واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: قالی کاشان که شهرتش دنیا را فرا گرفته و شامل گرانبهاترین آثار هنری و قطعه های ممتاز در نوع خود است، از نظر تاریخی دو عصر متفاوت و مختلف را پیموده و یک تعطیلی طولانی و فاصله زمانی قریب به دو قرن این دو مرحله را از یکدیگر جدا ساخته است.
امروزه بافندگان کاشان را باید وارث بافندگان پارچه ها و منسوجات گلابتون و انواع مخمل یا اطلس دوزی و تافته هایی دانست که سال ها با نام پارچه های هرمزی، نام ایران را در دورترین نقاط دنیا بر سر زبان ها جاری می ساختند. شوالیه شاردن در ذکر مسافرتش درباره کاشان چنین می گوید: «در هیچ نقطه ای از ایران بیش از این شهر و اطراف آن، اطلس و مخمل، تافته و حریر موجدار وزری ساده و گلدار و یا ابریشم مخلوط به زر و سیم بافته نمی شود.»
آنتوان شرلی نیز به همین نکته معترف است. کارترایت از مبلغان مسیحی نیز که به سال ۱۶۰۰ میلادی به کاشان آمده، ضمن ستایش قالی ها و قالیچه ها و کاشی ها و ظروف چینی، کاشان را مرکز معاملات این گونه اجناس می داند.
در عصر صفوی قالی هایی در کاشان تولید می شد که به خاطر زیبایی افسانه ای شان امروزه موجب شکوه و افتخار موزه ها و کلکسیون های بزرگ شخصی شده است. نوشته های قرن هفدهم و هیجدهم میلادی تصریح می کنند که کاشان مرکز بافت قالی درباری بوده و قالی های ابریشمین نقره باف و زرباف به این محل نسبت داده می شود.
منوچهر نورزاد استاد دانشگاه تهران می گوید: قدیمی ترین فرش های متعلق به کاشان، بر می گردد به فرش هایی که در قرن ۱۱هجری بافته شده است. این فرش ها عموماً دارای طرح های شکارگاه هستند و محل بافت آنها عموماً به اصفهان، تبریز یا کاشان منسوب است.
او اضافه می کند: نمونه مهم آن در موزه فرش ایران است و همتای آن در موزه متروپولیتن آمریکا یافت می شود که حاشیه آن با نمونه موجود در موزه فرش ایران فرق می کند. بعد از این گروه از فرش ها باید از فرش های پولونز یا لهستانی نام برد که تعدادی از آنها نیز در کاشان بافته شده اند که این فرش ها عموماً دارای رنگ بندی سفارشی است. از اواخر قرون ۱۷ و ۱۸ تا اواسط قرن ۱۹ خبری از فرش های کاشان نیست.
به گفته او ۱۲۰ سال پیش در کاشان مردی به نام حاج ملاحسن که با بانویی از اهالی اراک ازدواج کرده واردکننده مرینوس منچستر بوده است و با رکود صنعت، پشم های باقی مانده را از سوی همسرش تبدیل به فرش کرد.
نورزاد یادآور می شود: «دومین گروه از قالیچه ها در خانه بروجردی و سومی در خانه طباطبایی که هر دو از تجار کاشان بودند بافته شدند.»
کاشان با تولیدات قالی، که امروزه مایه افتخار موزه ها و مجموعه های خصوصی است، نقش بسزایی در تجدید حیات هنری ایران داشته است. درباره هنر فرشبافی در این شهر کافی است یادآور شویم که استادکار قالی معروف شیخ صفی، استاد مقصود کاشانی بوده است.
اصغر شاطری یکی از محققان فرهنگ مردم در کاشان در معرفی هنر قالی بافی در این دیار کهن، می گوید: قالی شیخ صفی معروف به اردبیلی که در موزه ویکتوریا آلبرت لندن قرار دارد و در سنه ۹۲۶ ه. ق بافته شده است، کار مقصود کاشانی بافنده مشهور این دیار است و قالی معروف به شکارگاه نیز از بزرگترین قالی های جهان، بافته شده در این شهر است.
شاطری می افزاید: همچنین قالی های معروف به چلسی و قالی گلدانی و ده ها قالی دیگر که به خاطر زیبایی موجب شکوه و افتخار موزه های بزرگ است در کاشان بافته شده است.
قالیبافی در کاشان به طور کلی شامل شهر کاشان و حومه، نطنز و جوشقان است که گستردگی و وسعت آن حتی تا برخی از دهستان های گلپایگان، محلات، اردستان و اصفهان نیز امتداد می یابد.
شهر کاشان به عنوان محور اصلی نقش بسیار مهمی را در ارتباط با دیگر نقاط به عهده دارد و به واسطه عواملی چند، بسیاری از تولیدات مناطق دیگر را جذب بازار خود می کند.
این تولیدات را می توان در حالت کلی با توجه به نقشه و جزئیات فنی بافندگی آن به دو دسته کاملاً مجزا تقسیم کرد، که این تقسیم بندی عبارت است از تولیدات کاشان، نطنز و تولیدات جوشقان؛ زیرا در این منطقه دو نوع قالی کاملاً متفاوت بافته می شود: قالی کاشان با طرح و نقشه کاملاً متفاوت در کاشان و نطنز و دهات اطراف آنها و قالی جوشقانی با طرح و نقشه خاص محلی در سرتاسر جوشقان.
علی خالقی یکی از فعالان هنر- صنعت فرش در کاشان نیز خاطرنشان می کند: در کاشان تاروپود از نخ پنبه ای است، و ابریشم فقط در قالی های بسیار ظریف به کار می رود. برای پود زیر که ضخیم تر از پود رو است از دو نوع نخ کاشانی (اصطلاحاً شهری و اصفهانی) استفاده می شود. نخ اصفهانی کلفت تر از نخ شهری است، به نحوی که پود ۱۰ لای اصفهانی معادل پود ۱۲ لای شهری است. نخ شهری از نخ نمره ۵ است و پود زیر متداول از ۱۶ تا ۲۴ لا دارد، ۲۴ لایی را بیشتر در قالی های ۱۵تا۲۰ رجی جوشقانی مصرف می کنند اما گاهی اوقات در قالی های کاشانی هم پود ۲۴ لایی به کار می رود.
به اعتقاد او، قالی کاشان با یک نظر سریع هم از طریق بافت بسیار ظریف (گره با پرز کوتاه و ظریف) که جزئیات تمام نقش ها را ظاهر می سازد و هم از طریق پشم بسیار عالی مرینوس آن که به سطح قالی یک حالت مخملی می دهد، قابل تشخیص است. بدون تردید استفاده از پشم استرالیایی از سوی کسی انجام شده که اساس تولید فرش نوین کاشان را گذاشته و واردکننده همین پشم و بنیانگذار بافندگی شهر بوده است.
خالقی اظهار می دارد: علاوه بر آن بقیه پشم ها از تولیدات گله داری های خراسان، آذربایجان، کرمانشاهان و تهران تهیه می شوند. سابقاً در کاشان قالی ها و قالیچه های ابریشمی بسیار ظریف و همچنین فرش های کرکی مرغوبی بافته می شد. ولی امروزه شهر قم در زمینه این فرش ها بر این شهر پیشی گرفته است.
در قالی هایی که تا جنگ جهانی اول بافته شده اند، ارتفاع پرز عموماً کوتاه بوده است. برعکس، در بافته های جدید، پرز متوسط یا بلند را ترجیح می دهند. ظاهراً برای شست وشوی شیمیایی، که رنگ ها را تخفیف داده و ملایم تر می کند، تناسب بیشتری دارد. در قالی های پشمی کاشان، بلندی پرز قالی متوسط است. در حالی که در قالی های آران کاشان (نام روستایی که قالی ها در آنجا بافته می شوند) این پرز در بافته های متداول تر که دارای رنگ های ابتدایی تری نیز هستند، بسیار بلندتر است. در قالی آران کاشان، مانند قالی هایی که در نصیرآباد، بافته می شوند، گره های فارسی باف آن درشت تر هستند.
قالی های کاشان و قالی های آران کاشان، به استثنای قالی هایی که کلاً از ابریشم بافته شده اند، دارای یک بافت متراکم و ضخیم هستند. در پشت قالی، پود دیگری را مشاهده می کنیم که نازک تر و جنس آن نیز پنبه ای و رنگ آن آبی است. بنابراین این قالی ها قطعاً پس از هر رج گره، دارای ۲ رشته پود است که نخستین رشته پود به صورت کشیده و دومین رشته حالت شل و آزاد دارد.
قسمت گلیم بافت و بدون گره قالی را معمولاً فقط در یکطرف آن، در بالا یا در پایین مشاهده می کنیم. این قسمت گلیم بافت ازطریق عبور دو رشته نخ پشمی یکی به رنگ قرمز و دیگری به رنگ سبز به وجود آمده است، در حالی که انتهای دیگر قالی دارای ریشه است.
هر چند اظهار نظر قطعی درباره همه قالی های بافت کاشان که اکنون در موزه ها و مجموعه های دنیا موجود است کار سهل و آسانی نیست اما از بررسی های فنی کارشناسان و تحقیق و تطبیق کلی و قراین دیگر خصوصیاتی از قالی کاشان به دست آمده که برای شناختن و تشخیص آنها بسیار مؤثر است. تزئینات مربوط به نقش و تزئینات و ریزه کاری ها و نقش و نگار مشترکی که با ظروف سفالی و کاشی سازی کاشان دارد در آنها موجود است. همچنین بافت ریز و مخمل نما و ظرافت خاص آن نسبت به قالی های دیگری که با گره فارسی بافته شده است وجه تمایز آن است.
قدیم ترین فرش دستبافت ایرانی در سال ۱۹۴۹ در دومین مرحله کاوش های باستان شناس روسی، رودنکو در منطقه پازیریک کشف و به نام فرش پازیریک نامیده شد.
رودنکو در کتابی که به مناسبت این اکتشافات در سال ۱۹۵۳ در روسیه منتشر کرد، درباره فرش مکشوفه توضیحات مفصلی نگاشت و آن را صراحتاً کار ایران و قدیمی ترین فرش ایرانی در دنیا بیان کرد. او نوشته است: بدون این که بتوانیم به طور حتم بگوییم این فرش کار کدامیک از سرزمین های مادپارت (خراسان قدیم) یا پارس است، تاریخ فرش مذکور و پارچه هایی که در پازیریک کشف شد قرن پنجم یا اوایل قرن چهارم پیش از میلاد تشخیص داده می شود. سپس او اضافه می کند: تاریخ این قالی از روی شکل اسب سواران معلوم می شود. طرز نشان دادن اسب های جنگی که به جای زین، قالی بر پشت آنها گسترانده اند و پارچه روی سینه اسب از مشخصات آشوری هاست اما در روی فرش پازیریک ریزه کاری های مختلف و طرز گره زدن دم اسب ها در نقوش برجسته تخت جمشید نیز دیده می شود.
در زمان تسلط مغول ها (قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی) قالی بافی به سطح بسیار رفیعی از زیبایی و تکنیک رسید. شکوفایی این صنعت شاید با حکومت غازان خان (۱۲۹۵- ۱۳۰۷ میلادی) مصادف بود.
اما اوج قالی کلاسیک ایرانی را که از آن با رنسانس قالی ایران یاد می شود زمان سلاطین صفوی (۱۴۹۹- ۱۷۲۲ میلادی) بویژه زمان حاکمیت شاه طهماسب اول (۱۵۲۴- ۱۳۰۷ میلادی) و شاه عباس کبیر (۱۵۸۷- ۱۶۲۹ میلادی) ثبت کرده اند. از این دوران حدود ۳ هزار تخته فرش به یادگار مانده که در موزه های بزرگ دنیا یا در مجموعه های شخصی نگهداری می شوند.
در این دوران در کنار قصرهای پادشاهان کارگاه های قالیبافی بناشد و مراکز گوناگون که قبلاً در تبریز، اصفهان، کاشان، مشهد، کرمان، جوشقان، یزد، استرآباد، هرات و ایالات شمالی نظیر شیروان، قره باغ و گیلان وجود داشتند توسعه و رونق بیشتری گرفتند.
در همان زمان، نقاشان و نگارگران بلندپایه طرح های خلاصه شده و ترکیبی ترنج در وسط قالی و لچک ها را در آن وارد کردند. یعنی همان طرحی که قبلاً به زیباترین وضع در قرن پانزدهم روی جلد کتاب های ارزشمند به کار می رفت.
با اشغال کشور به وسیله افغان ها (۱۷۲۱-۱۷۲۲ میلادی) این صنعت و هنر رو به انحطاط گذاشت.
در قرن نوزدهم قالی های ایرانی، بویژه فرش های نفیس ناحیه تبریز به اروپا راه یافتند. از سوی کشورهای اروپایی نمایندگانی به تمام کشورهای مشرق زمین گسیل شدند و با رقابت بسیار فشرده همه فرش های کهنه و عتیقه را گردآوری کرده به قسطنطنیه که هنوز هم مهم ترین بازار قالی مشرق زمین بود فرستادند.
با به پایان رسیدن منابع فرش های کهنه، شرکت های انگلیسی (زیگلر ۱۸۸۳ م) آمریکایی و آلمانی به طور نامحدود اقدام به تأسیس کارگاه هایی در تبریز، سلطان آباد (اراک)، کرمان کردند. این روال تا جنگ جهانی اول که تولید قالی به طور قابل توجهی افزایش یافته بود ادامه داشت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2081]