واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: تک تک افراد جهان در کار خود به مشتری احتیاج دارند. حتی صاحب وبلاگی که هیچ قصد اقتصادی از راهاندازی وبلاگ ندارد، به مشتری محتاج است. اگر وبلاگ خواننده نداشته باشد، او خوشبخت نخواهد بود. همه هدفهای ما، با اجتماع ما، در ارتباط است. چهار روز پیش برای دیدن دوستم به باشگاه او رفته بودم، او نیز از مشتری کم ناله میکرد، از من کمک خواست و من هم مثل همیشه چند پیشنهاد به او دادم که از موضوع بحث این مقاله خارج است و شاید در آینده مقالهای در این مورد بنویسم (قول نمیدهم). ما سایت خود را به خاطر جذب بازدیدکننده بیشتر، با در نظر گرفتن استانداردهای موتورهای جستجو بهینه میکنیم. ایمیل بازدیدکنندگان را میگیریم تا بتوانیم او را از محصولات جدید آگاه کنیم و با این کار تلاش میکنیم تا مشتریان قدیمی خود را حفظ کنیم. بالاخره ما مجبور میشویم برای جذب بازدیدکنندگان جدید اقدام به نوشتن آگهی کنیم. هر چقدر هم آدم صاحب مقامی باشیم، باز هم محتاج مشتری هستیم. کاندیداهای مجلس را تماشا کنید، به هر طریق ممکن تلاش میکنند تا خود را به مشتریان (مردم) بشناسانند و آنها را اقناع کنند که به ایشان رای بدهند. خوش به حال نمایندهای که در اوج قدرت، بازاریابی صداقت خودش را میکرد. صداقت در هر کجای این جهان مشتری دارد. شما در یک کشور خارجی نمیتوانید کاندیدا شوید، ولی با نشان دادن صداقت خودتان، چنان در بین مردم محبوبیت پیدا میکنید که گاها فراموش میکنید در یک کشور خارجی هستید. سیل محبت به سوی شما روانه میشود و حتی فرصت جبران محبتهای آنها را نیز پیدا نمیکنید.
بعد از نوشتن مشکلات مشتریان و جواب کارفرما نوبت به نوشتن آگهی میرسد. ما به طرق مختلف اقدام به انتشار آگهی میکنیم ولی در این مقاله تاکید ما بر نوشتن آگهی در اینترنت و سایتهای تبلیغاتی است. ابتدا اجازه دهید هدف یک بازاریاب از نوشتن آگهی را برایتان بازگو کنم. یک بازاریاب از نوشتن یک آگهی دو هدف میتواند داشته باشد:
۱ ـ خواننده آگهی به فروشگاه مراجعه کند و از محصولات بازدید کند و در مورد آنها قضاوت و خرید کند یا بصورت آنلاین اقدام به سفارش کند.
۲ ـ برای دریافت اطلاعات بیشتر تماس برقرار کرده و درخواست وقت ملاقات برای کسب اطلاعات بیشتر کند و بعضی مواقع خود آگهی نیز برای دادن اطلاعات بیشتر نوشته میشود.
آخرین پاراگراف تمام آگهیها ساده و شبیه یکدیگر است. در این پاراگراف، نویسنده آگهی، خواننده را ترغیب به خرید محصول یا استفاده از خدمات میکند. هر جملهای در این پاراگراف که هدف آن، تحریک خواننده به خرید بدون تفکر یا القاء حس اعتماد به نویسنده آگهی باشد، موجب شکست آگهی میشود. نویسنده آگهی باید قبل از نوشتن آگهی در خلوتکده خود به وضوح دریافته باشد که او قرار است چه چیزی از خواننده آگهی درخواست کند. برای این که عکسالعمل آرمانی را از خواننده بگیریم باید آگهی ما دارای چهار خصیصه زیر باشد:
·توجه مشتری بالقوه را جلب کند
·مشتری بالقوه را به خواندن آگهی ترغیب کند
·حس نیاز خفته خواننده را بیدار کند
·انجام عمل را در خواننده القاء کند
همیشه به خاطر داشته باشید. اگر خواننده آگهی به علت تنبلی اقدام به عمل نکند، شما فروشی نخواهید داشت. اگر نتوانید در آگهی حس نیاز خفته خواننده را بیدا کنید، او قبل از رسیدن به پاراگراف عمل با متن آگهی خداحافظی خواهد کرد. اگر نتوانید او را ترغیب به خواندن متن آگهی کنید، قادر نخواهید بود از نیازهای او صحبت کنید. و بالاخره اگر آگهی شما نتواند نظر خواننده را جلب کند، اصلا خوانده نخواهد شد. این چهار نکته چیزی است که شما باید همیشه به خاطر داشته باشید، تمام آگهیهای زرگران کلمات، این چهار رکن اساسی را به صورت کاملا حرفهای در خود پنهان کردهاند. همه میتوانند اقدام به درج آگهی کنند اما نوشتن یک آگهی خوب یا آگهی طبقهبندی شده، کار هر کسی نیست!
برای نوشتن یک آگهی خوب بهترین معلم شما تجربه است. کسی که در ترکیه آگهی خوب مینویسد شاید نتواند در ایران آگهی خوب بنویسد! خوب و بد در هر کشوری فاکتورهای خود را دارد! فارغالتحصیل دانشگاه آکسفورد ممکن است با یک آگهی باعث ورشکستگی یک کارخانه ایرانی شود! بهترین بازاریاب ایرانی در مسابقه آگهی نویسی در امارات از بین صد نفر رتبه نود و سوم بیاورد! عرف و فرهنگ هر جامعه تعیین کننده خوب و بد آن جامعه است. یک نفر با تحصیلات سیکل، مطالعه غیر درسی، عشق به مردم کشورش، آشنایی کامل با فرهنگ و عرف جامعه، ممکن است آگهی فروش میلیونی بنویسد! برای موفقیت تحصیلات عالی شرط لازم است ولی کافی نیست! تحصیلات عالی هم فقط به ساختمانهای دانشگاه محدود نشده است، هر کسی با یک کامپیوتر، قادر به جمعآوری اطلاعات گرانبهائی است که در هیچ دانشگاهی تدریس نمیشود! اجازه بدهید یک جمله هم خطاب به آنهائی بنویسم که با مسدود کردن راه دانشگاه، فکر میکنند قادرند جلوی پیشرفت یک فرد مصمم را بگیرند. پاره کردن پرونده یک دانشآموز و اخراج مادامالعمر او از دبیرستان، نمیتواند مانع پیشرفت و موفقیت او شود! الان هر کسی قادر به خرید یک کامپیوتر و اتصال به شبکه جهانی اطلاعات و یا بالاتر از آن، راهاندازی حداقل یک وبلاگ است.
برای اینکه آگهی نویس ماهری شوید، باید شروع به تحقیق و کسب تجربه کنید. به یک سایت تبلیغاتی بروید، ده آگهی را فقط در عرض یک دقیقه انتخاب کرده، در صفحات جداگانه باز کرده و سپس شروع به تحقیق کنید. عکس، تیتر و متن آگهیها را به دقت مطالعه کنید. چهار رکن اساسی را سرمشق خود قرار داده و شروع به ارزیابی این ده آگهی بکنید. بعد از ارزیابی، این ده آگهی را به نسبت قدرت از یک تا ده رتبهبندی کنید. آگهی یک قدرتمندترین و آگهی ده ضعیف ترین آگهی است. دیگر آگهیهای نوشته شده توسط آگهی نویس قدرتمند و دیگر آگهیهای نوشته شده توسط نویسنده شماره ده را نیز ببینید. تعداد بازدیدها از آگهیهای ایشان را مد نظر قرار دهید. تمام آگهیهای شخص برنده را روی کاغذ بنویسید و تعداد بازدیدها را نیز در گوشه صفحه هر آگهی بنویسید. آگهیهای شخص برنده به شما خیلی کمک خواهد کرد تا اقدام به درج آگهی خوب بکنید. به آدرس ایمیل آگهی نویس شماره ده یک نامه بفرستید و آدرس وبلاگ را به اطلاعش برسانید.
به یک سایت تبلیغاتی دیگر سربزنید. این سایت باید سایتی باشد که در قسمت آمار خودش آگهیهای پربازدید را نشان دهد. پنج آگهی اول را باز کنید و آنها را نیز ارزیابی کنید. در تمرین دوم قصد شما فقط یاد گرفتن نوشتن آگهی نیست، حتی بعضی وقتها آگهی پربازدید قادر نیست بیشتر از ۳ بگیرد. من خودم یک بار این کار را کردم. آگهی پربازدید چندان هم استاندارد نوشته نشده بود اما نیاز نیازمندان را خوب شناخته بود و من از دیدن این آگهی خیلی چیزها یاد گرفتم. در کشور ما خرید کنندگان از اینترنت، اکثرا خانمها هستند! البته این را نگفتم که شما هم از فردا شروع به فروش محصولات مخصوص خانمها بکنید. شما در مقالات قبلی خصوصیات خانمها و آقایان را تشخیص دادهاید و قادرید آگهی مخصوص آقایان نیز بنویسید. بعد از این تمرینات، چنان باتجربه شدهاید که همینک نیز میتوانید یک آگهی خوب بنویسید، به طوری که از ده حداقل ۶ بگیرد!
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 959]