واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: راه درست اصولگرايي اصلاح طلبانه است
علي عسكري نماينده دوره هفتم مجلس شوراي اسلامي
مقام معظم رهبري مدتها پيش از اين در ديدار و ملاقات نخبگان سياسي كشور با ايشان راه درست را راه اصولگرايي اصلاح طلبانه معرفي نموده و فرمودند : « نگوئيد اصلاح طلبي نگوئيد اصولگرايي بلكه اصلاح طلبي اصولگرايانه و اصولگرايي اصلاح طلبانه منظور نظر باشد... و راه درست اصولگرايي اصلاح طلبانه است . »
اين سخن رهبر بزرگوار انقلاب اسلامي و تجميع درست و هدفمند دو جريان اصولگرا و اصلاح طلب كشور در يك جريان واحد آنهم از روي مثبت انديشي با تحفظ بر اصول انقلاب اسلامي به عنوان يك درس تاريخي براي نخبگان در حوزه سياست برگرفته از فرمايش اصولگرا و مصلح عظيم الشان حقيقي دوران صدر اسلام حضرت علي (ع ) است آنجا كه فرمود : « اليمين والشمال مضله طريق الوسطي هي الجاده » راست و چپ برضلالت و گمراهي است و راه وسط راه راست و صراط مستقيم است .
با دقت در مطلب ياد شده و تذكار مهم ديني در تبيين مسير سياست بد نيست در مقطع حساس فعلي كشور و نظام به عنوان بازشناسي انديشه ديني در ميدان سياست و عمل بدانيم اصلاحات يعني چه و اصولگرايي كه مطالبه جوي رهبري و مردم بوده و هست كدام است همه ماها بويژه اهل علم و دانايان از گذشته تاريخ اسلام و مسلمانان و تجربه دوران حاكميت اصلاح طلبان در كشور عزيزمان ايران بخوبي دريافتيم كه اصلاح طلبي منهاي اصولگرايي همان ولنگاري و بي ضابطگي است و اينكه در متون ديني و فرمايش معصومين عليهم السلام اصلاح در برابر افساد و مالح نقطه مقابل فاسد قرار دارد براي همين جهت است كه گفته شد و اين را نيز مي دانيم كه تاكيد بر اصول و پاسداشت و استمرار ارزشهاي اسلامي بودن يك حركت اصلاحي در برابر جريان افساد و فسادگري امكان پذير نبوده و نيست و دريك جامع ديني و آرمان خواه مهمترين فساد هم فساد سياسي است كه فساد فكري فرهنگي اقتصادي و اجتماعي را در پي دارد و براي اينكه جلوي فساد سياسي گرفته شود هم بايد اصول منظور نظر قرار گيرد و هم اصلاح كه همانا تاكيد بر روي كارآمدي صالحان و شايستگان است چيزي كه در راي اعتماد و يا استيضاح يك وزير مجلس مدعي اصولگرايي به عنوان يك وظيفه ذاتي لازم است آن را طبق قانون اساسي منظور نظر داشته باشد و آئيننامه مجلس هم نمايندگان را بدان سفارش و توصيه كرده است و كار مهم نمايندگان در خانه واقعي ملت است و همه مي دانيم كه نماينده وكيل مردم است و مظهر اراده ملت . اوست كه از راه توجه به خير و صلاح مردم قانون وضع مي كند و ضمن تحفظ بر اصول قانون اساسي و ارزشهاي اسلامي و مطلوب مردم مسلمان با كژيها و فساد به عنوان يك حركت اصلاحي مبارزه مي كند. بعد نظارتي مجلس كه بسيار حائز اهميت است و شايد از كار قانونگذاري هم مهمتر باشد براي چنين هدفي منظور نظر قرار گرفته است . به عنوان مثال يكي از فسادها خودشگفتي و قدرت طلبي مجريان است . با اين فساد دلسوزان و كارآمدان در همه حال بايد مبارزه كنند. طبق قانون ابزار اين اقدام اصلاحي از راه تذكر سئوال و استيضاح آنهم در صحن علني مجلس جز وظايف نمايندگان است و آن جمع موردنظر نيستند مگر نمايندگان ملت .
فساد ديگري كه فرمان هشت ماده اي و حكومتي رهبر معظم انقلاب اسلامي از سالها قبل به مبارزه با آن تاكيد و اصرار دارد مقابله با مفسدان اقتصادي دنيا طلبان و ثروت اندوزان از راههاي نامشروع و خلاف قانون است و همه قواي نظام بويژه مجلس در اين رابطه وظيفه خطير برعهده دارند و ديوان محاسبات طبق قانون مدعي العموم بيت المال و مسئول مبارزه با دست اندركاران فساد اقتصادي در حوزه اجرا و حكومت است و اين نيز از وظايف ذاتي مجلس است كه از طريق ديوان محاسبات اصل 90 و عضويت فعال در ستاد مبارزه بامفاسد اقتصادي قيام براي اصلاح و مبارزه با فساد داشته باشد.
يك نوع فساد ديگر كه امان مردم و نظام را بريده و باعث عدم تحقق اهداف حكومت در حوزه مديريت و ناكارآمدي مسئولان است باندبازي و رجحان رابطه بر معيارها و ضوابط است . در قرآن كتاب آسماني ما مسلمانان دارد : « السابقون السابقون اولئك المقربون » لكن متاسفانه باندگرائي و رفيق بازي قبيله اي در كشور باعث شده كه اين توصيه و سفارش مهم ديني به رفتار غيرديني و خلاف وجدان « الرابطون الرابطون اولئك المرتبطون » تبديل گردد! بسياري بيكار هستند و علي رغم داشتن تحصيلات بالا و تجارب گرانسنگ بيكاري امان آنها را بريده و طاقتشان سر آمده و در مقابل كثيري از افراد چند شغلي اند و يا اينكه بدون ملاك و معيار لازم براي مسئوليت پستهاي حساس را از راه رابطه و متاسفانه به نام اصولگرايي و ارزشمداري در اشغال خود دارند ! آيا ضرورت ندارد كه نمايندگان ملت آرزوي مردم را كه مبارزه با رابطه گرايان سياسي و باندي است محقق سازند اين مهم در مصداق عيني آن در رابطه با يك وزير وزارت خانه حساس كابينه كه داراي مدرك جعلي است و استيضاح او را فرزند استاد شهيد آيه الله مطهري و جمعي از نمايندگان خواهان شده اند در جريان است بطوريكه مجلس را در بوته آزمايش و عمل بايسته قرار داده است .
موارد ديگري از مصاديق منكر نيز وجود دارد كه بيان تك تك آنها در اين مقال نمي گنجد. امام و پيشواي بزرگ مسلمانان حضرت علي (ع ) در قالب تاكيد بر يك حركت اصلاحي مطلوب از راه انذار مسلمانان صدر اسلام فرمود : « فساد آشكار شده و انكار كننده اي نيست كه تغيير دهنده اين وضع موجود باشد و منع كننده اي نيست كه منع عملي از فساد كند! آيا شما با اين حال و روح و درماندگي از مقابله با فساد مي خواهيد با خدا در بهشت همجوار باشيد و جز عزيزترين دوستان و اوليا او محسوب گرديد هيهات !! خدا را در مورد بهشت و كسب نعمتهاي جاويدان آخرت نمي توان فريب داد و به رضوان و خوشنودي او نمي توان رسيد مگر به طاعت » .
بياد داريم كه مرحوم بهشتي مي فرمود : « بهشت را به بها مي دهند و به بهانه ندهند » و بدانيم كه اصولگرايي و عدالت خواهي به عمل است و به حرف و شعار نيست .
مولاي عدالت خواه و اصولگراي حقيقي ما و شما حضرت علي (ع ) در فراز ديگري از يك خطابه و رهنمود خودشان فرمودند. « خدايا تو مي داني كه از مانيست آن كسي كه براي رسيدن به پست ظاهري دنيا و قدرت تلاش كند و از ما نيست آنكسي كه براي رسيدن به دنيا و ثروت تلاش كند بلكه ما تلاش مي كنيم براي اينكه ارزشهاي ديني احيا و زنده شود و به معني واقعي كلمه تعيين نظام ارزشي تحقق عيني پيدا كند. تلاشمان براي اين است كه اصلاح در شهرها و در ميان مردم رواج يابد كه در نتيجه با نهادينه شدن اصلاح در برابر افساد بندگان مظلوم خدا در امنيت و آسايش قرار بگيرند و حدود و مقرات الهي اجرا شود... »
نتيجه اينكه آن هشدار به معروف گستري و منكر زدايي و اين تعيين ملاك ارزشي و اصلاح از راه تاكيد بر اصول و حدود الهي براي ساختن و اداره كشور و نظام است نه براي چيز ديگر.
امام حسين (ع ) نيز به عنوان يك مصلح بزرگ جهاني درسي كه به آزادگان آموخت اين است كه فرمود : « انما خرجت الطلب الاصلاح » فقط علت خروج و قيام من عليه يزيد براي ايجاد اصلاح بنيادي در ميان امت جدم و مسلمانان است و اراده كرده ام منكر زدا و معروف گستر باشم و در سيره جدم رسول خدا(ص ) و پدرم علي (ع ) سير كنم و حركتم مبتني بر ارزشهاي مورد قبول آنان باشد و نه چيز ديگر.
از بيانات تعيين كننده و حيات بخش امامان نور و اين دو معصوم پاك و پيشواي دلسوز امت اسلامي چنين استفاده مي شود كه لازم و ملزوم اصولگرايي اصلاح طلبي است و براي دوام و استمرار اصول تنها راه حركت اصلاحي است و روي همين جهت است كه رهبري نظام و خلف صالح امام (ره ) در بازشناسي انديشه ديني در همان ديدار با نخبگان سياسي اصولگرايي منهاي اصلاح طلبي را رد كردند پس اصولگرايي با مصلحتهاي صوري و ظاهري گرايي از نوع شعاري همخواني ندارد و فرد اصولگرا با استبداد از يك سو و تزوير و ريا از سوي ديگر بايد مبارزه كند.
پس چه شايسته است اصولگرايي را براي خود تعريف كنيم كه :
اصولگرايي با مقدم شمردن منافع فردي و قبيله اي بر منافع ملي و عامه مردم سازگار نيست .
اصولگرايي اين نيست كه انسان پيروزي خودش را در مبارزات سياسي از راه تضييع حق ديگران و از راه جور و ستم كسب كند.
اصولگرايي تلاش براي انسداد سياسي در جامعه نيست و امام حسين (ع ) تك صدايي و استبداد را محكوم كرد.
اصولگرايي يك حركت ايستا نيست و جزم انديشي و جمود در آن راه ندارد
اصولگرايي تخلف از وعده هاي داده شده و سرپيچي از وفاي به عهد نيست .
اصولگرايي شعار صرف عدالت دادن و عدالتخواه ظاهري بودن نيست بلكه لوازم مخصوص به خودش را طلب مي كند به عبارت ديگر شرط لازم اصولگرايي قيام براي اصلاح است .
اصولگرايي تقدم اصول است بر فروع و فاضل است بر مفضول .
اصولگرايي كشتن نفس است و زنده كردن عقل .
اصولگرايي بنده خدا بودن است و از غير خدا نترسيدن .
اصولگرايي رحجان منافع ملي است بر منافع جناحي .
اصولگرايي خدا محوري است در برابر تشكيلات محوري .
اصولگرايي شجاعت است در مقابله با قدرت و زور و پرهيز از رياكاري و تملق .
اصولگرايي تسليم در برابر حق بودن و پرهيز از جدال و فرصت سوزي است .
اصولگرايي داشتن منطق و فكر ناب است و اجتناب از التقاط .
اصولگرايي داشتن راه حلهاي مفيد براي بهبود زندگي مردم است و دوري از تورم و ركود.
اصولگرايي بهروري مطلوب از امكانات و سرمايه هاي نظام حاصل كردن است با دقت و وسواس از هدر رفت سرمايه .
اصولگرايي تلاش بي وقفه براي آرامش و رفاه جامعه است و پرهيز از تشنج و اضطراب .
اصولگرايي غيرت ديني داشتن است براي احيا ارزشها نه تن دادن به زياده خواهي زياده خواهان
اصولگرايي رضايت خالق را بر رضايت مخلوق ترجيح دادن است نه تسليم همنوع بودن .
اصولگرايي تلاش براي تاسيس بانك اطلاعاتي جهت پالايش نيروي انساني و شناسائي چهره كار آمد و صالح براي پست ها و مسئوليتهاي حساس است نه فله اي عمل كردن و باري به هر جهت بودن .
ـ اصولگرايي ; پاسخگو بودن در برابر مطالبات مردم و بويژه نسل جوان است نه هو چي گري و سر كار گذاشتن ديگران .
ـ اصولگرايي ; ايجاد زمينه براي تحقق آزاديهاي مشروع جامعه است نه برخورد ابزاري با مردم و جوانان .
ـ اصولگرايي ; انتقاد پذيري است نه استبداد راي و فرار از پاسخگوئي .
اصولگرايي ; رجوع به كارشناسان خبره برخورداري از مشورت تلاش براي صلح و سازش در ميان مردم از راه احترام متقابل نوانديشي و معنويت خواهي نوع دوستي در كنار خدادوستي پاسداشت بزرگان خدمت پيشه كردن بر مردم و لجباز نبودن در مسير فكر و عمل است .
به اميد تحقق اصول از راه اصلاح نه براندازي رقيب و همگرايي دلسوزان نظام در فكر حرف و عمل .
شنبه 11 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 260]