خواسته های خودمان نیست٬ صحبت کنیم٬ به بیان ساده تر چرا بیشتر اوقات تحت فشار رودرباسی قرار میگیریم؟ وقتی شما احتیاجات٬خواسته ها و ارزش های مورد قبول خود تان را کشف کردید وبه احساس جهت گیری روشن تری رسیدید٬ متوجه می شوید که چه مقدار زیادی از اوقات هر روزه را به برآوردن خواسته ها ونیازهای دیگران گذرانیده اید وبیشترآن فعالیت ها هیچ ارتباطی به نیازها وخواسته های خودتان نداشته است. برای بعضی ها این حقیقت تا حد بالای هشتاد درصد می رسد وبعضی خانمهای خانه دار وقتی کشف می کنند که صد درصد وقتشان به این ترتیب می گذرد٬ شوکه می شوند.
چرا اجازه می دهیم به این طریق بر زندگی ماحکومت شود؟ چرا ما دراین همه موارد درعین حال که می خواهیم بگوئیم نه٬ میگوئیم بله؟ در سرتاسر تاریخ تجربه اجتماعی شهری٬ انسانها بین برآوردن نیازهای شخصی خودشان ونیازهای جامعه کشمکش داشته اند. هرکدام از ما شخصی هستیم با یک زندگی درونی که یگانه و مخصوص خودمان است.٬ درعین حال هرکدام از ما یکی از قسمت هایی هستیم که به کل اضافه شده﴿وباآن هماهنگ می شویم﴾ ٬ کلی به نام جامعه یا سیستم اجتماعی که درآن زندگی می کنیم. واضح است که اگر ما درمیان یک سیستم زندگی می کنیم و ازآن بهره می گیریم٬ به آن سیستم چیزی مدیون هستیم. اما چقدر؟ چگونه می توانیم کشمکش های بین خواسته هاو نیازهای آن سیستم را با خواسته ها ونیازهای خودمان حل کنیم؟
وقتی کسی از شما می خواهد کاری را انجام دهید که ترجیح می دهید انجام ندهید٬ ممکن است اجبار زیادی حس کنید که بگوئید نه.
نیروهای زیادی درکارند که ما را وادار کنند احساس کنیم قیمت «نه» گفتن واقعی یا تصوری خیلی بالاست. دراینجا بعضی از دلایل اینکه چرا «بله» می گوئیم درصورتی که باید «نه» بگوئیم را می آوریم.
عامل تعجب یکی از عوامل اصلی «بله» گفتن در زمانی است که ترجیح می دهید « نه» بگوئید٬ وحتی مطمئن نیستید می خواهید چه کار کنید ﴿چون آمادگی ندارید یا مطمئن نیستید﴾ می گوئید «بله» بدون اینکه واقعا” به خواسته خودتان توجه کنید واین کار اغلب باعث می شود شما رنجیده وعصبانی شوید ونسبت به شخص دیگراحساس عصبانیت ورنجش پیدا کنید.
به خواهش های معمولی زیرتوجه کنید:
میشه دوربین فیلمبرداری ات را به من قرض بدهی؟
می توانیم ما امشب برای چند دقیقه پیش شما بیا ئیم؟
میشه امروز بعدازظهر از بچه های من مواظبت کنی؟
میشه این تعطیلات آخرهفته که ما به مسافرت می رویم٬ گلدانهای ما را آب بدهی؟
فقط به این دلیل که کسی از شما چیزی خواسته لازم نیست که شما فورا” جواب مثبت بدهید. به جای اینکه ناخودآگاه بگوئید «بله» یا «نه» جواب کامل تر ممکن است چنین باشد:
لازمه درباره اش فکرکنم . بگذارید چند دقیقه دیگر به شما زنگ می زنم. دوست دارم این موضوع را با خانواده ام در میان بگذارم. به محض اینکه بتوانم به شما خبر می دهم.
این کار به شما وقت میدهد بدون احساس فشاربرای تمکین کردن٬ فکرکنید وتصمیم بگیرید٬ بعد وقتی تصمیم گرفتید به خواهش دیگری احترام بگذارید ﴿یانه﴾٬ می دانید این کار را ازطریقی مسئولانه و خود رهبرانه انجام داده اید٬ می توانید ازتصمیم خودتان وآن شخص دیگر احساس رضایت داشته باشید.
چند تا از دلایل دیگر«بله» گفتن به خواهش دیگران عبارتند از: عدم میل به رنجاندن آن ها- وظیفه- ٬سازش با انتظارات فرهنگی- تطبیق-٬ اینکه آنها می توانند برای ما به عنوان افراد یا اعضای جامعه کار مثبتی انجام دهند. در مواقع دیگر ممکن است ما را به سوی یک موضع غیر قاطع برانند تا آنجا که حق پیش قدمی و احساس کنترل شخصی را ازدست بدهیم. بهانهٴآن اینست که می خواهیم بعنوان یک آدم خوب شناخته شویم: کسی که به دیگران اهمیت می دهد٬ کسی که مشتاق کمک رسانی است. واگر توجه شما به دیگران قلبی است٬ می تواند یک انگیزهٴقوی برای پاسخ به خواهش ها وتوقعاتی باشد که سرراه شما قرار می گیرد.اما به خاطر داشته باشید که شما حق دارید مواظب نیازهای خودتان هم باشید. انتخابهایی بکنید وتصمیماتی بگیرید که به زندگی شما معنی و رضایت می دهد. چیزی که می خواهید بیش همه درنظر داشته باشید رسیدن به یک تعادل بین استقلال وهمبستگی است.
در ادامهٴبحث فنون «نه» گفتن را می آموزیم:
هر پیام منفی شامل دو سمت است:
الف- حرف دل شما که نه است٬مثل: نه نمی خواهم بکنم- تصمیم گرفته ام نکنم و…
ب- دلیل «نه» گفتن
قسمت دوم جواب شما٬ دلیل «نه» گفتنتان را بیان می کند. همیشه لازم نیست برای هر تصمیمی که درمقابل خواهشی می گیرید٬ دلیلی بیاورید. گفتن نه بصورت مسئولانه کافی است٬ مخصوصا” اگر شما شخص دیگر را خیلی خوب نشناسید. اما در بیشتر مواقع بهتر است تصمیم شما با دلایل آن بیان شود تا شخص دیگر احساس نکند شما پررو یا بی ملاحظه یا مهاجم هستید و بفهمد آگاهانه می خواهید به یک نیاز لازم دیگر خودتان پاسخ گوئید. بعنوان نمونه یک جواب کامل در مقابل خواهش دیگران این خواهد بود: «انتخاب من عدم پذیرش خواهش شماست٬ ولی به رابطه مان احترام می گذارم و مطمئن هستم شما به دلایل تصمیم گیری من احترام می گذارید»
همچنین بیان دلایل تصمیم هایتان به شما کمک می کند تصمیمتان را روشن و قاطع بیان کنید که تاٴکیدی بر خود آگاهیتان است.
در این جا نمونه پیام های نه٬ که شما می توانید در مقابل خواهش های غیرقابل پذیرش بگوئید٬ می آوریم:
- نه٬ من الان واقعا” نمی خواهم پول قرض بدهم٬ چون برای چیزی در زندگی خودم به آن احتیاج دارم.
نه٬ انتخاب فعلی من اینست که چند وقتی در هیچ جلسه ای شرکت نکنم٬ چون یک طرح واقعا”مهم در دست دارم که می خواهم تمام توجه ام را به آن بدهم.
- نه٬ تصمیم گرفته ام هفتهٴدیگر با تو به خرید نیایم٬ دوست دارم کمی از وقتم را هم با خانواده ام بگذرانم.
- نه٬ نمی خواهم امروزبا تو برای خوردن نهار بیرون بیایم. دارم سعی می کنم رژیم بگیرم ٬ وقتی به رستوران می روم بیش از حد وسوسه می شوم.
در بیشتر مواقع چنین پاسخ های روشن وکامل٬ بادرک وقبول و حتی راحتی مواجه می شوند. بیشتر مردم به شما برای صداقتتان با آنها بییشتر احترام می گذارند. از آن مهمتر برای اعتمادی که به آنها کرده اید که قدرت شنیدن نه را دارند٬ از شما متشکر خواهند بود.البته همیشه هم با چنین رفتاری مواجه نمی شوید. وقتی به دیگران« نه» می گوئید اگر قبلا” معمولا”به آنها«بله» می گفتید٬حتی اگراین« نه» را با مؤثرترین ودقیقترین روش ممکن ادا کنید٬ باز هم اتفاق می افتد که آن ها نوعی عکس العمل منفی بروز دهند.
به یاد داشته باشید که اگر متوجه شدید شخص دیگر درمورد آنچه گفته اید مسئله ای دارد٬ فورا” دنده” را عوض کنید وبه گوش دادن فعال بپردازید.
به این مثال توجه کنید:
همکارم اغلب می خواهد وقتی منشی ازاداره بیرون رفته کارهای ماشین شدنی اش انجام شود. او مرتبا” ازمن می خواهد که در این مورد به او کمک کنم و من هم همیشه این کار را کرده ام. اخیرا” تصمیم گرفته ام دیگراین کار اضافی را به عهده نگیرم.
مکالمه به این ترتیب جریان یافته:
همکارم: ممکنه این نامه را برای من ماشین کنی؟ منشی ٬ الان دراداره نیست.
من: نه٬ من تصمیم گرفته ام که دیگر این کار ماشین کردن را برای تو انجام ندهم. این کار من نیست.
همکارم: امروز چت شده؟ تو که همیشه این کار را می کردی؟
من: از حرفی که زدم ناراحت شدی؟؟﴿ تعویض دنده با گوش دادن فعال﴾
همکارم: بله- من فکر می کردم باهم دوست هستیم و تو دوست داری به من در این مورد کمک کنی.
من: نه گفتن من باعث می شود که تو در روابطمان به شک بیافتی وفکر کنی من تا به حال تظاهرمی کردم؟؟ ﴿ گوش دادن فعال﴾.
همکارم: بله.
من: نه٬ اینطور نیست. من هنوز هم دوست تو هستم وهنوز می خواهم به دوسستیم با تو ادامه دهم. فقط نمی خواهم کاری را انجام دهم که برایش پولی نمی گیرم.
نکتهٴ آخر اینکه به خاطر داشته باشید که مهمترین چیزی که باید مورد توجهتان باشد اینست که بین اهمیتی که برای خودتان قائل هستید و اهمیتی که برای دیگران قائلید٬ تعادل برقرارکنید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 231]