تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس به خاطر خداى سبحان از چيزى بگذرد، خداوند بهتر از آن را به او عوض خواهد داد. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827769980




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

يادداشت محمدكاظم كاظمي براي قيصر امين‌پور؛ يك جان نجيب و يك باطن شفّاف


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: يادداشت محمدكاظم كاظمي براي قيصر امين‌پور؛ يك جان نجيب و يك باطن شفّاف
خبرگزاري فارس: قيصر امين‌پور از شاعران متعادل و همه‌جانبه بود. در شعر او همه محاسن ديگران يافته مي‌شد، ولي در حد نسبي و قابل قبول‌. اين‌همه كمالات مي‌توانست ممكن باشد بدون اتكا بر يك شخصيت متعادل و يك جان نجيب و يك باطن شفّاف‌؟


به گزارش خبرگزاري فارس، محمدكاظم كاظمي، شاعر و منتقد ادبي افغان مقيم ايران، در وبلاگ خود مطلبي به مناسبت اولين سالگرد درگذشت قيصر امين‌پور نوشته است:
«هيچ اغراق نيست اگر قيصر امين‌پور را موفق‌ترين شاعر فارسي در اين سه دهه بدانيم‌. مي‌گويم موفق‌ترين شاعر فارسي و نمي‌گويم موفق‌ترين شاعر ايران يا شعر نسل انقلاب يا هر قيد ديگري كه مي‌تواند اين عنوان را محدود سازد.
ولي اين ادعا اگر بدون شواهد و دلايل عنوان شود، البته از آن مدعياتي دانسته خواهد شد كه معمولاً در مورد شاعران تازه درگذشته مي‌گويند و اگر پيك آسمان در خانة شاعري ديگر را كوبيد، اين همه مدعيات در مورد او تكرار مي‌شود.
نه‌، هيچ‌گاه اين قصد را ندارم و برهانش نيز اين كه پيش از اين‌، در مورد هيچ‌يك از بزرگاني كه از ميان ما كوچيده‌اند، اين سخن را نگفته‌ام‌.
و باز اگر اين سخن بدون شواهد و دلايل عنوان شود، خالي از هر سود و ثمري است‌، چون احساس بزرگي در فردي ديگر، اگر دلايل آن بزرگي را ندانيم‌، هيچ بهره‌اي براي ما ندارد، و حتي براي آن شخص هم ندارد. پس مهم اين است كه بدانيم اين شاعر چه كرده كه به چنين موقعيت بي‌بديلي دست يافته است‌. من مي‌كوشم كه در حدّ توان خويش و مجال موجود، برخي از دلايل اين توفيق كم‌نظير را برشمارم‌.

قيصر امين‌پور در بخشي عمده از دوران شاعري‌اش‌، همواره در صحنه حضور داشته و در غالب مباحث و مضامين مطروحه در جامعة ايران در اين سالها، شعر سروده است‌. تقريباً در هيچ جايي قيصر را شخصي بي‌تفاوت و سر در گريبان فروبرده نديديم‌، به‌ويژه در دهه‌هاي شصت و هفتاد.
او در نخستين سال‌هاي پس از انقلاب‌، با رهبري عملي يك دسته از شاعران جوان‌، حضوري چشمگير در محافل و مجامع شعر انقلاب داشت‌. به واقع او و دوستانش همچون حسن حسيني‌، محمدرضا عبدالملكيان‌، حسين اسرافيلي و ديگران‌، سازنده و پيش برندة جريان شعر انقلاب شدند.
او از اولين شاعران نسل انقلاب بود كه با شعر نيمايي آشتي كرد و اين در حالي بود كه بعضي از بزرگان اين نسل‌، هيچ ميانة خوشي با راه و رسم نيما نداشتند.
ولي در آن سال‌ها بهترين غزل‌هاي طرز جديد را هم او سرود. در آن سال‌ها تنها كسي كه توانست در غزل به حدّ و مرز كار قيصر امين‌پور نزديك شود، سلمان هراتي بود، آن هم چند سال پس از دوران اوج قيصر.
به همين گونه‌، قالب رباعي اگر هم به دست قيصر احيا نشد، مي‌توان گفت بهترين رباعيهاي نوين را او و حسن حسيني سرودند.
به واقع قيصر امين‌پور در اوايل و اواسط دهه شصت‌، در سه جريان مهم «شعر نيمايي‌»، «غزل‌» و «رباعي‌» نسل انقلاب‌، در اوج بود و جالب اين كه جريانهاي اصلي آن سالها نيز همينها بود. تنها جايي كه قيصر در اوج نبود، مثنوي بلند و شعر سپيد بود كه اولي در آن سطح‌، در شعر علي معلّم خلاصه مي‌شد و دومي البته شاعران متعددي داشت‌، همچون عبدالملكيان و حسن حسيني‌.
باري‌، از قالب كه بگذريم و به مضامين برسيم هم مي‌توان گفت كه در بعضي از مضامين رايج شعر اين نسل‌، باز هم بهترين كارها، سروده‌هاي قيصر امين‌پور است‌. در موضوع جنگ‌، «شعري براي جنگ‌» او، در موضوع ستايش حضرت امام‌، غزل «لبخند تو خلاصة خوبيهاست‌»، در موضوع انتظار، شعر «روز ناگزير» به واقع از بهترين آثار در راستة كار خود به شمار مي‌آيند. بگذريم از شعرهاي زيبايي كه او در موضوعات ديگر رايج در آن زمان سروده و در بعضي از آنها، اگر نه در اوج‌، نزديك به اوج بوده است‌.
به همين گونه در عرصة فعاليت‌هاي پژوهشي نيز قيصر امين‌پور شخصي بود كاملاً مؤثر. به واقع يكي از بهترين نقدهاي آن دوران را هم‌او نوشت و آن‌، نقدي مفصّل بود بر شعرهاي شادروان نصرالله مرداني و در جنگ هفتم سوره چاپ شد. در آن نقد، بسياري از مباني نظري شعر اين نسل را مي‌توان يافت‌. اين به واقع يك كارگاه نقّادي است و سخت آموزنده براي ديگر كساني كه بدين كار اهتمام مي‌ورزند.

اما وجه ديگر از برجستگي و برازندگي قيصر امين‌پور، تعادلي است كه در شعر و شخصيتش در اين سال‌ها وجود داشت و همين‌، از اسرار محبوبيت و مقبوليت او بود. البته اين سخن بدان معني نيست كه او همواره و نزد همه مخاطبان شعر، بيشتر مقبوليت را داشته است‌. ما بسيار شاعران داشته‌ايم كه يا در مقاطعي از زمان‌، و يا در ميان گروه خاصي از مخاطبان محبوبيتي استثنايي يافته‌اند. ولي وقتي گستردگي حوزة مخاطبان و آن هم در زماني طولاني را در نظر مي‌گيريم‌، قيصر را شاعر مطرح همه سالها مي‌يابيم‌.
به راستي چرا اين‌گونه است‌؟ چرا اين شاعر همواره مخاطبان ثابت خود را داشته و همواره نيز در اوج مقبوليت بوده است‌؟ و باز چرا در مقاطعي كوتاه از زمان‌، شاعران ديگري بر او پيشي گرفته‌اند؟
به گمان من اين قضيه يك دليل سبك‌شناسانه دارد. شاعران مختلف‌، در غلظت و شدت ويژگيهاي سبكي‌شان يكسان نيستند. بعضي بسيار صاحب سبك هستند، يعني هنرمنديهايي ويژة خود دارند و اين هنرمنديها، تنها تكيه‌گاه آنهاست‌. در زمانه‌هايي كه پسند عمومي بر اين وجوه از شعر معطوف است‌، اين شاعران بيش از حد انتظار مطرح مي‌شوند و محبوبيت مي‌يابند. در مقابل‌، وقتي كه پسند عمومي تغيير يافت و يا شاعر در آن خصوصيات سبكي خويش به افراط گراييد، اين شهرت ناگهان فروكش مي‌كند.
به همين ترتيب‌، شعر شاعراني كه چنين خروج از هنجارهاي شديدي دارند، در ميان گروهي از مخاطبان كه اين ويژگي را مي‌پسندند بسيار مطرح مي‌شود و در ميان بخشي ديگر ممكن است هيچ بازتابي نداشته باشد. چنين است كه شهرت و با محبوبيت اين شاعران‌، همواره در نوسان است‌.
مثلاً در ادب قديم ما، كساني همچون سلمان ساوجي و كمال‌اسماعيل در عصري كه صنعت‌پردازي بيشترين جاذبه را دارد، ناگهان مطرح‌ترين شاعران زبان فارسي مي‌شوند; ولي با تغيير اين ذايقه‌، فقط در حد شاعران متوسط فارسي قابل طرح هستند و نه بيش از آن‌. در شعر اين چند دهه نيز مي‌توان شادروان نصرالله مرداني و احمد عزيزي را از اين گروه دانست‌.
در كنار اينان‌، شاعراني هم هستند كه قابليت‌هايشان در ميان وجوه مختلف شعر تقسيم شده است‌. اينان غالباً همه توانايي‌ها را در كنار هم دارند و به همين لحاظ، همواره تعدادي طرفدار ثابت خواهند داشت‌. حافظ مسلماً بهترين تصويرگر نيست‌؛ بهترين صنعت‌پرداز هم نيست‌؛ فصيح‌ترين شاعر فارسي هم نيست و در عرفان و معرفت هم حرف اول را نمي‌زند. ولي اين حسن را دارد كه توانسته‌است تا حدي قابل قبول‌، همه اين ويژگيها را در شعرش جمع كند و برخوردش نيز با آنها متعادل باشد. چنين است كه در روزگار صنعت‌پردازي هم حافظ خريدار دارد، در روزگار زبان‌آوري هم و در روزگار معني‌گرايي نيز.
و قيصر امين‌پور، از گروه همين شاعران متعادل و همه‌جانبه بود. در شعر او همه محاسن ديگران يافته مي‌شد، ولي در حد نسبي و قابل قبول‌. او در تصويرگري‌، سلامت و هنرمندي در زبان‌، رعايت تناسب‌هاي لفظي و معنوي و بالاخره طرح و ساختار شعرهايش همواره موفق بوده است‌. شايد در هيچ يك از اين جوانب مختلف شعر، به تنهايي نتوان قيصر را بي‌بديل و بي‌رقيب دانست‌، ولي در اين تعادل و جامعيت البته او شاعري بود كه نظيرش را حداقل من در ميان شاعران اين چند دهه سراغ ندارم‌.

ولي اين‌همه كمالات مي‌توانست ممكن باشد بدون اتكا بر يك شخصيت متعادل و يك جان نجيب و يك باطن شفّاف‌؟ به گمان من‌، با يك شخصيت نامتعادل‌، هيچ‌گاه نمي‌توان چنين موقعيت ادبي متعادلي داشت‌. بر آن نيستم كه قيصر امين‌پور را با فرشتگان قرين بدانم‌. من خود در نقدي كه باري بر آثارش نوشته‌ام‌، گفته‌ام كه به گمان من‌، شعر قيصر در سال‌هاي اخير، يعني در «گلها همه آفتابگردان‌اند» و سپس «دستور زبان عشق‌» به نسبت دهه‌هاي شصت و اوايل دهه هفتاد، كمابيش از آن تب و تاب دوست‌داشتني فاصله گرفته و شخصي و منزوي شده است‌. مسلماً اين شعر، نمي‌توانسته است از شخصيت شاعرش جدا باشد. ولي باز هم اين تحول باطني ـ كاري به مثبت يا منفي بودنش ندارم ـ به نسبت ديگر شاعران اين نسل‌، سنجيده‌تر و متعادل‌تر بوده است‌. به همين لحاظ مي‌توان مدعي شد كه قيصر امين‌پور، علاوه بر شعر، در شخصيت و رفتار خويش نيز از محبوب‌ترين‌هاي اين سال‌ها بوده است‌. مي‌گويم «از محبوب‌ترين‌ها» و نه «مطلقاً محبوب‌ترين‌» تا در حق بعضي ديگر شاعران نجيب و دوست‌داشتني‌اي كه همواره به شخصيتشان غبطه خورده‌ام‌، ستمي نشده باشد.
انتهاي پيام/
 يکشنبه 12 آبان 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 267]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن