تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 26 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بزرگ ترين مصيبت ها، نادانى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829993981




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پرواز در اوج نوجواني


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: پرواز در اوج نوجواني
"زنده نگه داشتن ياد حادثه شهادت دانش آموز بسيجي ، شهيد فهميده از اصالت هاي دفاع مقدس مي باشد" اين سخن مقام معظم رهبري در توصيف مقام شهيد محمد حسين فهميده است.


شهيدي كه در عين نوجواني پرواز به عروج را با تمام وجود حس كرد و عزم تاريخي او در نبرد با باطل سرمشق و الگو بسياري ديگر از نوجوان در دفاع از اين مرز و بوم شد.
فهميده دوازده ساله بود كه حوادث كردستان در جريان جنگ ايران و عراق اتفاق افتاد. او كه عشق انقلاب وامام قدس سره را در سر داشت ، خود را به كردستان رساند، ولي به دليل كمي سن، او را باز مي گردانند و درصدد برمي آيند كه در حضور مادرش از او تعهد بگيرند كه ديگراز شهرستان كرج خارج نشود.
ولي او رضايت نمي دهد و خطاب به آنان مي گويد كه خودتان را زحمت ندهيد. اگر امام بگويد، به هر كجا كه باشد، آماده رفتن هستم . من بايد به مملكت خدمت كنم و اضافه مي كند: من نمي نويسم و اگربنويسم حرفي دروغ زده ام. حتي با تهديد به زندان حاضر نمي شود تعهد بدهد و بالاخره تنها از مادرش امضا مي گيرند.
درهمان روزهاي نخست جنگ تحميلي ، محمد حسين تصميم مي گيرد كه به جبهه برود وبا متجاوزان بعثي بجنگد. زمزمه رفتن را در خانواده و بين دوستانش مي افكند. دريكي از بيمارستان هاي كرج خود را به يكي از دوستانش كه بستري بود، مي رساند و با او خداحافظي مي كند و از جبهه و جنگ براي او مي گويد و تكليف الهي خود را گوشزد مي كند.
يك روزكه به بهانه خريد نان از منزل خارج شده بود، 50 تومان را به دوستش مي دهد واز او مي خواهد كه نان را بخرد و به منزل آن ها ببرد و تصميم خود را براي رفتن به خوزستان به او مي گويد و از وي مي خواهد كه تا سه روز به خانواده اش خبر ندهد تا مانع رفتن او نشوند وسپس آن ها را مطلع كند . دوست او يكي ، دو روز بعد خبر را چنين مي دهد كه : من رفتم جبهه نگران من نباشيد.
در تهران يكي از پاسداران كميته متوجه تصميم او مي شده و با وي صحبت و سعي مي كند او را از تصميم خويش منصرف نمايد، اما موفق نمي شود . شهيد فهميده كه درعزم خود راسخ بود، خود را به شهرهاي جنوب كشور مي رساند و هرچه تلاش مي كند كه همراه گروه يا دسته اي كه عازم خطوط مقدم جبهه هستند، برود ، موفق نمي شود.
تا با گروهي از دانشجويان انقلابي دانشكده افسري برخورد كرده و به نزد فرمانده آنان مي رود واز او مي خواهد كه وي را با خود ببرند. فرمانده امتناع مي كند، اما شهيد فهميده ، آن قدر اصرار مي كند تا فرمانده را متقاعد مي كند كه براي يك هفته اورا همراه خود به خرمشهر ببرد.
دراين مدت كوتاه هر كاري كه پيش مي آيد حسين پيشقدم شده و استعداد و قابليت خود را درهمه كارها نشان مي دهد. درهمين مدت كوتاه حضور درخرمشهر با دوستي كه درآن جا پيدا كرده بود، يعني محمد رضا شمس ، هر دو مجروح مي شوند وآن دو را به بيمارستان منتقل مي كنند و علي رغم مخالفت فرمانده آن گروه و با حالت مجروحيت، دوباره به خطوط مقدم در خرمشهر بر مي گردد.
درحين برخورد با فرمانده و پس از ممانعت وي از حضور درخط مقدم، چشمان حسين پراز اشك شده و با ناراحتي به فرمانده مي گويد: من به شما ثابت مي كنم كه مي توانم به خط بروم ولياقت آن را دارم.
او براي اثبات لياقت خود يك بار به تنها يي به ميان عراقي ها رفته و لباس و اسلحه اي از عراقي ها به دست مي آورد و در هيئت يك عراقي به نيروهاي خودي نزديك مي شود، به طوري كه رزمندگان مشاهده مي كنند كه يك عراقي كوچك به طرف آنان مي آيد!
مي خواهند به او شليك كنند، كه يكي از آنان مي گويد، صبركنيد با پاي خودش بيايد تا اسيرش كنيم . هنگامي كه نزديك مي شود، مي بينند حسين است كه خواسته ثابت كند كه مي تواند با دست خالي هم با عراقي ها بجنگد و شهامت و لياقت حضور در خط مقدم را دارد.
مسوول گروه كه به توانمندي و توانايي و اراده پولادين حسين براي رزم درجبهه اعتماد و اطمينان پيدا مي كند، به او اجازه ماندن در جبهه را مي دهد.
از آن پس او به اتفاق دوست شهيدش محمد رضا شمس، دريك سنگر قرار داشتند تا درهجوم عراقي ها به خرمشهر محاصره مي شوند. محمد رضا شمس، دوست و هم سنگر حسين زخمي مي شود و حسين با سختي و زحمت زياد او را به پشت خط مي رساند و به سنگر خود بر مي گردد و مي بيند كه تانك ها ي عراقي (ظاهرا 5 دستگاه) به طرف رزمندگان اسلام هجوم آورده ودر صدد محاصره آن ها هستند.
حسين درحالي كه تعدادي نارنجك به كمرش بسته و در دستش گرفته بود به طرف تانك ها حركت مي كند. تيري به پاي او مي خورد واز ناحيه پا مجروح مي شود. اما زخم گلوله نمي تواند از اراده محكم و عزم پولادين او جلوگيري كند.
بدون هيچ دغدغه و ترديدي تصميم خود را عملي مي كند واز لا به لاي امواج تير كه از هر سو به طرف او مي آمد، خود را به تانك پيشرو مي رساند وآن را منفجر مي كند و خود نيز تكه تكه مي شود. افراد دشمن گمان مي كنند كه حمله اي از سوي نيروهاي ايراني صورت گرفته است ، جملگي روحيه خود را مي بازند و با سرعت تانك ها را رها كرده و فرار مي كنند.
در نتيجه، حلقه محاصره شكسته مي شود و نيروهاي كمكي هم مي رسند و آن قسمت را از وجود متجاوزان پاك سازي مي كنند.
صداي جمهوري اسلامي ايران با قطع برنامه هاي خود اعلام مي كند كه نوجواني 13 ساله با فداكاري زير تانك عراقي رفته آن را منفجر كرده و خود نيز به شهادت رسيده است.
امام قدس سره در پيامي كه به مناسبت دومين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي صادر مي كنند، جملات معروف خود را پيرامون او مي فرمايند: رهبر ما آن طفل سيزده ساله اي است كه با قلب كوچك خود كه ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگ تر است، با نارنجك ، خود را زير تانك دشمن انداخت وآن را منهدم نمود و خود نيز شربت شهادت نوشيد.
به اين ترتيب و با اين كلمات ، حسين و فداكاري و شجاعت او جاودانه شد. بقاياي پيكر شهيد حسين فهميده دربهشت زهرا، قطعه 24، رديف 44، شماره 11، به خاك سپرده مي شود.
 پنجشنبه 9 آبان 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 59]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن