واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: چگونه ميتوان به تكامل رشد كودك خود كمك كرد؟! آيا تكامل يا نمو به معناي بروز تغييرات فيزيكي، رواني، اجتماعي و تغيير در تفكرات انسان در طول زمان است و ما ميتوانيم با رفتار و گفتار خود، اين تكامل را به نحو احسن كليد بزنيم؟!
دكتر مامك شريعت، متخصص بهداشت مادر و كودك و معاون پژوهشي مركز تحقيقات مادر، جنين و نوزاد ميگويد: تكامل در 3 حيطه جسمي، شناختي، رواني و اجتماعي صورت ميگيرد و در تكامل جسمي، در واقع تغييرات فيزيكي بدن انسان به صورت رشد (بزرگ شدن سلولها و اندامها) و تغييرات در حركات (نشستن، خزيدن و ...) است.
وي ميافزايد: در تكامل شناختي، تغييرات مغزي در شناخت عوامل مختلف بيروني، آگاهي پيدا كردن، قدرت حل مساله و استنتاج است در حالي كه در تكامل رواني اجتماعي بروز تغييرات در رفتار انسان با محيط بيرون و تعاملات اجتماعي است.
به گفته اين متخصص بهداشت مادر و كودك، رشد و نمو يا به عبارتي تكامل تحت تاثير تغييرات فيزيولوژيك داخل بدن و نيز تحت تاثير برخي تحريكات و عوامل محيط بيرون است كه در نهايت موجب رشد بدن، بلوغ جسمي، بلوغ فكري، قدرت يادگيري و برقراري روابط اجتماعي خواهد شد.
وي ابراز ميكند: سلولهاي مغزي بتدريج از بدو تولد تا 5/1 سالگي رشد ميكنند و عملكردهاي آنها پيشرفت ميكند و پس از آن تغيير زيادي در تعداد سلولهاي عصبي ايجاد نميشود و حتي گاهي ممكن است مقداري از سلولهاي عصبي از بين بروند، كه در اين دوران افت و خيز، رشد سلولهاي مغزي رفتارها، شناخت از محيط و رشد حركتي و جسمي بدن نيز بتدريج شكل ميگيرد.
دكتر شريعت خاطرنشان ميكند: مغز كودك بسيار انعطافپذيرتر از مغز بزرگسال است و همانند خميري ميتوان به آن شكلهاي مختلف داد به طوري كه شكلگيري مغز و نحوه رشد آن علاوه بر مسائل ژنتيكي، سرشتي و عوامل جسمي و فيزيولوژيك بدن، در دوران نوزادي و شيرخوارگي به طور بسيار زيادي از محيط خود تاثير ميپذيرد.
وي ميافزايد: محيط ميتواند اثر مثبت يا حتي مخرب و كاهنده بر رشد مغز داشته باشد، به طور مثال تغذيه نامناسب، روابط عاطفي كم بين والدين و كودك، افسردگي و اختلالات خلق مادر، ميتواند از تعداد سلولهاي عصبي كم كند و هم موجب كاهش در ارتقاي عملكرد سلولهاي عصبي مغزي شود. به طوري كه اين مساله در سالهاي اول زندگي (دوران نوزادي، شيرخوارگي و...) ميتواند تاثير خود را به صورت اختلال در يادگيري، توجه و تعاملات اجتماعي در آينده (مدرسه) نشان دهد.
اين پزشك متخصص يادآور ميشود: كودك محيط خود را از 3 طريق ديدن، شنيدن و تماسهاي پوستي ميشناسد و هر كودك پس از تولد، قدرت بينايي خيلي قوي و واضحي ندارد به طوري كه رنگهاي سرد، ملايم يا تيره هم براي او جذاب نيست و آنچه در محيط بيرون او را تحريك ميكند و بر رشد و تكامل مغزي، رواني و اجتماعي او اثر ميگذارد، رنگهاي متنوع، شاد و تا حدي تند است.
وي ابراز ميكند: نوزاد خطوط منحني و حلقوي را ميطلبد و بهترين محرك براي وي چهره انسان است كه از اين ميان افرادي كه داراي صداهاي زير و بلند هستند، جذابيت بيشتري براي نوزاد خواهند داشت. بنابراين ميتوان گفت، بهترين محرك صوتي نوزاد، صداي انسان بخصوص صداي زنانه است.
تماسهاي پوستي و رشد مغز
تماسهاي پوستي راه ديگري براي افزايش شناخت مغز و رشد مغزي و رشد رواني نوزاد است.
نوزادان از همان دقايق اول تولد، تماس پوستي را ميطلبند، از اين رو پس از تولد بهتر است نوزاد روي سينه مادر قرار بگيرد؛ چراكه تماس پوستي با بدن نوزاد و در آغوش كشيدن او براي والدين نيز بسيار موثر است.
دكتر شريعت در اين باره ميافزايد: اين امر به برقراري روابط عاطفي بين والدين و نوزاد و نيز ايجاد حس اعتماد به نفس و آرامش رواني در نوزاد و در آينده او كمك بسيار زيادي ميكند.
وي اظهار ميكند: تماسهاي پوستي به طور منظم و در سطح وسيع همانند ماساژ دادن تمام بدن نوزاد روزانه به صورت چندين مرتبه و حتي بستن كانگورويي كودك در آغوش والدين، علاوه بر آن كه بر تكامل مغزي كودك كمككننده است؛ بلكه براي والدين بخصوص مادران كه معمولا پس از زايمان مضطرب و نگران و حتي افسرده هستند، بسيار كمككننده است. بنابراين برقراري آرامش در كودك، افزايش سرعت تكامل نوزاد و رشد مغزي او موجب ارتقاي سطح روحي و رواني مادر ميشود.
توصيه مادرانه
به گفته اين پزشك متخصص، توصيه ميشود مادران چشم در چشم كودك خود انداخته و شرايطي را فراهم سازند تا نوزاد نيز بتواند بخوبي در چهره آنها نگاه كند.
با او صحبت كنند، براي او شعر و آواز بخوانند و هر روز وي را يك تا 2 مرتبه ماساژ دهند. (تماس بدن از فرق سر تا نوك پا) كه در اين امر پدران نيز ميتوانند مشاركت داشته باشند تا با اين رفتار خود، هم مادر را مورد حمايت خود قرار دهند و از اضطراب وي بكاهند و هم روابط عاطفي بين پدر و فرزند را قويتر كنند
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 320]