واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست > چهره ها - عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز از تاثیر اقدامات احمدی نژاد بر رأی اعتماد مجلس به کابینه دهم خبر داد. نسرین وزیری: تعلل احمدینژاد در اجرای فرمان رهبری، اصل ولایتمداری اصولگرایان را دچار تزلزل کرده است. تزلزلی که از نگاه یک عضو جامعه روحانیت مبارز به منزله «مخدوش شدن تبعیت رئیسجمهور از ولایت فقیه» است. با این حال احمدینژاد که حاضر به عزل مشایی نشده و تنها اقدام به پذیرش استعفای مشایی نمود در انتصاب جدیدی او را در کرسی مسئول دفتری و مشاورت خود نشاند. اقدامی که برخی آن را نوعی بدسلیقگی سیاسی خواندند اما باهنر آن را در حیطه اختیارات رئیسجمهور تصور کرد و مصباحیمقدم هم گفت که این کار به صلاح نبوده است. غلامرضا مصباحیمقدم اگرچه ریاست کمیسیون اقتصادی را در دومین سال از عمر مجلس هشتم از دست داد اما همچنان سکاندار کمیسیون ویژه بررسی طرح تحول اقتصادی است که طی سه هفته تعطیلات مجلس؛ بررسی لایحه هدفمند کردن یارانهها را به پایان رساند. لایحهای که انتظار میرود به زودی به صحن علنی مجلس ارجاع شود. البته دولت در انتقاد به حذف موادی از این لایحه در کمیسیون ویژه مجلس خواستار اصلاح دوباره این لایحه در کمیسیون شده است. اصلاحاتی که نیازمند آرای دوسوم نمایندگان عضو کمیسیون ویژه است. آنچه در ادامه میخوانید مشروح گفتوگوی «خبر» با این عضو جامعه روحانیت مبارز است که به تفاوت دیدگاه آیتالله هاشمی رفسنجانی و آیتالله یزدی در مورد مشروعیت و مقبولیت نظام نیز پرداخته است.از آنجا که «ولایتمداری» یکی از اصول اولیه منشور اصولگرایی است، تأخیر رئیسجمهور در عمل به دستور ایشان در برکناری آقای مشایی از سمت معاون اولیشان را چگونه ارزیابی میکنید؟تاخیر در اجرای این دستور و نوع اجرای آن که به جای عزل، مشایی شخصاً استعفا داد به معنای آن است که ادعای تبعیت کامل از ولایت فقیه مخدوش شده است و رئیسجمهور دیدگاهش را به دستور مقام معظم رهبری ترجیح داده است. رای بخش اعظم ملت ما به آقای احمدینژاد به دلیل ویژگیهای شخصی ایشان از جمله ولایتمداریشان و تبعیت از دستورات ولایت فقیه بود. معتقدم که رئیسجمهور نباید اجازه دهد که جایگاه او با این نوع رفتارها در چشم ملت ما افت کند.اینکه آقای احمدینژاد شخصاً حاضر به عزل مشایی نشدند و تنها استعفای وی را پذیرفتند و بلافاصله هم او را به عنوان مسئول دفترشان منصوب کردند را چطور ارزیابی میکنید؟به نظر میرسد که انتصاب دوباره آقای مشایی هم نوعی اصرار به رفتار نادرستی است که قبلاً هم با علم و اطلاع از نظر رهبری همچنان به حفظ ایشان در موقعیت حساس معاون اولی خود اصرار داشتند. به نظر ما که این کار به صلاح نبود.این همه اصرار آقای احمدینژاد برای حفظ مشایی در کابینه دهم چه دلیلی دارد؟تصور میکنم که این گوشهای از اخلاق و رویه رئیسجمهور است و برای همین هم نمیتواند بر آن غلبه کند!به نظر شما انتقادات اخیر از رئیسجمهور به دلیل انتصاب مشایی میتواند در نحوه حمایت اصولگرایان از آقای احمدینژاد اثرگذار باشد و صفکشیهای جدیدی را در میان اصولگرایان بیافریند؟بسیاری از کسانی که به آقای احمدینژاد رأی دادند دغدغههایی نسبت به عملکرد گذشته ایشان داشتند و پیشبینی دغدغههایی هم نسبت به آینده داشتند. از این رو نحوه رفتار رئیسجمهور در مناسبات اصولگرایان با دولت تاثیرگذار خواهد بود. به ویژه آنکه برخی حمایتها از ایشان مشروط بود، برخی با سکوتشان از او حمایت کردند و برخی هم به خاطر مسائل مهمتری که به شخص احمدینژاد برنمیگشت؛ به اورأی دادند. به همین دلیل قطعاً حمایتهای آتی آنها از رئیسجمهور متأثر از رفتار وی خواهد بود.به نظرتان اصولگرایان که به طور مشروط از احمدینژاد حمایت کردند و یا با سکوتشان از او حمایت کردند در حال حاضر ممکن است دچار خطکشیهایی با رئیسجمهور شوند؟نمیتوانم در این باره اظهارنظر کنم.اشاره کردید که رفتار رئیسجمهور در حمایتهای آتی اصولگرایان از وی مؤثر خواهد بود. این تأثیرگذاری را در چه مواردی میتوان شاهد بود؟مثلاً نوع ادبیاتی که نمایندگان مجلس در نطقها و مصاحبههایشان در دفاع از مواضع رئیسجمهور خواهند داشت، تحتتأثیر چنین رفتارهایی شکل میگیرد. اگر نمایندگان ببینند که آقای احمدینژاد تبعیت کامل نسبت به رهبری دارد، ادبیات کاملاً مثبتی در مورد وی خواهند داشت اما اگر خدای ناکرده آنچه که در این برهه رخ داد، تکرار شود، این ادبیات به نسبت دستخوش تغییر خواهد شد.چرا سطح واکنشها در مقابل دولت اصولگرا نرمتر شده است؟شاید چون تازه یک انتخابات و یک بحران را پشتسر گذاشته بودیم و شرایط اقتضا نمیکرد که یک بحران پشتسر یک بحران دیگر پیش بیاید. این احتمال قویاً وجود داشت که اگر این واکنشها تندتر از شرایط حاضر باشد ما به بحرانی بعد از یک بحران دیگر میرسیدیم.اکثریت اعضای جامعه روحانیت مبارز از نامزدی آقای احمدینژاد حمایت کردند. آیا در مورد انتصاب مشایی با ایشان وارد مذاکره شده و تذکری دادید یا قصد دارید که تعاملتان با دولت ایشان را مورد بازبینی قرار دهید؟فعلا که در اینباره هیچ جلسهای نداشتهایم، مضاف بر اینکه بنده دیگر سخنگوی جامعه روحانیت نیستم.به موضوع بروز بحران در کشور اشاره کردید. آقای هاشمی هم نسبت به این مسئله ابراز نگرانی کرده بودند...نمیخواهم در این مورد وارد بحث شوم.اما ایشان مطالبی را در مورد مشروعیت و مقبولیت نظام مطرح کردند که با واکنشهای بسیاری از جمله انتقادات آیتالله یزدی روبهرو شد. نظر شما درباره اختلاف نظرهای رئیس و نایب رئیس مجلس خبرگان چیست؟واژه مشروعیت در دو حوزه علمی دارای دو معنی متفاوت است. در حوزه فقهی مشروعیت به معنی انتصاب به شرع مقدس است که هر گونه مسئولیتی در نظام اسلامی میباید منتصب به ولایت فقیه باشد تا منتصب به شرع شود. واژه مشروعیت در حوزه سیاسی نیز به معنی قانون بودن است. در نظام مردمسالار وقتی کسی از مشروعیت سیاسی برخوردار است که دارای رأی اکثریت باشد. آقای هاشمی رفسنجانی در خطبههای نماز جمعه بر مشروعیت از نوع دوم تکیه کردند اما آقای یزدی پاسخ ایشان را از مفهوم مشروعیت نوع اول دادند که با هم هیچ منافاتی ندارد. در نظام ما مشروعیت نوع دوم بدون کسب مشروعیت نوع اول که انتصاب به شرع است، آثار مشروعیت عمل را به وجود نمیآورد. به عبارت دیگر رئیسجمهور منتخب تا حکمشان از سوی رهبری تنفیذ نشود، اقدامات او مشروع نیست. یعنی «مأذون» از ناحیه شرع نیست.به همین دلیل آقای علمالهدی در خطبههای نماز جمعه مشهد گفتند که آرای مردم همچون صفرهایی است که وقتی عدد یک یعنی تنفیذ رهبری پشت آنها قرار نگیرد، معنایی نخواهد داشت؟بله، دقیقاً.اما از این سخنان ایشان چنین برآورد شد که هیچ اهمیتی برای رأی مردم قائل نیستند.نه این طور نیست. چون نظام جمهوری اسلامی نظامی است که بیشک مبتنی بر آرای مردم است و حتی امام راحل نیز تأکید داشتند که فقیه عادل منتخب خبرگان که خود منتخب ملت هستند، به مردم ولایت خواهد داشت. یعنی رأی مردم پایههای قدرت گرفتن رهبری است تا چه رسد به تأثیر در تعیین رئیسجمهور و آرای مردم جزئی از اجزای شریعت مقدس اسلام است. در صدر اسلام هم پیامبر و ائمه از مردم به جای رأی، برای حکومتشان بیعت میگرفتند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 570]