واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: گره عشق بر تار و پود زندگي
هر روز از تعداد بافندگان منطقه كم مي شود. مواد اوليه گران است و دستمزدها هم اصلا به صرفه نيست. اين ها نظرات ايشان محمدي است؛ كسي كه به عنوان راهنما همراهم شده تا مرا به روستاي دويدوخ ببرد. روستايي در منتهي اليه شمال خراسان شمالي؛ در منطقه جرگلان و در نزديكي مرزهاي ايران و تركمنستان. روستايي كه اهالي آن را تركمن ها تشكيل مي دهند.
دويدوخ همان جايي است كه يكي از منحصر به فردترين دست بافته هاي بشر در آن جا خلق مي شود: قاليچه هاي تمام ابريشمي دو رو، قاليچه هايي كه هر طرف آن طرح، نقش و رنگ متفاوتي دارد. قاليچه هايي كه گفته مي شود بدين لحاظ در جهان بي نظيرند...
روياي آهوان ابريشمي!
9 دختر دارم كه همگي اين جا در كنار مادرشان استاد اين كار شدند. هيچ كدام مدرسه نرفتند، ولي با اين حال آن قدر در كارشان توانا هستند كه مي توانند نقشه هاي معيوب يا ناقص را مثل روز اول كامل كنند و ببافند. رنگرزي را هم از خودم آموخته اند و الان در خانه شوهران شان به بافتن قالي و قاليچه ادامه مي دهند. اين جملات را حاج آي دوغدي آفرين مي گويد و راهنمايم به فارسي برمي گرداند. مي گويند خانواده وي از بهترين بافندگان فرش ابريشمي دو رو در جرگلان هستند و بافته هاي آن ها در زمره باكيفيت ترين دست بافت هاي تركمني قرار مي گيرد. اتاقي كه در آن نشسته ايم در واقع كارگاه قالي بافي آن هاست. يك اتاق 43 با سقف كوتاه و تيرهاي چوبي كه در وسط آن، دار قالي برپاست. در كنار دار قالي، گهواره كودكي است. كودكي كه با آوازها و لالايي هاي مادرش كه پشت دار قالي مي نشيند، به خواب مي رود. شايد در رويا پرندگان و آهوان نقش گرفته بر قاليچه جان بگيرند و او بتواند دنياي كودكي اش را با آن ها تقسيم كند!
دار قالي تركمني معمولا روي زمين پهن مي شود، ولي در مورد اين نوع به خصوص چون به صورت دو رو بافته مي شود، مثل ديگر مناطق ايران، به صورت عمودي برپا شده است.
آي دوغدي آفرين نخ هاي ابريشم را از مشهد تهيه مي كند. سپس آن ها را با استفاده از رنگ هاي گياهي كه خودش آماده مي كند، رنگ مي كند. به گفته خودش، بيشتر از 80 درصد رنگ هايي كه او استفاده مي كند، رنگ هاي گياهي است. رنگ هايي كه از پوست گردو و انار، روناس، آب زرشك، پوست و برگ درخت توت، حنا و ... به دست مي آيد.
دانشي كه نسل در نسل به صورت سينه به سينه از اجدادش به او رسيده است. هرچند كه به گفته وي، برخي از آشنايانش كاملا از رنگ هاي شيميايي استفاده مي كنند و همين موجب مي شود كه بعد از چند بار شستشو، فرش ها رنگ پس بدهند و مشتريان ناراضي شوند.
نخ ها را كيلويي 30 هزار تومان مي خرم. تارهاي عمودي را هم 60 هزار تومان؛ بعد از آماده سازي و مخلوط كردن رنگ ها، نخ هاي ابريشمي را داخل ديگ هاي پر از رنگ ريخته و آن ها را مي جوشانيم تا رنگ بگيرند؛ خيلي ظريف كاري دارد. اين ها جملاتي است كه او از فرآيند تهيه نخ هاي ابريشمي رنگي قاليچه هايش برايم بازگو مي كند؛ البته در واقع براي همراهم مي گويد تا او برايم ترجمه كند. سپس به قالي نيمه بافته شده برروي دار اشاره مي كند و مي گويد: اين قاليچه 25/1 متري را حدود 2 سال طول مي كشد تا يك نفر آن را ببافد. چون هر رج (رديف) كه بافته مي شود، بافنده بايد به سمت ديگر دار رفته و رديفي به موازات آن رج ببافد كه از نظر طرح و نقشه هم كاملا با هم متفاوت هستند. يك روي قاليچه اي كه او بدان اشاره مي كند، طرح خشتي و اشكال هندسي است و در سمت ديگر آن نقوشي از پرندگان بافته شده است. در حاشيه ها نيز تصاويري ذهني و انتزاعي از قوچ يا آهو نقش بسته است.
وي از طرح ها و نقشه ها مي گويد و اين كه اكثر زنان و دختران تركمن فرش ها را به صورت ذهني و بدون هرگونه نقشه اي مي بافند ولي او و خانواده اش چون به صورت سفارشي كار مي كنند، طرح قاليچه ها را هم طبق سليقه سفارش دهندگان مي بافند.
معمولا هم طرح يا عكس كوچكي به آن ها داده مي شود تا به آن شكل ببافند. طرح هايي كه بنا به نظر و سليقه مشتريان آسيايي يا اروپايي تجار مشهدي و تهراني، باهم متفاوت است. مشترياني از فرانسه، آلمان، ايتاليا، چين، ژاپن و سنگاپور كه در هزاران كيلومتر آن سوتر از روستاي كوچك دويدوخ، شيفته ذوق و هنر دختران تركمن و تابلوفرش هاي ابريشمي آن ها شده اند.
برگرفته از تاريخ و طبيعت پيرامون
اوغوزها كه منشاء تيره هاي گوناگون تركمن هاي امروزي را به آن ها نسبت مي دهند، روزگاري در سرتاسر آسياي مركزي، از درياچه آرال در تركستان و شمال غربي سرزمين مغول تا كرانه هاي شرقي درياچه كاسپين(خزر) مي زيستند. اين قوم به سبب پيشه دامپروري كوچ نشيني در يورت (چادر) را برگزيدند؛ آلاچيق هايي كه از اسكلتي چوبي و سقفي گنبدي شكل از جنس نمد ساخته مي شد. فراواني پشم مرغوب نزد قبايل تركمن و تهيه ابريشم باكيفيت از طريق همسايگان و گاهي نوغانداري خودشان باعث شد تا زنان تركمن براي تزئين كف و ديواره چادرها و سكونت گاه هاي خانوادگي انواع گوناگوني از دست بافته ها را بيافرينند.
اما تاريخ دقيق آغاز روي آوردن تركمن ها به بافت قالي و قاليچه بر كسي معلوم نيست؛ هرچند كه الگوي كلي قالي هاي تركمني را مي توان در مينياتورهايي كه از قرن هفتم برجاي مانده است، مشاهده كرد. با اين حال ناصر رهنما، از كارشناساني كه سال هاست با فرش تركمن آشنايي دارد، مي گويد: بعضي از محققان از تعلق داشتن قالي پازيريك قديمي ترين فرش موجود در جهان- به بافندگان تركمن سخن مي گويند. چون در طرح هاي به كار رفته در آن نمادهايي از تاريخ 4، 5 هزارساله تركمنان و اجداد آن ها به كار رفته است. رهنما معتقد است كه نقشه و طرح قالي و قاليچه هاي تركمني همگي از طبيعتي كه طوايف تركمن در آن مي زيستند، گرفته شده است.
او مي گويد: هر يك از 5 طايفه اصلي تركمن ها در طرح هاي بافته شده قالي و قاليچه و پشتي هاي خود از اشكالي مختص خودشان استفاده مي كنند. اشكالي كه در عين شباهت هاي فراوان، تفاوت هاي جزئي با هم دارند كه وجه متمايزكننده آن ها به شمار مي رود.
اشاره او به طرح هاي مختلف با اشكال هندسي و عمدتا 8ضلعي است كه از آن ها به عنوان گول (به معني بركه) ياد مي شود. هرچند كه بسياري به اشتباه آن را گل تلفظ مي كنند كه واژه اي فارسي است. او به چند نمونه از اين طرح ها هم اشاره مي كند:
قرق قوچاق(چهل شاخ قوچ يا چهل دلاور) كه بيشتر در منطقه جرگلان به كار مي رود؛ ماري گل يا گل شهرمرو؛ گولچه(بركه كوچك) كه معمولا در كنار آن طرح هايي هم از قورباغه ها و ديگر جانداران بافته مي شود و ... كه به همراه زمينه هاي قرمز يا سبزرنگ بافته مي شوند.
او در مورد طرح هاي حاشيه بافته هاي تركمني هم مي گويد: توپراق-كه در فارسي به آن در اصطلاح سرپلاس گفته مي شود- قسمتي از حاشيه است كه در واقع در ابتدا و انتهاي قسمت بافتني، كوبيده مي شود تا از جدا شدن تار و پود از يكديگر جلوگيري شود.
آلم (به معني رنگين كمان) كه نمادي از جهان پيرامون انسان هاست، و سيچان ايزي (ردپاي موش) كه سمبل شكست دشمنان و فراري شدن آن ها در دشت هاي قره قوم است، از جمله طرح هاي حاشيه اي بافته هاي تركمني است كه رهنما از آن ها نام مي برد. طرح هايي كه در كنار خورشيد يا آفتاب، ستاره قطبي، پرنده هاي شكاري، اسب، قوچ و عقرب بر تار و پود قاليچه ها و پشتي هاي تركمني نقش مي بندند و هر يك نماد يكي از عناصر طبيعت يا نمايان گر اعتقادات و باورهاي قوم تركمن هستند. طرح ها و نمادهايي كه بنا بر گفته هاي محققان فرش تركمني تعداد آن ها دست كم به 800 مورد مي رسد.
سليقه هاي مشكل پسند!
بافته هاي تركمني به دليل ظرافت و مرغوبيت و نيز به كارگيري طرح ها و نقشه هايي اصيل و باهويت مورد توجه بسياري از علاقه مندان هنردوست در جهان بوده و از معروفيت بين المللي برخوردار است. هرچند كه امروزه وضعيتي رو به افول يافته است.
رهنما در اين باره مي گويد: صنايع دستي و بافتني هاي تركمني در سراسر دنيا معروف است؛ در آمريكاي شمالي، اروپا و شرق آسيا؛ ولي مسئله اين جاست كه مردمان هر يك از اين مناطق طرح ها و رنگ هاي خاصي را مي پسندند و بسياري از طرح هاي ذهني و سنتي كه امروزه بافته مي شود، مورد علاقه آن ها نيست. همين امر باعث شده است بيشتر بافته هاي تركمنان خراسان شمالي مصرف داخلي داشته و به ندرت صادر شود.
وي ادامه مي دهد: در ايران هنوز كارشناسان فرش اين طرح هاي ذهني و سنتي زنان و مردان تركمن را با بازارهاي جهاني تطابق نداده اند و باتوجه به نوع سليقه خريداران خارجي آن ها را بهبود نبخشيده اند.
با اين وجود او معتقد است مسئولان استان گلستان حمايت هاي خوبي از بافندگان خود به عمل آورده اند؛ امري كه باعث شده است فرش ها و بافته هاي تركمن هاي گلستاني از لحاظ بازاريابي و در نتيجه درآمدزايي وضعيت بهتري داشته باشند، هرچند كه دست بافته هاي آن ها از كيفيت پايين تري نسبت به هنرمندان جرگلاني برخوردار است.
بايد به فكر زمستان بود!
طبق آمارهاي سازمان بازرگاني حدود 5 هزار بافنده فرش تركمن در استان وجود دارد و سالانه بيش از 15 هزار مترمربع انواع قالي،قاليچه و پشتي تركمني توليد مي كنند. اما به دليل عدم ريسك پذيري تجار و سنتي بودن شيوه داد و ستد و بازارها، تجارت اصلي بافته هاي تركمني عمدتا از طريق بازرگانان مشهد و تهران صورت مي گيرد و توليدات استان توسط آن ها راهي بازارهاي اروپايي و آسيايي مي شود. البته 5 شركت تعاوني در زمينه فرش تركمني در استان پروانه فعاليت گرفته اند و بحث ساماندهي قالي بافان خانگي هم از طريق اتحاديه هاي صنفي در دست پيگيري است.
مسئله اي كه در صورت هدايت و تصميم گيري مناسب و برقراري ارتباط با اتحاديه هاي بازرگاني و صادراتي كشور مي تواند در بهبود روند بازاريابي و در نهايت صادرات دست بافته هاي هنرمندان استان تاثيرات قابل توجهي داشته باشد.
امروزه بيش از 5 هزار بافنده فرش تركمن در استان و اغلب در منطقه جرگلان فعاليت دارند؛ 5 هزارنفري كه بيشتر آن ها را زنان و دختران تشكيل مي دهند. اكثر آن ها براي كمك به اقتصاد خانواده و تامين هزينه هاي زندگي به كار طاقت فرسا و بدون تعطيلي قالي بافي مشغولند؛ اما به خاطر پايين بودن دستمزدها و فرصت طلبي بعضي از دلالان و واسطه ها تنها چيزي كه نصيب آن ها مي شود؛ دردهاي استخوان و مفاصل و سرفه هاي بي وقفه ناشي از كار در كارگاه هاي غيربهداشتي و تاريك است. هرچند كه طرح بيمه تامين اجتماعي بافندگان خانگي كه شامل بيمه بازنشستگي و ازكارافتادگي است، با همكاري مركز ملي فرش ايران و وزارت رفاه به تصويب رسيده و بافندگان مي توانند با مراجعه به شعبه هاي سازمان تامين اجتماعي و پرداخت ماهانه 65 هزار ريال از حمايت هاي مذكور بهره مند شوند، اما هنوز از بيمه خدمات درماني بافندگان فرش خبري نيست.
فرش تركمن نيازمند توجه بيش از پيش مسئولان است؛ تهيه مواد اوليه مرغوب، آموزش مداوم بافندگان، انجام تحقيقات در خصوص بازارهاي خارجي و سليقه مشتريان، مقابله با كپي برداري هاي غيرقانوني كشورهايي هم چون چين، هند و تركيه، بهسازي كارگاه ها و تشويق بافندگان به استفاده از رنگ هاي ثابت و پايدار در كنار توجه به معيشت بافندگان و بهره گيري مناسب آن ها از دسترنج ماه ها و سال ها تلاش طاقت فرسا، مي تواند گوشه اي از قصه پرغصه بافندگان و فعالان اين عرصه را با خوبي و خوشي همراه سازد.
مختومقلي، شاعر بزرگ تركمن شعري دارد كه ترجمه مصراعي از آن چنين است:
هنگام بهار به فكر خزان و زمستانت باش. هرچند كه نمي توان اوضاع و احوال كنوني فرش تركمن و بافندگان و تلاش گران آن را بهاري دانست، با اين حال از دست رفتن همين اندك بازارهاي داخلي و خارجي هم مي تواند زمينه لازم براي افول بيش از پيش فرش تركمن و فراموشي و در نهايت نابودي اين هنر- صنعت اصيل را فراهم كند پس بايد بيشتر به فكر بود.
پنجشنبه 9 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 231]